اميد حسيني در آغاز دور جديد وبلاگ نويسي خود در "آهستان" به برنامه پرمخاطب "راز" پرداخت و نوشت: «راز» يکي از برنامههاي خوب تلويزيون بود که در شبهاي ماه مبارک رمضان از شبکه 4سيما پخش ميشد. اين برنامه با اجرا، مديريت و همت نادر طالب زاده، از همان ابتدا به يکي از موفقترين و پربينندهترين برنامههاي تلويزيون تبديل شد و مورد استقبال گسترده مخاطبان قرار گرفت.
از همان شب اولي که برنامه «راز» از تلويزيون پخش شد، ميخواستم به عنوان يک بيننده، يادداشتي درباره آن و براي تشکر از آقاي طالب زاده بنويسم اما نشد، تا اينکه دو سه شب پيش، ابراهيم حاتمي کيا را مهمان اين برنامه ديدم.
حضور حاتميکيا در برنامه راز، مرا ياد مصاحبه 15 سال پيش او با نشريه «نيستان» انداخت. جنس صحبتهاي حاتميکيا، باز هم همان بود، اما اين بار آرامتر به نظر ميرسيد. به نظر من، آرامش حاتميکيا يک دليل بيشتر نداشت: «اطمينان او به برنامه راز و آقاي طالب زاده» (خود حاتميکيا در اين برنامه يکي دوبار به اين مساله اشاره کرد)
به نظر من موفقيت «راز» و رضايت بينندگان، به خصوصيات و امتيازات منحصر به فرد آن برمي گردد. اولين خصوصيت راز محتواي آن و جنس حرفها و دغدغههاي مطرح شده در آن بود. افق نگاه «راز»، يادآوري آرمانهاي انقلاب اسلامي و گستره آن هم به وسعت اين آرمانها بود و در اين مسير، موضوعات مختلفي را مورد بررسي قرار داد. مسائلي از قبيل فرهنگ، هنر، سينما، سينماي هاليوودي، سينماي دفاع مقدس، مستند سازي، نقش رسانه، جنگ بوسني، سرنوشت ديپلماتهاي ايراني گرفتار رژيم صهيونيستي، دروغ يازدهم سپتامبر و …
يکي از مهمترين خصوصيات راز اين بود که براي اولين بار و يا بعد از گذشت سالها به برخي از موضوعات مهم داخلي و بينالمللي، اشاره کرد. مسائلي که سالهاست در رسانههاي ما فراموش شدهاند، مثل ماجراي کاظم دارابي و جنگ بوسني.
البته شايد بخشي از اين موضوعات را در برنامه هاي ديگر صداوسيما هم شاهد باشيم، اما طرح مساله، نوع نگاه و شيوه بيان در برنامه راز به گونهاي بود که آنرا نسبت به برنامههاي مشابه خود، ممتاز ميساخت. نگاه راز، نگاهي انقلابي و حزب اللهي بود نه سياسي به مفهوم رايج آن و نه نگاهي محافظهکارانه. محتواي مطرح شده در راز، صرفا براي خاطره گويي و وقت گذراني و براي پر کردن جاي خالي برنامههاي تلويزيوني آن هم در ساعات پاياني شب نبود. دغدغههاي راز، دغدغههايي جدي، انقلابي، قابل تامل، اثرگذار، عبرت آموز و گاه فراموش شده بود.
در «راز» از محافظهکاريهاي رايج در برنامههاي سياسي و فرهنگي تلويزيون اثري نبود. «راز» انقلابي بود و از همان قسمت اول خودش را مقيد به معذوريتهاي ديپلماسي و سياسي نکرد. به همين علت، خيلي راحت و صريح از کمکاريهاي وزارت خارجه در ماجراي چهار ديپلمات ايراني و يا کاظم دارابي و … گلايه کرد.
حضور کارشناسان و مهمانان اهل فکر و نظر و عمل، از ديگر خصوصيات بارز اين برنامه بود. طبيعي است که دردها بايد از زبان کسي گفته شود که به حرف خود اعتقاد قلبي داشته باشد. درباره جنگ بوسني کساني ميتوانند خوب حرف بزنند که از نزديک شاهد آن همه جنايت و نسل کشي در قلب اروپاي متمدن بودهاند. درباره مستند سازي جنگ، آنهايي حرف براي گفتن دارند که خود در وسط ميدان جنگ و خطر، مشغول مستند سازي بودهاند. درباره سينماي دفاع مقدس حرف کساني شنيدني است که خود در ميدان نبرد حضور داشته اند. به عبارت ديگر، يکي از خصوصيات راز، کم کردن فاصله حرف و عمل بود!
مهمانان اين برنامه هم هيچگاه در چارچوب جناحبنديهاي رايج سياسي قرار نگرفتند و خود را محدود به تفکرات جناحي نکردند و از دريچه نگاه سياسي و يا جناحي حرف نزدند. مهمانان «راز» خودشان را متعلق به فرهنگ انقلاب اسلامي ميدانستند و در آن فضا تنفس ميکردند. مهماناني که شايد به خاطر همين برداشتهاي غلط و يا سوءاستفادههاي سياسي، جايشان خالي بود و سالها خبري از آنها در رسانهي ملي نبود، اما به برکت «راز» آنها هم آمدند و دوباره درباره آرمانهاي انقلاب اسلامي صحبت کردند و جالب اينکه وقتي آمدند، «راز» را از خودشان دانستند و به آن اعتماد کامل داشتند که اين را ميشد از گفتار آنها احساس کرد!
اطمينان و ايمان، از ديگر خصوصيات اين برنامه بود. همان طوري که نوشتم، شايد برنامه هاي مشابه ديگري هم درباره همين موضوعات، در صداوسيما توليد و پخش شده باشد اما اين قبيل برنامهها معمولا برنامههايي روتين، سفارشي و از سر اجبار و يا براي پر کردن جاي خالي تهيه ميشوند؛ اما «راز» نشان داد که سفارشي نيست و به حرف و گفتهي خود اطمينان کامل دارد.
يکي از ايرادات اکثر برنامه هاي تلويزيوني، مناسبتي بودن آنهاست اما راز نشان داد که ياد دفاع مقدس را نبايد فقط در پايان شهريور ماه هر سال گرامي داشت. اسم حاج احمد متوسليان نبايد فقط مسالهاي تاريخي و مربوط به تقويم روميزي باشد. از بوسني و هرزگوين نبايد فقط در ايام خاصي سخن گفت…
«راز» نشان داد که امروز آرمانهاي انقلاب اسلامي در دنياي پر از زرق و برق و دروغ غرب، خريداران زيادي دارد و نيازمند توجه بيش از پيش ماست. «راز» نشان داد مسئولان و دست اندرکاران فکري و فرهنگي و سياسي جمهوري اسلامي بايد در حد و اندازه جمهوري اسلامي باشند و داراي فکر و انديشه بلند باشند. راز نشان داد که دغدغه صداوسيما هم بايد به فکر مسائل و موضوعات مهمتري از پيگيري درآمد ميليوني و ميلياردي يک خانم هنرپيشه و يا يک مربي فوتبال باشد!
البته همه اينهايي که نوشتم و آنهايي که نگفتم، مديون شخص آقاي طالب زاده است که با نگاه دقيق و جامع خود و با توجه به شخصيت فرهنگي و انقلابي خود، ثابت کرد که رسانه ميتواند در خدمت آرمانهاي انقلاب اسلامي قرار بگيرد، به شرطي که کنندهي کار اهل تعارف و محافظه کاري نباشد.
نگاه راز، نگاهي انقلابي و حزب اللهي بود نه سياسي به مفهوم رايج آن و نه نگاهي محافظهکارانه. محتواي مطرح شده در راز، صرفا براي خاطره گويي و وقت گذراني و براي پر کردن جاي خالي برنامههاي تلويزيوني آن هم در ساعات پاياني شب نبود.