به گزارش مشرق به نقل از خبرآنلاین، گفت و گو با مصطفی هاشمی طبا ؛ همیشه جذاب خواهد بود مدیر موفق ورزش کشور در دهه 70 که تاریخی ناطق است برای اتفاقات تلخ و شیرین آن سالهای نسبتا موفق ورزش مان در سال های پس از انقلاب. او در این گفت و گو از خاطرات مدیریتش گفته . از ماجراهای انتخاب مایلی به عنوان سرمربی تیم ملی ، صفایی به عنوان رئیس فدراسیون و البته چهره هایی چون علی پروین ، داریوش مصطفوی و زنده یاد ناصر حجازی.
*آقای دکتر می خواستیم در مورد اصطلاحات جدید ورزشی با شما صحبت کنیم. می شود توضیح بیشتری بدهید؟
در فرهنگستان گروهی به نام گروه انتخاب واژه های ورزشی وجود دارد. که در آنجا برای ورزش کشور واژه گزینی می کنند.
*به نظر شما تعدادی از این واژه ها که به تازگی وضع شده اند، ثقیل نیستند؟
خوب واضح است که هر واژه جدیدی واژه ای نامانوس است. بسیاری از واژه های خارجی که وارد ورزش شده است، بی معنی است ولی چون مورد استفاده قرار گرفته ، برای مردم جا افتاده. مثلا واژه خارجی آفساید، هم لغت سختی است و هم اینکه معنی کار واقعی را نمی رساند ولی چون زیاد مورد استفاده قرار گرفته است، استفاده از آن عادی شده است و یا مثلا واژه دریبل که خیلی تلفظش هم سخت است و حتی در بعضی روزنامه ها دیده ام که به جای دیریبل می نویسند دریپل یا دریپ، هم واژه ای سنگین است و هم تلفظش برای مردم سخت است. همین الان هم اگر از علی پروین بپرسید می گوید دیریپ! خیلی لغت ها هم هستند که در رشته های مختلف و نه تنها در فوتبال این مشکل را دارند. ولی اگر بخواهیم واژه های فارسی برایشان بگذاریم، طبیعتا این واژه های فارسی از اول کمی نامانوس می شوند. ومثلا فرض کنید که ما واژه ای به نام اسکواش داریم. اسکواش یعنی صدایی که از له شدن چیزی در می آید. این چه ربطی به ورزش دارد؟ ما نباید یک لغت برایش پیدا کنیم؟ در مورد قایقرانی هم باید بگویم، چون ما چند رشته قایقرانی داریم، سعی شده است که واژه های خوبی چون بلم رانی انتخاب شود. ولی من قبول دارم که بعضی از واژه ها واژه های نامانوسی است اما اگر استفاده شود کم کم جا می افتد. مثلا همان واژه هت تریک واژه بی معنایی است که به معنای کلاه شعبده بازی است که باید این لغات نامانوس از زبان فارسی حذف بشوند مثلا برای همین واژه واژه سه گله را انتخاب کرده ایم که از سوی گزارشگران هم مورد استفاده قرار می گیرد. مثلا اگر یادتان بیاید در قدیم برای داور کمک واژه لایز من استفاده می شد ولی الان از واژه خط نگهدار استفاده می شود.در خیلی از رشته های دیگر هم همینطوری است که اگر هوشمندانه استفاده شود می تواند جایگزین شود. مثلا ما معنی همین واژه کایاک را هم نمی دانیم. ما برای این واژه، واژه فارسی خیلی زیبایی انتخاب کرده ایم.
*پس شما از عملکردتان در این زمینه راضی هستید؟
بله و به تدریج هم دارد ادامه پیدا می کند. عرب ها در این زمینه ذوق بیشتری دارند. آنها از واژه های عربی جایگزینی استفاده می کنند ولی خوب واژه های نامانوس در فارسی زیاد است. من در اینکه همه لغت ها عوض بشوند تعصب خاصی ندارم.
*وضعیت ورزش را در حال حاضر چگونه می بینید در حالیکه وقت زیادی تا المپیک نداریم.
ما ورزشمان غیرمتمرکز است و حسنش هم در همین است. مثلا اگر فدارسیون تکواندو دارد کار می کند خیلی ربطی به سازمان ندارد. نه اینکه خیلی ربط نداشته باشد ولی سازمان دخالت چندانی در آن ندارد.در یکسری از رشته ها که حساسیت در آنها نداریم کارها مستقل تر انجام می شود. اما در فوتبال این طور نیست. مثلا چند وقت پیش یک نفر که نزدیک به فدراسیون فوتبال بود می گفت که انتصاب وعزل آقای دایی به دستور رییس جمهور اتفاق افتاده که اگر این حرف واقعیت داشته باشد ، برای ورزش درست نیست. در ورزش برد و باخت دارد. به نظر من ورزش نباید دولتی باشد.
*منظور شما این است که ورزشهایی مثل کشتی خودبخود کار خود را انجام می دهند و در زمان المپیک هم ورزشکارهای آماده ای دارند و مدال هم می آورند؟
بله. به نظر من بهترین کار سازمان تربیت بدنی این است که نظارت کند بدون اینکه فدراسیون ها متوجه بشوند. من در دوره های مختلف سازمان تربیت بدنی دقت کردم و متوجه شدم که اکثر انتصاب ها بیخودی بوده است. بعد گفتم چرا این انتصابات را به عهده خود فدراسیون ها نگذاریم؟ و اینکه من خیلی روی فدراسیون ها کار کردم تا ببینم می شود که کسی به عنوان رییس سازمان در فدراسیون ها اثر مثبت داشته باشد یا خیر؟ متوجه شدم به غیر از اینکه بتوان نظرات را به یکدیگر منتقل کنیم کار دیگری نمی شود کرد. چون خیلی تخصصی است و به نظر من اگر سیستم انتخابات به طور طبیعی جلو می رفت می توانستند سیستم و سازمان خیلی بهتری داشته باشند.
*آقای دکتر خیلی سال از آن سال های مدیریت شما گذشته است. اگر بخواهید سه اشتباه از اشتباههایتان را نام ببرید، کدام را می گویید؟
اگر بخواهم مهمترین آنها را در مورد انتخاب ها و انتصابات بگویم، باید بگویم که 80 درصد انتصابات در دوره قبل از من و دوره خود من اشتباه بود.
*خیلی ها می گویند که شما در مورد انتخاب هایتان اشتباه کردید. مثلا آقای مایلی کهن انتخاب شما بود اگرچه انتخاب بدی هم نبود.
آقای مصطفوی دنبال مربی خارجی بود ولی این ها اینقدر ادامه پیدا کرد که مصادف شد با بازی های مقدماتی جام جهانی. من به ایشان گفتم یک هفته وقت دارید هر کسی را که می خواهید بیاورید. ایشان انتخاب نکردند و ما پیشنهاد مایلی کهن را دادیم و ایشان هم قبول کرد. نشد که مربی خارجی بیاورند و اینطور نبود که ما تحمیل کنیم.
*آقای صفایی فراهانی را به شما تحمیل کردند؟
نه اصلا اینطور نبود. آقای مصطفوی خیلی احساس ناامنی می کردند و وقتی که تیم رفت فرودگاه که برود استرالیا ایشان نیامدند. گفتند که مریضند. ضمن اینکه ایشان آقای مایلی کهن را برکنار کرد ولی نسبت به ایشان نظر مثبت خیلی کم بود و ادامه کار هم برای ایشان ناممکن بود. وقتی رییس فدراسیون تیم را بدرقه نمی کند برای رفتن به استرالیا، نظرها منفی شد. امکاناتی که در خدمت مصطفوی بود زیاد بود. حقیقت این است که ادامه کار ایشان برای فدراسیون ناممکن بود. مساله بیماری ایشان و بدرقه نکردن تیم ملی توسط ایشان باعث شد که ما به وی پیشنهاد کنیم که به خودشان فشار نیاورند. بعد من دیدم که آقای خاتمی نسبت به فدراسیون فوتبال حساس است چون بچه ها را یکی یکی می شناخت. من شش اسم پیش ایشان بردم و گفتم نظر بدهید که ایشان گفتند به من ربطی ندارد و خودتان باید نظر نهایی را بدهید. ایشان اصلا نگفتند که چه کسی را بردار و چه کسی را بگذار. ولی آخرش گفتند صفایی نیروی خوبی است. ایشان با ما کار کرده بود.
*روزی که او را انتخاب می کردید فارغ از خط مشی سیاسی ایشان فکر می کردید اینقدر موفق بتواند عمل کند؟
بله. ایشان مدیر قابلی بود. فقط در یکی دو مورد من به ایشان تذکر می دادم بنابر وظیفه. مثلا در مورد سفرهای فوتبالی من به آقای خاتمی منعکس کردم و گفتم چون شما خیلی فوتبال را دوست دارید، نظراتم را گفتم و ایشان هم گفتند در کار فدراسیون دخالت نکن و من هم گفتم چشم. آقای صفایی هم نمی گذاشت کسی دخالت کند و آقای صفایی هم در کارشان بسیار مستقل عمل می کرد.
*پذیرش چنین مدیری در زیرمجموعه سازمان سخت نیست؟
نه ما خوشحال هم بودیم که بار فوتبال از دوش ما برداشته شد و آقای صفایی هم به خوبی عمل می کرد.
*شما یک عزل و نصبی هم در فدراسیون کشتی داشتید. ابتدا نصب آقای فیروز پور و سپس برداشتن ایشان. این قضیه را چطور می بینید؟
من آقای فیروزپور را برنداشتم. من به هیچ وجه دخالت نمی کردم. من به عنوان رییس سازمان اعلام کردم که نظر من آقای خادم است. الان هم رییس سازمان می تواند نظرش را بدهد. چه اشکالی دارد که رییس سازمام نظرش را شفاف بگوید و مخفی کار نکند؟ اگر دیگران هم به رییس سازمان احترام بگذارند چه اشکالی دارد. وقتی کار رو انجام بشود مشکلی پیش نمی آید. اگر آن افرادی که در مجموعه هستند تهدید نشوند و به آنها گفته نشود که اگر رای ندهید شما را برکنار می کنیم، کار درست را انجام می دهند. تمام شرایط را آقای خادم داشت و هنوز هم دارد. ولی خب انتخابات برگزار شد و همه به انتخابات احترام گذاشتند.
*آقای دکتر چرا برای ریاست جمهوری کاندیدا شدید؟
من می دانستم که در انتخابات رای نمی آورم و تبلیغات کمی هم کردم. من می خواستم بگویم که من آمادگی این خدمت را دارم و اگر مردم بخواهند می توانم بهشان خدمت کنم. الان هم فکر می کنم که اگر می شدم وضعمان خیلی بهتر از این بود.
*ولی شما با آن کارتان پایان همکاری با دولت را هم اعلام کردید.
من فکر نمی کنم که آقای خاتمی چنین نظری داشتند.
*در آن چهار سالی که گذشت از صف منتقدان هاشمی طبا کم می شدند و به جمع طرفداران او اضافه می شدند. الان کسی نیست که نگوید شما بهترین رییس سازمان تربیت بدنی بعد از انقلاب بودید.
این باعث تاسف است که دوستان چنین نظری دارند چون ما باید امروزمان بهتر از دیروز باشد. دوره بعد باید بهتر از دوره قبل باشد. اشکال این است که وقتی شناخت از آدمها نباشد نتیجه خوب نمی شود. من از 12 سالگی در متن ورزش کشور بودم و خیلی چیزهایی بلدم که هیچ کس از ورزش ایران نمی داند. در کمیته ملی المپیک هم که بودم خیلی چیزها بلد نبود و یاد گرفتم. غریب وارد ورزش نشدم. کسی که می خواهد در شغلی سمتی داشته باشد باید حتما در آن شغل آشنایی کامل داشته باشد.
*شما فکر می کنید اگر آقای علی آبادی عزل نمی شد، می توانست بیشتر این کارایی داشته باشد؟
من نمی توانم راجع به آدمهای حاضر قضاوت کنم.
*شما جزء کسانی بودید که می گفتید در گوانگ جو موفق می شویم. اینطور است؟
بله. پیش بینی بنده بر روی 15 مدال بود. ما در رشتههایی خوب مدال گرفتیم که در گذشته هم همین پتانسیل را داشتیم ولی مدال نمی گرفتیم. مثلا در تکواندو پتانسیل خیلی خوبی داشتیم و یا در کشتی فرنگی که مدال گرفتیم.
*اوضاع بقیه رشته ها را الان چگونه می بینید؟
ما در المپیک هم 5 تا طلا هم داشتیم ولی چون خوب مدیریت نکردیم، خوب پیش نرفته است. مدال گرفتن در المپیک خیلی سخت است ولی خود ورزشکاران هم باید به این باور رسیده باشند که می توانند و مربی هایی می توانند در المپیک موفق باشند که چند دوره در المپیک شرکت کرده باشند. ولی ما هنوز هم پتانسیل زیادی داریم. در یک المپیک من یادم هست که بعضی از بازیکنان ترسیدند ولی الان اعتماد به نفس خوبی دارند. زمان های استراحت و انگیزه خیلی مهم است.
*ما در رشته هایی مانند بستکبال و دو میدانی خیلی خوب جلو رفته ایم که در زمان شما این اتفاق نیفتاده بود. چرا در زمان شما توجه کافی به این چند ورزش نمی شد؟
همه بازیکنان بستکبال امروز بچه های تیم جوانان آن موقع هستند. دو و میدانی خیلی فرق می کرد چون باید از سراسر کشور استعدادها را پیدا کرد و اینکه دو و میدانی یک رشته نیست، هر کدام از مادههایش، یک رشته است. مثلا یک مربی 100 متر نمی تواند مربی 400 بشود که شیوه های تمرینی متفاوتی دارد و باید آدم های خاصی برای این رشته پیدا کرد. در مورد شنا باید ازدیاد شناگر داشته باشیم. اما در دو و میدانی باید نخبه گزینی کرد. شما نمی توانید یک آدم معمولی را ببرید وارد دو استقامت کنید. نقش مدارس خیلی مهم است ولی در شنا می توانیم با در اختیار گذاشتن امکانات شناگران را زیاد کنیم.
*اگر در مورد شنا میلیاردی هزینه کنیم موفق می شویم؟
بله می شود. هم در شنا هم در ژیمناستیک. فقط هم در ژیمناستیک زمینی. بچه ها بدنشان منعطف است و باید برایشان در مدارس هزینه کرد.
*شما سن شروع ورزش حرفه ای را برای بچه ها چه سنی می دانید؟
من نظرم این است که به غیر از ژیمناستیک، بچه ها می توانند از سنین دبستان شروع به ورزش حرفه ای کنند. مثلا روس ها می گویند اگر نوزاد را در آب بگذارید به طور مادرزادی شنا می کند درست هم هست ولی اگر در احوالات ورزشکاران حرفه ای نگاه کنیم، هیچ کدام اینگونه نبوده است. من فکر می کنم 5 یا 6 سالگی بچه ها وارد ورزش بشوند. مخصوصا در رشته های دو ومیدانی، ژیمناستیک و شنا.
*الان ما در کشور وزارتخانه ورزش داریم و وزیر ورزشی معرفی شده برای این وزارتخانه، از مجلس رای نیاورد.
رای نیاوردن ایشان مساله ای سیاسی بود. ولی به نظر من باید هرکسی وارد کاری می شود باید با آن کار آشنایی کامل داشته باشد. باید آشنایی جامعی داشته باشد. می تواند ورزشکاری باشد که با ورزش آشنا باشد و با مدیریت. اما یک آدم غیر ورزشی نمی تواند مدیریت کند. کسی که می خواهد وارد سیستم ورزش بشود باید ادبیات ورزش و همچنین علاقه به ورزش داشته باشد. یعنی احساس کند وارد جریانی می شود که مورد علاقه اش است نه مورد تنفر.
*شما با آقای غفوری فرد مشکل داشتید؟
نخیر. الان هم باهم رابطه داریم و دوستیم. آن موقع هم با هم دوست بودیم و اختلاف نداشتیم. یکی دو نفر بودند که فشار می آوردند که من از کمیته المپیک بروم و ایشان بشود رییس کمیته المپیک. برنامه ریزی می کردند. حتی همان موقع هم آقای غفوری فرد به من اظهار محبت کردند. رابطه شخصی خوبی داشتیم.
*شما با ورودتان به سازمان یک سری آدم مثل آقای عابدینی را وارد کردید که ورزش را از حالت آماتور به صورت حرفه ای درآوردند. این ها برنامه ریزی شده بود؟
نخیر من خیلی با برنامه ریزی خاصی این کارها را انجام ندادم. من آقای عابدینی را می شناختم و ایشان هم علاقمند بودند و وارد سیستم شدند. من خودم اشتباه هایم را قبول دارم.
*کنار رفتن آقای پروین از اشتباهات شما بود؟
آقای پروین در دوره ما احیا شد ولی دست ما نبود که کنار رفت. ولی دلیلش ورزشی نبود. پروین نیروی بسیار مفیدی برای فوتبال است و وقتی سرمربی تیم ملی بودند خیلی خوب تیم را هدایت کرد.
*ناصر حجازی چطور؟
ما هیچ وقت ایشان را نفی نکردیم. نسبت به ایشان هیچ وقت نظر منفی نداشتیم.
*شما اینگونه بوده اید که در کارتان تیپ ظاهری افراد برایتان مهم باشد؟
نخیر. به نظر من غلط ترین نوع قضاوت، قضاوت در مورد ظاهر انسان است. ظاهر دکور انسان است.
این ها انسانهای با ارزشی هستند و مستقل هستند. حذف افرادی مثل مایلی کهن ضربه می زند. از وجود همه باید استفاده شود. هیچ وقت نبوده است که بخواهند آقای حجازی را مربی کنند و بقیه مخالفت کرده باشند. ایشان منش خود را داشت و کار خودش را می کرد. من که دیگر افرادی مثل آنها ندیدم در ورزش.
*نظر شما در مورد افرادی که با شما کار کردند و بعد رفتند تحصیل کردند و به مقطع های بالای مدیریتی رسیدند مثل دبیر، خادم و دایی، چیست؟ و اینکه نظر اختصاصی شما در مورد علی دایی چیست؟
علی دایی برند فوتبال ایران است. اما هر آدمی برای یک کاری است و نباید ایشان وارد کار مربی گری می شد. اما چون اصولا ایشان آدم رزم آوری است، نمی شود در معلمی با رزم آوری کار کرد. ایشان می تواند رییس فدراسیون باشد اما اگر از من می پرسید می گفتم وارد مربی گری نشود. چون صبر و حوصله می خواهد. او واجد همه شرایط است. ساعی و دبیر و خادم هم برای مدیریت خوب هستند و آدمهایی هستند که باید در ورزش باشند. آنها خوب بودند و تحصیلاتشان را هم ادامه دادند. دبیر هوش بالایی دارد و هوشش را در المپیک متوجه شدم و الحمدلله دکترایش را گرفته است.
*سوال آخر اینکه اگر بخواهید به نکته ای در سیستم مدیریتی خود افتخار کنید، به کدامشان افتخار می کنید؟
خیلی ها نظر داده اند و همراه من بوده اند. من هرجا که رفته ام سعی کرده ام همه با من راحت باشند. من به روش دوستانه خیلی معتقد هستم و جواب هم گرفته ام. روش مدیریت باید طوری باشد که با همه دوست باشد و اینکه هر کسی باید یک کار واحد داشته باشد و متمرکز روی یک کار باشد. من خودمم هم همینگونه بوده ام.