این روزها، کمتر کسی را می توان پیدا کرد که ماجرای قرارداد امیر قلعه نویی را نداند. البته، هنوز رقم آن به صورت قطعی اعلام نشده؛ اما گمانه زنی هایی وجود دارد که دلالت از اعداد نجومی دارد. برخی از 700 می گویند و برخی از 800؛ البته منظورمان میلیون تومان است! برخی فی را بالاتر نیز برده اند. هرچه می گذرد، بر میزان این مبلغ افزوده می شود و بر افسوس دلسوزان نیز افزوده تر.
اینکه چنین عددی را گرفته یا خیر، موضوعی است که دانستن آن چندان مستور و نادانسته نیست. او مربی تیم قهرمان است و به هر حال، شان خود را بیش از این هم می داند. از طرفی، امیر قلعه نویی بودن، در این فوتبال بی سر و سامان، خودش یک مزیت نسبی به شمار می رود؛ اما رفتارها و صحبت های وی در واکنش به این موضوع و احضارش به مراجع مربوطه، در نوع خود، شنیدنی و دیدنی است و البت، اسفناک!
نکته اول. ژنرال از رفتن به فدراسیون برای پاسخگویی درباره مبلغ قرارداد سر باز می زند. وی که مدعی است چنین تخلفی از سویش روی نداده، چرا اینگونه گریزان از پاسخگویی است؟ مگر چه تخلفی در قرارداد این مربی با باشگاه تبریزی وجود دارد که از انجام چنین کار ساده و معمولی، اجتناب می کند؟
نکته دوم. قلعه نویی عنوان می کند مبلغ قرارداد در هیچ جای دنیا اعلام نمی شود. شاید بتوان گفت که وی، ایران را جهان می نامد چرا که اصل اساسی هر قراردادی در هر جای این کره خاکی، اعلام مبلغ آن است؛ به خصوص در سایر کشورها که نظام مالیاتی دقیقی وجود دارد. شاید این اظهار نظر را باید به عدم آگاهی وی نسبت داد که از فضای روز به دور است.
نکته سوم. وی در گفت و گویی اظهار داشت که چرا مبلغ قرارداد کارلوس کی روش و افشین قطبی اعلام نمی شود که عجبا از این استدلال که از آن، خنده آمد خلق را! البته از وی که دانش و علم چندانی ندارد، بیان چنین جملاتی چندان دور از ذهن نیست؛ اما مگر قانون عطف به ما سبق می شود؟ اینکه در گذشته چه رویه و سیاقی وجود داشته، چه ارتباطی به امروز دارد؟ قرارداد کی روش نیز که اساسا ارتباطی به این مقوله ندارد. آیا بیان چنین جملاتی، غیر از فرار رو به جلو و شلوغ کردن فضای گفتمانی است؟
نکته چهارم. به راستی، با قهرمانی تیمی مثل سپاهان اصفهان در لیگ برتر و موفقیت در لیگ قهرمانان آسیا، چه ارزش افزوده ای به این مجموعه رسید که امیر قلعه نویی را مستحق چنین قراردادی که سر به میلیارد گذاشته است، کند؟ ژنرال با وجود توانایی های فنی که دارد، همیشه در قهرمانی هایش حرف و حدیث و حواشی قابل تاملی وجود داشته است.
به راستی، آقای ژنرال! وقت آن نرسیده که تمام کنیم این بحث ها را و تن به قانون دهیم؟ چرا باید این فوتبال هزینه بزرگ نمایی های دروغین اشخاصی را بدهد که نه در حد شعارها هستند و نه در قامت فریادها؟
ماجرای امیر قلعه نویی و غوغاسالاری های امروز مربوط به آن که از سوی مدیرعامل این باشگاه هم تشدید می شود، نمادی از مقاومت ها درباره شایسته سالاری و قانون مداری در فوتبال است. امید است مسئولان عقب ننشسته و برابر این رفتارهای نادرست، برخوردی شایسته داشته باشند.