فیلم رسوایی۲، به کارگردانی مسعود ده نمکی فیلمی متفاوت است. که نمیتوان آن را در چهارچوب درامهای معمول سینما تعریف کرد. رسوایی۲ آرمانگرایی خاص دارد که شاید مطلوب سینما نباشد اما قطعا مطلوب جامعه مدنی اسلامی که مدعی منتظران امام عصرند هست. رسوایی ۲ نه یک سینمای سرگرم کننده و فرح بخش که یک نیاز فرهنگی، اجتماعی و مذهبی است. یک نیشتر به تفکر عمومی جامعه اسلامی است، که گاهی مسیر را اشتباه رفته و راه را گم می کنند.
ده نمکی در رسوایی ۲ مسیری را طی کرده است که آن را با شروع فعالیتش در سینما با اخراجی ها آغاز کرده بود. تعدیل، تطهیر و پالایش انسان و جامعه، اصلی ترین تم آثار ده نمکی هستند که گاهی در زیر زرق برق درام، حضور بازیگران، فضای کمدی حاکم بر داستان و دیگر موارد منحصر به اثار او پنهان میشوند. اما این پنهان شدن به هیچ روی با اثرگذاری بر ناخوداگاه مخاطب منافات ندارد. رسوایی۲ اگرچه از لحاظ سر و شکل، نام اثر و گروهی از بازیگرانش دنباله ای بر رسوای ۱ قلمداد میشود اما از چند لحاظ اثری متفاوت از آن و به مراتب کامل تر از قسمت نخست آن است.
رسوایی ۲ حرفی جدی تر و اثرگذار تر دارد و مخاطب نیز این را متوجه میشود. اما هیچ کدام از حرفهای ده نمکی و ایدئولوژیاش با شعار زدگی و گل درشتی در ذوق مخاطب نمیزند، فروش آثار این فیلمساز خود گویای این حقیقت است که لحن عاری از شعارزدگی فیلم های او به مراتب روان تر و گیراتر از مدعیان سینمای اجتماعی است که سعی دارند با تقلید از موج فراگیر فرهادیسم به زور مسائل و معضلات اجتماعی را با رنگ و لعابی سیاه و تلخ به خورد مخاطب بدهند. اما مخاطب فهمیم است و در این دهه خوب میتواند تشخیص دهد چه کسی حرف دلش را میزند یا فقط ادا در میآورد و قصد دارد در دنیای شبه روشنفکری سینما ژست بگیرد.
مخاطب به مراتب لحن ناصح ولی طناز و لطیف ده نمکی را به طعنههای تند اجتماعی و نقدهای به ظاهر اجتماعی و سیاه نمای سینمای شبه اجتماعی ترجیح میدهد. نصیحتی که در لحن و جنس سینمای ده نمکی وجود دارد نصیحتی گزنده و نیش دار نیست، لحنی پدرانه دارد که بیشتر موعظه وار است تا نصیحت گون. موعظهای که مخاطب ایرانی از دیرباز آن را به گوش جان سپرده و برای پذیرشش آغوش باز می کند. موعظه ای که از مکتب خانه در کلام حکیم و معلم آن را شنیده تا پای منبر واعظ و منبری. رسوایی ۲ نیز آنچنان که اخیرا یکی از وعاظ مشهور تهران در باب آن گفته است، از همین وعظ های منبری آمده است و از همین روست که بر مخاطب اثرگذار است و برای او آشناست.
رسوایی۲ پیش از آنکه سینما باشد، وعظی نغض است که با تصویر بیان می شود و از این حیث با سینمایی که ما سراغ داریم قرابتی بسیار دارد. نمیتوان از رسوایی۲ حرف زد و نقش جلوه های بصری و اثرگذاری آن را بر مخاطب را نادیده گرفت.
زبان تصویری رسوایی ۲ نیز منحصر به خودش است و در این باب از فیلم های دیگر تقلید نکرده است، اللخصوص سینمای هالیوود که با مصادیق فراوانش در اجرای بی نظیر جلوه های ویژه بستر مناسبی برای تقلید دارد. اما ده نمکی سعی کرده با تکیه بر آنچه توصیف قرآنی به شمار می آید تصویری نمایشی خلق کند که مخاطب را به خود بیاورد نه آنکه به سرعت آدرسی از سینمای غرب و فیلمهای هالیوودی بدهد. سکانس زلزله ای که در فیلم دو بار با دو رویکرد تصویری متمایز به تصویر کشیده می شود اگرچه به معنای واقعی سینماست اما در محتوای داستان و انتقال حس به مخاطب، کار کردی قرآنی و ناصحانه دارد که برگ برنده ده نمکی در آثارش به شمار میرود.
به گزارش سینماپرس، شاید تا به امروز هیچ کس به میزان مسعود ده نمکی موارد ممیزی در فیلم هایش به کار نرفته باشد، چه از جنس کلام و دیالوگ، و چه بازی و رفتار و چه موارد دیگر که برخی به عنوان نقد بارها در ارتباط با ده نمکی و سینمایش از آن ها یاد کرده اند. اما باید اذعان داشت که سینمای ده نمکی نیز همانند سینمای سلحشور و آثار تلویزونی آن فیلمساز فقید رنگ و بویی دینی و اسلامی دارد که حتی به رغم به کار بردن برخی ممیزی ها در تصویر و کلام، اثری درست بر مخاطب می گذارد و همواره کار کردی اسلامی و دینی دارد. پوسته جذاب و ظاهر آراسته فیلم های ده نمکی یکی از دلایلی است که سبب جذابیت مخاطب در طیف عام آن می شود و به همان میزان میتواند خروجی اثرپذیری در مخاطب را هم به میزان قابل قبولی به همراه داشته باشد.
رسوایی ۲ قرار است اثرگذار باشد پس میطلبد تا بیشترین مخاطب را از همه قشر و هر طبقه به سینما بکشاند، پس استفاده درست فیلمساز از فکت های سینمایی در جای خود همانا هوشمندی و سیاست رسانه ای فیلمساز را می رساند که ده نمکی آن را با خود از زمان مطبوعات و فعالیت مطبوعاتی و رسانه ای اش به همراه دارد. این طرز فکر که برای القای مفاهیم دینی و قرآنی باید مستقیما به سراغ قصص قرآنی رفت و داستانی از انبیاء را بازگو کرد همیشه درست نیست و گاهی مصادیقی در عمل دارد که نشان می دهد می توان با داستانگویی در فضای امروز، در شهری خیالی و در زمانی نامعلوم هم از سینمایی سخن گفت که کارکرد قرآنی و دینی داشته باشد.
رسوایی ۲ را باید فارغ از هرگونه جبهه و نگاه سیاسی دید، حتی میتوان ادعا کرد رسوایی۲ فرادینی سخن گفته و برای مخاطب مسیحی یا کلیمی هم کاربرد انسانی مشابهی دارد. جایگاه انسان و کارکرد انسانی اش در مطالبات همه ادیان الهی در جامعه حرفی است که رسوایی۲ بر آن تکیه دارد و توانسته با استفاده از سینمایی ترین و جذاب ترین شگردهای سینمایی آن را برای مخاطبش به جذاب ترین وجه بزند.
پس نباید سینمای دهنمکی را شعارزده، جناحی و خاص قلمداد کرد، چرا که زمان خود ثابت کرده است ده نمکی و سینمایش هنوز مردمی ترین سینمای ایران است و این چیزی است که در سینما ماندنی است.