به گزارش مشرق به نقل از سیاسیت نامه، حجت الاسلام رسول منتجب نيا در گفت و گويي که چندي قبل انجام شده با بيان اين مطلب افزوده است: یکی از اشکالاتی که ما در کشور داریم این است که یک وجه مشترک را تعریف نمی کنیم . حدود ده سال قبل ، یکی از آقایان که اسم نمی برم از درون یکی از نهادها که من فکر می کنم بزرگان به ایشان گفته بودند ، جلساتی با برخی ها از جمله با خود بنده داشت در این جهت که در رابطه با منافع ملی بحث بکنیم و وجه مشترکی را میان همه جریانات به وجود بیاوریم . آن موقع هنوز جریان نوظهور امروز نبود .
من هم به شدت حمایت کردم و گفتم که بسیار کار خوبی است . یادم می آید که پیشنهاد کردم که بیائید یک سری سیمنارهای واقعی نه تشریفاتی تشکیل بدهید و از گروههای مختلف بیایند سلایق خود را مطرح بکنند ، بعد بگویند ما ضمن اینکه این وجوه افتراق را با سایر گروه ها داریم ولی وجه اشتراک ما با گروههای دیگر این است . روی دو تا چهار اصل به توافق برسیم و بگوئیم که این چند مسأله را همه قبول داریم . بعد اسمی هم روی آن بگذاریم ، یا بگوئیم منافع ملی یا هر چیز دیگری . همه هم آن را قبول داشته باشند ، هر دولتی که می آید و هر مجلسی که انتخاب می شود ، روی آن پافشاری کند .
وي در ادامه با بيان اينکه در آمریکا ،انگلیس ، فرانسه و غالب کشورها این مسأله وجود دارد مي افزايد:بالاخره اگر مثلاً حزب جمهوری خواه آمد ، نمی آید اساس کار را بزند و صلاح خود را در این می بیند که آمریکا باید ابر قدرت باشد . ما متأسفانه این را نداریم . به هر حال ، اصولگرایان واصلاح طلبان و آنهایی که ریشه و هویت مشخصی با همان تعریف اجمالی را دارند ، باید پیش قدم بشوند . باید مسائل را مشخص کنند و بگویند که به هر حال ما یک نظامی داریم و باید آن را حفظ کنیم . اگر گروه هایی روی کار می آیند برای عرصه تضارب آراء بسیار مطلوب است ولی باید به اساس نظام لطمه ای نخورد .
منتجب نيا در بخش ديگري از اين گفت و گو درباره حزب اعتماد ملي مي گويد: وقتی حزب اعتماد ملی تشکیل شد ، با اینکه همه ما چهره هایی بودیم که سالها کار سیاسی کرده بودیم ، در جلسات اولیه هیأت موسس آن من روی یک مسأله پافشاری کردم و آن مسأله هویت شناسی است . به آنها گفتم که الان گروه هایی وجود دارند که می گویند اصلاح طلبیم یا اصولگرائیم یا چیزهای دیگر . شما می خواهید چه هویتی داشته باشید . چند جلسه هم بحث کردیم و به این نتیجه رسیدیم که اتاق فکر تشکیل بدهیم . چهره های بسیار ریشه دار و صاحب فکر و اندیشه را دعوت کردیم . آنها آمدند دیدگاهها را مطرح کردند و در ابعاد فرهنگی ، اقتصادی ، سیاست داخلی و خارجی داشتیم به یک جمع بندی بسیار خوبی می رسیدیم .
معتقدم که برای اولین بار بعد از انقلاب داشت یک هویت شناسی جامع در یک حزب صورت می گرفت و برای سایر گرو ه ها هم می توانست سرمشقی باشد اما به دلیل ایام انتخابات و بعد از آن هم که حزب را تعطیل کردند به سر انجام نرسید . بدون اینکه ما دخالتی در قضیه داشته باشیم ، آمدند و کاسه کوزه های ما را روی هم ریختند . نه حزب دخالت داشت نه بنده دخالت داشتم ، دبیر حزب کاندیدا بود و حرف هائی زده ، آمدند حزب را تعطیل کردند .
بچه های حزب می گفتند برای چه دفتر را تعطیل کردند ، ما که دم از نظام می زدیم و داشتیم کار خودمان را انجام می دادیم . نه در ستاد مسئولیت داشتیم نه در جای دیگر ؛ چرا اینگونه با ما برخورد کردند .
وي با بيان اينکه بايد مشخص شود جريان دولت و آقاي مشايي داراي چه هويتي هستند ادامه مي دهد: بايد معلوم شود ایشان با اصولگراها واصلاح طلب ها چه وجه تمایزی دارد ، در سیاست داخلی و خارجی ، راجع به امام و رهبری چطور فکر می کند ، اصلاً قانون اساسی را قبول دارد یا ندارد . من ملتمسانه خواهش می کنم که آقایان بیایند خودشان را معرفی بکنند شاید ما هم طرفدارشان شدیم . شاید تشخیص دادیم که هویت شما ، هویتی قابل قبول تر از اصلاح طلبان و اصولگراها باشد . وقتی اینگونه هویتشان معلوم نباشد ، مشکل پیش می آید .
می آیند حرف می زنند و هیچ مسئولیتی را هم نمی پذیرند . وقتی در یک سمتی هستند حرفهای تندی را می زنند ، بعد که از آن سمت کنار می روند تاوان آن حرفها را باید ملت ، رهبری و مسئولین پرداخت کنند . ولی وقتی یک حزبی یا یک هویت شناخته شده ای باشد دیگر نمی تواند خود را کنار بکشد . این یک مسأله است .
قائم مقام حزب اعتمادملي در ادامه اين گفت و گو برخورد با ريشه هاي انقلاب را از نگرانيهاي خود برشمرده و مي افزايد: من ضمن اینکه با آقای هاشمی رفسنجانی نه علقه و نه ارتباطی دارم ، به ایشان به عنوان یکی از چهر های اصیل انقلاب و نظام احترام می کنم و خیلی نقش ایشان را مؤثر می دانم . البته بعضاً انتقاداتی را نسبت به ایشان داشته و دارم . ولی اینکه یک مرتبه ما حملات ناجوانمردانه ای را نسبت به ایشان داشته باشیم بعد بیائیم یک انگی را هم به ایشان بچسبانیم و بعد از آن بی حرمتی کرده و پس از ایشان سراغ دیگران برویم و هرکسی از چهره هایی که در انقلاب و نظام ریشه و سابقه داشتند را مورد تاخت و تاز قرار بدهیم ، بسیار جای تأمل دارد.
منتجب نيا ادامه مي دهد:من نگرانیم از این است که نکند خدای ناکرده ، یک جریانی باشد که بخواهد تیشه به ریشه انقلاب بزند . دقت کنیم ،کشور ما رهبری و ولایت فقیه دارد اما ولایت فقیه بازو و پشتوانه می خواهد . علاوه بر عامه مردم ، خواص هم باید کنار او باشند. امام (ره) با آن عظمتش ، یک مجموعه هایی در اختیارش بودند . وقتی مجموعه هایی که دهها سال در انقلاب سابقه داشته اند ، یکی پس از دیگری کنار گذاشته شوند ، یکی فتنه گر بشود ، یکی دزد بشود و همه را بگذارند کنار ،آن وقت به سادگی مقابل رهبر انقلاب مي ايستند.
وي با بيان اينکه من احساس می کنم یک جریانی بوجود آمده که هدفش تسويه حساب با امام است مي افزايد: من یک مقاله چندی قبل نوشتم با عنوان کودتای خزنده علیه امام (ره) که در آن اشاره کردم که این جریان دوسو دارد. یک سوی آن در داخل کشور و یک سوی آن در خارج است . این شبکه های ماهواره ای ، با اصل انقلاب و امام(ره) مخالفند و دارند با امام خمینی (ره) تسویه حساب می کنند . یک عده ای هم در داخل ، حالا تحت عناوین مختلف و به اشکال مختلف می خواهند امام(ره) را یک چهره خشن ، منفور و چهره ای که نسل جوان وقتی آن را می بیند نه تنها جذب امام(ره) نمی شود بلکه از آن جدا می شود ، را قلمداد بکنند . اجمالاً من احساس می کنم یک جریانی بوجود آمده که مدتهاست علیه امام (ره) و انقلاب دارد فعالیت می کند . جریانی است که موقعیت و فرصتی را به دست آورده که از امکانات مختلف علیه صاحب خانه استفاده می کند . کمال بی مروتی است که ما از سفره گسترده امام (ره ) وشهداء استفاده بکنیم و اینگونه به آن لطمه بزنیم .