کد خبر 54242
تاریخ انتشار: ۶ تیر ۱۳۹۰ - ۱۸:۱۹

تاج‌زاده یکی از این عناصر بود که وزارت کشور عملا در اختیار وی بود و از قضا بیشترین رکورد به کارگیری کلیدواژه اقتدارگرایی را وی در توصیف اصولگرایان ناخرسند از روند غرب‌گرایانه دولت به ثبت رسانده است

به گزارش وبلاگستان مشرق، مهدی اسلامی در مطلب اخیر وبلاگ "تکنوشته های یک روزنامه نگار" نوشت: در دولت اول خاتمی، یکی از روش‌های چهره‌های به ظاهر روشنفکر اصلاح‌طلب، بهره‌گیری از لغات ترجمه‌ای از ادبیات روشنفکران غربی بود. از جمله این ادبیات می‌توان به کلیدواژه "اقتدارگرایی” اشاره نمود که توسط نظریه‌پردازان "سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران” مطرح می‌گردید. سازمانی که با توجه به خلقیات برجای مانده از دوران مبارزات چریکی سعی داشت نقش اداره‌کننده در سایه دولت را ایفا نماید و برخی از چهره‌های شاخص آن به عنوان معاونین وزیران، چهره‌های ارشد آن وزارت‌خانه‌ها شناخته می‌شدند. تاج‌زاده یکی از این عناصر بود که وزارت کشور عملا در اختیار وی بود و از قضا بیشترین رکورد به کارگیری کلیدواژه اقتدارگرایی را وی در توصیف اصولگرایان ناخرسند از روند غرب‌گرایانه دولت به ثبت رسانده است.

در نگاه غربی اقتدارگرایی عنوان نوعی الگوی روان‌شناختی و توضیح گونه‌ای از ویژگی‌های شخصیّتی در انسان است و پژوهش پیرامون این پدیده از نخستین تحقیقات جامعه‌شناختی پیرامون "روان‌شناسی فاشیزم” بوده و توسط گروهی از پژوهشگران علوم اجتماعی دانشگاه برکلی و به سرپرستی تئودور آدورنو جامعه شناس آلمانی در خلال سالهای دهه ۴۰ میلادی صورت پذیرفته و نتایج آن در ۱۹۵۰ تحت عنوان شخصیت قدرت نگر در نیویورک منتشر شده‌است.

فتنه ۱۳۸۸ به خوبی آشکار کرد که چه گروهی از سیاست‌ورزان تعلق خاطر بیشتری به فاشیزم دارند. آنها که رای مردم را برنتافتند، به خیابان ریختند، آشوب و هرج و مرج را برای به دست آوردن خارج از روند مردم سالارانه در دستور قرار دادند و البته با دیوار محکم بصیرت، هوشیاری و اقدام به هنگام مردم مواجه گردید. جالب آنکه نقش سازمان مجاهدین انقلاب در آشوب آفرینی از طریق انتشار اخبار کذب و … سهم بسیار بزرگی بود. به بیان دیگر شاید بتوان گفت اقتدارگراترین چهره‌های پس از انقلاب، رقیبان مقید به ضوابط قانونی خود را اقتدارگرا می‌نامیدند.

با متروک شدن ادبیات سیاسی این سازمان، کلید واژه اقتدارگرایی نیز در ادبیات سیاسی رنگ باخته بود ، مگر در برخی رسانه‌های کم بازدید گروه انحرافی که به عنوان برچسبی برای همان گروه مقید به قانون به کار گرفته می‌شد.

سرانجام با قدرت‌یافتن بیشتر گروه انحرافی و در اختیار گرفتن رسانه‌های اصلی دولت، بار دیگر این کلیدواژه به روزنامه رسمی دولت بازگشت و در هفته گذشته چهارصفحه کامل این روزنامه به هجمه به منتقدان گروه انحرافی پرداخت. "شارلاتانیزم رسانه های اقتدارگرا” یکی از تیترهای به کارگرفته شده توسط گروهی بود که همچون سلف خویش در این مدت کوتاه عدم پایبندی خویش به قانون را در موارد مختلف به اثبات رسانده است. تذکرات متعدد از نمایندگان مردم در قوه مقننه مبنی بر تخلفات گواهی بر این مدعا است که این گروه نیز رگه‌های اقتدارگرایی جدی از خود به نمایش گذاشته است.

این کلیدواژه تنها وجهه مشترک فتنه ۸۸ و گروه انحرافی نیست. بسیاری از کلیدواژه‌های مشترک دیگر را می‌توان در میان این دو گروه جست که شاید به دلیل آن باشد که این گروه حتی در حد "تئوریسین‌نماهای مقلد غرب” اصلاح‌طلبان نیز دارای چهره‌های فکری نیست. اما آنچه این دو گروه را دارای یک نوع همسان انگاری می‌نماید، بازخوانی عملکرد آنها در عدم فرمانبری از خط مشی اصلی نظام که توسط رهبر فرزانه انقلاب تبیین می‌گردد و هجمه هر دو گروه به این رکن رکین انقلاب (البته به طبیعت آنها به صورت غیر مستقیم) می‌باشد. وحدت رویه و وحدت هدف دو گروه سند محکمی برای آن است که با اعتقاد محکم آنها را دارای ریشه مشترک و دو لبه یک قیچی بدانیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس