کد خبر 59996
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۰ - ۰۱:۲۷
مشرق-- آنچه امروز فرهنگ حسيني‌اش مي‌ناميم، برآيند همه آموزه‌هاي فكري، فرهنگي و اجتماعي پيامبري است كه در سرزميني برهنه از شرم و دور افتاده از رزم قدرتهاي بزرگ جهان آنروز، تن نحيف را برابر شمشير سخيف قرارداد تا كلام را ارجحيتي خدايي و قلم را فضيلتي الهي بخشد.
تلاش محمدامين(ص) و ياران بهين‌‌اش، پوسته‌اي كهن و چروكيده ار عقده‌هاي چركين مرضها و حسدها را جسورانه كنار زد. شخصيت فرهمند حضرت محمد(ص)، شاكله ريشه‌دار زرمندان و زورمداران را لرزان نمود تا هسته‌اي هر چند تازه و نورس، اما برآمده از همان پوسته را آماده آبياري در زميني باير از انديشه كند.
تك درخت يادگار حضرت محمد(ص)، در نبود باغبان و در كوير ناداني،سربرآورد و سايه شاخسارش آرام آرام پهنه سرزمين‌هاي اطراف عربستان را فرا گرفت. در اين ميان اما شهرهايي بودند كه سرنوشت قسمتي از تاريخ را رقم زدند.
در آن زمان كوفه شهري با شهروندان نظامي و اقتصادي بود. نظامي از آن جهت كه، بناي شهر در زمان نخستين حملات اعراب به مرزهاي ايران صورت گرفته بود. به همين دليل، از نقاط مختلف قلمرو مسلمين، مهاجرپذيرفته بود كه از آن جمله مي‌توان به يمن،مكه، يثرب(حجاز) بصره، مدائن و... اشاره كرد(با همين يك عامل مي‌توان به تشتت آرا و آحاد اين شهر چند مليتي پي برد). از طرف ديگر كوفه شهري اقتصادي بود چرا كه بر سر راه‌هاي ايران، عراق، حجاز و شام قرار داشته و در نتيجه بازرگانان بسياري را به اين سامان سوق داده بود. هر دو عامل نظامي و اقتصادي در شكل‌گيري هويت شهري شهروندان و سياست‌ورزي‌هاي حكمرانان بسيار حائز اهميت مي‌نمود. چنانكه حضرت علي‌بن‌ابيطالب(ع) باهشياري و آينده‌‌نگري، مركز حكومت خود را كوفه برگزيد. معاويه‌بن‌ابوسفيان نيز هر چند با تدابير و اتخاذ سياست‌هاي رندانه، امام حسن‌مجتبي(ع) را از خلافت كنار گذاشت، اما تا استيلاي كامل بركوفه، خود را خليفه نمي‌دانست. از ديگر سو به دليل رفتارهاي بي‌بديل و اعمال سياست‌هاي بي‌نظير امام علي(ع) در تثبيت اخلاق نبوي و الگو و نمونه شدن عدالت علوي، طرفداران ايشان در اين شهر، پيرامون ايشان گرد‌ آمدند.
نشان دادن كوفه با اين شرايط ذكر شده شايد بزرگترين دست‌آورد داوود ميرباقري و گروه كارگرداني سريال مختارنامه باشد، سريالي كه در آن با قراردادن كوفه به عنوان لوكيشن اصلي و نشان دادن پيچيدگي‌هاي اين شهر هزار و يك رنگي، گامي بزرگ در راه شناسايي شهر و مردمان كوفه آن زمان برداشت.
با مرگ معاويه و روي كار ‌آمدن فرزندش كه بر خلاف نص صريح معاهده صلح بود، اوضاع به طور كلي دگرگون شد. در چنين شرايطي براي مؤمنان واقعي امام حسين(ع) وارث شد معجزه ودستآورد بزرگ ايشان رسوايي ستم و بيداد بود كه با رويارويي با بدعتها، سالوس‌گري‌ها و مصلحت‌انديشي‌هاي زمانه شكل گرفت. اين بيداري باعث شد كه امام حسين(ع) از سوي مستكبران شيفته قدرت (به ناحق) به عنوان كسي كه از دين خارج شده و بر امير مسلمين نافرماني كرده است به شهادت برسد و قاتلانش به شوق ثواب بهشت يا به طمع حكومت ري خون مباركش را به زمين بريزند.
اينجاست كه مختار به عنوان جنگاوري سياستمدار كه الگوي فكراش تبلور نمادي از عدالت مولايش علي(ع) است، به خونخواهي از فرزند وي و امام خويش برمي‌خيزد.
داوود ميرباقري سعي كرده، با برجسته‌كردن شخصيت اصلي داستان خود يعني مختار ثقفي به عنوان يك حق مدار و عدالت‌طلب‌علوي، آن هم در آشفته بازار كوفه مسلمان‌نشين (با تناقضات عربي - عجمي و اموي - علوي يا به تعبيري شيعه و سني) حقيقت نهضت علوي را بر عموم مخاطبان خود آشكار كند.
پس از به شهادت رسيدن امام حسين(ع) و يارانشان در دشت تفتيده كربلا، آن هم به صورت فاجعه‌بار در ماه محرم‌الحرامي كه اعراب جاهليت هم در اين ماه دست از جنگ مي‌شستند، عرصه بر امويان تنگ شد و نارضايتي‌هاي بسياري در سراسر قلمرو جهان اسلام شكل گرفت. قيام و اقدام مختار عليه دستگاه نامشروع حكومتي، با توجه به اقدامات حساب شده و استفاده از ايرانيان ناراضي و هوشمند، برديگر قيام‌هاي احساسي و كم‌عمر خودنمايي كرد.
سريال مختارنامه تصوير درستي است كه داوود ميرباقري، كارگردان و نويسنده چيره‌دست تئاتر و سيما، با علم به كنه‌نوشتاري كه خوانديد، به مخاطب ايراني و مسلمان حسين‌مدارش ارائه مي‌دهد. وي با انتخاب مختار از بين ده‌ها سوژه و موضوع تاريخي، ملي و مذهبي، شخصيتي را برگزيده كه بتواند حرفش را با قدرت بيان كند. اما در اين چهل قسمت گاهي اضافاتي را شاهد بوديم كه از تاثير انتخاب مختار در اين سريال كم مي‌كرد. به راحتي مي‌توان دريافت كه افزوده‌شدن بسياري از قسمت‌ها و حتي شخصيت‌ها، پروبال‌هايي است كه ذهن سازنده (فيلم نامه نويس يا كارگردان) همچون برگ‌هاي تزئيني به ريشه و ساقه اين ماجرا افزوده است. واقعيت اين است كه آخرين اثر ميرباقري همچون سيب نارسي است كه نه مي‌توان زيبايي و دلفريبي‌اش را كتمان كرد و نه مي‌توان طعم گس و تلخش را ناديده گرفت. زيباست چرا كه براي اولين بار ما را با شخصيتي با نام مختار آشنا مي‌كند و نارس است چون اين روايت را با برخي از ضعف‌هاي تكنيكي همراه مي‌كند.
ديالوگ‌نويسي ناهمگون بازيگران كه عده‌اي با ادبيات فاخر صحبت مي‌كنند،‌ عده‌اي با ادبيات امروزي و حتي عده‌اي با لهجه، همچنين برگ و بال‌هاي اضافي موجود در داستان و فيلم‌نامه كه تماشاگر را از داستان اصلي دور ساخته اضافه كنيد عدم بازي موفق برخي از بازيگران در نشان دادن شخصيت‌هاي عربي و تاريخي و به خصوص عدم هدايت و بازي نگرفتن مناسب از هنروران و سياهي لشكران نابازيگر و ضعف‌هايي از اين قبيل باعث شده تا اين سريال زيبا دچار تضادهاي تكنيكي شود كه سكته‌هاي قابل مشاهده‌اي در داستان و فيلم ايجاد مي‌كند.
قهرمان داستان از همان ابتدا بارقه‌هايي از برخورد با روح تمدن و فرهنگ ايراني را به عيان در ذهن ما بيان مي‌كند. داستان با نمايي از كشاورزي مختار در زمين‌هاي حاصلخيز عراق (سرزمين ميان رودان، پايتخت حكومت ساساني) آغاز مي‌شود. كمي جلوتر نيز درمي‌يابيم پدر مختار به دست ايرانيان پيل سوار در جنگ كشته شده است. با توجه به كاراكتري كه از او در صحنه‌هاي مختلف زندگي شخصي و سياسي - اجتماعي‌اش ارائه مي‌شود، به راحتي مي‌توان دريافت كه نفوذ فرهنگ و فكر ايراني تا چه اندازه بر وي تاثير گذار بوده است. شاهد بهتر اين گمان، تقابل مختار با فرهنگ ريشه‌دار و جهل مدار عرب در قسمت خواستگاري كيان ايراني از خواهر عرب‌نژادش، ناريه، هويدا است. آنجا كه مختار در جايگاه يك برادر روشنفكر و آشنا به فرهنگ ايراني، به تندي پاسخ كنايه‌هاي خواهرش را مي‌‌دهد و از كيان در برابر عمر سعد دفاع مي‌كند - هر چه پيشتر رويم، بيشتر با شخصيتي آشنا مي‌شويم كه داراي كردار و افكار ايراني تبار است، آن هم از نوع امروزي‌اش! صحنه‌هايي كه قهرمان داستان با مادر، زنان و فرزندان خود خلوت كرده، مشورت مي‌كند، شوخي‌هايي بروز مي‌دهد، عشق مي‌ورزد و گريه مي‌كند را مقايسه كنيد با 1400 سال پيش و خود را در ميان جامعه‌اي كه شرحي كوتاه بر ساختارش رفت باز جوئيد. آيا اين رفتار‌ها تا به اين حد امروزي قابل درك است؟
به گمان بسياري از هنرمندان، چنانچه بخواهيم مقايسه‌اي بين سريال خوش ساخت امام علي(ع) و مختارنامه از حيث فضا، ارتباط مخاطب با داستان و پرداخت شخصيتي داشته باشيم، هر چند بر جذابيت اثر متاخر براي مخاطبان افزوده شده، اما فضا و كاراكترهاي سريال امام علي(ع)، هم از حيث مقبوليت ذهني و تاريخي و هم از لحاظ گريم، طراحي لباس و صحنه، به مراتب يك سر و گردن بالاتر از سريال مختارنامه قرار مي‌گيرد. ديگر در اين سريال از زبان گويا، ديالوگ‌هاي شاهكار، سخنان موزون و فصيح سريال امام علي(ع) خبري نيست. در اين سريال چندين گاف را مي‌توان يادآور شد كه گويي حتي ميرباقري در آن صحنه حضوري نظارت‌گونه نداشته و يا آنگونه كه گفته‌اند حال و هواي بيماري برايشان مستولي بوده است! (توضيح اينكه پروژه مختارنامه چندين ماه به دليل بيماري كارگردان به تعويق افتاد) از كلاهي كه نزديكان كيان همچون مهران، بر سردارند كه بسيار شبيه به كلاه شاهزاده‌هاي ساساني مي‌نمايد گرفته، تا ظهور و غيبت ناگهاني سرداران سپاه مختار كه مي‌تواند ريشه در نوع تدوين اين فيلم داشته باشد و از سوي ديگر برخي ديالوگ‌هايي كه اصطلاحات روزمره امروزي است تا ديالوگ‌هاي آن زمان باشد.
اضافه كردن قسمت‌هاي سفارشي، يا حوصله بيننده را سر مي‌برد، يا كمتر از حد توقع اوست. صحنه‌هاي كربلا با همه تلاش و همتي كه دست‌اندركاران مجموعه در فهم پذيري همگاني آن بكار گرفته‌اند،‌ نتوانسته تداعي‌كننده حس و شوروحال حسيني باشد. (بسياري از منتقدان و فيلم سازان و كارشناسان مذهبي معتقدند اساسا نبايد صحنه‌هاي مراسم و آيين‌هاي مذهبي و مقدسي همچون دشت كربلا را به تصوير كشيد، زيرا هيچ تصويري نمي‌تواند گوياي مصيبت وارده بر اهل بيت پيامبر باشد)
با همه اين تفاصيل، مختاري كه با بازي فريبرز عرب‌نيا و كارگرداني داوود ميرباقري در سريال مختارنامه براي مخاطب ايراني ارائه مي‌گردد، كاملا شخصيتي ايراني است كه رفتارهايش بيشتر منطبق بر خواست‌هاي ذائقه ايراني طراحي و شالوده ريزي شده تا شخصيتي عربي. سوال اينجاست كه اگر اين سريال در كشوري عربي به نمايش درآيد، آيا بيننده عرب هم قادر خواهد بود با اين سريال و اين شخصيت ارتباط برقرار كند؟ آيا اقبالي را كه اين سريال در ايران داشته در ديگر كشورهاي عرب هم شاهد خواهيم بود؟ وجود اين انتقاد‌ها مانع تمجيد و تحسين بازي‌هاي تاثيرگذار و ماندگار شخصيت‌هايي چون ابن زياد، ابن زبير، ابن حر، عمرسعد و همسرش نمي‌گردد. اين نشان دهنده آن است كه در سريال‌هاي تلويزيون امكان مانور براي كاراكترهاي منفي بيشتر است چرا كه فريبرز عرب‌نيا بازيگر خوب و هوشمندي است ولي به واسطه توقع زياد مردم نسبت به شخصيت‌هايي مثل مختار، دست و پايش در بازي بسته مي‌شود و قادر نيست آن چنان كه بايد در به وجود آوردن شخصيتي عربي توفيق پيدا كرد. اگر شخصيت ابن‌زياد با بازي درخشان فرهاد اصلاني را در نظر بياوريد، بهتر مي‌توانيد درك كنيد چگونه يك حاكم عرب در برابر شما ظاهر شده، عربي كه در فرهنگ زمانه‌اش رشد كرده و به منصب رسيده است. صحنه‌هاي وضو گرفتن،‌ راه رفتن، تسبيح چرخاندن و ديگر ريزه‌‌بازي‌هاي او يك عرب‌زاده را مقابل چشمان ما به نمايش مي‌گذارد. حال با نگاهي ساده به مختار مي‌توان تبار ايراني او را در متن و بازي به وضوح ملاحظه كرد.
*آخرين اثر ميرباقري همچون سيب نارسي است كه نه مي‌توان زيبايي و دلفريبي‌اش را كتمان كرد و نه مي‌توان طعم گس و تلخش را ناديده گرفت
*ميرباقري سعي كرده، با برجسته كردن شخصيت مختار به عنوان يك حق مدار و عدالت طلب علوي، آن هم در آشفته بازار كوفه، حقيقيت نهضت علوي را بر عموم مخاطبان خود آشكار كند
*مختار، بيشتر شخصيتي ايراني است كه رفتارهايش منطبق بر خواست‌هاي ذائقه ايراني طراحي شده تا شخصيتي عربي
* در سريال مختارنامه، ديگر خبري از زبان گويا، ديالوگ‌هاي شاهكار، سخنان موزون و فصيح سريال امام علي(ع) نيست


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 24
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 2
  • احمدی ۰۹:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۲
    0 0
    خدا ابن زیاد را لعنت کند ولی ابن زیاد حرام زاده از مادری ایرانی و پدری عرب بود که پدرش هم زنازاده بود ولی ابن زیاد در خانه ناپدری اش که یک زرتشتی بود بزرگ شد و به شهادت تاریخ حتی عربی فصیح هم بلد نبود صحبت کند
  • احمدی ۰۹:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۲
    0 0
    خدا ابن زیاد را لعنت کند ولی ابن زیاد حرام زاده از مادری ایرانی و پدری عرب بود که پدرش هم زنازاده بود ولی ابن زیاد در خانه ناپدری اش که یک زرتشتی بود بزرگ شد و به شهادت تاریخ حتی عربی فصیح هم بلد نبود صحبت کند
  • حسین ۰۹:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۲
    0 0
    شما مشرقی ها کلا با این سریال مشکل دارین . به دوستان نقاد توصیه میکنم چند تا از مصاحبه های اقای میر باقری رو بخونن تا به ابهاماتشون پاسخ داده بشه
  • احمدی ۰۹:۳۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۲
    0 0
    در فیلم مختارنشان داده شد که بن کامل عمر سعد را می کشد ولی در واقع کیسان این کار را کرد. عمر سعد در کربلا وقتی حرفهای امام حسین را قبول نکرد امام او را نفرین کرد و گفت (ما لک ذبحک الله فی فراشک:یعنی تو را چه شده خدا در رختخوابت تو را بکشد).در تاریخ است که مختار در سخنرانی اش گفت فردا یکی از قاتلین اهل بیت را می کشم با چنین اوصافی مردم فهمیدند عمر سعد است بعد به کیسان گفت برو پسر عمر سعد را بیار و بعد برو سر باباش رو هم بیار و کیسان رفت به خانه عمر سعد او در رختخوابش بود طبق شهادت تاریخ (فقام ملتحفا:یعنی نیم خیز شد در حالی که پتو به دورش پیچیده بود کیسان سرش را زد)و نفرین امام حسین او را گرفت که تو را چه شده خدا در رختخوابت تو را بکشد.بعد کیسان سر ابن سعد را پیش مختار آورد و مختار به پسر عمرسعد گفت این سر را میشناسی و او گفت آره و بعد از این دیگه من خوشی ندارم و مختار گفت بله و به خاطر همین است که تو هم باید بری پیش بابات (لازم به ذکر است که پسر عمر سعد همان کسی بود که دستور حمله یه امام در حال نماز را داد)و کیسان به دستور مختار سر او را هم زد و مختار هر دو سر را کنار هم قرار داد و گفت که این سر به ازای سر حسین و این سر هم به ازای سر علی اکبر و مختار اینجا بود که استغفار کرد و گفت این چه حرفی بود من زدم که اگر تمام قریش را هم از زیر تیغ شمشیرم بگذرانم بک بند انگشت علی اکبر هم جبران نمی شود
  • ۱۴:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۲
    0 0
    فقط برای درک پایینت بسیار متاسفم!
  • ۱۵:۱۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۲
    0 0
    حالا این مختارنامه پخش نمی شد چی می شد؟ خب، فهمیدیم مختار آدم خوبی بوده این همه لفط دادن نمی خواست.
  • مرتضي ۱۶:۲۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۲
    0 0
    اخوي تو برو ماستتو بخور!
  • ناصر ۱۹:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۲
    0 0
    آره بابا! بدو، بدو فيلم ماهواره الان از دستت مي‌ره‌ها!
  • جعفر امکانی ۲۳:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۲
    0 0
    سریال بسیار زیبایی بود دستشان درد نکنه.
  • کیان ۰۰:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۳
    0 0
    به گفته تاریخ امام سجاد مختار رو لعنت کرده.ما عادت کردیم به تحریف تاریخ!چرا مختار امورات رو به امام زمان نسپرد؟اواخر عمرش ادعای وحی و پیامبری داشت.این بودکه اطرافیاش تردش کردن.خوش باشید پیوسته دنبال حقیقت.
  • نماینده ۱۵:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۳
    0 0
    سلام مشرق از اول هم با مختارنامه مشکل داشت. نمی دونم چرا. همش بدی هاش رو میبینه. اگر هم خوبی گفته امکان نداره نقد نکرده باشه. خواهشا مدیران مشرق توضیح دهند چرا با مختارنامه تا این حد مشکل دارند؟ یا علی مدد
  • ۰۰:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۴
    0 0
    شما که از تاریخ الفباش رو نمی دونید لطفاً نظر الکی نده!
  • ۰۰:۲۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۴
    0 0
    خوب دیگه میگن دستگاه گوارش نوزاد قدرت هضم مثلاً چلوکباب رون نداره! حالا البته این که دیگه آب دوغ هم نبود! پس نمی دونم چرا این دوستمون نتونسته هضمش کنه! اصلاً عمو جون کلاس چندی؟!
  • علیرضا ۰۰:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۴
    0 0
    سلام البته اثر اثر خوبی بود اما ما هم باید نقدهای خودمان را برای بهتر شدن ارایه کنیم. منهای پرداختن به زندگی نامه مختار که خود این یک نقطه روشن در فیلم آقای میرباقری بود اما: 1. صحنه های عاشورا بسیار ضعیف کار شده بود! 2. صحنه قصاص قتله کربلا بسیار ضعیف کار شده بود! 3. شخصیت پردازی ها در برخی جاها نقص داشت! 4. سیر فیلم خیلی منظم و منطقی کار نشده بود! 5. البته مرحله تمهیدات ایجاد حکومت منهای برخی صحنه ها خوب ساخته شده بود. 6. نتیجه گیری خوب طراحی شده بود. 7. مخصوصاً باز گشت (فلش بک) به امیرالمومنین (علیه السلام) در آخر فیلم هم جالب بود. و ... ضمناً دوستان نقد سایت مشرق رو اگه می تونن، خوب نقد کنن!
  • k-1 ۰۹:۱۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۴
    0 0
    چون مختارنامه سريالي به شدت بي ارزش
  • k-1 ۰۹:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۴
    0 0
    اينجوريام كه شما مي فرماييد نيست
  • k-1 ۰۹:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۴
    0 0
    هههههههههههههههه
  • k-1 ۰۹:۱۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۴
    0 0
    افرين اقاي ناشناس بيست ميليارد پول مفت رو دادن اخرشم مردم يه مشت دروغ تحويل گرفتن
  • k-1 ۰۹:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۴
    0 0
    درك پايين!!!!!!! من نميدونم شما دوستان طرفدار اعراب چرا همه ي مخالفاتون رو كه حقيقتم ميگن داراي درك پايين ميدونيد
  • k-1 ۰۹:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۴
    0 0
    اينكه شما گفتي يك نكته بود مختار نامه بارها از اين اشتباهات كرده البته اگه بشه اسمش اشتباه گذاشت
  • k-1 ۰۹:۱۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۴
    0 0
    اينا خواستن يه جوري به دين باستاني ما ربطش بدن
  • k-1 ۰۹:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۴
    0 0
    ولا ما كه گوش كرديم و قانع نشديم
  • فوت ۰۹:۰۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۸
    0 0
    کاش سریال مختار پس از کشتن عمده قاتلین تمام می شد و نیازی نبود که کشته شدن او را هم نمایش دهند.
  • یکی ۱۲:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
    0 0
    تحلیلتون بسیار ناپخته بود عزیزم !! اگر شما مینشستید و بعداز سریال مختار تحلیل اساتید حوزه و دانشگاه را گوش میدادید الان اینگونه قضاوت نمیکردید!!!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس