به گزارش مشرق، دکترعلیرضا رضاخواه در روزنامه خراسان
نوشت: ناقوس جنگ بار دیگر در منطقه به صدا در آمده است. ارمنستان و جمهوری
آذربایجان در یک قدمی جنگی بزرگ قرار گرفته اند. علی رغم این که روز گذشته
وزارت دفاع جمهوری آذربایجان اعلام کرد، این کشور تصمیم گرفته به صورت
یکجانبه تمامی اقدامات خشونتآمیز در منطقه قرهباغ را متوقف کند اما رسانه
ها از تداوم درگیری ها در این منطقه خبر می دهند. از سوی دیگر سخنگوی
وزارت دفاع ارمنستان با غیر واقعی خواندن آتش بس اعلام شده از طرف باکو آن
را یک "تله اطلاعاتی"خوانده است. گزارش ها از کشته شدن دهها نفر در جریان
درگیریهای سنگین بین نیروهای دو کشور خبر می دهند.
ارمنستان شمار کشته های خود را 18 نفر و جمهوری آذربایجان 12نفر برآورد کرده اند. این شدیدترین درگیری مرزی بین دو طرف در سالهای اخیر است. شاهدان عینی میگویند ارمنستان ستونی از تانکهای خود را روانه منطقه مورد مناقشه کرده و از مردم منطقه خواسته است سلاح به دست گرفته و راهی مرز شوند. کارشناسان سیاسی بر این عقیده هستند که تحرکات و درگیری های اخیر در جبهه های جنگ که می تواند کاتالیزوری برای شروع جنگ جدید قره باغ در نظر گرفته شود، از طرف نیروهای مشخصی به صورت هدف مند شعله ور می شود. اما چه کسی و با چه هدفی این درگیری ها را شعله ور میسازد؟ پاسخ به این سوال بسته به سطح تحلیل موضوع می تواند متفاوت باشد.
سطح داخلی و بحران مشروعیت
در سطح داخلی بایستی عنوان کرد که آذربایجان و ارمنستان به عنوان دو کشور جدا شده از شوروی سابق همواره بر سر یک منطقه با یکدیگر در مناقشه قرار داشتند. منطقه قرهباغ هرچند به صورت نظری در خاک آذربایجان است اما اکثریت این منطقه را ارمنیها تشکیل میدهند. قرهباغ در سال ١٩٩١ اعلام استقلال کرد که همین موضوع به ناگاه تبدیل به یک جنگ سه ساله خونین میان آذربایجان و ارمنستان شد.
این جنگ حدود ٣5 هزار کشته برجای گذاشت و صدها هزار نفر را نیز آواره کرد. در طول سالهای جنگ کشورهای ایران و روسیه تلاش فراوانی برای آتش بس انجام دادند و در نهایت روسیه توانست با میانجیگری، یک وضعیت نه صلح نه جنگ را به وجود بیاورد و جنگ را متوقف کند.
در طول سالهای بعد خشونتهای گاه به گاه میان دو طرف به وجود آمد اما درگیریها چندان جدی نمیشد. امنیت قرهباغ در اختیار شبه نظامیان ارمنی قره باغی قرار دارد که اگرچه ارمنستان آنها را به هیچ عنوان در ارتباط با ارتش خود نمیداند اما آذربایجان آنها را نیروی ارتش ارمنستان میداند.
در این سطح تحلیل علت اصلی بحران همان اختلاف تاریخی و ارضی درباره منطقه قره باغ است که در یک فضای ملی گرایانه از سوی هر دو طرف دنبال می شود. به عبارتی، رویکرد ناسیونالیستی به این مسئله و رفتار مبتنی بر انگیزه های ملی گرایانه و فشار گروه های داخلی در هر دو جامعه به علاوه تلاش هر دو طرف برای حفظ مشروعیت سیاسی، می تواند از عوامل شعله ور شدن بحران و اختلاف بین دو کشور باشد.
سطح منطقه ای و تقابل مسکو- آنکارا
در سطح منطقه ای آنچه درگیری ها در منطقه قره باغ را مورد توجه قرار داده، موضع گیری های روسیه و ترکیه است. گرچه پوتین خواستار آتش بس فوری شده اما برخی کارشناسان بر این عقیده اند که آتش درگیری ها از سوی کرملین زده شده است. به باور این افراد، قره باغ میدان درگیری ترکیه و روسیه است. بر اساس این گمانه روسیه با ایجاد تنش خواهان ضربه پذیری دولت های پیرامونی در شرایط متشنج بین المللی و امکان انتقال این ضربات به دولت مرکزی _ ترکیه _ است.
بر اساس گمانه زنی های ارائه شده در این سطح تحلیل، در مقطع کنونی به دلیل همراهی باکو با آنکارا پس از سقوط جنگنده روس توسط ترکیه و سفر اخیر الهام علی اف به ترکیه متعاقب به تاخیر افتادن دیدار اردوغان از باکو در پی انفجارهای اخیر درآنکارا و مناطق کردنشین ، مسکو با قرارگرفتن در پشت صحنه این درگیری ها قصد تذکر به باکو را دارد تا در شرایط تنش میان روسیه و ترکیه به سوی ترکیه نرود.
لازم به ذکراست که پس از تحریم ترکیه توسط روسیه، باکو امکان استفاده از مسیر زمینی و دریایی خود را برای تریلرهای ترکیه ای جهت رسیدن به آسیای مرکزی تسهیل کرده بود که این امر نیز موجب ناخرسندی کرملین شده بود. البته در این سطح تحلیل، عکس این گمانه نیز قابل طرح است و آن این که ترکیه با چنین اقداماتی درصدد ضربه به دولت مرکزی _ کرملین _ باشد. در این گمانه با توجه به شکست سیاست های آنکارا در سوریه به دلیل حضور موثر روس ها در میدان عملیاتی، ترکیه تلاش میکند تا با باز کردن یک جبهه جدید در همسایگی روسیه فشارها بر همپیمانان خود در سوریه را کاهش دهد.
سطح بین الملل
سطح تحلیل سوم سطح بین الملل است که در آن به رقابت میان مسکو و واشنگتن می توان اشاره کرد. به تازگی رئیس جمهور آذربایجان پس از چندسال برای شرکت در نشست امنیت هسته ای به آمریکا دعوت شده و با مقامات آمریکایی دیدار نموده است. همزمان خبرگزاری ها از قصد واشنگتن برای اعزام یک تیپ زرهی جدید به شرق اروپا برای مقابله با مسکو خبر داده اند. علاوه بر این خبرگزاری روسی اسپوتنیک از یک کودتای نافرجام در ارمنستان خبر داده است.
مجموع تحولات صورت گرفته بیانگر یک کشمکش جدید میان مسکو و واشنگتن است. تجربه ای شبیه آن چه در اوکراین اتفاق افتاد. گمانه های مطرح در این سطح تحلیل، حاکی از آن است که، تحرکات بلوک غرب در ارمنستان و آذربایجان باعث نگرانی مسکو شده است، لذا روسیه، که درمجموع ازهمگرایی آذربایجان با غرب خشنود نیست، بخش مهمی از توان هوایی خود را از سوریه خارج نموده و آماده یک رویارویی جدید در مرزهای خود است. مناقشه اخیر در قره باغ آغاز این رویارویی است.
داعش و فراتحلیل مناقشه قره باغ
فارغ از تمام گمانه زنی های مطرح شده درباره پشت پرده درگیری های اخیر در قره باغ بایستی هشدار داد که با توجه به ژئو پلتیک حوزه تنش، مسلما گسترش ناامنی در این منطقه می تواند در درازمدت پیامدهای منفی برای همه بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای به دنبال داشته باشد. یکی از این تبعات ایجاد بستری مناسب برای توسعه تروریسم، به ویژه داعش در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی است. تجربه اخیر درباره گسترش گروه های افراطی و رادیکال نشان می دهد که این گروه ها در مناطقی که خلاء امنیتی شکل گرفته و سطح تنش و درگیری ها در آنجا بالا رفته امکان ظهور و بروز بیشتری دارند.
لذا بازگشت به درگیری و تنش در منطقه قفقاز با توجه به رشد افراط گرایی و رادیکالیسم و فعالیت گروه هایی همچون داعش در منطقه خاورمیانه می تواند زمینه فعالیت و جذب نیرو برای آنها را فراهم کند؛ به گونهای که ما امروز شاهد هستیم که نیروهای افراط گرا و رادیکال برای حفظ و بقای خود از تاکتیک جابجایی سیال در مناطق جغرافیایی ناامن بهره می گیرند. لذا بایستی از تاریخ درس گرفت و توجه داشت که جاه طلبی های داخلی، منطقه ای و بین المللی می تواند همچون گذشته به فاجعه ای غیر قابل کنترل منجر شود.
ارمنستان شمار کشته های خود را 18 نفر و جمهوری آذربایجان 12نفر برآورد کرده اند. این شدیدترین درگیری مرزی بین دو طرف در سالهای اخیر است. شاهدان عینی میگویند ارمنستان ستونی از تانکهای خود را روانه منطقه مورد مناقشه کرده و از مردم منطقه خواسته است سلاح به دست گرفته و راهی مرز شوند. کارشناسان سیاسی بر این عقیده هستند که تحرکات و درگیری های اخیر در جبهه های جنگ که می تواند کاتالیزوری برای شروع جنگ جدید قره باغ در نظر گرفته شود، از طرف نیروهای مشخصی به صورت هدف مند شعله ور می شود. اما چه کسی و با چه هدفی این درگیری ها را شعله ور میسازد؟ پاسخ به این سوال بسته به سطح تحلیل موضوع می تواند متفاوت باشد.
سطح داخلی و بحران مشروعیت
در سطح داخلی بایستی عنوان کرد که آذربایجان و ارمنستان به عنوان دو کشور جدا شده از شوروی سابق همواره بر سر یک منطقه با یکدیگر در مناقشه قرار داشتند. منطقه قرهباغ هرچند به صورت نظری در خاک آذربایجان است اما اکثریت این منطقه را ارمنیها تشکیل میدهند. قرهباغ در سال ١٩٩١ اعلام استقلال کرد که همین موضوع به ناگاه تبدیل به یک جنگ سه ساله خونین میان آذربایجان و ارمنستان شد.
این جنگ حدود ٣5 هزار کشته برجای گذاشت و صدها هزار نفر را نیز آواره کرد. در طول سالهای جنگ کشورهای ایران و روسیه تلاش فراوانی برای آتش بس انجام دادند و در نهایت روسیه توانست با میانجیگری، یک وضعیت نه صلح نه جنگ را به وجود بیاورد و جنگ را متوقف کند.
در طول سالهای بعد خشونتهای گاه به گاه میان دو طرف به وجود آمد اما درگیریها چندان جدی نمیشد. امنیت قرهباغ در اختیار شبه نظامیان ارمنی قره باغی قرار دارد که اگرچه ارمنستان آنها را به هیچ عنوان در ارتباط با ارتش خود نمیداند اما آذربایجان آنها را نیروی ارتش ارمنستان میداند.
در این سطح تحلیل علت اصلی بحران همان اختلاف تاریخی و ارضی درباره منطقه قره باغ است که در یک فضای ملی گرایانه از سوی هر دو طرف دنبال می شود. به عبارتی، رویکرد ناسیونالیستی به این مسئله و رفتار مبتنی بر انگیزه های ملی گرایانه و فشار گروه های داخلی در هر دو جامعه به علاوه تلاش هر دو طرف برای حفظ مشروعیت سیاسی، می تواند از عوامل شعله ور شدن بحران و اختلاف بین دو کشور باشد.
سطح منطقه ای و تقابل مسکو- آنکارا
در سطح منطقه ای آنچه درگیری ها در منطقه قره باغ را مورد توجه قرار داده، موضع گیری های روسیه و ترکیه است. گرچه پوتین خواستار آتش بس فوری شده اما برخی کارشناسان بر این عقیده اند که آتش درگیری ها از سوی کرملین زده شده است. به باور این افراد، قره باغ میدان درگیری ترکیه و روسیه است. بر اساس این گمانه روسیه با ایجاد تنش خواهان ضربه پذیری دولت های پیرامونی در شرایط متشنج بین المللی و امکان انتقال این ضربات به دولت مرکزی _ ترکیه _ است.
بر اساس گمانه زنی های ارائه شده در این سطح تحلیل، در مقطع کنونی به دلیل همراهی باکو با آنکارا پس از سقوط جنگنده روس توسط ترکیه و سفر اخیر الهام علی اف به ترکیه متعاقب به تاخیر افتادن دیدار اردوغان از باکو در پی انفجارهای اخیر درآنکارا و مناطق کردنشین ، مسکو با قرارگرفتن در پشت صحنه این درگیری ها قصد تذکر به باکو را دارد تا در شرایط تنش میان روسیه و ترکیه به سوی ترکیه نرود.
لازم به ذکراست که پس از تحریم ترکیه توسط روسیه، باکو امکان استفاده از مسیر زمینی و دریایی خود را برای تریلرهای ترکیه ای جهت رسیدن به آسیای مرکزی تسهیل کرده بود که این امر نیز موجب ناخرسندی کرملین شده بود. البته در این سطح تحلیل، عکس این گمانه نیز قابل طرح است و آن این که ترکیه با چنین اقداماتی درصدد ضربه به دولت مرکزی _ کرملین _ باشد. در این گمانه با توجه به شکست سیاست های آنکارا در سوریه به دلیل حضور موثر روس ها در میدان عملیاتی، ترکیه تلاش میکند تا با باز کردن یک جبهه جدید در همسایگی روسیه فشارها بر همپیمانان خود در سوریه را کاهش دهد.
سطح بین الملل
سطح تحلیل سوم سطح بین الملل است که در آن به رقابت میان مسکو و واشنگتن می توان اشاره کرد. به تازگی رئیس جمهور آذربایجان پس از چندسال برای شرکت در نشست امنیت هسته ای به آمریکا دعوت شده و با مقامات آمریکایی دیدار نموده است. همزمان خبرگزاری ها از قصد واشنگتن برای اعزام یک تیپ زرهی جدید به شرق اروپا برای مقابله با مسکو خبر داده اند. علاوه بر این خبرگزاری روسی اسپوتنیک از یک کودتای نافرجام در ارمنستان خبر داده است.
مجموع تحولات صورت گرفته بیانگر یک کشمکش جدید میان مسکو و واشنگتن است. تجربه ای شبیه آن چه در اوکراین اتفاق افتاد. گمانه های مطرح در این سطح تحلیل، حاکی از آن است که، تحرکات بلوک غرب در ارمنستان و آذربایجان باعث نگرانی مسکو شده است، لذا روسیه، که درمجموع ازهمگرایی آذربایجان با غرب خشنود نیست، بخش مهمی از توان هوایی خود را از سوریه خارج نموده و آماده یک رویارویی جدید در مرزهای خود است. مناقشه اخیر در قره باغ آغاز این رویارویی است.
داعش و فراتحلیل مناقشه قره باغ
فارغ از تمام گمانه زنی های مطرح شده درباره پشت پرده درگیری های اخیر در قره باغ بایستی هشدار داد که با توجه به ژئو پلتیک حوزه تنش، مسلما گسترش ناامنی در این منطقه می تواند در درازمدت پیامدهای منفی برای همه بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای به دنبال داشته باشد. یکی از این تبعات ایجاد بستری مناسب برای توسعه تروریسم، به ویژه داعش در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی است. تجربه اخیر درباره گسترش گروه های افراطی و رادیکال نشان می دهد که این گروه ها در مناطقی که خلاء امنیتی شکل گرفته و سطح تنش و درگیری ها در آنجا بالا رفته امکان ظهور و بروز بیشتری دارند.
لذا بازگشت به درگیری و تنش در منطقه قفقاز با توجه به رشد افراط گرایی و رادیکالیسم و فعالیت گروه هایی همچون داعش در منطقه خاورمیانه می تواند زمینه فعالیت و جذب نیرو برای آنها را فراهم کند؛ به گونهای که ما امروز شاهد هستیم که نیروهای افراط گرا و رادیکال برای حفظ و بقای خود از تاکتیک جابجایی سیال در مناطق جغرافیایی ناامن بهره می گیرند. لذا بایستی از تاریخ درس گرفت و توجه داشت که جاه طلبی های داخلی، منطقه ای و بین المللی می تواند همچون گذشته به فاجعه ای غیر قابل کنترل منجر شود.