66 سال پيش آمريكايي‌ها بمبي با قدرت تخريبي معادل 1205 تن "تي‌ان‌تي " بر سر مردم ناكازاكي و هيروشيما فروريختند ‌كه رنج و بدبختي فراواني براي مردم اين كشور تا به امروز برجاي گذاشته است.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، ساعت 8:30 بمب "Little Boy " رها شد و 43 ثانيه بعد، در ارتفاع 580 متري بالاي شهر منفجر شد. ابتدا برق آبي- سفيد كوركننده‌اي درخشيد و در كسري از ثانيه ،گرمايي معادل هزاران درجه سانتيگراد در هوا پخش شد. آن‌هايي كه در وسط مهلكه گيرافتاده بودند، خوش‌بخت‌ترين مردگان بودند. بعضي‌هاشان بخار شدند. بعضي ديگر به ذرات سوخته خيلي ريزي تبديل شدند. اما درد و رنج اصلي، نصيب كساني مي شد كه دورتر از محل انفجار حضور داشتند.

گرماي شديد وموج حاصل ازانفجار تخم چشم‌هاي آنها را كه با تعجب به نقطه انفجار زل زده بودند را تركاند. پوست آنها از بدنشان جدا مي‌شد و روي زمين مي‌افتاد.موجي كه در مركز انفجارتشكيل شده بود با سرعت صوت و قدرت تخريبي معادل با 1205 تن TNT، دوسوم (48 هزار ساختمان ازمجموع76 هزار ساختمان) شهررا با خاك يكسان كرد. دراثرموج انفجار و پودر شيشه‌هاي شكسته شده، جاي سالمي درسروصورت قربانيان باقي نمي ماند. جمجمه عابران از موج انفجارمي‌تركيد و بدن‌هايشان متلاشي مي‌شد و به اطراف مي‌پاشيد.
آنهايي كه در اين جهنم بخار نشده بودند، تلوتلو خوران و به تمناي قطره اي آب به طرف رودخانه‌اي كه در شهر جاري بود مي‌رفتند و فرياد مي‌زدند "آب، آب "؛ گرماي حاصل از انفجار همه آب بدن آنها را خشكانده بود.

براساس قاعده ساده "اجسام تيره نور را جذب و اجسام روشن آن را منعكس مي‌كنند " نقش لباس‌ها و كيمونوها، روي گوشت‌هاي بدون پوست شهروندان حك شده و بدين صورت عكس‌هاي درشت و سياه روي گوشت تازه و بي‌پوست آدم‌هاي زنده، نقش مي بست.

در اثر انفجار اين بمب اتمي 60 كيلويي، ستون قارچي شكلي از غبار به ارتفاع 680 متر به آسمان رفت و تا شعاع5/1 كليومتري همه چيز با خاك يكسان شد!

كمي دورتر عده اي با بدن هاي سوخته شده، زير آوار ناشي از موج انفجار له شدند وعده اي ديگر، زير مصالح ساختماني زنداني شدند تا به بدترين نوع مرگي كه تصور آن را هم نمي‌كردند، بميرند.تنِ پوست كنده شده دختربچه زنده ده ساله‌اي كه شانس اين را نداشت تا در لحظه اول بميرد، صحنه ي دلخراش وزجرآوري را بوجودآورده بود و كسي آنقدر توانايي نداشت كه به اوكمك كند.

"هيروشيما " ديگرآن "جزيره سبز " سابق نبود. رنگ همه جاي شهر عوض شده بود؛ قهوه‌اي مايل به قرمز. بوي ناشي از اجساد سوخته شده همه جا مي‌آمد. چند ساعت بعد بوي عفونت تهوع‌آوري تمام فضاي شهر رادربرگرفت. حتي حيوانات هم مرده بودند.

هيچ‌كدام از يازده خدمه هواپيماي ب- 29امريكا كه صرفاً براي حمل همين بمب "پسركوچولو " آماده شده بودند، نمي‌دانستند چه چيزي را حمل مي‌كنند و فقط خلبان "تيبتز " از ماجرا خبر داشت. يكي از خدمه كه مسئول فيلم‌برداري از حادثه بودناگهان فرياد زد:
"خداي بزرگ! ما چه كرديم؟ " اما نگاه سرد و بي‌تفاوت خلبان به او فهماند كه بايد ساكت باشد.

ولي اين هنوز پايان ماجرا نبود، دررابطه باعكس العمل جهاني واعتراض به عمل ضدبشري امريكاهم اتفاق زياد مهمي نيفتاد وازطرفي اكثر بازماندگان حادثه نيزدراثرصدمات وارده جان خود را ازدست مي دادند.

فقط در سال اول، مرگ 140هزار نفرديگر رقم خورد والبته اين افزايش آمارتاسال هاي بعد نيزادامه داشت . واقعا مرگ اين همه انسان چه اهميتي داشت ؟؟!!

تشعشعات نامرئي ناشي از بمب اتم نه تنها ازبين نرفت بلكه تا سالها بعد هنوز از مردمان ژاپن قرباني مي گرفت. هزاران نوزاد ناقص‌الخلقه به دنيا آمدند و هزاران مريض كه از انواع بيماري‌ها به خصوص سرطان خون - لوكمي و... كه دراثر تبعات ناشي ازاين فاجعه، يكي‌يكي مي مردند.
بمباران هيروشيما و ناكازاكي و نوشتن در مورد آن، تا سالها جزء مطالب ممنوعه در آمريكا بود. اولين بار "جان هرسي " در گزارشي با عنوان "هيروشيما " در مجله "نيويوركر "، مردم خوشحال و سرمست از پيروزي آمريكا را متوجه كثافت‌كاري‌هاي سياستمدارانشان در ژاپن كرد. اما خبرو عكس‌ها و فيلم‌هاي حادثه، سال‌ها بصورت ((مدارك طبقه‌بندي شده‌ي امنيتي ))باقي ماند.

هنوز نسل‌هاي امروزي سياستمداران آمريكا اعتقاد پيدا نكرده‌اند كه آن بمباران "جنايت جنگي " بوده است تا از آن معذرت بخواهند و هنوز گروه‌هاي ژاپني مانند "ارتش سرخ ژاپن " وجود دارند كه به انتقام اين حادثه بينديشند.

در 14 دسامبر سال بعد از اين انفجار، مجمع عمومي سازمان ملل كه آن موقع در لندن مستقر بود، پول 5/8 ميليون دلاري اهدايي "جان راكفلر " يهودي را براي احداث ساختمان زيباي سازمان ملل پذيرفت و در اوت 1950 اين "معجزه اجتماعي " بشر عصر ما افتتاح شد تا براي بشريت صلح به ارمغان بياورد.

از آن موقع تا كنون هر جنگي كه تصميم گرفته شده كه باشد، اتفاق افتاده و هر جنگي كه بايد تمام مي‌شده تمام شده ، بدون آنكه سازمان ملل كاري كرده باشد. تعداد بيانيه‌هاي بي‌اهميت سازمان ملل كه برخي از روشنفكران جهان سومي‌ها را به وجد مي‌آورد- از هزار و هشتصد قطعنامه گذشته وبزرگترين مدعيان و حاميان دموكراسي در دنيا از اين سازمان حق وحشيانه ي "وتو " گرفته‌اند و اين يعني در 63 سال اخير سازمان ملل نقش انفعالي را در سياست بين‌الملل ايفا كرده است!!

در سال 1948 "اعلاميه جهاني حقوق بشر " منتشر شد، تا مثلاً حق حيات براي همه انسان‌ها، با يك زندگي بي‌دغدغه فراهم شود.
جزء اولين نفراتي كه اين بيانيه را امضا كرد، "ترومن " رئيس جمهوري آمريكا بود كه 3 سال قبل از آن به وزير دفاع آمريكا در جزيره "تينيان " ژاپن تلگراف زد:
"پيشنهاد [استفاده از بمب اتم] تأييد شد. هر مو قع آماده بود رها كنيد. "
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 5
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 2
  • ۱۶:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۵
    0 0
    خدا نصیبه گرگ بیابون نکنه
  • emad ۱۸:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۵
    0 0
    این الحقوق بشریون؟
  • فرشاد ۱۹:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۵
    0 0
    قابل توجه اونايي كه عشق آمريكا خفشون كرده ايستاده ايم تا آخرين قطره خون
  • مهدي ۰۸:۲۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۶
    0 0
    يك مسئله جالب در اين ميان وجود دارد كه غرب هر آن چيزي را كه خود را مدافع آن ميداند به كار نميبندد. و اين وسط يكسري انسان واداده غربگرا سينه چاك ميكنند براي آرمانهاي غرب!
  • علیکمال ۱۰:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۶
    0 0
    آمریکاییهای حیوان صفت، نه، بدتر از حیوان!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس