قرار بود شب گذشته رضا گلپور؛ پژوهشگر و مستندساز در برنامه "راز" مهمان باشد و درباره کتابي که آماده چاپ دارد سخن بگويد اما آنچنان که خود او گفته است به خاطر برخي فشار ها از برنامه حذف شد، اما اين کتاب چه بود؟

سرويس فرهنگي مشرق - رضا گلپور، مستند ساز و پژوهشگر اخيرا کتابي را آماده چاپ کرده است. اين کتاب درباره يک فاجعه هسته اي است که در قلب ايالات متحده و توسط عوامل رژيم صهيونيستي اتفاق افتاده و بنا بر آمار رسمي بيش از 3000 قرباني داشته است، با اين حال ابعاد اين فاجعه به دليل اعمال نفوذ لابي صهيونيستي (ايپک) مانند يک راز در پرده اي از ابهام مانده است.
اين فاجعه که با نام پرونده "نومک" هنوز باز است در کتاب گلپور بررسي شده است. توضيحات بيشتر را به مولف کتاب "کابوس در بيداري" وا مي گذاريم.بخش اول اين مطلب را در ادامه مي خوانيد.


نومک از کجا پيدا شد
بنا بر عادت چندين ساله، از موضوعات مهمي که در اخبار و مقالات مي بينم و مي ديدم، يادداشت و فيش بر مي داشتم. در يکي از مواردي که درباره جرايم رژيم صهيونيستي تحقيق مي کردم به پرونده اي بر خوردم که بر اساس ان اين رژيم مقداري مواد هسته اي از داخل آمريکا به سرقت برده بود. حساس شدم و ماجرا را پيگيري کردم. ماجرا اينجا براي من حساس شد که آمريکايي ها و صهيونيست ها بجز دوره اي در زمان جان اف کندي، همکاري هايشان با هم همکاري هاي استراتژيک است و اساسا هر چه را که بخواهند مي توانند از طريق مبادي رسمي دريافت کنند و اصلا نيازي به سرقت نيست. بنابراين احساس کردم که اين پرونده مي بايستي ابعاد مهم تر از آنچه در ظاهر به آن اشاره مي شود داشته باشد.
در کار پژوهشي معتقدم که ابتدا بايد همه مستندات موجود را ديد تا بتوان ماجرا را تحليل کرد و يا به دنبال تحقيقات بيشتر رفت، به همين خاطر به صورت وسيع تر شروع به تحقيق کردم.هر قدر که جستجوي بيشتري از طريق جستجوهاي اينترنتي و رويت آرشيوهاي تصويري انجام دادم با پيديده اي مواجه شدم که سوالتم را بيشتر کرد. متوجه شدم که مساله تنها سرقت اين مواد هسته اي از خاک آمريکا نبوده و اين ماجر قريب به 3000 قرباني با خود داشته که اين رقم مربوط به زماني بود که اين کتاب آماده نشر مي شد؛ يعني سال2009. شايد تا امروز آمار قربانيان اين ماجرا همچنان در حال بالا رفتن باشد.
اتفاق از اين قرار است که اسرائيلي ها در مقطعي دستيابي به سلاح هاي کشتار جمعي و سلاح هسته اي را جزء اولويت هاي اصلي و امنيتي خودشان قرار داند. در اسناد موساد و در اسنادي که بعدها برخي کشورها انها را منتشر کردند اين مطلب وجود دارد که عملياتي با اسم رمز "معبد سوم" براي رسيدن به اين هدف طراحي شده بود. حالا چرا معبد سوم، دليلش اين بود که پس از اين که معبد مقدس يهوديان در زمان سليمان نبي (ع) ساخته شد، در حمله بخت النصر اين معبد به طور کامل از بين رفت. در اين زمان نظريه اي در ميان بني اسرائيل مطرح شد که در زمان ظهور پيامبر بني اسرائيل اين معبد دوباره ساخته مي شود، بنابراين در آستانه ولادت حضرت عيسي (ع)، يهوديان يک بار ديگر اين معبد را بازسازي کردند و اين شد معبد دوم، اين معبد هم در حادثه شورش يهوديان عليه رومي ها، دولت روم اين معبد را هم در سده اول بعد از ولات حضرت عيسي (ع) نابود کرد. صهيونيست ها قائل به اين بودند که اين معبد بايد دوباره احيا شود و سپس اين مساله در ميان انها پيش آمد که حالا اگر اين معبد دوباره احياء چگونه بايد آن را حفظ کرد. اينجا بود که يک نظريه فاسد و بسيار انحرافي مطرح شد که اگر ما بتوانيم تا يک سلاح کشتار جمعي را در خدمت محافظت از معبد بگيريم ديگر کسي جرات تعرض به معبد را پيدا نمي کند، بر اساس اين بود که براي بدست آوردن سلاح هسته اي عملياتي را با نام معبد سوم طراحي کردند.
بر اساس اين طرح ريزي قرار شد تا از هر چه دانشمند اتمي يا هر دانشمندي که قدرت توليد سلاح کشتار جمعي را دارا است، استفاده شود. حتي اسنادي از زمان جنگ جهاني دوم در دسترس است که اين تلاش ها در ان زمان هم پيگيري مي شده اين گروه در پي برقراري ارتباط با دانشمند هاي نازي و باقي کشورها بوده است.
بعد از جنگ جهاني دوم يعني در دهه 50 اين صهيونيست ها در آمريکا رفت و امدهاي فرواني داشتند که اسناد آزاد شده FBI و CIA اين مطلب را به خوبي نشان مي دهد.
صهيونيست ها براي دست يابي به سلاح هسته اي و سلاح هاي کشتار جمعي به هر قيمتي، واحدي را با نام "لاکام" که با هدايت مستقيم آريل شارون اداره مي شد ، طراحي کردند.
اگر بگويم 5 دانشمند در آمريکا وجود دارد که آنها اين کشور را اتمي کردند، قطعا يکي از آنها کسي نيست جز، دکتر زالمان موردخاي شاپيرو، که يک صهيونيست است و جالب اين که بخشي از کارهايي که او بعد از جنگ جهاني اول انجام داده است بخشي اش به کلي سري است. در حال حاضر شاپيرو رئيس انجمن صهيونيست هاي ايالت پنسيلوانيا است. اين دانشمند صهوينيست از طريق سرمايگذاري فرد ديگري با نام ديويد لونتال که ظاهرا يک تاجر پولدار يهودي است،شرکتي را تاسيس مي کند.در عمق ايالت پنسيلوانيا، در يک منطقه جنگي و داراي مناطق روستايي در بخش پيتزبورگ که در اين منطقه قريب به سيزده روستا با جمعيت محدود وجود دارد و اين منطقه را "الّه کيسکي ولّي" مي خوانند در داخل يکي از روستا ها با نام روستاي آپولو و کنار روستاي پارکس، اين شرکت دو کارخانه تاسيس مي کند. ظاهرا اين شرکت طرف قرارداد پنتاگون است و قرار است تا سوخت هسته اي زيردريايي هاي اتمي آمريکا را توليد کند، اما در حين فعاليت عادي، با هماهنگي شاپيرو و از طريق "رافائي ايتان" که در آن زمان معاون آريل شارون در لاکام[صهيونيست ها خودشان اين واحد را واحد دستيابي اسرائيل به تکنولژي هاي برتر مي ناميدند] بود، در مقاطع مختلف بدون اعلام رسمي به "کميسيون نظارت هسته اي ايالات متحده آمريکا" مقداري از مواد هسته اي را از اين کارخانه خارج کرده و به اسرائيل انتقال دادند.به همين دليل آنها مجبور به مخفي کاري بودند و بنابراين چه در زمينه تشعشات و نشط مواد راديواکتيو در کارخانه به مقامات و سازمان هاي نظارتي و محيط زيستي گزارشات غلط مي دادند و البته اين گزارش هاي کذب شامل انتقال مواد راديو اکتيو نيز مي شد.
قطعا مي توان بر اساس منابع و مآخذ گسترده اي در آمريکا شامل "سيا"،"اف بي آي"،" کميسيون نظارت هسته اي امريکا" و "شوراي امنيت امريکا" حدود 150 کيلو گرم مواد هسته اي داراي تشعشع بسيار بالا که براي پروسه ساخت قريب به 50 کلاهک هسته اي کافي بود، در اين مدت به طور غير قانوني از آمريکا به اسرائيل انتقال يافته بود.
افرادي که در اين نقل و انتقال شرکت داشته اند عملياتي را انجام داده اند که منجر به قرباني شدن نزديک به 3100 شده اند و اين قربانياني هستند که تا به حال اعلام شده اند.
نکته عجيب تر اين بود که چرا پديده به اين مهمي و فاجعه اي با اين ابعاد در رسانه هاي غربي چندان ردپايي از آن ديده نمي شود و اين بود که من شروع کردم تا از برخي از افراد مطلع اين پرونده و قربانيان ان کسب اطلاع کنم...

ادامه دارد...

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس