حمید کشتی ایران نشان داده به چیزی جز قهرمانی و ایستادن بر روی سکوی نخست فکر نمی کند. کسب بیش از ۱۵ قهرمانی در مسابقات رسمی و تورنمنت های مختلف دلیلی روشن بر این ادعاست.
سوریان آخرین بار در مسابقات قهرمانی جهان در سال ۲۰۱۴ بر سکوی نخست ایستاد و بنا به دلایل مختلف دو سالی می شود که پسر طلایی ایران مانند سابق نیست و از روی سکو سر را برای گرفتن مدال طلا و یا حتی نقره و برنز خم نکرده است.
اما همه این ها دلیل نمی شود او به راحتی قید حضور در سومین و آخرین المپیک زندگی ورزشی خود را بزند. سوریان اولین بار برای کسب سهمیه المپیک ۲۰۱۶ در مسابقات جهانی لاس وگاس که شهریور ماه سال گذشته در ینگه دنیا برگزار شد حضور پیدا کرد، آن هم در شرایطی که مشخص بود از نظر روحی و روانی در شرایط مساعدی نیست. در نهایت او با خطاهایی که داشت از سوی داوران دیسکالیفه شد و نتوانست با قرار گرفتن در میان ۶ نفر ابتدایی وزن 59 کیلوگرم جواز حضور در ریو را کسب کند.
رسیدن مرید به مراد
هنوز سه فرصت دیگر برای کشتی فرنگی ایران بود تا سوریان در این وزن سهمیه المپیک بگیرد پس خیلی جای نگرانی نبود. بدنبال نتایج ضعیف پازاج و کادرش، محمدبنا ۵ مهر و پس از ۱۷ ماه دوری بار دیگر به تیم ملی بازگشت تا مرید به مراد خود برسد. سوریان با انگیزه تر از همیشه تمرین کرد و عرق ریخت. امیدها برای دیدن همان نابغه همیشگی بار دیگر در دل ها جوانه زد. کمتر از ۶ ماه تا دومین گزینشی المپیک در قزاقستان زمان بود. کار خیلی سریع آغاز شد هدف هم مشخص بود؛ کسب سه سهمیه باقیمانده کشتی فرنگی ایران در المپیک.
آستانه تحمل بنا در آستانه تمام شد!
سوریان، نوروزی و باباجان زاده عازم آستانه شدند تا تیم کشتی فرنگی ایران با ۶ سهمیه کامل عازم ریو شود. نتایج دور از انتظار بود و تنها امید نوروزی طلایی المپیک لندن سهمیه المپیک را گرفت و نابغه یکی از دو ناکام ایران در این رقابت ها بود. بنا پس از این نتایج در اظهارنظری صریح، عملکرد سوریان را « افتضاح» ارزیابی کرد.
تنها یک ماه تا سومین گزینشی در اولان باتور مغولستان زمان باقی بود و طبیعتا نام برادر سعید عبدولی بر سر زبان ها افتاد تا این بار او عازم این میدان شود. اگر سهمیه گرفت که هیچ اما اگر نگرفت سوریان با ریکاوری و استراحت مناسب کار را ۱۷ اردیبهشت در ترکیه تمام کند. اما اعتماد استاد به شاگرد فراتر از این اما و اگرهاست. اطمینانی است میان او و نابغه که چیزی را یارای رخنه در آن نیست، هر چند که به این تصمیم انتقادات زیادی وارد شد.
به دنبال ریو در سرمای ۱۰ درجه زیر صفر
سوریان با تلاشی ستودنی بار دیگر و با هر مشقت و سختی خود را به سر وزن رساند و عازم سرزمین چنگیزخان شد تا در سرمای ۱۰ درجه زیرصفر گرمابخش دل های نگران شود. این بار نیز فقط یک سهمیه از آن ایران شد اما نه توسط سوریان بلکه بوسیله قاسمی منجزی جویای نام در سنگین وزن.
سختی های رسیدن به مغولستان کم از سر وزن رسیدن نبود. بنا و دستیارانش با تیم دو نفره خود در سومین فرود پایشان را در فرودگاه اولان باتور بر زمین گذاشتند. به قول قاسمی منجزی«من مانده ام چنگیزخان مغول چطور این همه مسافت را آن هم با اسب تا ایران آمد!»
دیگر فقط این نابغه مانده بود و یک سهمیه باقیمانده. فشارها بر کادر فنی به اوج خود رسید. اینکه فقط یک میدان دیگر برای کسب سهمیه باقیست و یک سوریان خسته. عبدولی این بار زبان گشود و از حقش گفت اینکه این بار نوبت اوست که عازم ترکیه شود. اینکه سه بار فرصت به رقیب نامدارش برای کسب سهمیه کافیست و اوست که می تواند کار را در استانبول تمام کند؛ ادعایی که حتی منتقدین نابغه را برای لحظاتی به فکر فرو می برد چرا که باورش سخت بود اینکه نابغه را بخواهند تمام شده بدانند و او در خانه بنشیند و بار سنگینی چون کسب سهمیه المپیک بر دوش دیگری گذاشته شود.
اعتماد چندباره بنا به سوریان
بنا پس از کش و قوس های فراوان البته با خود و شاگردش به تهران رسید و خیلی زود در جلسه شورای فنی حاضر شد و در جمعی که باید نگاه های سنگین ریش سفیدان کشتی را به جان می خرید، باز هم از اعتمادش به حمید سوریان گفت و اینکه باز هم پای او می ایستد چرا که اطمینان دارد این خود سوریان است که می تواند کار را در ترکیه تمام کند نه فرد دیگری. خود سوریان نیز پس از مسابقات مغولستان از مرد همه کاره کشتی فرنگی می خواهد اینبار نیز او را به استانبول اعزام کند که این اصرار و انگیزه، بنا را در تصمیم خود مبنی بر اعتماد مجدد به او مطمئن تر از همیشه می کند.
کاری به درست یا غلط بودن تصمیم کادر فنی در اعزام سوریان به مسابقات مغولستان نداریم چرا که اینک زمان مناسبی برای انتقاد نیست. اینک این سوریان است که نیاز به حمایت دارد تا با نمایش حتی نیمی از توانایی هایش و در غیاب بسیاری از بزرگان جهان که المپیکی شدهاند راهی فینال این مسابقات شود تا نشان دهد می تواند با بازگشت دوباره همان سوریان همیشگی برای مردم ایران شود. او بخاطر عرق به میهن و مردم این سختی ها و فشار مضاعف را به جان می خرد چرا که می خواهد نشان دهد این افول مقطعی است و اوست که می تواند با اوج گرفتنی دوباره لبخند رضایت و شادی را بر روی لب مردم ایران بنشاند.
دعای یک ایران پشت سوریان
بدون شک تصور حضور تیم ملی کشتی فرنگی ایران بدون سوریان در المپیک تلخ و شاید غیرممکن است. المپیک بدون نابغه لطفی برای مردم ایران ندارد. او حق زیادی بر گردن ورزش ایران دارد و دین خود را به مردم ادا کرده و مطمئنا این شکست ها چیزی از ارزش های او کم نمی کند. هر چند با وجود وزن کم کردن های پشت سرهم کار سختی برای کسب سهمیه در ترکیه خواهد داشت اما با همه این اوصاف چیزی ته دلمان می گوید او این بار کار را در استانبول تمام خواهد کرد چرا که دعای یک ملت پشت سر سوریان است.