سرویس جهان مشرق - ارتش رژیم صهیونیستی اخیراً نقشه ای را منتشر کرده و مدعی شده بود که این نقشه شامل بانک اهداف رژیم صهیونیستی در لبنان است که 10 هزار هدف وابسته به حزبالله لبنان در آن گنجانده شده است. بنا بر ادعای مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی، این بانک اهداف طی 10 سال گذشته تهیه شده است. صرفنظر از درست بودن یا غلط بودن اطلاعات موجود در این نقشه که چند روز بعد رژیم صهیونیستی را مجبور به تکذیب آن کرد، ، انتشار آن در شرایط کنونی از سوی ارتش اسرائیل اقدامی عجیب به نظر میرسد که اهداف خاص خود را دنبال می کند.
قطعاً حزبالله لبنان نیز نقشه یا نقشههای این چنینی در اختیار دارد، تهیه و تدوین چنین نقشههایی در میان جریان های متخاصم با مرزهای مشترک یک امر عادی به نظر میرسد، اما این حزب قطعاً در چارچوب حفظ اسرار نظامی خود به دنبال انتشار نقشه های بانک اهداف خود بر نمی آید، چرا که این نقشهها ممکن است شامل اهداف نظامی، شبه نظامی و استراتژیک در عمق سرزمین های اشغالی باشد.
شکی نیست که هدف رژیم اسرائیل از انتشار این سند، محتوای اطلاعات موجود در آن نیست، بلکه این رژیم اهداف دیگری را دنبال می کند که می تواند مرتبط با زمان انتشار آن باشد. رژیم صهیونیستی در گذشته نیز نقشه هایی موضعی و محدود از برخی روستاهای لبنان را در دیدار هیئت های خارجی یا از تریبون سازمان ملل متحد منتشر کرده است، اما انتشار نقشه از بانک اهداف خود در این سطح و وسعت جغرافیایی تاکنون سابقه نداشته است.
شکی نیست که هدف تلآویو از انتشار این سند پیش از این که یک تهدید باشد، یک اقدام بازدارنده است. رژیم صهیونیستی میخواست این گونه وانمود کند که جزئیات تحولات موجود در کشورهای منطقهای بویژه در بسترهای متخاصم با رژیم صهیونیستی را زیر نظر دارد و میتواند تهدیدات زیادی را فرا روی آنها قرار دهد. این موضوع را میتوان یک عملکرد طبیعی در نتیجه پیروزیهای ارتش سوریه و متحدانش از جمله حزبالله لبنان دانست که این روزها در نتیجه جنگ حلب شاهد آن هستیم. این همان سیاست معروف نظامی رژیم صهیونیستی با عنوان "تقابل بین جنگ ها" است که با هدف حفظ بازدارندگی رژیم صهیونیستی در برابر حزب الله لبنان دنبال می شود.
روند درگیریها در جنگ حلب و گسترش حملات مستقیم جنگندههای رژیم صهیونیستی برای موشک باران برخی مناطق سوریه با وجود هشدارهای روسیه در این رابطه نشاندهنده ناامیدی رژیم صهیونیستی از نقشآفرینی گروههای تروریستی و تکفیری در تحقق اهداف این رژیم است. آنها میدانند که این گروه ها دیگر قادر به ایجاد تغییرات اساسی در معادلات سوریه و درنتیجه معادلات منطقه ای مرتبط با محور مقاومت نخواهند بود. این موضوع ، درک مشترک رژیم صهیونیستی و تمامی رژیم های منطقهای و بینالمللی است که روزگاری با قدرت تمام از این گروه ها حمایت کرده و در راستای جنگ نیابتی خود بر روی عملکرد این گروهها در براندازی حلقه میانی مقاومت منطقهای حساب کرده بودند.
به نظر میرسد رژیم صهیونیستی قادر به هضم تحولات موجود در سوریه نیست و تلاش دارد برای دور ماندن از تبعات این تحولات تحرکی را در دستور کار خود قرار دهد. تمامی این تحولات در شرایطی دنبال میشود که گزارش ناظر رسمی کابینه رژیم صهیونیستی که اعتبار بالایی در نزد افکار عمومی جامعه صهیونیستی دارد، نشان دهنده عدم آمادگی جبهه داخلی اسرائیل برای جنگ آینده است.
این در حالی است که پیش از این گزارشهای صهیونیستی از توانمندیهای دقیق موشک های دور برد حزب الله لبنان، ذهن جامعه صهیونیستی را به خود مشغول داشته و آنها خود را در جنگ احتمالی آینده که در نتیجه سیاست های تجاوزطلبانه صهیونیست بعید هم به نظر نمی رسد، دست بسته می بینند. تل آویو در نتیجه این بحران، ضرورت بالا بردن صدای خود در مرحله بررسی سناریوهای جایگزین در روز میز تصمیم گیری ها در تل آویو را حس می کند و در همین راستا به دنبال عرض اندام و نشان دادن نقاط قوت خود است.
ز مان انتشار این سند در شرایط ناامیدی رژیم صهیونیستی از تغییر معادلات موجود در سوریه است همچنین میتواند نشان دهنده عزم رژیم صهیونیستی برای ورود جدی و مستقیم به عرصه بحران امنیتی در سوریه باشد، با این وجود شاخصهای زیادی وجود دارد که نشان میدهد این سخن پیش از این که بتواند یک طرح عملیاتی باشد، یک رویکرد نظری است. چرا که در شرایط کنونی موقعیت نظامی برتر ارتش سوریه و متحدان این کشور به گونه ای است که رژیم صهیونیستی اجازه تجاوز نامشروع فراگیر به خاک سوریه را به خود نمی دهد، بویژه اینکه چنین تجاوزی از سوی قوانین بین الملل قابل دفاع نخواهد بود و به سختی می تواند مواضع مثبت دولت های اروپایی را جلب کرد.
ز مان انتشار این سند در شرایط ناامیدی رژیم صهیونیستی از تغییر معادلات موجود در سوریه است همچنین میتواند نشان دهنده عزم رژیم صهیونیستی برای ورود جدی و مستقیم به عرصه بحران امنیتی در سوریه باشد، با این وجود شاخصهای زیادی وجود دارد که نشان میدهد این سخن پیش از این که بتواند یک طرح عملیاتی باشد، یک رویکرد نظری است. چرا که در شرایط کنونی موقعیت نظامی برتر ارتش سوریه و متحدان این کشور به گونه ای است که رژیم صهیونیستی اجازه تجاوز نامشروع فراگیر به خاک سوریه را به خود نمی دهد، بویژه اینکه چنین تجاوزی از سوی قوانین بین الملل قابل دفاع نخواهد بود و به سختی می تواند مواضع مثبت دولت های اروپایی را جلب کرد.
از سوی دیگر تل آویو به دنبال شفاف شدن گزینه های راهبردی دولت آینده آمریکا در قبال بحرانهای عراق، سوریه و لبنان است تا بتواند برگه های جدید خود را متناسب با شرایط جدید منطقهای و بینالمللی ضمن هماهنگی کامل با واشنگتن در دوره آینده رو کند. اسرائیلی ها همچنان بر روی توانمندی جمهوریخواهان برای تأثیرگذاری بر روند معادلات سوریه حساب کرده اند، علاوه بر اینکه قدرت تصمیم گیری و اقدام انفرادی را بر ضد سوریه ندارند، این در حالی است که دولت کنونی آمریکا نیز در این مدت کوتاه انگیزه ای برای حمایت از طرح های تجاوزطلبانه رژیم صهیونیستی در منطقه ندارد.
نقشه منتشر شده رژیم صهیونیستی آغازگر مرحله جدیدی از عرض اندام اسرائیل است که ممکن است در آینده نیز با انتشار نقشه های دیگری استمرار داشته باشد، در این عرصه مسئولان امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی به علاوه مراکز و آکادمیهای مطالعاتی و پژوهشی بعلاوه تحلیلگران و شخصیتهای ارشد مطبوعاتی اسرائیل مأموریت خواهند داشت نقش خود را در برجسته کردن نقاط قوت امنیتی و نظامی اسرائیل ایفا کنند تا رژیم صهیونیستی راهکاری برای عبور از این بحران دست و پا کند.
در همین راستا بود که آویگدور لیبرمن وزیر امنیت رژیم صهیونیستی در شرایطی که حتی جان کری وزیر خارجه آمریکا صحبت از برکناری بشار اسد در حل بحران سوریه را کنار گذاشته ، در دیدار با سفرای کشورهای اتحادیه اروپا در سرزمینهای اشغالی مدعی شد که هر سازش در سوریه به شرط برکناری بشار اسد از قدرت و خروج ایرانی ها از سوریه امکان پذیر است و تهران نمیتواند بخشی از هر نوع سازش در سوریه باشد. وی در رابطه با عملیات نظامی اخیر رژیم صهیونیستی در حمله به فرودگاه المزه در نزدیکی دمشق نیز که دومین حمله از این نوع در هفته اخیر است، مدعی شد که اسرائیل همچنان به دنبال جلوگیری از قاچاق سلاحهای پیشرفته یا سلاح های کشتار جمعی از سوریه برای حزب الله است.
شاید هدف رژیم صهیونیستی از انتشار بانک اهداف 10 هزار موردی، این بود که نشان دهد آمادگی های این رژیم در جنگ آینده متفاوت از جنگ جولای 2006 است. صهیونیستها در جنگ 33 روزه تنها بانک اهدافی مشتمل بر 200 هدف داشتند که طی چند ساعت و چند روز اولیه حملات خود آنها را تخریب کردند. فارغ از اینکه هیچ یک از اهداف امنیتی رژیم صهیونیستی در ترور رهبران حزب الله لبنان در این حملات محقق نشد، اما به نظر میرسد رژیم صهیونیستی سرگرم مخابره این پیام است که شرایط و آمادگیهای اسرائیل برای جنگ آینده متفاوت از جنگ 33 روزه است. این مفهوم را پیش از این نیز به کرات در مواضع مقامات رسمی رژیم صهیونیستی مشاهده کرده ایم.
نقشه بانک اهداف؛ تیری که به هدف نخورد
فارغ از اهدافی که رژیم صهیونیستی در انتشار این سند به دنبال آن است، توجه به این نکته لازم است که تبدیل کردن این سند مهم امنیتی و اطلاعاتی به برگه سوخته ،برای دستیابی به هیچ چیزی توجیه پذیر به نظر نمی رسد، لذا انتشار این سند با هر هدفی که دنبال شود، قطعا می توان گفت نقشه منتشر شده،
بانک اهداف واقعی رژیم صهیونیستی در لبنان نیست.
در همین رابطه 3 روز بعد از انتشار این نقشه و جنجال گسترده رسانههای رژیم صهیونیستی در رابطه با تعداد اهداف موجود، منابع مطبوعاتی این رژیم سعی کردند نقشه مذکور را ساختگی خوانده و آن را یک نقشه توضیحی برای بررسی تهدیدات احتمالی رژیم صهیونیستی در لبنان ارزیابی کنند.
روزنامه صهیونیستی هاآرتص جمعه با اشاره به این مطلب به نقل از سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی گفت که این نقشه درست نبود و یک نقشه توضیحی در رابطه با تحولات لبنان و تهدیدات حزب الله بود که عمدا در مناطق غیر نظامی مستقر شده است. این موضع گیری بعد از آن اعلام شد که بررسی برخی از این مناطق از طریق ماهواره ها نشان داد که بین اطلاعات موجود در این نقشه با نقشه های دقیق ماهواره ای تناقض وجود دارد.
این اقدام بیشتر شبیه یک بازی رسانه ای بود که به دنبال بررسی کردن مواضع و واکنش های طرف های مختلف منطقه ای بر آمده است. با این وجود شاید بتوان گفت که تکذیب این سند تنها چند ساعت قبل از سخنرانی سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان نشان می دهد که صهیونیست ها در رسیدن به اهداف تبلیغاتی خود از انتشار این نقشه جعلی ناکام مانده اند.