رئيس كميته بازرسي، ارزشيابي سازمان ليگ از آخرین تحولات در فوتبال و مقابله با تخلفات می گوید.

به گزارش مشرق، حجت الاسلام علیرضا علیپور آخرین تحولات در موضوع تخلفات در فوتبال و لیگ برتر را تشریح کرد. متن این گفت و گو را در زیر میی خوانید:
 
گويا موضوع قانون سقف قرارداد در فصل نقل و انتقالات حرف و حديث‌هاي فراوان به همراه داشت.
بله، همينطور است. البته سازمان ليگ به عنوان مرجع اصلي رسيدگي به اين موضوع كار خودش را به خوبي انجام مي‌دهد. به طور حتم منافع عده‌اي به خطر افتاده كه برخي صحبت‌ها را مطرح مي‌كنند. اما ما براي اين كار خودمان دليل داريم.

چه دليلي؟
برخي بازيكنان در طول فصل مصدوم مي‌شوند. حساب اينها را جدا كرده‌ايم اما برخي بازيكنان هستند كه واقعا پول‌هاي مفت دريافت مي‌كنند. بازيكني را سراغ داريم كه در 6 بازي تنها جزو ليست 18 نفره مربي بوده، بازي هم نكرده و آن وقت براي بازي نكردنش 230 ميليون تومان دريافت كرده است. خب چطور بايد مقابل چنين مسائلي ايستاد؟ چطور بايد پيشگيري كنيم؟ من معتقدم سقف قرارداد راه خوبي است تا حداقل در زمينه مسائل مالي فوتبال ما به تعادل برسد.

قبول داريد مردم هم ديدگاه مثبتي درباره هزينه‌هاي فوتبال ندارند؟
همينطور است. به همين دليل است كه ما اعتقاد داريم بايد ذهنيت مردم را تغيير بدهيم. آنها فكر مي‌كنند در فوتبال پول‌ها دور ريخته مي‌شود. در صورتي كه نبايد بي‌انصافي كنيم. همانطور كه قهوه تلخ در زندگي اجتماعي مردم تاثيرگذار است، پخش بازي‌هاي فوتبال مثل باشگاه‌هاي پرسپوليس و استقلال هم مستقيما بر زندگي اجتماعي مردم تاثير مي‌گذارد.

اما ذهنيت مردم چندان هم غيرمنطقي نيست؟
نه، قبول ندارم. يك مدير بازنشسته با حق بيمه و چندين امتياز ديگر تقريبا همان مبلغي را دريافت مي‌كند كه يك بازيكن به طور ميانگين در طول سال به دست مي‌آورد. با اين تفاوت كه بازيكن با جان خودش بازي مي‌كند و سلامتي خودش را به خطر مي‌اندازد. و اين درحالي است كه بازيكن حتي بيمه هم ندارد. اما با همه اين حرف‌ها خود ما هم در فدراسيون فوتبال با دادن مبالغ نجومي به بازيكنان بي‌كيفيت يا ضعيف مخالف هستيم.

براي شروع اين اصلاحات در زمينه مالي فوتبال قانون سقف قرارداد را ايجاد كرده و بطور جدي به آن پرداخته‌ايد. درست است؟
همين طور است. اولين تير اين اصلاحات در زمينه مسائل اقتصادي به بازيكنان و مربيان بر‌مي‌گردد. در فوتبال امروز دنيا چه اتفاقي رخ مي‌دهد؟ من به شما مي‌گويم. باشگاه‌ها باتوجه به مقامي كه در ليگ به دست آورده‌اند و باتوجه به چندين معيار ديگر حق دارند هزينه كنند. مثلا اگر قرار است باشگاهي مثل بايرن مونيخ 900 ميليون يورو در فصل نقل‌و انتقالات هزينه كند باشگاه آرمينا تنها بايد 100ميليون يورو هزينه كند.

اما در فوتبال روز دنيا خيلي از مسائل ديگر هم حل شده است. اين طور نيست؟
ما هم بايد پله‌پله پيش برويم و به سمت حرفه‌اي شدن حركت كنيم.

اما قانون سقف قرارداد باعث مي‌شود خيلي از بازيكنان با كيفيت براي رسيدن به پول بيشتر راهي ليگ‌هاي عربي شوند. همين امر سبب خواهد شد كه ليگ فوتبال ايران هر سال از كيفيت پايين‌تري برخوردار شود. نظرتان چيست؟
مخالفم. شما اگر دقت كنيد بهترين بازيكنان برزيل و آرژانتين هم در ليگ‌هاي داخل كشورشان بازي مي‌كنند. استعداديابي مي‌كرده و طوري برنامه‌ريزي مي‌كنند كه اگر بازيكن از آن ليگ ترانسفر شد سال بعد 10 بازيكن باكيفيت بالاتر جايگزين آن بازيكن شود. همين اتفاق رخ مي‌دهد كه بازيكنان جايگزين 10 برابر بازيكنان كه رفته‌اند در آن فوتبال درآمدزايي مي‌كنند.

اما شما نمي‌توانيد فوتبال ايران را با برزيل يا آرژانتين مقايسه كنيد. اينجا ما چيزي به اسم استعداديابي نداريم. قبول نداريد؟
من كاري با تيم‌ملي ندارم. اما ما هم از لحاظ نيروي انساني چيزي كم نداريم. اگر برزيل آسيا نباشيم، آرژانتين كه هستيم. از اين گذشته نظام ما هدفش اين است كه براي اثرات فرهنگي فوتبال هزينه كند. قبول دارم كه ما در دو دهه اخير دچار افت و پسروي شده‌ايم. در حوزه رفتارهاي فردي، نهادهاي مراقب و مسئول، عملكرد چندان خوبي نداشته‌اند اما حالا ما آمده‌ايم كه به طور جدي از فضاي فرهنگي و ورزشي به‌خصوص فوتبال كه حواشي بسياري دارد مراقبت كنيم.

شما مشكل اساسي فوتبال ما را در پرداخت هزينه‌هاي كلان مي‌دانيد؟
نه، اينطور نيست. اتفاقا من مخالف آن عده‌اي هستم كه مي‌گويند در فوتبال پول‌هاي هنگفت هدر مي‌رود. ما اعتقاد داريم كه بايد درست هزينه كنيم. باشگاه‌هاي ما بايد به اين سمت بروند. از اين گذشته شخصا معتقدم مشكل  فوتبال ما اين است كه يك عده آدم سودجو مي‌خواهند از طريق ورود به سيستم‌مداري فوتبال و رده‌هاي پايه چپ خودشان را پر از پول كنند. درحالي كه اگر باشگاه‌ها در مسير درست قرار بگيرند به خوبي متوجه مي‌شوند كه مي‌توانند از مزرعه سبز خود برداشت كنند. اتفاقي كه در فوتبال ما رخ داده و باشگاه‌هايي مثل ذوب‌آهن، سپاهان، فجر و فولاد از بازيكناني بهره‌مند هستند كه خودشان در رده‌هاي پايه آنها را تربيت كرده‌اند.

اما قبول كنيد در باشگاه‌هايي مثل پرسپوليس و استقلال ماجرا كمي متفاوت است. جريان نتيجه‌گرايي به مربي اجازه نمي‌دهد دست به جوانگرايي بزند.
نه، من قبول ندارم. يعني مربي استقلال و پرسپوليس نمي‌تواند در طول دو سال حتي دو بازيكن را به تدريج وارد تيم بزرگسال كند. پس چه زماني بايد به بازيكنان جوان ميدان بدهيم؟ مشكل ما همين است. حتما بايد كارمان به اينجا برسد كه بازيكن 700 ميليون توماني براي بازي كردن ناز كند.

قانون سقف قرارداد در حال حاضر در چه مرحله‌اي است؟ به نظر مي‌رسد برخي باشگاه‌ها اين قانون را دور مي‌ز‌نند. نظرتان چيست؟
نه، اصلا چنين مسائلي در كار نيست. ما پاي اين قانون ايستاده‌ايم. 13 بازيكن و دو مربي در حال حاضر از لحاظ مالي ليگ ما را به‌هم ريخته‌اند. ما در جريان ريز مذاكرات اين افراد با باشگاه‌هايشان قرار گرفته‌ايم. آنها اقرار‌نامه امضا كرده‌اند كه برخلاف سقف قرارداد عمل نكنند.

چه تضميني براي عمل كردن به اين اقرار‌نامه وجود دارد؟
شايد در حال حاضر برخي موارد پنهان بماند، اما به هرحال فضاي فوتبال، طوري نيست كه مسائل اينچنيني از نظر فدراسيون و سازمان ليگ محقق بماند. بالاخره شايد در آينده مسائلي پيش بيايد كه باعث افشاگري برخي از همين آقايان شود. آن وقت ما براي متخلفان جريمه‌هاي سنگين در نظر خواهيم گرفت كه از كرده خود پشيمان شوند.

سازمان ليگ اعلام كرد از رحمتي قول گرفته كه سقف قرارداد را رعايت كند. اما اظهارات كاشاني نشان مي‌دهد كه اين طور نبوده. بنابراين بپذيريد كه برخي از بازيكنان و مربيان اين قانون را دور مي‌زنند.
ماجراي رحمتي اصلا اينطور نيست. او نمي‌خواست به پرسپوليس برود. شخصا با من صحبت كرد و گفت به خاطر پسرم علي نمي‌توانم در اصفهان بمانم. دوست داريم در تهران به مدرسه برود. اما اولويت من براي بازي كردن در تهران تيم پرسپوليس است. اما وقتي متوجه شد كه ديگر دايي در اين تيم مربي نيست تصميمش را عوض كرد.

مي‌خواهيد بگوييد به خاطر جدايي دايي از پرسپوليس، رحمتي تصميم خود را عوض كرد؟
بله، اگر دايي سرمربي پرسپوليس بود، شك نكنيد كه رحمتي پرسپوليسي مي‌شد.

درحال حاضر اصلي‌ترين چالش سازمان ليگ با باشگاه‌ها چيست؟
مشكل ما اين است كه مديران ما فكر مي‌كنند 350 ميليون تومان كف قرارداد است. درحالي كه همه باشگاه‌ها شايد بدانند كه سقف قرارداد 350 ميليون تومان است.

اما قبول كنيد همه بازيكنان در ليگ همسطح نيستند و نمي‌توان به همه آنها اين مبلغ را پرداخت كرد
قرار نيست همه بازيكنان همين مبلغ را بگيرند. برخي بازيكنان واقعا درحد 20 ميليون تومان هم نيستند. هدف ما اين است كه فوتبال را ضابطه‌مند كنيم. حساب هزينه‌ها و خروجي فوتبال ما بايد با يكديگر همخواني داشته باشد!

با اين حساب شوك سازمان ليگ همچنان ادامه دارد. درست است؟
بله، اسمش شوك نيست، ايجاد تعادل در نظام مالي فوتبال است. تعادلي كه اثراتش را به زودي خواهيد ديد.

چه اثراتي؟
تاثيراتي ويژه‌ خواهد داشت. يكي از اين تاثيرات مثبت اين است كه باشگاه‌ها باتوجه به كيفيت بازيكنانشان هزينه خواهند كرد. به اين شكل كه باتوجه به اخلاق، انضباط و كيفيت فني بازيكن با او قرارداد امضا خواهند كرد. يعني باشگاه‌ها براساس كاركرد فني، حرفه‌اي و اخلاقي بازيكن با آن بازيكن قرارداد امضا مي‌كنند.

قرارداد 350 ميليون توماني؟
نه، از سال آينده سقف قرارداد 100 ميليون تومان خواهد بود.

فكر مي‌كنم بهتر است اين خبر را فعلا رسانه‌اي نكنيد.
(مي‌خندد) نه، اتفاقا بهتر است رسانه‌اي شود. بازهم تاكيد مي‌كنم كه سقف قرارداد در سال آينده 100 ميليون تومان خواهد بود. اما اين بدان معنا نيست كه باشگاه‌ها نتوانند بيش از اين مبلغ به بازيكنان باكيفيت خود پرداخت كنند. ممكن است يك باشگاه 100 ميليون تومان قرارداد ببندد اما در طول فصل ترجيحا 500 ميليون تومان براي آن بازي پاداش در نظر بگيرد.
ما مي‌گوييم باشگاه‌ها بايد به كيفيت پول بدهند و نبايد تحت تاثير بازار نقل‌و انتقالات زيربار قراردادهاي سنگين با بازيكن يا مربي بروند.

اما در چنين فضايي بازيكناني مثل خلعتبري و عقيلي قطعا تصميم خواهند گرفت كه به ليگ‌هاي عربي بروند. نه؟
اتفاقا در مورد اين دو بازيكن بايد بگويم كه خلعتبري همين الان مي‌تواند در ليگ ما بدون هيچ مشكلي با هر باشگاهي كه مي‌خواهد يك ميليارد و 400 ميليون قرارداد ببندد. در مورد عقيلي هم همين موضوع صدق مي‌كند. چون اين بازيكنان در بازار بين‌الملل كيفيت و قيمت بالايي دارند و اين موضوع به همه ما ثابت شده است.

آقاي عليپور! راستي در مورد اظهارات دادكان چه نظري داريد؟
نظر خاصي ندارم.

اما دادكان گفته منشور اخلاقي يك قانون من‌درآوردي است. گفته كه عليپور را آوردم تا شكيات نونهالان را برطرف كند نه اينكه در مورد فوتبال تصميم بگيرد.
من با دو نفر از جان و دل كار كردم. در قرارگاه خاتم با حاج‌شيخ عبدالله ميثمي و در فدراسيون فوتبال با دادكان. شهادت حاج‌عبدالله باعث شد از او جدا شوم. دوست ندارم اطرافيان دادكان رابطه او و من را خراب كنند.
من براي دادكان احترام قائلم. اما دادكان در مورد خيلي از موارد سكوت كرد كه مي‌توانست موضع‌گيري كند. نمي‌خواهم خيلي از حرف‌ها را مطرح كنم. درست هم نيست. اما برويد از دادكان بپرسيد. من حتي ناهار فدراسيون دادكان را هم نخوردم. اما قبل از دادكان 15 سال در فوتبال بودم. در باشگاه‌هايي مثل فتح و فجر سپاه. دليلي كه باعث شد دعوت دادكان را بپذيرم اين بود كه او مي‌گفت براي دينداري آمده است، نه تيمداري.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس