روزه كه از آن بهعنوان تكلیف الهى یاد مىكنیم، در حقیقت یك تشریف الهى است؛ یك نعمت خداست؛ یك فرصت بسیار ذىقیمت براى كسانى است كه موفّق مىشوند روزه بگیرند؛ البته سختیهایى هم دارد. همه كارهاى مبارك و مفید، از سختى خالى نیست. بشر بدون تحمّل سختیها به جایى نمىرسد. این مقدار سختى كه در تحمّل روزهگیرى وجود دارد، در مقابل آنچه كه از روزه عاید انسان مىشود، چیزِ كم و سرمایه اندكى است كه انسان مصرف مىكند و سود بسیارى را مىبرد. سه مرحله براى روزه ذكر كردهاند؛ هر سه مرحله هم براى كسانىكه اهل آن هستند، مفید است.
گرسنگی و تشنگی
یك مرحله، همین مرحله عمومى روزه است؛ یعنى پرهیز از خوردن و نوشیدن و سایر محرّمات. اگر تنها محتواى روزه ما همین امساك باشد، این منافع زیادى دارد. هم ما را مىآزماید و هم به ما مىآموزد؛ هم درس هست، هم آزمایش براى زندگى است. تمرین و ورزش است؛ یك ورزش بسیار با اهمیتتر از ورزش جسمانى در این كار وجود دارد. روایاتى از ائمه علیهمالسّلام وارد شده است كه به همین مرحله از روزه توجّه دارد. یك روایت از امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام است كه مىفرماید: «لیستوى به الغنى و الفقیر»؛ خداى متعال روزه را واجب كرده است تا در این ساعات و روزها، فقیر و غنى با یكدیگر برابر شوند. انسانى كه تهیدست و فقیر است، نمىتواند در طول روز هرچه هوس كرد، بخرد و بخورد و بیاشامد؛ اما آدمهاى غنى، در طول روز، هرچه كه هوس مىكنند و هرچه كه مىخواهند، برایشان فراهم است. غنى، حال فقیر و گرسنگى فقیر و تهیدستى او را از بهدست آوردن چیزهایى كه مورد اشتهاى اوست، درك نمىكند؛ اما در روزى كه روزه مىگیرد، همه یكسانند و با اختیار خودشان، از مشتهیات نفسانى محرومند.
یك روایت دیگر از امام رضا علیهالسّلام نقل شده است كه به نكته دیگرى اشاره دارد. مىفرماید: «لكى یعرفوا الم الجوع و العطش و یستدلوا على فقر الآخره» در این روایت، به تهیدستى و گرسنگى و تشنگى روز قیامت اشاره مىشود. در روز قیامت، یكى از ابتلائات انسان، تشنگى و گرسنگى است كه در آن حالت، انسان در مقابل مؤاخذه و سؤال و جواب الهى قرار مىگیرد. انسان باید در گرسنگى و تشنگى روز ماه رمضان، به آن حالت روز قیامت توجّه كند و به آن لحظه بسیار سخت و دشوار متنبّه شود.
باز روایت دیگرى از امام رضا علیهالسّلام است كه به بُعد دیگرى از ابعاد روزه در همین مرحله گرسنگى و تشنگى كشیدن توجّه مىكند. آن، این است كه مىفرماید: «صابراً على ما اصابه من الجوع و العطش». قدرت صبر به انسان داده مىشود كه بتواند گرسنگى و تشنگى را تحمّل كند. انسانهاى نازپرورده -كسانىكه معناى گرسنگى و تشنگى را نچشیدهاند و نفهمیدهاند- قدرت صبر و تحمّل هم ندارند؛ در بسیارى از میدانها، خیلى زود از پا درمىآیند و امتحانهاى گوناگون زندگى، آنها را درهم مىفشرد و له مىكند. انسانى كه گرسنگى و تشنگى را چشیده است، معناى اینها را مىداند و در مقابل دشواریهایى كه از این راه ممكن است پیش بیاید، قدرت تحمّل دارد. ماه رمضان، این قدرت تحمل و این صبر را به همه مىدهد. یك روایت دیگر هم در همین زمینه عرض مىكنم كه آن هم از امام رضا علیهالصّلاةوالسّلام است؛ گرچه شاید این یكى، دو مورد، فقرههاى یك حدیث باشد. «و رائضا لهم على اداء ما كلّفهم»؛ یعنى تحمّل گرسنگى و تشنگى و اجتناب از مشتهیات نفسانى در روز ماه رمضان، یك نوع ریاضت است كه انسان را بر اداء تكالیف گوناگون زندگى قادر مىسازد. البته منظور، ریاضتهاى شرعى و ریاضتهاى الهى و ریاضتهاى اختیارى است. یكى از چیزهایى كه انسان را قدرتمند مىكند و بر پیمودن راههاى دشوار زندگى توانا مىسازد، ریاضت كشیدن است كه خیلیها به آن پناه مىبرند. این یك ریاضت شرعى است. بنابراین، در همین چند حدیثى كه خوانده شد، مىبینید كه همین مرحله از روزه -یعنى مرحله تحمّل گرسنگى و تشنگى- در اغنیا احساس همسانى با فقرا ایجاد مىكند؛ احساس گرسنگى روز قیامت را به انسان منتقل مىكند؛ صبر و تحمّل در مقابل شدائد را به انسان مىبخشد؛ صبر بر اداء تكلیف را بهعنوان یك ریاضت الهى به انسان اهداء مىكند؛ یعنى اینهمه فواید در همین مرحله است. علاوه بر خالى بودن شكم از غذا و اجتناب از كارهایى كه در حال عادى براى انسان مباح است، نورانیت و صفا و لطافتى هم به انسان مىدهد كه بسیار مغتنم است.
پرهیز از گناه
مرحله دوم روزه، پرهیز از گناه است؛ یعنى نگاهدارى گوش و چشم و زبان و دل، حتّى -طبق بعضى از روایات- نگاهدارى بشره انسان، پوست بدن و موى بدن انسان از گناه. از امیرالمؤمنین علیهالسّلام نقل شده است كه «الصّیام اجتناب المحارم كما یمتنع الرّجل من الطّعام و الشّراب»؛ همانطورى كه از غذا و از آشامیدنى و از مشتهیات نفسانى اجتناب مىكنید، از گناه هم اجتناب كنید. این یك مرحله بالاتر براى روزه است. این فرصت ماه رمضان، فرصت مغتنمى است كه انسان تمرین اجتناب از گناه كند.
بعضى از جوانان در مراجعاتى كه دارند، به بنده التماس دعا كه مىكنند، از جمله مكرّر مىگویند شما دعا كنید كه ما بتوانیم گناه نكنیم. البته دعا كردن خوب و لازم است و مىكنیم؛ اما گناه نكردن، به اراده انسان احتیاج دارد. باید تصمیم بگیرید كه گناه نكنید و وقتى تصمیم گرفتید، این كار بسیار آسانى خواهد شد. اجتناب از گناه، چیزى است كه مثل یك كوه در چشم انسان جلوه مىكند؛ اما با تصمیم، مثل یك زمین هموار مىشود. در ماه رمضان، بهترین فرصت است كه همه این را تمرین بكنند.
روایت دیگرى از فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها نقل شده است كه فرمود: «ما یصنع الصائم بصیامه إذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه»؛ انسان از روزه چه بهرهاى خواهد برد، اگر زبان و گوش و چشم و جوارح خود را از گناه باز ندارد؟ در یك روایت نقل شده است كه زنى به خدمتكار خود اهانت كرد. ظاهراً آنها در همسایگى پیامبر، یا مثلاً در سفرى همراه آن حضرت بودند. پیامبر اكرم طعامى در دستشان بود، به او تعارف كردند و فرمودند: از این بخور. آن زن گفت من روزهام. نقل شده است كه پیامبر به او اینطور فرمودند: «كیف تكونین صائمه و قد سببت جاریتك»؛ چطور تو روزهاى؛ در حالى كه به خدمتكار خودت دشنام دادهاى؟ «إنّ الصوم لیس من الطعام و الشّراب»؛ روزه فقط این نیست كه از خوراك و نوشیدنى اجتناب كنید. «و إنما جعلاللَّه ذلك حجابا عن سواهما من الفواحش من الفعل و القول»؛ خدا خواست كه انسان روزهدار به سراغ گناهان و آلودگیها نرود؛ و از جمله این گناهان، گناهان زبان است؛ بدگویى و اهانت به دیگران است. از جمله این گناهان، گناهان دل است؛ دشمنى و كینه دیگران را در دل پروراندن است. بعضى گناهان به معناى اصطلاح شرعى است؛ بعضى گناهان اخلاقى است؛ مراتب گوناگونى دارد.
پس، مرحله دوم روزهدارى این است كه انسان بتواند از گناهان، خود را جدا كند و بهخصوص شما جوانان عزیز از این فرصت استفاده كنید. شما جوانید. جوان، هم قدرت و توانایى دارد و هم صافىِ دل و نورانیتِ دل براى او یك فرصت است. در طول ماه رمضان، از این فرصت استفاده كنید و اجتناب از گناهان را -كه مرحله دوم روزهدارى است- تمرین نمایید.
اجتناب از غفلت
مرحله سوم از روزهدارى، پرهیز از هرچیزى است كه ذهن و ضمیر انسان را از یاد خدا غافل كند. این، آن مرحله بالاى روزهدارى است كه در حدیث آنطور كه وارد شده است، پیامبر به حضرت پروردگار (جلّت عظمته) عرض مىكند: «یا ربّ و ما میراث الصّوم»؛ دستاورد روزه چیست؟ ذات اقدس ربوبى فرمود: «الصوم یورث الحكمة و الحكمة تورث المعرفة و المعرفة تورث الیقین فإذا استیقن العبد لا یبالى كیف أصبح بعسر أم بیسر»؛ روزه سرچشمههاى حكمت را در دل مىجوشاند. وقتى كه حكمت بر دل حاكم شد، آن معرفت نورانى و روشن بهوجود مىآید. معرفت كه بهوجود آمد، همان یقینى بهوجود مىآید كه حضرت ابراهیم از خداى متعال آن را مىخواست و در دعاهاى این ماه مرتّب درخواست شده است. وقتى كسى داراى یقین بود، همه دشواریهاى زندگى بر او آسان مىشود و انسان شكستناپذیر از حوادث مىگردد. ببینید چقدر اهمیت دارد! این انسانى كه مىخواهد در مدّت سالهاى عمر خود، یك راه تعالى و تكامل را بپیماید، در مقابل مشكلات و حوادث زندگى و موانع راه، شكستناپذیر مىشود. یقین، چنین حالتى به انسان مىدهد. اینها ناشى از روزه است. وقتى كه روزه یاد خدا را در دل زنده كرد و فروغ معرفت خدا را در دل بهوجود آورد و دل را روشن نمود، اینها به دنبالش مىآید. هر چیزى كه انسان را از یاد خدا غافل كند، به روزه براى این مرحله مضرّ است. خوشا بهحال كسانى كه مىتوانند خود را به این مرحله برسانند. البته ما باید آرزو كنیم و از خدا بخواهیم و همّت كنیم كه خودمان را به این مرحله برسانیم.
خطبههاى نماز جمعه تهران؛ 26/09/78