به گزارش مشرق، پاسخ ین سئوال به این شرح است:
مفهوم تفسیر
معناي لغوي: «تفسیر»، در لغت به معناي پرده برداري، کشف و
آشکار کردن معناي چیزي میباشد.معنـاي اصـطلاحی: مقصود از تفسـیر قرآن، این
است که ما معانی آیات قرآن و مقاصـد خداونـد تبارك و تعالی را، متوجه
بشویم و براي دیگران بیان کنیم.علامه طباطبائی(ره) در این باره مینویسند:
تفسیر به معناي بیان معانی آیات قرآن و کشف مقاصد و مدلول هاي آن است.
بدین ترتیب در تفسیر قرآن چند عنصر اساسی وجود دارد:
اول: متوجه شدن
معانی کلمات و آیات.دوم: بدانیم، هدف خدا از بیان این آیه چه بوده است.سوم:
اینکه آن مطلب را براي دیگران اظهار و بیان کنیم.
اگر این سه مرحله
انجام شود، تفسیر صورت گرفته است. البته چنین تفسـیري بایـد بر اسـاس قرائن
و منابع معتبر باشـد یعنی اینکه از قرائن عقلی و قرائن نقلی مثل آیات دیگر
قرآن و احادیث پیامبر(ص) و ائمه(ع) استفاده شود تا تفسیري معتبر و جایز
ارائه شود.
مفهوم تأویل:
معنـاي لغوي: واژه «تأویـل» در لغت به
معناي ارجاع دادن چیزي به چیز دیگر است، ماننـد اینکه یک موضوعی را به یک
معنایی ارجاع بدهیم، یا یک واقعه اي را به واقعه دیگر، ارجاع بدهیم، پس
تأویل ممکن است در، اشیاء، به أشیاء باشد؛ و ممکن است در معانی باشد، اما
بحث ما در مورد، معانی است.
در قرآن کریـم در آیـات متعـددي واژه تأویـل
آمـده، از جملـه در آیه 7 سـوره آل عمران میفرمایـد: «ما يَعْلَمُ
تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ» «تأویل قرآن را
جز خدا و کسانی که راسخ در علم باشند: (عمیق و ژرفنگر باشند) نمیدانند»
قدمایي
از مفسرین واژه تأویل را به معناي تفسـیر امروزي به کار میبردنـد ولی
امروزه واژه تأویل به آن معنا به کار نمیرود بلکه معناي جدیـدي پیـدا
کرده؛ اکنون معناي مخالف ظاهر لفظ را تأویل میگوینـد. به عبارت دیگر
برگرداندن ظاهر لفظ به معناي مرجوح.مثال: قرآن میفرماید: «ید الله فوق
ایدیهم» «دست خدا بالاتر است از دستهاي آنها» ظاهر این آیه شریفه، این است
که «خدا دست دارد» ولی وقتی ما به آیات دیگر قرآن مثل آیه شریفه «لیس
کمثله شیء» مراجعه میکنیم با قرینه اینگونه آیات، این آیه را تاویل
میکنیم، یعنی آن را از ظاهرش به یک معناي دیگري بر میگردانیم و میگـوییم
مقصود، دست نیست بلکه مقصود، قـدرت خـداست و «یدالله فوق ایدیهم» یعنی
قـدرت خـدا برتر است و در ترجمه مینویسیم: «دستِ (قدرتِ) خدا بالای دست
آنهاست» نه اینکه خدا دست داشـته باشد، چون هیچ چیزي مثل خدا نیست، و دست
ما هم مثل دست خدا نیست و اینجا چیز دیگري از دست مقصود است. و یا با قرینه
عقلی میدانیم که، چون خدا جسم نیست، نمیتواند دست داشته باشد زیرا اگر
جسم باشد، لازمهاش محدودیت است و خدا محدود نیست.
بنابراین واژه «ید»
نمیتواند به معناي همین دست ما باشد. البته براي واژه تأویـل، صـاحب نظران
علـوم قرآن و تفسـیر، معـانی دیگري هم ذکر کردهانـد از جمله علامه
طباطبـائی(ره) و برخی از اهل سنت آن را به معناي، «حقیقت عینی» معنا
کردهاند و یا برخی دیگر تأویل را به معناي «توجیه متشابهات» دانستهاند و
آیه شریفه «مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلا اللَّهُ» را چنین معنا کردهاند:
«توجیه متشابهات را غیراز خدا کسی نمیداند».و برخی دیگر گفتهاند: تأویل
در این آیه، به معناي تفسیر میآید.
اگر در کلمات، صاحب نظران علوم
قرآن و تفسـیر جسـتجو بکنیم، براي تاویل حـدود 12 معنا ذکر شده است؛ ولی
مشـهورترین آن همان دو معناي اول بود که گذشت یکی به معناي «تفسیر» در نظر
قدما و یکی هم به معناي «خلاف ظاهر» در نظر مفسران معاصر و بقیه بحثهاي
فنی و دقیقی است که مجال آن اینجا نیست و در کلاسهاي علوم قرآن، تفسیر این
مباحث مطرح میشود. ولی در مجموع به نظر میرسد واژه تأویل یک مشترك لفظی
است؛ یعنی میتواند در جاهاي مختلف معانی متعددي داشته باشد.
تفاوت تأویل با تفسیر
از
لابلاي بحث قبل این مطلب روشن شـد، که تفسـیر آن معناي ظاهري الفاظ است
ولی تأویل جایی است که معناي خلاف ظاهر را با کمک قرینه عقلی یا نقلی بیان
کنیم. البته اگر تمام معانی تأویل را در نظر بگیریم که نزدیک 12 معنا و
کاربرد دارد، گاهی اوقات برخی از معانی تفسیر، با تأویل یکی میشود و در
پاره اي معانی با هم متفاوت میشوند.
همان طور که بیان شد مفسـرین
گذشـته واژه تفسـیر را با تأویل یکی میدانند، ولی در زمان ما، واژه تفسیر
با تأویل کامًلا متفاوت معنا میشود: تفسیر یعنی معناي ظاهري، تأویل یعنی
معناي خلاف ظاهر که باکمک قرینه به دست میآید.
تفسیر و تأویل قرآن به چه معناست؟ و تفاوت آنها در چیست؟
منبع: کیهان