گزارش زير يك نظرسنجي است كه نتايج آن به اندازه‌اي، تعجب دست‏اندركارانش را به همراه داشت كه آن را غيرقابل پيش‏بيني توصيف كردند. اين نظرسنجي مواردي چون ديدگاه مردم ايران درخصوص رابطه با آمريكا، تأثير تحريم‌ها بر اقتصاد و ... را شامل مي‌شود.

به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق به نقل از فارس، پايگاه‌اطلاع‌رساني برهان نوشت: گزارش پيش رو نتايج يك نظر سنجي است كه توسط موسسه تحقيقاتي دفاع مليRAND به منظور ارائه به دفتر وزير دفاع آمريكا تهيه و در سال جاري منتشر شده است. اين نظرسنجي، مسائلي چون روابط ايران و ايالات متحده و موضوعات مرتبط با آن، مانند تحريم، وضعيّت اقتصادي و برنامه­ي هسته­اي ايران را از ديدگاه شهروندان ايراني مورد بررسي قرار داده است.

اين گزارش توسط مركز سياست‌گذاري امنيّت و دفاع بين­المللي مؤسسه‌ي تحقيقاتي دفاع ملي «رند»، كه خود يك مركز تحقيقات و توسعه بوده و به صورت مشترك توسط دفتر وزارت دفاع، ستاد مشترك، فرماندهي يگان متحد، نيروي دريايي، سپاه تفنگ‌داران دريايي، سازمان دفاع و جامعه‌ي اطلاعات دفاعي پشتيباني مي‌شود، انجام شده ­است.

مؤسسه‌ي رند يك نظرسنجي­ تلفني بر روي افكار عمومي ايرانيان به منظور بررسي نگرش آنان در مورد مسايل حساس مؤثر بر منافع آمريكا، ترتيب داده است. پاسخ­دهندگان، يك نمونه‌ي 1002 عضوي از مردم اقصي نقاط ايران بودند كه سن آن‌ها 18 سال به بالا بود. يافته­ها نشان مي‌دهد تعداد زيادي از سياست­هاي جمهوري اسلامي، شامل مخالفت با ايالات متحده و پي‌گيري مناسبات هسته­اي صلح آميز توسط قسمت قابل توجهي از ايرانيان حمايت شده ‌است.

انتخابات رياست جمهوري ماه ژوئن 2009 ايران و تظاهرات مردمي متعاقب آن، اهميّت هدايت افكار عمومي را در تغيير جمهوري اسلامي ايران كه كشوري استراتژيك و مهم براي ايالات متحده به شمار مي‌رود، آشكار نمود. جمهوري اسلامي به طور مستدل مهم‌ترين تهديد براي منافع آمريكا در خاورميانه به حساب مي‌آيد. ايران هم‌چنين خود را كشوري در گيرودار تغيير نشان داده است. انتخابات ژوئن 2009 و ايجاد جنبش سبز مخالف، وجود پتانسيل تغييرات سياسي و اجتماعي اساسي در ايران را نشان داده‌است. تحول سياسي و اجتماعي ايران مي‌تواند تأثيرات گسترده­اي بر منافع ايالات متحده و سياست­هاي خارجي داشته باشد.

انتخابات و اتفاقات پس از آن ثابت كرد سياست در ايران به تنهايي توسط رقابت­هاي جناحي و علايق نخبگان سياسي هدايت نمي‌شود، بلكه با خواسته­هاي مردم سازگار است. از اين رو، وقايع اخير در ايران فهم افكار عمومي ايرانيان را ساده ­تر از قبل مي‌كند.

اين نظرسنجي، روابط ايران و ايالات متحده و موضوعات مرتبط با آن، مانند تحريم، وضعيّت اقتصادي ايرانيان و برنامه­ي هسته­اي ايران را مورد توجه قرار داده است. همچنين، افكار عمومي در مورد ايالات متحده را با بررسي فاكتورهاي تاريخي و معاصر كه ارتباطات دو كشور را شكل مي‌دهند، مطالعه نمود. در اين نظرسنجي از پاسخ­دهندگان خواسته شد تا سياست­هاي ايالات متحده را نسبت به ايران ارزيابي نمايند و نظرشان را راجع به دولت «اوباما» و برنامه­ي هسته­اي ايران ارايه كنند.

اكثريت پاسخ­دهندگان اقتصاد را در حد متوسط و يا بهتر ارزيابي كردند

هرچند ما انتظار ديدگاه­هاي بسيار منفي از اقتصاد داشتيم، اما نظرات متفاوت بوده و كم‌تر از حد انتظار منفي مي‌نمود. براساس اين نظرسنجي، 29 درصد پاسخ­دهندگان اقتصاد را ضعيف و 9 درصد آن را تا حدي ضعيف ارزيابي كردند. اگر چه 47 درصد پاسخ­دهندگان اقتصاد را متوسط، 9 درصد خيلي خوب و 5 درصد آن را عالي ارزيابي كردند. (شكل1)

نتايج نظرسنجي، به خصوص با گزارشات زيادي كه در مورد اوضاع ضعيف اقتصاد ايرانيان وجود داشت تا حدي تعجب‌آور بود. البته اين نظرسنجي قبل از دور جديد تحريم­هاي سازمان ملل و ايالات متحده كه در سال 2010 اعمال شد، انجام گرفته ­بود، پس نتايج ممكن است به طور كامل اثرات اين تحريم­ها را بر روي افكار عمومي بازتاب ندهد. با اين حال، نتايج نظرسنجي بيان مي‌كند كه ديدگاه ايرانيان از اقتصاد، آن طور كه برخي تحليل­گران و مفسران مي پندارند، منفي نيست.

درصد زيادي از پاسخ­دهندگان (23 درصد) ايران را يك مدل ارزشمند اقتصادي مي‌دانند كه مي‌تواند نشان ­دهنده­ي ديدگاه مثبت نسبت به اقتصاد ايران از منظر بسياري از ايرانيان باشد. نگرش منفي پاسخ­دهندگان به ايالات متحده به عنوان يك مدل اقتصادي، شگفت­آور است.

اكثريت پاسخ­دهندگان تأثير تحريم بر اقتصاد را منفي ارزيابي نكردند

تحريم­هاي سازمان ملل متحد و ايالات متحده بر ضد جمهوري اسلامي و به منظور شكل دادن به برنامه­ي هسته­اي آن كشور مي‌باشد. ايالات متحده و شركاي آن كه از اعضاي ثابت شوراي امنيّت سازمان ملل متحد هستند سياست تعامل همراه با تحريم‌هاي تقويت شده را اتخاذ نموده­اند تا بدين وسيله چالش‌هاي هسته­اي با ايران را حل و فصل نمايند.

به طور حتم اقتصاد ايران طي تحريم­هاي 30 ساله­ي آمريكا و تحريم­هاي اخير سازمان ملل كه در جواب برنامه­هاي هسته­اي ايران وضع شده­اند، آسيب ديده ­است. اگرچه نظرسنجي نشان داد، نيمي از پاسخ­دهندگان تحريم­ها را يك عامل مثبت مي‌ديدند و يا باور داشتند كه هيچ تأثيري نداشته­ است. اين يافته­ها مي‌تواند بازتابنده­ي موفقيت­ دولت­هاي ايراني براي بي‌اهميّت جلوه دادن تحريم­ها باشد.(شكل2)

نظرات مردم با توجه به سطح اجتماعي آنان نيز تفاوت مي‌كرد. تصور مي‌شود طبقات پايين، پايگاه اصلي پشتيباني از جمهوري اسلامي با رهبري آيت­الله خامنه­اي و رييس­جمهور احمدي­نژاد را شكل مي‌دهد. جمهوري اسلامي بخشي از پايگاه­هاي مشروعيّت خود را در تلاش­هايش براي اصلاح نابرابري اجتماعي و توزيع مجدد ثروت ملي به خاطر مستضعفين مي‌داند. به همين دليل، دولت ايران يك سيستم حمايتي اقتصادي بزرگ براي پشتيباني از طبقات پايين ايجاد كرده تا وفاداري ايدئولوژيك و سياسي خود به آيت­الله خامنه­اي را نشان دهد. به عنوان نمونه رييس­جمهور احمدي­نژاد وعده داد پول نفت را بر سر سفره­هاي ايرانيان بياورد و هم­چنين پروژه­هاي عظيم توسعه­ي اقتصادي را در استان­ها دنبال كند. اگرچه ممكن است طبقات پايين آسيب ­پذيرترين قشر در برابر تحريم­ها باشند.

نظرسنجي نشان داد پاسخ‌دهندگان فقير نسبت به طبقات ديگر ديدگاه‌هاي منفي‌تري نسبت به اثر تحريم داشتند.( شكل 3) با اين وجود، نظرسنجي نشان مي‌دهد قسمت عمده­اي از مردم ايران تأثير تحريم را بر اقتصاد ايران منفي ارزيابي نمي‌كنند. اين مي‌تواند كارآيي تحريم­ها را به عنوان ابزاري براي شكل دادن به تصميم­گيري­هاي دولت­هاي ايراني در موضوع برنامه­ي هسته­اي كشور با محدوديت روبرو نمايد.

اكثريت پاسخ­دهندگان، مخالف از سرگيري روابط با ايالات متحده بودند

طبق نظرسنجي‌اي كه در اواخر دسامبر 2009 انجام شد، نتايج متفاوتي از ديدگاه ايرانيان در مورد روابط ايران و ايالات متحده آشكار شد. هنگامي كه از آنان در اين مورد سؤال گرديد كه آيا با از سرگيري روابط با ايالات متحده موافق هستند يا مخالف، تعداد زيادي (45 درصد) ابراز مخالفت كردند (34 درصد بسيار مخالف و 11 درصد تقريباً مخالف). تنها 39 درصد موافق از سرگيري روابط بودند (19 درصد بسيار موافق و 20 درصد تقريباً موافق). تقريباً 13 درصد اعلام كردند كه نه موافق و نه مخالف از سرگيري روابط هستند (شكل4).

مجموعه­اي از يافته­ها ، مربوط به تاثير تفاوت­هاي جنسيّتي در نگرش است، كه در ميان سؤالات متعددي وجود داشت. به طور خاص، زنان نسبت به مردان كم‌تر حامي از سرگيري روابط با ايالات متحده بودند و به تناسب زنان نسبت به مردان بيش‌تر تحريم­ها را داراي اثر منفي بر اقتصاد مي‌ديدند. تحقيقات بعدي مي‌تواند نگرش زنان را دقيق­تر بررسي نمايد تا دريابند چه چيزي موجب مي‌شود اكثر زنان با از سرگيري روابط با ايالات متحده مخالفت كنند و نگرش­هاي منفي­تري نسبت به شرايط كشورشان ابراز نمايند.(شكل 5)

با تمركز بر تفاوت­هاي طبقاتي، نتايج بيان مي‌كند كه پاسخ­دهندگان با طبقه‌ي اجتماعي بالاتر نسبت به ديگران به احتمال بيش‌تري موافق برقراري ارتباط بودند: 71 درصد پاسخ­دهندگان در طبقه‌ي بالا موافق برقراري ارتباط بودند و 25 درصد با آن مخالف بودند (شكل 6) درصد كم‌تري از طبقات متوسط، كارگر و فقير موافق برقراري ارتباط بودند.

نظرات در مورد از سرگيري روابط مرتبط با نگرش كنوني از مردم آمريكا و دولت اوباما

نگرش منفي مردم ايران از ايالات متحده توسط وقايع تاريخي شكل گرفته است، به خصوص زماني كه ايالات متحده كودتاي 1953 برضد نخست وزير «محمد مصدق» را سازمان داد. رييس­جمهور باراك اوباما در سخنراني 2009 قاهره براي جهان اسلام، نقش ايالات متحده در كودتاي 1953 را تصديق كرد.[1] دولت­هاي قبلي ايالات متحده، از جمله دولت «كلينتون» نيز نقش كودتاي 1953 را در شكل دادن روابط ايران و ايالات متحده تصديق كرده­اند. اين كودتا در شكل دادن نگرش مردم ايران در مورد ايالات متحده نقش داشته‌است. در ميان 1002 پاسخ­ دهنده، 52 درصد اعلام كردند كه كودتاي 1953 نگرش بسيار منفي در مورد ايالات متحده به خاطر مي‌آورد.

همان‌گونه كه انتظار مي‌رفت، هنگامي كه در مورد نقش ايالات متحده در زمان انقلاب 1979 پرسيده ­شد، اكثر پاسخ­دهندگان گفتند كه يادآور نگرش بسيار منفي در مورد ايالات متحده است، به طوري كه 61 درصد پاسخ­دهندگان آن را بسيار منفي و 11 درصد آن را تقريباً منفي توصيف كردند. اقليّت پاسخ­دهندگان نقش ايالات متحده در وقايع تاريخي را بسيار مثبت (4 درصد) يا تقريباً مثبت (3 درصد) تلقي كردند. همچنين، 76 درصد پاسخ­دهندگان نيز نقش ايالات متحده در جنگ ايران و عراق را بسيار منفي ارزيابي كردند.

اگرچه وقايع تاريخي نقش مهمي در شكل­گيري نگرش مردم ايران در مورد ايالات متحده ايفا كرده ­است، نظرسنجي بيان مي‌كند كه نظرات در مورد از سرگيري روابط بين دو كشور كم‌تر به اين وقايع بستگي دارد بلكه به ارزيابي فعلي مردم آمريكا و دولت اوباما مرتبط است. اين امر با جزييات بيش‌تر در همين بخش مورد بحث قرار مي‌گيرد.

به‌علاوه هنگامي كه در مورد يك موضوع جاري – آيا بيش‌تر منافع ايران و ايالات متحده همگراست يا واگرا- پرسيده شد اكثر پاسخ­دهندگان (62 درصد) بر اين باور بودند كه ايران و ايالات متحده بيش‌تر داراي منافع واگرا هستند و 8 درصد بر اين باور بودند كه دو كشور داراي منافع همگرا هستند. مابقي (16 درصد) معتقد به تركيب تقريباً برابر از منافع همگرا و واگرا بودند. از ميان كساني كه باور داشتند دو كشور اكثراً منافع واگرا دارند، 32 درصد برنامه­ي هسته­اي را به عنوان واگراترين منفعت شناسايي كردند و 10 درصد جنگ اسراييل و فلسطين را به عنوان واگراترين موضوع عنوان نمودند.

اكثريت پاسخ­دهندگان، ديدگاه منفي نسبت به تأثير فرهنگي آمريكا در ايران داشتند، به طوري كه 46 درصد ديدگاه بسيار نامطوب و 19 درصد ديدگاه به نسبت بهتري گزارش كردند. تنها 11 درصد پاسخ­دهندگان ديدگاه بسيار مطلوبي را يا نسبتاً مطلوب گزارش كردند. اين نتايج شبهه­هايي را در پيش­فرض­هاي متداول در مورد علايق ايرانيان به هنجارها و ارزش­هاي آمريكايي طرح مي‌كند و يا ممكن است وابستگي به فرهنگ آمريكايي را در ميان قسمت كوچكي از مردم ايران نشان دهد. گرچه اين نظرسنجي به طور واضح مشخص نمي‌كند كه ايرانيان تمايل به رد يا قبول كدام يك از هنجارهاي فرهنگي آمريكايي دارند.

اميد زيادي بوده ­است كه رييس­جمهور اوباما (كه اسم وسط او حسين است، نام سومين امام شيعيان كه به طور گسترده مورد احترام است) به عنوان رييس­جمهور ايالات متحده، مي‌تواند به شدت در ميان مردم ايران طنين­انداز باشد و شايد بتواند شانس گفت‌وگو ميان دو كشور را بهبود بخشد و راه­حلي براي بن­بست هسته­اي ارايه نمايد. اگرچه، نظرسنجي آشكار كرد كه ايراني‌ها لزوماً به دولت اوباما بسيار متفاوت از آن‌چه كه به دولت­هاي قبلي آمريكا مي‌نگريستند، نگاه نمي‌كنند. هنگامي كه پرسيده شد آيا انتخاب رييس­جمهور اوباما روابط ايران و ايالات متحده را بهبود مي‌بخشد يا نه، تنها 3 درصد پاسخ­دهندگان عنوان كردند كه روابط بسيار بهتر خواهد شد و 16 درصد پاسخ دادند كه روابط نسبتاً بهتر خواهد شد. اكثريت پاسخ­دهندگان (55 درصد) براين باور بودند كه روابط ايران و ايالات متحده تغييري نخواهد كرد و در مجموع 17 درصد براين باور بودند كه روابط بدتر و يا بسيار بدتر خواهد شد. تقريباً نيمي از پاسخ­دهندگان ديدگاه نسبتاً نامطلوب (19 درصد) يا بسيار نامطلوب (33 درصد) نسبت به دولت اوباما داشتند. تنها 8 درصد آن را بسيار مطلوب و 11 درصد آن را نسبتاً مطلوب مي‌ديدند.

نظرسنجي نشان داد ايرانيان درمورد موضوعات مختلف از جمله ايالات متحده و وقايع مهم تاريخي كه روابط اين كشور و ايران را شكل داده است، به شدت متكي به رسانه‌هاي تحت كنترل دولت و منابع آموزشي براي اطلاعات هستند.

بدون شك روابط گذشته­ي ايران و ايالات متحده حالت خصومت را ميان دو كشور ايجاد كرده­ و يك فرهنگ بي­اعتمادي و سوءِ ظن ميان مردم ايران به وجود آورده ­است. با اين حال ممكن است وقايع گذشته، براي مثال كودتاي 1953 و انقلاب اسلامي، در شكل دادن نگرش ايرانيان نسبت به ايالات متحده در طول چند دهه­ي گذشته، كم‌تر اهميّت داشته باشد. دنيا از سال­هاي 1953 و 1979 بسيار تغيير كرده ­است، وليكن به نظر مي‌رسد دنياي روابط ايران و ايالات متحده يا حداقل ديدگاه هر كشور نسبت به ديگري، بسيار اندك تغيير كرده­ باشد.

در اين ارتباط بايد گفت تنها 2 درصد پاسخ­دهندگان كه درباره­ي انقلاب اسلامي اطلاع داشتند، به رسانه­هاي غيردولتي به عنوان منبع اصلي اطلاعاتي متكي بودند. اعداد مشابهي در مورد كودتاي 1953 و جنگ ايران و عراق گزارش شد. از اين رو واضح است كه چرا ايرانيان تلاش­هاي دولت اوباما براي تعامل با ايران را اين چنين منفي مي‌پندارند.

يافته­هاي نظرسنجي

نتايج نظرسنجي مشخص مي‌كند كه جامعه­ي ايران و ديدگاه آن نسبت به ايالات متحده به دور از يك‌پارچگي است. در واقع، پاسخ‌دهندگان ما به صورت عميقي در مورد مسايلي كه سياست­هاي ايراني را تعريف مي‌كند، تقسيم شده ­بودند. اين مسايل شامل وضعيّت اقتصادي، برنامه­ي هسته­اي و روابط ايران و ايالات متحده است. بسياري از پاسخ­دهندگان، اقتصاد را در وضعيّت ضعيفي مي‌ديدند، در حالي‌كه نگرش­هاي منفي نسبت به اقتصاد به قوت آن‌چه انتظار مي‌رفت، نبود؛ به طوري‌كه بسياري از پاسخ­دهندگان اقتصاد را متوسط ارزيابي كردند. به علاوه، بسياري از ايرانيان تحريم­ها را به عنوان نگراني مهمي در نظر نمي‌گرفتند، يافته­اي كه مي‌تواند نظرات را در مورد تأثيرگذاري تحريم­هايي كه توسط ايالات متحده برضد برنامه­ي هسته­اي ايران استفاده مي‌شود، تغيير دهد.

پاسخ­دهندگان نظرسنجي از برنامه­هاي صلح­آميز هسته­اي ايران نيز حمايت قاطع كردند. همچنين اكثريت پاسخ­دهندگان خواهان از سرگيري روابط با ايالات متحده نبودند.

نگرش­ها نسبت به دولت اوباما هم چون نگرش­ها نسبت به مردم آمريكا، به عنوان عاملي تعيين‌كننده نسبت به حمايت يا مخالفت با از سرگيري روابط مشاهده شد. اگرچه، ديدگاه ايرانيان از وقايع اخير و تاريخي، همانند نقش ايالات متحده در كودتاي 1953 و جايگاه ايالات متحده در زمان جنگ ايران و عراق، پيش­بيني كننده­ي نگرش­ها نسبت به از سرگيري روابط نبود. نتايج اين نظرسنجي پيشنهاد مي‌كند كه سياست­گذاران نبايد در ارتباطات با مردم ايران توجه افكار عمومي را به وقايع تاريخي دور جلب نمايند؛ بلكه مقتضي است اين توجه ها به مردم آمريكا معطوف گردند.

نتايج نظرسنجي بيان مي‌كند ايالات متحده در شكل دادن رفتار دولت ايران در خصوص مسائلي چون روابط ايران و ايالات متحده و برنامه­ي هسته­اي با مشكلاتي روبرو مي شود، به اين دليل كه حمايت ملي از سياست­هاي دولت توسط طبقات پايين كه موسسان سنتي جمهوري اسلامي هستند، حاصل مي شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس