به گزارش مشرق، جهان طي تحليلي به بررسي علل آزادي سارا شورد و برخي ديگر از متهمان جاسوسي پرداخته است:
سوال اين است که چرا بهرغم سنگين بودن اتهام جاسوسي، اين جاسوسهها هر يک به شکلي آزاد شده و برخي هم بدون محاکمه يا با تخفيفهاي ويژه راهي ديار خود ميشوند؟
اگر اينها واقعا جاسوسند و يا جاسوس بودند - که لااقل دستگاه اطلاعاتي چنين ميپنداشته - به چه دليلي بايد مورد رافت قرار بگيرند و از اعمال عدالت اسلامي فرار کنند و اگر نيستند چرا از ابتدا به اين اتهام روانه زندان شدند؟ در اين ميان يک جاي کار ايراد دارد.
ايراد اينجاست که هنوز متاسفانه بسياري تصور و تصوير درستي از مسئله جاسوسي ندارند و فکر ميکنند جاسوسها يعني افرادي چون "جيمز باند " که کارهاي عجيب و غريب ميکنند و توانايي و قدرت غيرمتعارف دارد. چنين تصوري درباره جاسوسي درعصر حاضر از اساس غلط و اشتباه است.
جاسوسها طبيعيتر و معموليتر از آن هستند که مورد توجه قرار بگيرند و يا انگشتنما شوند .اين جماعت به قدري "شبيه همه " هستند که تفاوت و تمايزشان ازديگران دشوار و سخت است. به همين دليل هزار شغل و هزار عنوان دارند و غالبا و عموما با مشاغل و عناويني چون توريست، ورزشکار، روزنامهنگار، هنرمند، دانشمند، محقق، پژوهشگر، بازرگان و... همزيستي دارند. هيچکس در هيچ کجاي دنيا به نام و عنوان جاسوس پاسپورت نميگيرد. هويتها چيزي ديگري را نشان ميدهند و واقعيتها کار ديگري ميکنند. به همين سبب وقتي يکي از اينها به دام ميافتد بلافاصله صداها و فريادها بلند ميشود که چرا يک هنرمند، ورزشکار، توريست، دانشمند و از اين دست افراد را دستگير کردهايد و اين اشتباه است و چنين و چنان.
و آنقدر روي اين خط خبري کار ميکنند که حتي مسئولان تصميم گيررا نيز به اشتباه مياندازند. ماجراي کلوتيد ريس دختر فرانسوي که در جريان اغتشاشات سال گذشته به جرم جاسوسي بازداشت شد يک نمونه از اين دست است.
وقتي او به جرم جاسوسي در بازداشت بود وزير خارجه فرانسه با اعلام اينکه کشورش آنقدر احمق نيست که يک دختربچه را براي جاسوسي به کشوري بفرستد گفت که او فقط يک معلم ساده زبان است اما روزي که آزاد شد نشريه فيگاروي فرانسه رسما از جاسوس بودن او خبر داد و اعلام کرد که کلوتيد ريس داراي کد امنيتي بوده و درخدمت دستگاه اطلاعاتي فرانسه بوده و به اين دليل تاکنون صحبتي از اين مسئله نشده که نگران جان او در ايران بودند.
کلوتيد رئيس آزاد شد، چنانکه رکسانا صابري که جاسوسياش محرز بود و اکنون سارا شورد جاسوسه اي که به ظاهرکوهنوردي بود در کوههاي کردستان که همان راه را طي ميکند. او نيز پس از مدتي بازداشت و بدون محاکمه و تعيين جرم و در يک حرکت نمايشي و درست در زماني که بدترين حملات به مقدسات و ارزشهاي اسلامي در آمريکا به وجود آمده از اتهامات خود ميجهد و راهي خانه و کاشانه خود ميشود. ايران ميماند و هزينههاي پيدا و پنهان تصميمهاي نادرست و ناصواب که يک روز عدهاي دستگير و روزي ديگر آزاد ميشوند. ادامه اين رفتار چيزي جز بياعتبار کردن دستگاههاي امنيتي و اطلاعاتي و ساختارهاي قضايي کشور به همراه ندارد و تصوير نادرستي از نظام و کشور را ارائه ميکند.
سوال اين است که چرا بهرغم سنگين بودن اتهام جاسوسي، اين جاسوسهها هر يک به شکلي آزاد شده و برخي هم بدون محاکمه يا با تخفيفهاي ويژه راهي ديار خود ميشوند؟