وی همچنین در مورد تبعات برکناری متکی گفت: نحوه برکناری متکی ضربه سنگینی به دیپلماسی کشورمان وارد کرد. در این موضوع مسأله فرد مطرح نیست و باید گفت تمامی سفرا و هیأتهای نمایندگی کشورمان که بعد از این اتفاق قصد داشتند به نقاط مختلف دنیا سفر کنند، با این ذهنیت در آن کشورها روبهرو میشدند که به آنها بهعنوان افرادی که قرار است بهسرعت تغییر پیدا کنند، نگاه میشود و معلوم نیست مذاکراتی که با هیأت ایرانی انجام میگیرد، پشتوانهای داشته باشد. زمانیکه در کشور چین بهعنوان سفیر حضور داشتم، مقامات چینی بارها به من گفتند کشور ما در توسعه همکاری با ایران جدی است، اما کشور شما دو مشکل جدی دارد. اولین این است که مسئولان ایرانی بهسرعت تغییر پیدا میکنند و مشکل بعدی این است که حرفهای مسئولان ایرانی نیز بهسرعت عوض میشود. به این ترتیب چین برای همکاری با ایران در یک تردید دائمی بسر میبرد و این نکته بسیار مهمی است که کمتر کسی در دنیا این واقعیتها را به مسئولان ایرانی گفته.
منصوری در ادامه این گفت و گو با اشاره به رابطه رییس جمهور و وزیر خارجه در دوران متکی گفت: یکی از اشکالات در دوران وزارت خارجه متکی، این بود که تصور رییسجمهوری از وزارت خارجه بسیار غیرواقعبینانه بود و خود این مسأله تأثیرات بسیاری بر مدیریت وزارت امور خارجه میگذارد. وزیر خارجه در بیشتر کشورهای دنیا یک شخصیت ملی است و حزبی و گروهی بهحساب نمیآید، در حالی که رؤسایجمهوری در دوران اصلاحات و دولتهای نهم و دهم وزیر خارجهای را میخواستند که دقیقا در راستای تشکیلات و خواستههای آنها عمل کند و این مطلب بسیار مهمی است. در اساسنامه وزارت امور خارجه به صراحت آمده که سمت وزیر امور خارجه یک پست ملی است و بنابراین هیچکدام از اعضای وزارت امور خارجه نباید عضو هیچ سازمان و گروهی باشند و لذا معتقدم در این قضیه یک چالش جدی در وزارت خارجه وجود دارد. هماکنون شاهدیم از مدیران وزارت خارجه خواسته میشود که حزبی باشند. در حالیکه مدیران این وزارتخانه بهخوبی میدانند اگر بخواهند کار خود را بهمعنای حرفهای انجام دهند، قطعا نباید تشکیلاتی و حزبی باشند، بلکه باید در سطع ملی فعالیت کنند و حتی امروزه وزارت خارجه را مشابه ارتش و نیروهای نظامی میپندارند.
سفیر سابق ایران در چین در ادامه گفت: در دوران وزارت متکی نکته مثبتی وجود ندارد؛ چرا که در این دوران مشکلات بسیاری حاکم بود. شاید تنها مطلبی که از نظر افکار عمومی جهان بسیار مورد استقبال قرار گرفت، مقاومتها و ضدیتهایی بود که در این دوره با نظام سلطه بین الملل صورت گرفت و فضای عمومی در جهان بسیار بهنفع کشورمان بود که نمونه بارز آن در استقبال پرشور مردم لبنان از رییسجمهوری قابلمشاهده بود و مردم در هر جای جهان که فرصتی برای حمایت از جمهوری اسلامی پیدا میکردند، با صراحت و علاقه زیاد از ایران حمایت میکردند که در این دوره بسیار پررنگ بود. البته این اقدامات به هیچوجه به وزارت خارجه مربوط نمیشد.
منصوری همچنین در باره وزیر فعلی امور خارجه گفت: هنگامی که صالحی بهعنوان وزیر خارجه انتخاب شد، تجربه فعالیت و کار دیپلماسی نداشت و معتقد بودم، ورود فردی از بیرون به وزارت خارجه، نیمه تعطیل کردن این وزارتخانه است. صالحی با این شرط به وزارت خارجه آمد که از خود هیچ اراده ای نداشته باشد و تمامی ارادهها و تصمیم گیریها موکول به دفتر رییسجمهوری باشد و معتقدم در چنین شرایطی وزارت خارجه کار عادی خود را نیز نمی تواند انجام دهد.
وی در پایان به نقش جریان انحرافی در وزارت خارجه اشاره کرد و گفت: جریان انحرافی تنها به وزارت امور خارجه قانع نیست و بهدنبال آن است که تمام وزارتخانهها را در اختیار بگیرد. این جریان بهدنبال تغییر در نوع روابط خارجی و نگرش و تغییر در کادر و مدیریت توانا و مؤمن وزارت امور خارجه است. این جریان منحرف در دوران وزارت خارجه متکی نیز فشار بسیاری به وی در انتخاب سفرا وارد می کرد، اما در دوره دهم این فشار به ناگهان افزایش پیدا کرد و اینها بهدنبال آن بودند تا ساختار وزارت امور خارجه را بهصورت کلی دگرگون کرده و در همین راستا برنامههای خود برای دوره یازدهم ریاست جمهوری عملیاتی کنند.