به گزارش مشرق به نقل از کيهان، متن اين يادداشت بدين شرح است: "آتش زدن قرآن، اگر چه تلخ تر و نفرت انگيزتر از آن است که زبان و قلم را ياراي شرح آن باشد اما، اين سکه روي ديگري نيز دارد و آن، اعتراف صريح و بي پرده آمريکا- بخوانيد صهيونيست هاي حاکم بر کاخ سفيد- به ناتواني و درماندگي خود در برابر موج پرشتاب اسلامگرايي و به قول حضرت امام(ره)، تسخير سنگر به سنگر نقاط کليدي جهان است و تنها از اين زاويه مي توان اقدام نفرت انگيز آمريکا در به آتش کشيدن قرآن را به ارزيابي نشست. دولتمردان آمريکايي از جمله اوباما، در واکنش نسبت به اين حرکت وحشيانه اعلام کرده اند که مطابق قوانين آمريکا و اعلاميه جهاني حقوق بشر و پروتکل هاي بين المللي آزادي بيان! که آمريکا امضاء کننده و متعهد به آن است، حق مقابله و پيشگيري از به آتش کشيدن قرآن را ندارند! و توضيح نداده اند که اولا؛ قرآن کلام و بيان خداست بنابراين به آتش کشيدن آن نقض آشکار و مقابله غيرقابل توجيه «آزادي بيان» است و ثانيا؛ در اعلاميه جهاني حقوق بشر تاکيد شده است که آزادي هاي تصريح شده و مجاز در اين بيانيه مشروط به آن است که سلب آزادي و يا نفي آرامش و حقوق ديگران را در پي نداشته باشد. ثالثا؛ امروزه سخن از احترام به آزادي بيان و حقوق ديگران از سوي دولت آمريکا فقط يک شوخي تلخ و گزنده است و رابعا... خامسا و... بنابراين دولتمردان آمريکايي مسئول مستقيم اين اقدام زشت و نفرت انگيز هستند و مسلمانان در همه جاي جهان و از جمله در آمريکا، نه فقط حق قانوني، بلکه تکليف الهي خود مي دانند که از دولت آمريکا به خاطر اين جنايت انتقام بگيرند و بديهي است که شهادت در اين انتقام گيري مقدس را موهبت بزرگ الهي و هديه اي ملکوتي مي دانند و صد البته آمريکايي ها با اينگونه تصميم هاي جدي و غيرقابل تغيير امت اسلامي ناآشنا نيستند و بارها سنگيني آن را احساس کرده اند.
مي گويند - و راست مي گويند- کساني که به آخر خط مي رسند به سيم آخر مي زنند. آتش زدن کلام الله مجيد با برنامه ريزي گسترده و هزينه هاي هنگفت و کلان آمريکا براي جلب حمايت ملت هاي مسلمان نه فقط همخواني ندارد، بلکه در تضاد کامل است.
بنابراين، چرا صهيونيست هاي حاکم بر کاخ سفيد دست به اين اقدام احمقانه مي زنند؟ و تمامي سرمايه هاي کلان و برنامه ريزي هاي گسترده خود براي فريب مسلمانان را بر باد مي دهند؟ آيا نمي توانند درک کنند که اين حرکت مشمئزکننده، خشم تمامي مسلمانان جهان را عليه آمريکا و متحدان صهيونيستش برمي انگيزد؟ و آيا نمي فهمند که نمي توانند مسئوليت اين اقدام مشمئزکننده را به گردن يک کشيش ماليخوليايي و يا چند تن از اوباش آمريکايي بيندازند؟! به يقين از عواقب اين فاجعه باخبرند، بنابراين انگيزه اين اقدام نفرت انگيز را تنها در چند محور زير مي توان جستجو کرد.
1- نظرسنجي هاي رسما انجام گرفته- از جمله نظرسنجي موسسه معروف گالوپ- انتشار ميليون ها مقاله، هزاران کتاب و صدها فيلم مستند براي اکثريت قريب به اتفاق مردم آمريکا کمترين ترديدي باقي نگذاشته است که واقعه 11 سپتامبر را صهيونيست هاي آمريکايي در نشست سال 2000 بيلدربرگ طراحي کرده و به اجرا گذاشته اند تا به زعم خود افکار عمومي جهانيان و از جمله مردم آمريکا را براي حمله به افغانستان، عراق - و سپس ايران- فراهم آورند. امروزه مردم آمريکا، دولتمردان اين کشور و صهيونيست هاي حاکم بر کاخ سفيد را عامل جنايت 11 سپتامبر و قتل عام هزاران انسان مي دانند. پروژه احمقانه قرآن سوزي در سالگرد واقعه 11 سپتامبر تلاش بي حاصل گروه صهيونيستي بيلدربرگ براي انتقال افکار عمومي آمريکايي ها به فريب 2001 و تکرار همان دروغ بزرگ است که در آن، جنايت 11 سپتامبر را به مسلمانان نسبت داده بودند.
2- سياست پردازان و تصميم سازان آمريکايي رويکرد پرشتاب به اسلام را نه فقط انکار نمي کنند بلکه بارها در مجامع رسمي و تصميم ساز خويش از اين پديده ابراز نگراني جدي کرده اند.
جيمز ولسلي، اوليورکوئين، آلوين تافلر و زئيف شف و دهها استراتژيست صاحب نام آمريکايي و اروپايي هر يک در بررسي هاي جداگانه به درستي پيش بيني کرده بودند که اسلام، قطب قدرت بلامنازع در آينده اي نه چندان دور است و سياستمداران و برنامه ريزان غربي درستي اين پيش بيني را در رخدادهاي پي درپي اين سال ها به وضوح ديده اند. «قرآن سوزي» اگرچه اقدامي نفرت انگيز است ولي حرکتي است براي متهم کردن اسلام به خشونت گرايي که صدالبته اقدامي احمقانه است و مانند بسياري از اقدامات مشابه ديگر، نتيجه معکوس درپي خواهد داشت. گفتني است که در سال 2005-4 سال بعد از واقعه 11 سپتامبر، دو موسسه استراتژيک آمريکايي «کارنگي» و آمريکن اينترپرايز در بررسي هاي جداگانه اي اعلام کردند بعد از حمله بوش به مسلمانان در جريان واقعه 11 سپتامبر، مراجعه به قرآن در ميان غربي ها رواج چشمگير و غيرمنتظره اي داشته است و بسياري از مراجعه کنندگان، حقيقت اسلام را با آنچه دولتمردان آمريکايي و اسرائيلي معرفي مي کنند متفاوت يافته اند و شمار قابل توجهي نيز به اسلام گرائيده اند. اين ديدگاه در بررسي اعلام شده گروه آمريکايي موسوم به «کميته خطر» نيز مورد تأکيد قرار گرفته است.
3- «نئوکان»ها در آمريکا که مجموعه اي از صهيونيست ها و مسيحيان صهيونيست هستند و بسياري از پست هاي کليدي اين کشور را -صرفنظر از حاکميت ظاهري دموکرات ها و يا جمهوري خواهان - در اختيار دارند همواره از نزديکي مسيحيان و مسلمانان و اتحاد آنان عليه صهيونيست ها نگران بوده اند مخصوصاً آن که مسيحيان آموزه هاي مشترک فراواني با مسلمانان دارند- در کلام خدا نيز از مسيحيان با عنوان نزديکترين و دوست ترين مردم به مسلمانان ياد شده است- فاجعه قرآن سوزي و اعلام پيشاپيش آن از سوي يک کشيش مسيحي مي تواند اقدامي براي فاصله انداختن ميان مسيحيان و مسلمانان تلقي شودکه بديهي است نتيجه مطلوب نئوکان ها را به دنبال نخواهد داشت. همانگونه که اعلام آغاز جنگ صليبي از سوي بوش و بعد از واقعه 11 سپتامبر، پي آمدي معکوس داشت و امروزه نيز ملت هاي مسلمان، اقدام شرم آور يک کشيش دم دستي و چند اوباش آمريکايي را به حساب جامعه مسيحي جهان و از جمله مسيحيان آمريکايي نمي نويسند و اعلام انزجار بسياري از مسيحيان از اين اقدام احمقانه نشانه ديگري از درستي اين برداشت است.
4- و بالاخره خشم و عصبانيت آمريکا و متحدانش-مخصوصاً صهيونيست ها- از حرکت و گسترش پرشتاب اسلام قابل درک است. در کلام خدا درباره اسلاف آنان آمده است؛«... از شدت کينه اي که نسبت به شما-مسلمانان- دارند سرانگشت خشم به دندان مي گيرند. (اي پيامبر) به آنان بگو از اين خشم و عصبانيت بميريد که خدا از درون ها با خبر است» آيه 119 سوره مبارک آل عمران."
