
يوکتيل آدام (کوتي آدام) پدر اودي هنگام جنگ در لبنان در سال 1983 جانشين فرمانده ستاد کل بود. وي کانديداي نخستوزير وقت (مناخيم بگين) براي احراز پست فرماندهي ستاد مذکور بود اما آريل شارون عليرغم سابقه دوستي با کوتي پس از تصدي وزارت دفاع، طي نامهاي به وي اعلام کرد که تعيين وي به عنوان فرمانده ستاد کل را تأييد نميکند.
کوتي مدتي پس از دريافت نامه شارون، در لبنان کشته شد. مرگ پدر، روي اودي تأثير بسياري گذاشت چرا که به اعتقاد وي پدرش به دليل ضابطهگرايي و پرهيز از نزديکي به محافل قدرت به اين پست دست نيافت. اوي ميگويد: «پس از مرگ پدرم، شارون هرگز نتوانست به چشمانم نگاه کند.»
*سرنوشت مشابه پدر براي پسر
اودي آدام در زمان جنگ 33 روزه، فرمانده منطقه شمالي ارتش رژيم صهيونيستي بود. او ربوده شدن دو سرباز اسرائيلي را ناشي از شکست عملياتي وزارت دفاع اسرائيل مي دانست.
اوي در طول مدت جنگ نيز منتقد مسئولان رده اول اسراييلي بود و در مصاحبهاي با روزنامه بديعوت آحارنوت مقامات سياسي اين رژيم را متهم به تعلل در تصميمگيري در خلال جنگ کرد؛ موضوعي که به اعتقاد وي باعث طولاني شدن مدت جنگ شد.
بالاخره اين انتقادات که ناشي از سردرگمي و عدم توانايي در تصميم گيري در سطح سران رژيم صهيونستي بود کار دست آدام داد و وي در 8 آگوست 2006 توسط دان حالوتص، رييس وقت ستاد ارتش اسراييل از کار برکنار شد.
تحليلگران سياسي معتقد بودند که اين جابهجايي به دليل شدت انتقاداتي است که پس از يک ماه جنگ و ادامه حملات موشکي حزبالله صورت گرفت. آدام نيز پس از آن صراحتاً اعلام کرد که اين تفسير را نميپذيرد و چيدمان جديد در ساختار وزارت دفاع مورد قبول وي نيست ولي بهرحال نظر ايهود اولمرت و دان حالوتص چيزي غير از اين بود و به اين ترتيب اودي به نوعي به سرنوشت کوتي دچار شد.
احتمالا دان حالوتص هم پس از مرگ اودي نمي تواند در چشمان پسرش نگاه کند!