به گراش گروه دفاع و امنیت مشرق به نقل از فارس، محمد حسين صفار هرندي مشاور فرهنگی فرمانده کل سپاه شب گذشته در جلسه اعضاي سازمان بسيج مهندسين استان اصفهان كه در كتابخانه مركزي شهرداري اصفهان برگزار شد با اشاره به بيانات امام خميني(ره) گفت: حضرت امام (ره) در سخني فرمودند اگر كسي به اسم عقلانيت از ارزشهاي مبنايي و مباني ارزشي غفلت كند و يا اينكه به نام عقلانيت، دين را در حوزه سياسي و اجتماعي استفاده نكند و يا به اسم دين اخلاق را زير سوال ببرد اين انحراف محسوب ميشود.
وي در ادامه گفت: با ادامه اين نگاه، به جنگ بين تعهد و تخصص ميرسيم كه در اين راه مدتي بحث بود كه هركسي دين را ميخواهد بايد از دنيا منصرف شود و هر كسي كه دنيا را ميخواهد بايد دين را كنار بگذارد و اين دو با هم قابل جمع نيستند و وقتي پاي يكي از اينها در ميان است ديگري خود به خود كنار ميرود.
وي افزود: اوج اين نگاه به اروپا باز ميگشت كه جامعه سياه دوران قرون وسطي به قدر كافي از اين تصور تاريك رنج ميبرد.
مشاور فرهنگی فرمانده کل سپاه ادامه داد: در آن زمان كار اصلي كليسا خرافه پرستي و انجام اقدامات واهي بود كه همه اينها بهانهاي شد تا عدهاي نه به تظاهر، بلكه به صورت عملي به تقابل با دين بپردازند.
وي افزود: در قرن 19، جدال با دين در دستور كار قرار گرفت و در آن زمان كه دوره بلوغ علم بود برخي به اين نتيجه رسيده بودند كه دين مانعي براي پيشرفت جامعه است و اين انديشههاي دين گريز ديگر مشكلشان با عالمان ديني نبود، بلكه با اصل دين به مبارزه پرداختند.
مشاور فرهنگی فرمانده کل سپاه با تاكيد بر اينكه اين نگاه به دين در ايران نيز در برخي مقاطع ظهور پيدا كرد، افزود: يك موج از بروز و ظهور اين نگاه را در آغاز مشروطيت شاهد بوديم و در ادامه، اين جدال با شكل گيري جريانات مختلف همچون حزب توده و ماركسيستها به اوج خود رسيد و در جريان پيروزي انقلاب اسلامي نيز برخيها ميگفتند كه دين داران كاربلد نيستند و كارها را بايد به دست متخصصين سپرد و يكي از گناهان بزرگ بني صدر اين بود كه به اين توهم غلط دامن ميزد.
صفار هرندي ادامه داد: البته به تدريج ثابت شد كه اين ادعا، ادعاي باطلي است و اين جدالي كه بين تعهد و تخصص وجود دارد غلط است، به گونهاي كه در كابينه شهيد رجايي از جوانترين متخصصان كشور كه قله نشين علم و پاكدامني و مصداق بارز زاهدان شب بودند افرادي حضور داشتند كه شهيد چمران از آن دسته افراد بود كه در اوج معرفت و عرفان، جز بالاترين متخصصان بود، همينطور شهيد دكتر قندي كه در علم الكترونيك نابغه بود و خيلي از بزرگان وي را در عرصه دين نيز مجتهد ميدانستند.
وي با بيان اين مطلب كه اين ادعاها در دوران دفاع مقدس با وجود بسيجياني كه از نبوغ ذاتيشان استفاده ميكردند بيشتر رنگ باخت تاكيد كرد: با بارور شدن استعدادهاي شهدايي همچون خرازي و حسن باقري، چهرههاي ماندني در جنگ خلق شد كه براي عده زيادي جاي سوال بود كه امثال شهيد باقري چطور ميتوانستند بدون فراگيري آموزشهاي نظامي به عنوان استراتژيستهاي موفق جنگ عمل كنند و در واقع انقلاب اسلامي ايران به خود و جهان باوراند كه تعهد و تخصص در كنار يكديگر قابل جمع هستند.
مشاور فرهنگی فرمانده کل سپاه ادامه داد: در كشور تا مدتي اين دغدغه ديگر وجود نداشت، با رحلت حضرت امام(ره) برخيها فكر كردند كه زمان مطرح كردن اين نقشههاي شيطاني است و ميگفتند دوره اول انقلاب، دوره فقه بود و بايد آلان نگاه علمي پيشه كنيم و اين يكي از شاخههاي انحراف بود كه ميخواستند به اسم عقلانيت، ارزشها را از بين ببرند.
وي ادامه داد: محسن سازگارا كه هماكنون در آمريكاست از اين دسته افراد بود كه معاون وزارت صنايع سنگين و بهزاد نبوي بود و با وجود اينكه در دستگاه حاكميت آن زمان بود اين حرف را مطرح ميكرد.
صفار هرندي تاكيد كرد: براي برخي از اينها ولايت فقيه و حكومت ديني عقده گلوگيري بود كه بعد از امام(ره) ميگفتند چون امام استاد ما بود رويمان نميشد اين حرفها را بزنيم و حرفشان اين بود كه مديريت كشور حكم ميكند كه تدبير و عقل بايد در اصل قرار بگيرد و فقه و دين نبايد در جامعه ظهور داشته باشد و از اينجا بود كه جنگ بين عقل و دين در جلوه تازهاي بروز و ظهور پيدا كرد.
وي گفت: در دوران سازندگي وجوه پنهان اين نگاه را ميبينيم كه در صورت ظاهر اعتقاد است، اما در خفا ميگويند كه دليل عقب ماندگيمان تكيه بر دين به عنوان راهنماي زندگي است، به گونهاي كه در برخي از سفرهاي خارجي به برخي از كساني كه درخواست وام و ساخت و ساز در كشور داشتند نويد ميدادند كه تحولاتي در كشور رخ خواهد داد و البته بروز اين نگاهها را در سال 78 شاهد بوديم كه حضرت آقا نيز در زماني فرمودند كه برخيها براي شورش بر عليه نظام زمان گذاشتهاند.
کد خبر 54150
تاریخ انتشار: ۶ تیر ۱۳۹۰ - ۱۱:۰۷
- ۰ نظر
- چاپ
مشاور فرهنگی فرمانده کل سپاه گفت: براي برخيها ولايت فقيه و حكومت ديني عقده گلوگيري بود كه بعد از امام(ره) ميگفتند چون امام(ره) استاد ما بود رويمان نميشد اين حرفها را بزنيم.