به گزارش مشرق، ابراهیم سحرخیز معاون سابق وزارت آموزش و پرورش اظهار داشت: انگاری همین دیروز بود چند روز قبل از ورود فانی به طبقه چهارم ساختمان آموزش پرورش که روزنامه آرمان به قلم سید محمد بطحایی نوشت «فانی کسی است که معلمان را از آمپاس خارج ساخته و نه در شعار بلکه در عمل بر کرامت و منزلت اقتصادی و اجتماعی آنان خواهد افزود».
وی ادامه داد: فانی در آغازین روز معارفه در کنار نهاوندیان در جملاتی هرچند کوتاه، اما قول و قرارهایی شنیدنی داد؛ ازجمله آنکه قرار است در ساختار آموزش و پرورش، معاونتی پا به عرصه وجود بگذارد که رنسانسی در آموزش و پرورش ایجاد کند؛ معاونت اقتصادی تا هم بی سر و صدا جیب معلمان را پر پول کند و درد بی درمان بودجه را التیام بخشد.
سحرخیز افزود: او همچنین قول دارد به عنوان مردی درد آشنا با آموزش و پرورش، اولویت اولش ساماندهی و بهسازی منابع انسانی در آموزش پرورش باشد و در تعالی و ارتقای مدیریت و راهبری آموزش و پرورش در سطح مدارس بکوشد؛ فانی همچنین در کلامش بیمهای بهتر از بیمه طلایی را به معلمان وعده داد و گفت یکی دیگر از اولویتهای پنجگانهام جدی گرفتن مشارکت در آموزش و پرورش است و قرار است اگر مهرهای در شطرنج آموزش و پرورش جابهجا شود مبتنی بر پژوهش باشد.
وی اضافه کرد: وعدههای قشنگ تا چند ماهی از زبان جناب فانی و معاونان او مدام صفحات مجازی رسانهها را پر میکرد؛ با دادن هر وعدهای، مدیران قبل از خود را نیز به توپ و تشر بسته و به تبعیت از استراتژی آن روز دولت سعی داشتند کارنامه دولت قبل را در همه حوزه از جمله آموزش تیره و تار جلوه دهند.
معاون سابق وزارت آموزش و پررش گفت: روزی معاون پرورشی آموزش و پرورش در قامت یک کارشناس اقتصادی وعده داد «قرار است حقوق معلمان از محل رتبه بندی پا به پای استادان دانشگاه(در آن ایام) به مرز 4 میلیون برسد» و یا فانی در مراسم معارفه غندالی گفت «من در حال حاضر از نوع خدمت رسانی صندوق ذخیره راضی نیستم و صندوق ذخیره نباید فقط به بعد از بازنشستگی بیندیشد بلکه باید چتر خدمت رسانی خود را به معلمان عضو در حین اشتغال نیز تسری دهد».
وی ادامه داد: روزها با وعدههای قشنگ و طلایی یکی پس از دیگری میگذشت و فانی و یارانش خیز بلندی برای لغو تعطیلی پنجشنبهها در دوره ابتدایی برداشته و ساختار جدید آموزشی را آماج حملات خود قرار دادند؛ افزایش محسوس در حقوق و فوقالعاده شغل معلمان ابتدایی سخنی پر تکرار در همایشها و گردهماییها بود.
سحرخیز اضافه کرد: فانی عزمش را جزم کرده بود تا ریشه بی سوادی را بخشکاند؛ کودکان لازم التعلیم باز مانده از تحصیل را به صفر برساند و سرانه مدارس را تا حد معناداری ترمیم بخشد اما در حوزه سند تحول در مقابله با اقدامات خیره کننده انجام شده در زمان حاجی بابایی، واکنشها متفاوت بود.
وی گفت: در روزها و ماههای نخست، با تشکیک در سند سعی بر آن داشتند آن را متنی مغشوش، غیر حقوقی، عرشی و به شدت ایدئولوژیک جلوه داده و بگویند تدوین کنندگان آنچه مدون کردهاند با رفت و برگشت از شورای عالی انقلاب فرهنگی دچار دگرگونی و استحاله شده است و اجرای نظام 3-3-6، اولویت امروز آموزش و پرورش نیست.
معاون سابق وزارت آموزش و پرور تصریح کرد: به صاحبان مدارس غیردولتی و مراکز آموزش از دور پیام دادند روزهای خوشی در راه است و شما در دولت ما از هفت دولت آزادید؛ قدری صبوری کنید صبح گشایش نزدیک است به زودی با تعطیل کردن مدارس استعدادهای درخشان و نمونه دولتی، همه دانشآموزان آنها را به سمت و سوی شما روانه خواهیم ساخت.
وی افزود: وعده آمد به زودی تمام مقدرات مراکز آموزش از راه دور را اعم از امتحان گرفتن یا نگرفتن، نمره دادن یا ندادن و...به خود آنها وا مینهیم تا دستشان کاملاً باز باشد؛ فانی با نام خرید خدمات آموزشی و افزایش مشارکت با هدف ارتقای کیفیت و عدالت آموزشی در سطح کشور 900 مدرسه دولتی را با 200 هزار دانشآموز یک شبه به برخی از مؤسسین مدارس غیر دولتی واگذار کرد تا این دانشآموزان بار دیگر معلمان روزمزد شرکتی را تجربه کنند.
سحرخیز ادامه داد: علیرغم اشارت صریح سند تحول به نقش بیبدیل مجتمعهای آموزشی، یک شبه فرمان تعطیلی مجتمعهای آموزشی را صادر کردند و در تناقضی آشکار در یکی از جلسات شورای عالی، کوچکسازی مدارس را که دکترین جناب فانی در زمان معاونتش بود را به باد انتقاد گرفتند.
وی گفت: امروز آموزش و پرورش مانده است با وعدههای رنگ باخته، صندوق ذخیره به تاراج رفته و خزان خورده، چه زود دیر میشود اگر به شکار فرصتها نپردازیم؛ امروز با رفتن فانی از آن وعدههای حبابی نه تنها خبری نیست بلکه حال و روز آنچه به یادگار مانده است چندان مساعد نیست.
معاون سابق وزارت آموزش و پرورش اظهار داشت: معاونت اقتصادی خلاصه شد در هیأت امنایی از سه یار دبستانی که در برابر چشمان خیره آنها صندوقی مانده است خالی و وارث چند هزار میلیارد اختلاس؛ مدیر عاملی باز داشت شده و آیندهای مبهم.
وی افزود: بیمه رنگ باخته طلایی که هر روز در جایی اتراق دارد یک روز مهمان آتیه سازان حافظ است و دیگر روز معلم و دانا؛ معلمان ماندهاند و دندانهای ناسالم، چشمهای منتظر عینک و آزمایشگاهها و بیمارستانهای قهرکرده با بیمه معلم.
سحرخیز ادامه داد: مدارس دولتی رها شده به امان خدا که باران سرانه هرگز بر آنان باریدن نگرفته است، جیب شان خالی است و داد مردم از دست مدیران به آسمان بلند؛ مدارس غیر دولتی با شهریه های نجومی زیر پوست شهر آزادانه کار خود را میکنند و نیم نگاهی هم به کنکور دارند تا کسی مخل آسایش آنها نباشد.
وی اضافه کرد: رتبه بندی معلمان با افزایشی بین 150 تا 300 هزار تومان به حقوق از دست رفته معلمان برای همیشه به مسلخ رفت و بیچاره معلمانی که منتظرند ببینند فاز دوم و سوم آن کی اجرایی میشود؛ توانمندسازی، افزایش رقابت و ارتقای انگیزه حرفهای قشنگی است که فقط به درد کلاس درس دانشگاه فرهنگیان میخورد.
معاون سابق وزارت آموزش و پرورش تصریح کرد: فتیله مدارس نمونه و شبانهروزی را چنان پایین کشیدند که در حال فرو رفتن به خاموشی است و معاونت پرورشی مانده است با جیب خالی از بودجه که اراده کرده است به بچه با مجلهاش تربیت و توسعه سیاسی را بیاموزاند.
وی با بیان اینکه سازمان پژوهش مانده است و مشق شبی که نظام جدید برایش به ارمغان آورده و کتابهای جدیدی که هر از گاهی با پوستر تبلیغاتی نیز لابهلای کتابهای درسی تألیف شدند، گفت: نمیدانم از بد شانسی است یا خوش شانسی که آمار بیسوادی نه تنها رو به پایین نیست بلکه روز افزون است و انسداد بیسوادی برای نهضت سواد آموزی طنزی با طعم تراژیک است.
سحرخیز اضافه کرد: معاونت توسعه مدیریت مانده است و بدهی بالا آورده حداقل 6 هزار میلیاردی و پاداش باد کرده پاپان خدمت معلمان بازنشسته، کارمندان بی انگیزه با اضافه کار اندک در ادارات کل استانها، روستا مرکزی بدون هزینه ایاب و ذهاب ،سفره خالی شبانهروزیها ،خانههای معلم بدون یارانه، ردیف خالی سرانه، حقوقهای با تأخیر پرداخت شده.
وی افزود: در معاونت تربیتبدنی دیگر از طرح سباح و استخر برای معلم و دانشآموز و شور نشاط ایام ماضی خبری نیست هرچند مانوری در خصوص ساعات ورزش در مدارس دادند اما مدرسه بدون سرانه دیگر حوصله ورزش کردن ندارد.
معاون سابق وزارت آموزش و پرورش گفت: در آموزش متوسطه هدایت تحصیلی اجباری در دقیقه نود کام خانوادهها را تلخ کرده است؛ همه تریبونها را متوجه خود ساخت؛ آموزشهای فنیوحرفهای هم چنان بیمهری دیدند و از مرز 44 درصد به سراشیبی 33 درصد سقوط کرد و طرحهای تکراری تعالی مدیریت نیز هیچ آوردهای برای مدیر و مدرسه به ارمغان نداشت.
وی افزود: در حوزه نوسازی مدارس هرچند سهم مشارکت خیرین در ساخت مدارس تا حدودی افزایش یافت اما نبود بودجههای عمرانی سایه سنگین رکود را بر سر مدارس فرسوده و خشت وگلی چنان گسترده است که معلوم نیست که این دوران خفتگی کی به پایان میرسد.
سحرخیز با بیان اینکه در عرصه انتصابات اگر باب اشارت باز شود مثنوی هفتاد من کاغذ میشود، گفت: ارباب متفرق اراده ها تحمیل کردند تا لشکری از بازنشستگان با همراهی ائتلافی از اصلاح طلبان تمام میز ها را تصاحب کنند.
وی با با اشاره به این بیت که «وفا به وعده نکرد از هزار یک آری؛ هزار وعده خوبان یکی وفا نکند»، اظهار داشت: به نظر می رسد فانی برای همیشه از آموزش و پرورش کوچید و آن وعده ها همچنان در صفحات مجازی بی حس و بی رمق فقط جا خوش کردهاند.
وی ادامه داد: فانی در آغازین روز معارفه در کنار نهاوندیان در جملاتی هرچند کوتاه، اما قول و قرارهایی شنیدنی داد؛ ازجمله آنکه قرار است در ساختار آموزش و پرورش، معاونتی پا به عرصه وجود بگذارد که رنسانسی در آموزش و پرورش ایجاد کند؛ معاونت اقتصادی تا هم بی سر و صدا جیب معلمان را پر پول کند و درد بی درمان بودجه را التیام بخشد.
سحرخیز افزود: او همچنین قول دارد به عنوان مردی درد آشنا با آموزش و پرورش، اولویت اولش ساماندهی و بهسازی منابع انسانی در آموزش پرورش باشد و در تعالی و ارتقای مدیریت و راهبری آموزش و پرورش در سطح مدارس بکوشد؛ فانی همچنین در کلامش بیمهای بهتر از بیمه طلایی را به معلمان وعده داد و گفت یکی دیگر از اولویتهای پنجگانهام جدی گرفتن مشارکت در آموزش و پرورش است و قرار است اگر مهرهای در شطرنج آموزش و پرورش جابهجا شود مبتنی بر پژوهش باشد.
وی اضافه کرد: وعدههای قشنگ تا چند ماهی از زبان جناب فانی و معاونان او مدام صفحات مجازی رسانهها را پر میکرد؛ با دادن هر وعدهای، مدیران قبل از خود را نیز به توپ و تشر بسته و به تبعیت از استراتژی آن روز دولت سعی داشتند کارنامه دولت قبل را در همه حوزه از جمله آموزش تیره و تار جلوه دهند.
معاون سابق وزارت آموزش و پررش گفت: روزی معاون پرورشی آموزش و پرورش در قامت یک کارشناس اقتصادی وعده داد «قرار است حقوق معلمان از محل رتبه بندی پا به پای استادان دانشگاه(در آن ایام) به مرز 4 میلیون برسد» و یا فانی در مراسم معارفه غندالی گفت «من در حال حاضر از نوع خدمت رسانی صندوق ذخیره راضی نیستم و صندوق ذخیره نباید فقط به بعد از بازنشستگی بیندیشد بلکه باید چتر خدمت رسانی خود را به معلمان عضو در حین اشتغال نیز تسری دهد».
وی ادامه داد: روزها با وعدههای قشنگ و طلایی یکی پس از دیگری میگذشت و فانی و یارانش خیز بلندی برای لغو تعطیلی پنجشنبهها در دوره ابتدایی برداشته و ساختار جدید آموزشی را آماج حملات خود قرار دادند؛ افزایش محسوس در حقوق و فوقالعاده شغل معلمان ابتدایی سخنی پر تکرار در همایشها و گردهماییها بود.
سحرخیز اضافه کرد: فانی عزمش را جزم کرده بود تا ریشه بی سوادی را بخشکاند؛ کودکان لازم التعلیم باز مانده از تحصیل را به صفر برساند و سرانه مدارس را تا حد معناداری ترمیم بخشد اما در حوزه سند تحول در مقابله با اقدامات خیره کننده انجام شده در زمان حاجی بابایی، واکنشها متفاوت بود.
وی گفت: در روزها و ماههای نخست، با تشکیک در سند سعی بر آن داشتند آن را متنی مغشوش، غیر حقوقی، عرشی و به شدت ایدئولوژیک جلوه داده و بگویند تدوین کنندگان آنچه مدون کردهاند با رفت و برگشت از شورای عالی انقلاب فرهنگی دچار دگرگونی و استحاله شده است و اجرای نظام 3-3-6، اولویت امروز آموزش و پرورش نیست.
معاون سابق وزارت آموزش و پرور تصریح کرد: به صاحبان مدارس غیردولتی و مراکز آموزش از دور پیام دادند روزهای خوشی در راه است و شما در دولت ما از هفت دولت آزادید؛ قدری صبوری کنید صبح گشایش نزدیک است به زودی با تعطیل کردن مدارس استعدادهای درخشان و نمونه دولتی، همه دانشآموزان آنها را به سمت و سوی شما روانه خواهیم ساخت.
وی افزود: وعده آمد به زودی تمام مقدرات مراکز آموزش از راه دور را اعم از امتحان گرفتن یا نگرفتن، نمره دادن یا ندادن و...به خود آنها وا مینهیم تا دستشان کاملاً باز باشد؛ فانی با نام خرید خدمات آموزشی و افزایش مشارکت با هدف ارتقای کیفیت و عدالت آموزشی در سطح کشور 900 مدرسه دولتی را با 200 هزار دانشآموز یک شبه به برخی از مؤسسین مدارس غیر دولتی واگذار کرد تا این دانشآموزان بار دیگر معلمان روزمزد شرکتی را تجربه کنند.
سحرخیز ادامه داد: علیرغم اشارت صریح سند تحول به نقش بیبدیل مجتمعهای آموزشی، یک شبه فرمان تعطیلی مجتمعهای آموزشی را صادر کردند و در تناقضی آشکار در یکی از جلسات شورای عالی، کوچکسازی مدارس را که دکترین جناب فانی در زمان معاونتش بود را به باد انتقاد گرفتند.
وی گفت: امروز آموزش و پرورش مانده است با وعدههای رنگ باخته، صندوق ذخیره به تاراج رفته و خزان خورده، چه زود دیر میشود اگر به شکار فرصتها نپردازیم؛ امروز با رفتن فانی از آن وعدههای حبابی نه تنها خبری نیست بلکه حال و روز آنچه به یادگار مانده است چندان مساعد نیست.
معاون سابق وزارت آموزش و پرورش اظهار داشت: معاونت اقتصادی خلاصه شد در هیأت امنایی از سه یار دبستانی که در برابر چشمان خیره آنها صندوقی مانده است خالی و وارث چند هزار میلیارد اختلاس؛ مدیر عاملی باز داشت شده و آیندهای مبهم.
وی افزود: بیمه رنگ باخته طلایی که هر روز در جایی اتراق دارد یک روز مهمان آتیه سازان حافظ است و دیگر روز معلم و دانا؛ معلمان ماندهاند و دندانهای ناسالم، چشمهای منتظر عینک و آزمایشگاهها و بیمارستانهای قهرکرده با بیمه معلم.
سحرخیز ادامه داد: مدارس دولتی رها شده به امان خدا که باران سرانه هرگز بر آنان باریدن نگرفته است، جیب شان خالی است و داد مردم از دست مدیران به آسمان بلند؛ مدارس غیر دولتی با شهریه های نجومی زیر پوست شهر آزادانه کار خود را میکنند و نیم نگاهی هم به کنکور دارند تا کسی مخل آسایش آنها نباشد.
وی اضافه کرد: رتبه بندی معلمان با افزایشی بین 150 تا 300 هزار تومان به حقوق از دست رفته معلمان برای همیشه به مسلخ رفت و بیچاره معلمانی که منتظرند ببینند فاز دوم و سوم آن کی اجرایی میشود؛ توانمندسازی، افزایش رقابت و ارتقای انگیزه حرفهای قشنگی است که فقط به درد کلاس درس دانشگاه فرهنگیان میخورد.
معاون سابق وزارت آموزش و پرورش تصریح کرد: فتیله مدارس نمونه و شبانهروزی را چنان پایین کشیدند که در حال فرو رفتن به خاموشی است و معاونت پرورشی مانده است با جیب خالی از بودجه که اراده کرده است به بچه با مجلهاش تربیت و توسعه سیاسی را بیاموزاند.
وی با بیان اینکه سازمان پژوهش مانده است و مشق شبی که نظام جدید برایش به ارمغان آورده و کتابهای جدیدی که هر از گاهی با پوستر تبلیغاتی نیز لابهلای کتابهای درسی تألیف شدند، گفت: نمیدانم از بد شانسی است یا خوش شانسی که آمار بیسوادی نه تنها رو به پایین نیست بلکه روز افزون است و انسداد بیسوادی برای نهضت سواد آموزی طنزی با طعم تراژیک است.
سحرخیز اضافه کرد: معاونت توسعه مدیریت مانده است و بدهی بالا آورده حداقل 6 هزار میلیاردی و پاداش باد کرده پاپان خدمت معلمان بازنشسته، کارمندان بی انگیزه با اضافه کار اندک در ادارات کل استانها، روستا مرکزی بدون هزینه ایاب و ذهاب ،سفره خالی شبانهروزیها ،خانههای معلم بدون یارانه، ردیف خالی سرانه، حقوقهای با تأخیر پرداخت شده.
وی افزود: در معاونت تربیتبدنی دیگر از طرح سباح و استخر برای معلم و دانشآموز و شور نشاط ایام ماضی خبری نیست هرچند مانوری در خصوص ساعات ورزش در مدارس دادند اما مدرسه بدون سرانه دیگر حوصله ورزش کردن ندارد.
معاون سابق وزارت آموزش و پرورش گفت: در آموزش متوسطه هدایت تحصیلی اجباری در دقیقه نود کام خانوادهها را تلخ کرده است؛ همه تریبونها را متوجه خود ساخت؛ آموزشهای فنیوحرفهای هم چنان بیمهری دیدند و از مرز 44 درصد به سراشیبی 33 درصد سقوط کرد و طرحهای تکراری تعالی مدیریت نیز هیچ آوردهای برای مدیر و مدرسه به ارمغان نداشت.
وی افزود: در حوزه نوسازی مدارس هرچند سهم مشارکت خیرین در ساخت مدارس تا حدودی افزایش یافت اما نبود بودجههای عمرانی سایه سنگین رکود را بر سر مدارس فرسوده و خشت وگلی چنان گسترده است که معلوم نیست که این دوران خفتگی کی به پایان میرسد.
سحرخیز با بیان اینکه در عرصه انتصابات اگر باب اشارت باز شود مثنوی هفتاد من کاغذ میشود، گفت: ارباب متفرق اراده ها تحمیل کردند تا لشکری از بازنشستگان با همراهی ائتلافی از اصلاح طلبان تمام میز ها را تصاحب کنند.
وی با با اشاره به این بیت که «وفا به وعده نکرد از هزار یک آری؛ هزار وعده خوبان یکی وفا نکند»، اظهار داشت: به نظر می رسد فانی برای همیشه از آموزش و پرورش کوچید و آن وعده ها همچنان در صفحات مجازی بی حس و بی رمق فقط جا خوش کردهاند.