به گزارش مشرق، دکتر یدالله جوانی در یادداشت روزنامه جوان نوشت:
با توجه به رفتار امريكاييها در قبال برجام از زمان اجرا تاكنون، يك سؤال ذهن همگان را به خود مشغول ساخته است و آن اينكه آينده و فرجام برجام چه خواهد بود؟ ماهيت برجام به عنوان يك توافق، چيزي بيشتر از يك معامله و داد و ستد نيست. در اين معامله، يك طرف جمهوري اسلامي و در طرف ديگر كشورهاي گروه 1+5 قرار دارند.
در ميان كشورهاي 1+5، امريكاييها در مذاكرات منتهي به برجام، متفاوت از ساير كشورها ديده شدند. دليل اين تفاوت، نقش اصلي امريكاييها در وضع تحريمهاي ظالمانه و غيرقانوني با اهداف سياسي عليه ملت ايران است. در معامله انجام شده با عنوان برجام بين طرفين، ايران متعهد شد مجموعهاي از اقدامات را در حوزه فعاليتهاي هستهاي خود انجام دهد كه مواردي از آن عبارت است از:
1- غنيسازي 20 درصد را متوقف نموده و مواد غنيشده با غناي 20 درصد را از ايران خارج يا بازفرآوري نمايد.
2- ميزان مواد غني شده با غناي 5درصد را از ايران خارج كرده و موجودي اين مواد در ايران، نبايد بيش از 300 كيلوگرم باشد.
3- ماشينهاي سانتريفيوژ ايران از حدود 20 هزار دستگاه، به حدود 6 هزار دستگاه كاهش يابد.
4- فردو بايد با كاهش ماشينهاي نصب شده، به حالت تقريباً نيمهفعال (تعطيل) درآيد.
5- ماهيت رآكتور آب سنگين اراك، با بتنريزي در قلب رآكتور، بايد تغيير كند.
6- ايران بايد محدوديتهايي را در حوزه تحقيق و توسعه بپذيرد.
7- نظارتهاي فراتر از پروتكل الحاقي در خصوص ايران انجام گيرد.
در اين معامله، در قبال اين تعهدات و اقدامات جمهوري اسلامي ايران، طرف مقابل و خصوصاً امريكاييها به عنوان عامل اصلي وضع تحريمها، طبق برجام متعهد شدهاند تحريمهاي مرتبط با برنامه هستهاي ايران را برداشته و هيچ تحريم جديدي با عناوين ديگر عليه ملت ايران وضع نكنند.
1- غنيسازي 20 درصد را متوقف نموده و مواد غنيشده با غناي 20 درصد را از ايران خارج يا بازفرآوري نمايد.
2- ميزان مواد غني شده با غناي 5درصد را از ايران خارج كرده و موجودي اين مواد در ايران، نبايد بيش از 300 كيلوگرم باشد.
3- ماشينهاي سانتريفيوژ ايران از حدود 20 هزار دستگاه، به حدود 6 هزار دستگاه كاهش يابد.
4- فردو بايد با كاهش ماشينهاي نصب شده، به حالت تقريباً نيمهفعال (تعطيل) درآيد.
5- ماهيت رآكتور آب سنگين اراك، با بتنريزي در قلب رآكتور، بايد تغيير كند.
6- ايران بايد محدوديتهايي را در حوزه تحقيق و توسعه بپذيرد.
7- نظارتهاي فراتر از پروتكل الحاقي در خصوص ايران انجام گيرد.
در اين معامله، در قبال اين تعهدات و اقدامات جمهوري اسلامي ايران، طرف مقابل و خصوصاً امريكاييها به عنوان عامل اصلي وضع تحريمها، طبق برجام متعهد شدهاند تحريمهاي مرتبط با برنامه هستهاي ايران را برداشته و هيچ تحريم جديدي با عناوين ديگر عليه ملت ايران وضع نكنند.
از زمان شروع اجراي برجام، دولت ايران به سرعت تمامي تعهدات خود را بر مبناي برجام انجام داد و تمامي اين اقدامات، مورد تأييد آژانس بينالمللي انرژي هستهاي قرار گرفت اما طرف مقابل و به خصوص امريكاييها، غير از يك سري اقدامات ظاهري و گشايشهاي محدود و مقطعي در راستاي رفع تحريمها، علاوه بر حفظ ساختار تحريمها و فشارها عليه جمهوري اسلامي، تحريمهاي جديدي را هم برخلاف برجام، عليه ايران وضع كردند. آخرين اقدام قابلتوجه در اين خصوص، تصويب تمديد تحريمهاي 10 ساله از سوي كنگره و مجلس سناي امريكا است. بر اساس اظهارات سخنگوي كاخ سفيد، اين مصوبه سناي امريكا به تأييد و امضاي آقاي اوباما خواهد رسيد.
اكنون در ايران، روي موضوع نقض برجام از سوي دولت امريكا، يك اجماع نظر وجود دارد. به عبارتي صاحبان ديدگاههاي متفاوت در خصوص مذاكرات هستهاي و برجام در گذشته، همگي به صورت متفقالقول ميگويند امريكا برجام را نقض كرده و برخلاف تعهداتش عمل ميكند.
بنابر اظهارات مقامات دولت كنوني و همچنين چهرههاي برجسته از مجلس نمايندگان امريكا و كنگره اين كشور و مواضع اعلامي رئيسجمهور آينده، امريكاييها قصد دارند علاوه بر حفظ تحريمها، در آينده به بهانههاي ديگري تحريمهاي شديدتري را عليه جمهوري اسلامي وضع نمايند.
بديهي است در چنين روندي، فرجام برجام با اين نقضهاي پيدرپي، چيزي جز شكست نخواهد بود. هرچند جمهوري اسلامي در نقض برجام و شكست آن پيشقدم نخواهد بود، لكن در صورتي كه طرف مقابل به تعهداتش عمل نكند، اين حق ملت ايران است كه در راستاي تأمين حقوق خود، در تعهداتش تجديدنظر كرده، در مسير بازگشت به دوران پيش از برجام حركت نمايد.
اظهارات مقامات كشورمان طي روزهاي گذشته نشان ميدهد كه اراده جدي براي اقدام متقابل در ايران براي تأمين حقوق ملت با توجه به بدعهدي امريكاييها وجود دارد. بنابراين قابل پيشبيني خواهد بود كه برجام به احتمال بسيار زياد با عهدشكنيهاي پيدرپي امريكاييها، خيلي دوام نخواهد داشت و پابرجا نميماند.
در صورت شكست برجام كه نشانههاي آن بيش از پيش آشكار شده، ميتوان گفت، اين شكست يك شكست ديگري را در پي خواهد داشت. نقض و شكست برجام، نظريه سازش با امريكا را با شكست سنگين مواجه ميسازد. نظريه سازش با امريكا، در واقع ديدگاه كساني است كه از سالهاي پيش و حتي از زمان حضرت امام خميني(ره)، بر اين اعتقاد بودند كه با امريكا ميتوان از طريق مذاكره به توافق رسيد.
در صورت شكست برجام كه نشانههاي آن بيش از پيش آشكار شده، ميتوان گفت، اين شكست يك شكست ديگري را در پي خواهد داشت. نقض و شكست برجام، نظريه سازش با امريكا را با شكست سنگين مواجه ميسازد. نظريه سازش با امريكا، در واقع ديدگاه كساني است كه از سالهاي پيش و حتي از زمان حضرت امام خميني(ره)، بر اين اعتقاد بودند كه با امريكا ميتوان از طريق مذاكره به توافق رسيد.
صاحبان اين ديدگاه، با اعتقاد به اينكه امريكا يك قدرت مؤثر و تعيينكننده بينالمللي است بر اين نكته پافشاري داشتند كه براي توسعه و پيشرفت ايران، بايد با امريكاييها كنار آمد و با آنان در حوزههاي مختلف همكاري داشت.
در مقابل چنين نگاهي، حضرت امام(ره) با الهام از آموزههاي ديني از يك طرف و شناخت دقيق از ماهيت استكباري دولت امريكا از طرف ديگر، كوتاه آمدن در مقابل امريكا را، يك خطاي راهبردي دانسته و دولت و ملت ايران را از انجام چنين خطاي راهبردي بر حذر داشتند. طي 27 سال گذشته، همين نگاه حضرت امام (ره) در قبال امريكا، از سوي مقام معظم رهبري تداوم يافت.
معظمله طي اين سالها، هرگاه بحث گفتوگو يا مذاكره با امريكا در كشور مطرح ميشد، با صراحت بر غيرقابل اعتماد بودن امريكاييها تأكيد داشته و اين نگاه را رد ميكردند. با تشديد تحريمها و آشكار شدن پيامدها و نتايج اين تحريمها روي زندگي مردم، برخي از گروههاي سياسي و شخصيتهاي سياسي كشور، حل مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم را، به مذاكره با امريكا گره زدند.
معظمله طي اين سالها، هرگاه بحث گفتوگو يا مذاكره با امريكا در كشور مطرح ميشد، با صراحت بر غيرقابل اعتماد بودن امريكاييها تأكيد داشته و اين نگاه را رد ميكردند. با تشديد تحريمها و آشكار شدن پيامدها و نتايج اين تحريمها روي زندگي مردم، برخي از گروههاي سياسي و شخصيتهاي سياسي كشور، حل مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم را، به مذاكره با امريكا گره زدند.
انتخابات رياست جمهوري سال 92، در فضايي متأثر از شعارهايي در اين خصوص برگزار شد و نظريه مذاكره و سازش با امريكا رنگ بيشتري به خود گرفت. در فضاي مذاكرات هستهاي پس از انتخابات سال 1392، جرياني فعال شد تا با بزک كردن امريكا، زمينههاي فكري و اجتماعي كنار آمدن با شيطان بزرگ را در كشور و در ميان آحاد مردم فراهم سازد. اين جريان از برجام و توافق هستهاي، به عنوان يك نقطه عطف ياد كرده، آن را به عنوان مدل و الگو براي مذاكره با امريكاييها و در ساير حوزهها مورد تبليغ و ترويج قرار داد.
طرح برجامهاي 2، 3 و... از سوي برخي شخصيتهاي سياسي و گروههاي همسو با آنان، در همين راستا بود. اما امروز كاملاً مشخص شده كه طرفداران نظريه سازش با امريكا، چقدر سادهانديش بودند، كمترين شناخت را از ماهيت شيطاني امريكا نداشتند. البته اگر هم آنان بعضاً شناخت كاملي از امريكا داشتند، لكن دنیاطلبی آنان، موجب شده بود براي سازش با امريكا نظريهسازي كنند.