به گزارش مشرق به نقل از کیهان، بابك داد كه نزديك دو سال است در فرانسه پناهندگي گرفته و از همكاران روزنامه زنجيره اي سلام در روزگار اصلاحات به شمار مي رود، با تخطئه خاتمي و همراهان وي در ميان اصلاح طلبان گفت: اساسا معني ندارد انتخابات تازه را به رسميت بشناسيم، وقتي كه پرونده انتخابات قبلي هنوز بسته نشده، وقتي كه اعضاي ستادهاي انتخاباتي انتخابات قبل در زندانند. وقتي كه نامزدها هنوز در حصر و حبس خانگي هستند، وقتي كه بخاطر تقلب در انتخابات قبل عده اي كشته شدند، زنداني شدند و بهشون تجاوز شده، شكنجه شدند يا تبعيد شدند يا مهاجرت كردند، شما نميتوانيد پرونده يك انتخابات تازه را باز كنيد. [...] چطور ميتوان با حكومت يك معامله تازه كرد. بنابراين، اين بحث محكوم به شكست است.
پيش از «داد»، مجتبي واحدي (سردبير متواري آفتاب يزد و مقيم آمريكا) علنا از خيانت خاتمي خبر داده و اعلام كرده بود كه ديگر خود را اصلاح طلب نمي داند. اكبر گنجي هم اخيرا تاكيد كرد برخلاف كار روشنفكري كه درصدد پايبندي به صدق و حقيقت است، اصلاح طلبان دنبال قدرت و دروغگو هستند. گنجي مي گويد اينها «پادو» هستند، هر چند خود از طرف ابراهيم نبوي ميرزابنويس اصلاح طلبان متهم شده به اينكه «عوضي» است و «سم بر زمين مي كوبد»!
ابراهيم نبوي كه به مدد بندبازي هاي متعدد زندگي خوش نشيني در بروكسل بلژيك به هم زده، اخيرا با تحقير بقيه همقطاران مدعي مبارزه نوشت: 9 سال قبل جواني بود به نام منوچهر محمدي كه خودش به خودش مي گفت رهبر دانشجويان ايراني و در صداي آمريكا به خاتمي مي گفت خائن. 8 سال قبل دوستي بود كه اسمش انصافعلي هدايت بود، در يك سال در مورد اين آدم حداقل چهل خبر منتشر شد، در حالي كه در مورد گنجي كه زنداني بود در همون سال سه خبر بيشتر منتشر نشد. 7 سال قبل آقايي به نام هخا تصميم گرفت حكومت ايران رو عوض كنه، من در موردش طنز مي نوشتم، آشنايي از ايران تلفن زد و گفت تو رو خدا اين مي خواد ما رو نجات بده، اين قدر اذيت اش نكن. 6 سال قبل آقاي سازگارا تصميم گرفت از طريق رفراندوم حكومت ايران رو تغيير بده، گفت تنها راه نجات كشور رفراندوم هست و در اون سال سازگارا محبوب ترين چهره سال بود. 5 سال قبل دوست من آقاي زرافشان صد برابر نام اصلاح طلبان برده مي شد، ايشون تند بود و دائما عليه حكومت موضع مي گرفت، همه ايشون رو مبارز و اصلاح طلبان رو خائن و بي فايده مي دونستند. 4 سال قبل اكبر گنجي ستاره بي نظير مبارزات مردم ايران بود، او در سراسر جهان به محبوبيتي عجيب رسيد، به عنوان تنها ايراني مبارز شناخته شد، اپوزيسيون او رو روي سرش گذاشت، بعد تبديل شد به آدمي كه فقط مي نويسه، همين. 2 سال قبل آقاي مخملباف چهره مهم جنبش سبز بود، بعد از اينكه به عنوان سخنگوي ميرحسين موسوي حرف هاي عجيب و غريبي زد، خودش رفت و مدتهاست پيداش نيست. يك سال قبل شنيدم آقايي به نام مدحي تبديل به ستاره تلويزيوني اپوزيسيون تندرو شده، دولت تشكيل داد و قصد سرنگوني داشت و آخرش با الماس هاش رفت ايران.
وي مي افزايد: منوچهر محمدي مدتهاست معلوم نيست كجاست، انصافعلي هدايت رفت كانادا و داره زندگي شو مي كنه و كاري به سياست نداره، هخا از صحنه خبري كشور حذف شد، سازگارا رفراندوم اش رو پس گرفت و از مردم خواست در جنبش سبز شركت كنند، از آقاي زرافشان مدتهاست خبري نداريم، آقاي گنجي هر از گاهي مقاله اي طولاني در جايي مي نويسه، مخملباف مدتهاست بي خبرمون گذاشته و آقاي مدحي رفته تهران و بعد از مدتي جيمزباند بازي حالا ديگه رفته توي تونل سياه.
ابراهيم نبوي همچنين نوشت: اين روزها هر كي حرف تند مي زنه و مي خواد زود بره، من ياد همه آدمهايي مي افتم كه دير مي اومدن و بسرعت مي رفتند. خيلي از اون مبارزين رفتن و دارن حال شون رو مي كنن. ما مثل روزهاي آغاز جنبش سبز صبح مي ريم سركار، عصر هر جايي كه دست مون برسه مي جنگيم[!] شب هم مي ريم پارتي. اين يك زندگي يه، ما شومن نيستيم رفيق. شو مي خواي ببيني تلويزيون رو روشن كن.
با وجود حملاتي از اين دست به عناصر راديكال بدون نقاب، احمد قابل نيز در جرگه تندروها با دويچه وله مصاحبه كرد و ضمن متهم كردن برخي اصلاح طلبان به معامله و قدرت طلبي گفت: اين افراد براي شركت در انتخابات بايد از «سران فتنه» به تعبير حاكميت اعلام برائت كرده باشند. اينها به يك معنا اصلاح طلب نيستند و فقط براي كرسي مجلس خود را فروخته اند! شركت در انتخابات شرايط سال 88 معقول نيست.
همزمان سايت كلمه، مصاحبه اي از تاج زاده را كه مربوط به زمان مرخصي وي از زندان است منتشر كرد. تاج زاده با تحريف مواضع بي ثبات خاتمي مي گويد: ظهور جنبش سبز، راه حل ميانه براي انتخابات را بي معنا كرده و همانطور كه آقاي خاتمي نيز تاكيد كرده، اصلاح طلبان و سبزها تنها بايد در يك انتخابات آزاد با ساز و كارهاي خودش شركت كنند. من تا پيش از 22 خرداد طرفدار اين بودم كه حتي الامكان در هر انتخاباتي با هر شكلي شركت كنيم و حتي كسب اقليت نمايندگي مجلس را نيز در نظر بگيريم، يعني در عين حال كه به شيوه برگزاري انتخابات اعتراض داريم اما در آن شركت نيز كنيم. داستان جنبش سبز اما نظر من اين امر را به شكل ديگري درآورد. در واقع جنبش سبز راه وسط را از بين برده، يا انتخابات بايد آزاد باشد با همه مولفه ها يا ما نبايد در آن شركت كنيم و اجازه دهيم خودشان آن را برگزار كنند تا اختلافات نيز تشديد شود.
ادعاي اخير تاج زاده در حالي است كه نهادهاي نظارتي و اصولگرايان اجماع كامل در زمينه ممنوعيت حضور فتنه گران و سازمان دهندگان آشوب و براندازي در عرصه انتخابات دارند.