گروه بینالملل مشرق - ماهیت سیاست های انفعالی و احساسی عربستان در یک سال اخیر دیگر بر کسی پوشیده نیست، محافل
تصمیم سازی بین المللی اعتقاد دارند که سعودی ها بر خلاف بسیاری از
کشورهای دنیا ابتدا تصمیمی را اتخاذ می کنند و بعد از اقدام، به تبعات آن
فکر می کنند.
تنش آفرینی ریاض با دولت و ملت لبنان نیز یکی از این سناریوهاست. مخالفت ضمنی آمریکایی ها با اقدام ریاض در توقف کمک های مالی به ارتش این کشور در همان ساعات اولیه نشانه هایی از ناپختگی این تصمیم گیری سیاسی بود. آمریکایی ها در این رابطه حتی سعی کردند بخشی از قراردادهای لغو شده بر اثر این تصمیم را به نفع شرکت های تابعه خود احیا کرده و ریاض را مجبور به پرداخت تعهدات مالی خود کنند.
سوالی که اینجا مطرح است، اینکه واشنگتن در اقدام [شاید]خودسرانه سعودی ها چه چیزی دیده است که به مخالفت با آن می پردازد. در مورد علل مربوط به اقدام عجیب عربستان در توقف کمک های مالی به ارتش لبنان موارد زیادی از جمله مشکلات مالی داخلی سعودی ها، هماهنگی بیشتر با رژیم صهیونیستی، تلاش برای افزایش فشار بر حزب الله لبنان و موارد متعددی مطرح شده است، البته با وجود تمامی این توجیهات گفته شده که حتی بسیاری از کشورها از جمله فرانسه هنوز نسبت به ماهیت این اقدام و اهداف پشت پرده آن ابهام دارند، اما سوال مهمی که حتی سعودی ها نیز در وهله اقدام اولیه خود به آن فکر نکرده بودند، این است که چه کشوری خلأ عربستان را در لبنان در دوران "توفان" سعودی ها در لبنان پر خواهد کرد.
گفته میشود پاریس در این رابطه منتظر پاسخهای قانعکننده مقامات ریاض از جمله محمد بن نایف ولیعهد عربستان است، البته دیپلماتهای غربی اعتقاد دارند که ریاض نمیتواند پاسخ قانع کنندهای برای این اقدام پیدا کند. این محافل معتقدند به احتمال فراوان عربستان سعودی از پیامدهای طرح محمد بن سلمان جانشین ولیعهد خود که خدمتی رایگان به حزبالله لبنان بوده اطلاعی نداشته است. البته همچنان باید منتظر گامهای بعدی عربستان در این راستا بود تا شکاف به وجود آمده بر خلاف منافع کشورهای اروپایی در بیروت به نوعی مرتفع شود.
در
همین رابطه پایگاه اینترنتی خبر پرس به نقل از منابع مطلع فرانسوی نوشت که
مسئولان این کشور به محمد بن نایف ولیعهد عربستان ابلاغ کردهاند که منافع
فرانسه و عربستان اقتضا نمی کند که آن ها لبنان را ترک کنند. این منابع
تأکید کردند که موضوع لبنان و نقشی که ایران به صورت عمومی در منطقه و به
ویژه در لبنان از طریق حزبالله ایفا میکند، در تمامی نشستهای ولیعهد
عربستان با مقامات فرانسوی مطرح بوده است.
محمد بن نایف انگیزههای دولت سعودی برای بازبینی در مناسبات ریاض با بیروت و توقف کمکهای تسلیحاتی به ارتش لبنان را تشریح کرده و آن را در راستای ارتباط حزب الله با ایران و اجرای سیاست های تهران در لبنان و منطقه برشمرده است، اما مقامات فرانسوی نسبت به نتایج معکوس این اقدام ناشیانه به وی هشدار داده اند.
طرح دو کمک یک و سه میلیارد دلاری به ارتش و نیروهای امنیتی سوریه در شرایطی مطرح شد که آمریکا و محافل اروپایی تقویت ارتش و مؤسسات امنیتی لبنان را عاملی برای محاصره حزبالله و توجیهناپذیری رفتارهای نظامی این مؤسسه میدانستند. آنها اعتقاد داشتند حمایت از مؤسسات نظامی لبنان بهانه حزبالله در تحرکات نظامی برای مقابله با گرایشهای تکفیری و چالشهای امنیتی در لبنان را می گیرد و مانع از محبوبیت مردمی این حزب به عنوان عامل اصلی دفاع از امنیت لبنان می شود، حال باید دید اوضاع کنونی چه تفاوتی با شرایط قبل داشته که سیاست های ریاض 180 درجه تغییر کرده است.
به نظر میرسد رفتار جدید سعودیها نه تنها طرحی چند مرحله ای و هجومی بر ضد حزب الله لبنان نیست، بلکه نشان دهنده انفعال و عقبنشینی این حزب در قبال شکستهای منطقهای است، عربستان معتقد است اگر در سوریه یا یمن موفقیتی کسب نکند، دیگر تفاوتی نمیکند ردپایی در عرصه سیاسی لبنان داشته باشد یا نه. به همین علت طرح خودزنی سیاسی خود در عرصه داخلی لبنان را اجرا کرده تا شاید این اقدام ضربه مشابهی به محور مقاومت وارد کند. این در حالی است که تحلیلگران غربی معتقدند این اقدام عربستان به ویژه در شرایط افزایش نفوذ منطقهای ایران میتواند پیامدهای ناخوشایندی برای آنها داشته و تهران خلأ موجود در فضای لبنان را پر کند.
در
همین رابطه روزنامه نیویورک تایمز دو روز پیش به نقل از کسی که وی را یک
مسئول برجسته ایرانی میخواند، نوشت: سعودی ها احساس میکنند که بازی را
باختهاند و ایران برنده شده است. ایرانیها در حال صعود هستند، ولی جهان
عرب به سمت فراموشی طی مسیر می کند. همین موضوع راز بازی های خشم آلود و
عجیب سعودی ها است.
محافل بینالمللی نسبت به خطرات داخلی تصمیم سعودیها در کاهش حضور خود در لبنان هشدار داد و احتمالهای زیادی را در این رابطه مطرح میکنند، تعدادی از دیپلماتهای اروپایی اهمیت این تصمیم را برابر با اهمیت تصمیم سعودیها برای ورود به جنگ یمن و شاید هم مکملی برای آن می دانند. در عین حال آنها نسبت به تأثیرات این اقدام در اوضاع سخت کنونی برای متحدان سعودی و غربی در داخل لبنان ابراز نگرانی میکنند.
ریاض متحدان خود در بیروت را در اوضاع رقت باری در تقابل با حزب الله و حامیانش رها کرده است. گرچه جریان 14 مارس سعی دارد با هجمه تبلیغاتی بر ضد حزبالله بیشترین استفاده سیاسی را از فضای موجود بنماید، اما آگاهان به پشت پرده محافل 14 مارس از سرگردانی و تردید سران اردوگاه 14 مارس در نحوه تعامل با اوضاع کنونی خبر میدهند. آنها معتقدند شاید عقبنشینیهای جزیی در پرونده تعیین رئیسجمهور و تشکیل دولت آینده بتواند روزنه امیدی برای برون رفت "جریان سبز" از بن بست کنونی مهیا کند.
موضوع دیگری که در این میان مطرح است، نقش تصمیم سعودی ها در احیای مجدد طرح ایران برای کمکهای تسلیحاتی به ارتش لبنان است. اساساً طرح ملک عبدالله برای کمک 3 میلیارد دلاری به ارتش لبنان در حالی مطرح شد که مقامات لبنانی در حال چانهزنی برای پذیرش پیشنهاد ایران جهت کمک تسلیحاتی به ارتش لبنان بودند، حال با وقفه ای یک و نیم ساله، پیشنهاد تهران بار دیگر بر روی میز کاری مقامات بیروت قرار خواهد گرفت.
عدنان منصور وزیر خارجه اسبق لبنان در مصاحبهای تلویزیونی با شبکه المیادین در این رابطه میگوید: اکنون این دولت لبنان است که باید بگوید، می خواهد چه گزینهای را انتخاب کند. دولت باید از بین دو گزینه یکی را انتخاب کند، یا این که ارتش لبنان را بدون سلاح رها کند، یا این که به دنبال گزینه ای دیگر باشد، این حق مسلم دولت لبنان است.
وی در ادامه توضیحات خود میافزاید: بی هیچ شک و تردیدی باید بگوییم که در داخل دولت لبنان جریانی وجود دارد که نمی خواهند دولت لبنان سلاح خود را از ایران تهیه کند، حتی این گروه نمی خواهد سلاحی از روسیه دریافت شود.
سعودی ها هرگز دل خوشی از
مقاومت لبنان نداشتهاند که بگوییم این بار در نتیجه موضع گیری مقامات این
حزب در دفاع از ملت مظلوم یمن در برابر تروریسم دولتی عربستان یا مشارکت
حزب الله در جنگ سوریه در تصمیم خود برای کمک های نظامی و تسلیحاتی به
لبنان تجدید نظر کرده اند. چیزی که به نظر می رسد اخیرا تغییر کرده، عزم
جدی عربستان برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی است و البته بر کسی
پوشیده نیست که دشمنی علنی با حزب الله همواره در طول دهه های گذشته به
عنوان مهم ترین پیش شرط تل آویو برای عادی سازی روابط با طرف های منطقه ای
بوده است.
سعودی ها برای درک اشتباه بودن تصمیم خود نیاز به زمان زیادی ندارند، اما هر چه زمان بیشتری سپری شود، به عمق فاجعه بار این تصمیم بیشتر پی خواهند برد، لذا شاید بهتر باشد به این ضرب المثل فارسی عمل کنند که "جلوی ضرر را هر موقع که بگیری منفعت است."
تنش آفرینی ریاض با دولت و ملت لبنان نیز یکی از این سناریوهاست. مخالفت ضمنی آمریکایی ها با اقدام ریاض در توقف کمک های مالی به ارتش این کشور در همان ساعات اولیه نشانه هایی از ناپختگی این تصمیم گیری سیاسی بود. آمریکایی ها در این رابطه حتی سعی کردند بخشی از قراردادهای لغو شده بر اثر این تصمیم را به نفع شرکت های تابعه خود احیا کرده و ریاض را مجبور به پرداخت تعهدات مالی خود کنند.
سوالی که اینجا مطرح است، اینکه واشنگتن در اقدام [شاید]خودسرانه سعودی ها چه چیزی دیده است که به مخالفت با آن می پردازد. در مورد علل مربوط به اقدام عجیب عربستان در توقف کمک های مالی به ارتش لبنان موارد زیادی از جمله مشکلات مالی داخلی سعودی ها، هماهنگی بیشتر با رژیم صهیونیستی، تلاش برای افزایش فشار بر حزب الله لبنان و موارد متعددی مطرح شده است، البته با وجود تمامی این توجیهات گفته شده که حتی بسیاری از کشورها از جمله فرانسه هنوز نسبت به ماهیت این اقدام و اهداف پشت پرده آن ابهام دارند، اما سوال مهمی که حتی سعودی ها نیز در وهله اقدام اولیه خود به آن فکر نکرده بودند، این است که چه کشوری خلأ عربستان را در لبنان در دوران "توفان" سعودی ها در لبنان پر خواهد کرد.
گفته میشود پاریس در این رابطه منتظر پاسخهای قانعکننده مقامات ریاض از جمله محمد بن نایف ولیعهد عربستان است، البته دیپلماتهای غربی اعتقاد دارند که ریاض نمیتواند پاسخ قانع کنندهای برای این اقدام پیدا کند. این محافل معتقدند به احتمال فراوان عربستان سعودی از پیامدهای طرح محمد بن سلمان جانشین ولیعهد خود که خدمتی رایگان به حزبالله لبنان بوده اطلاعی نداشته است. البته همچنان باید منتظر گامهای بعدی عربستان در این راستا بود تا شکاف به وجود آمده بر خلاف منافع کشورهای اروپایی در بیروت به نوعی مرتفع شود.
محمد بن نایف انگیزههای دولت سعودی برای بازبینی در مناسبات ریاض با بیروت و توقف کمکهای تسلیحاتی به ارتش لبنان را تشریح کرده و آن را در راستای ارتباط حزب الله با ایران و اجرای سیاست های تهران در لبنان و منطقه برشمرده است، اما مقامات فرانسوی نسبت به نتایج معکوس این اقدام ناشیانه به وی هشدار داده اند.
طرح دو کمک یک و سه میلیارد دلاری به ارتش و نیروهای امنیتی سوریه در شرایطی مطرح شد که آمریکا و محافل اروپایی تقویت ارتش و مؤسسات امنیتی لبنان را عاملی برای محاصره حزبالله و توجیهناپذیری رفتارهای نظامی این مؤسسه میدانستند. آنها اعتقاد داشتند حمایت از مؤسسات نظامی لبنان بهانه حزبالله در تحرکات نظامی برای مقابله با گرایشهای تکفیری و چالشهای امنیتی در لبنان را می گیرد و مانع از محبوبیت مردمی این حزب به عنوان عامل اصلی دفاع از امنیت لبنان می شود، حال باید دید اوضاع کنونی چه تفاوتی با شرایط قبل داشته که سیاست های ریاض 180 درجه تغییر کرده است.
به نظر میرسد رفتار جدید سعودیها نه تنها طرحی چند مرحله ای و هجومی بر ضد حزب الله لبنان نیست، بلکه نشان دهنده انفعال و عقبنشینی این حزب در قبال شکستهای منطقهای است، عربستان معتقد است اگر در سوریه یا یمن موفقیتی کسب نکند، دیگر تفاوتی نمیکند ردپایی در عرصه سیاسی لبنان داشته باشد یا نه. به همین علت طرح خودزنی سیاسی خود در عرصه داخلی لبنان را اجرا کرده تا شاید این اقدام ضربه مشابهی به محور مقاومت وارد کند. این در حالی است که تحلیلگران غربی معتقدند این اقدام عربستان به ویژه در شرایط افزایش نفوذ منطقهای ایران میتواند پیامدهای ناخوشایندی برای آنها داشته و تهران خلأ موجود در فضای لبنان را پر کند.
محافل بینالمللی نسبت به خطرات داخلی تصمیم سعودیها در کاهش حضور خود در لبنان هشدار داد و احتمالهای زیادی را در این رابطه مطرح میکنند، تعدادی از دیپلماتهای اروپایی اهمیت این تصمیم را برابر با اهمیت تصمیم سعودیها برای ورود به جنگ یمن و شاید هم مکملی برای آن می دانند. در عین حال آنها نسبت به تأثیرات این اقدام در اوضاع سخت کنونی برای متحدان سعودی و غربی در داخل لبنان ابراز نگرانی میکنند.
ریاض متحدان خود در بیروت را در اوضاع رقت باری در تقابل با حزب الله و حامیانش رها کرده است. گرچه جریان 14 مارس سعی دارد با هجمه تبلیغاتی بر ضد حزبالله بیشترین استفاده سیاسی را از فضای موجود بنماید، اما آگاهان به پشت پرده محافل 14 مارس از سرگردانی و تردید سران اردوگاه 14 مارس در نحوه تعامل با اوضاع کنونی خبر میدهند. آنها معتقدند شاید عقبنشینیهای جزیی در پرونده تعیین رئیسجمهور و تشکیل دولت آینده بتواند روزنه امیدی برای برون رفت "جریان سبز" از بن بست کنونی مهیا کند.
موضوع دیگری که در این میان مطرح است، نقش تصمیم سعودی ها در احیای مجدد طرح ایران برای کمکهای تسلیحاتی به ارتش لبنان است. اساساً طرح ملک عبدالله برای کمک 3 میلیارد دلاری به ارتش لبنان در حالی مطرح شد که مقامات لبنانی در حال چانهزنی برای پذیرش پیشنهاد ایران جهت کمک تسلیحاتی به ارتش لبنان بودند، حال با وقفه ای یک و نیم ساله، پیشنهاد تهران بار دیگر بر روی میز کاری مقامات بیروت قرار خواهد گرفت.
عدنان منصور وزیر خارجه اسبق لبنان در مصاحبهای تلویزیونی با شبکه المیادین در این رابطه میگوید: اکنون این دولت لبنان است که باید بگوید، می خواهد چه گزینهای را انتخاب کند. دولت باید از بین دو گزینه یکی را انتخاب کند، یا این که ارتش لبنان را بدون سلاح رها کند، یا این که به دنبال گزینه ای دیگر باشد، این حق مسلم دولت لبنان است.
وی در ادامه توضیحات خود میافزاید: بی هیچ شک و تردیدی باید بگوییم که در داخل دولت لبنان جریانی وجود دارد که نمی خواهند دولت لبنان سلاح خود را از ایران تهیه کند، حتی این گروه نمی خواهد سلاحی از روسیه دریافت شود.
سعودی ها برای درک اشتباه بودن تصمیم خود نیاز به زمان زیادی ندارند، اما هر چه زمان بیشتری سپری شود، به عمق فاجعه بار این تصمیم بیشتر پی خواهند برد، لذا شاید بهتر باشد به این ضرب المثل فارسی عمل کنند که "جلوی ضرر را هر موقع که بگیری منفعت است."