کد خبر 5396
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۳۸۹ - ۱۳:۵۹

ماه رمضان بعنوان ماهي که اغلب مسلمين رو به عبادت، معنويت آورده و کمتر در مناسبات اجتماعي و سياسي اعلام موضع مي کنند، بسيار مطلوب ايالات متحده است چرا که طي آن قوانين اسلام با ظاهري فردگرا و غيرسياسي معرفي مي شود.

هر ساله در پيشاني اينترنتي وزارت خارجه آمريکا مقالاتي با توجه به نزديک شدن ماه رمضان قرار گرفته که همگي بيانگر تجارب و خاطرات مسلمانان مهاجر به آمريکا هستند. آنچه که بطور مشترک ميتوان در آنها يافت: آزادي مذهبي، تساهل و مذهب بعنوان امر و تجربه ايي شخصي است. در حقيقت برآيند اين تدوين تجربه ها معرّف آمريکا بعنوان نه تنها ديگ ذوب قومي بلکه يک "کاسه سالاد مذهبي " است، که در آن مسلمانان از 80 قوميت مختلف حضور دارند. در واقع با مانور دادن در باب روزه بعنوان يک "سنّت" اسلامي در کنار تکيه بر روابط بين و بينا فرهنگي و بين و بينا ديني مسلمانان در ايالات متحده بدنبال بازيابي جايگاه آمريکا در اذهان مسلمين بعنوان بخشي از "غرب" است که در آن مسلمانان بدون دغدغه توان انجام مناسک عبادي خود را حتي به جماعت دارند.
اين "آغاز دوباره" ايي است که آمريکا و مسلمين را پيوند ميدهد. همچنانکه اوباما در قاهره اينچنين مي گويد: "آغازي مبتني بر اين حقيقت که آمريکا و اسلام مانعة الجمع نيستند و نيازي به رقابت در بين آنان نيست." در بخشي ديگر نيز ميگويد:  "اسلام بخشي از آمريکاست. من معتقدم که در بطن آمريکا اين حقيقت نهفته است که بدور از نژاد، دين، يا مرحله از زندگي، همه ما يک آرمان مشترک داريم – زيستن در صلح و امنيت؛ کسب تحصيل و کار با عزت، عشق ورزيدن به خانواده، جوامع و خدايمان. اينها نقاط مشترک ما هستند."
روزه فريضه ايي اسلامي است که از دوران کلينتون با بنيانگذاري مراسم افطار کاخ سفيد توسط همسر وي (وزير امور خارجه فعلي آمريکا) بعنوان موضوعي قوي براي ايجاد و تقويت رابطه با مسلمانان آمريکا و "شنيدن" نظرات ايشان مورد توجه قرار گرفت و تا به امروز نيز با توجه به علاقه اوباما به "اشتراکات " اين روند ادامه دارد.
 در ديپلماسي عمومي خوب سه اصل:
•    منافع تعريف شده
•    ساختار و نقش محول
•    ابزار مؤثر ارتباطي
مي بايست لحاظ و منظور شود. فلذا از ماه رمضان و روزه بعنوان يک ابزار فوق العاده مؤثر ارتباطي براي گفتگو با جوامع مسلمان اعم از سني و شيعي استفاده خواهد شد. ماه رمضان بعنوان ماهي که اغلب مسلمين رو به عبادت، معنويت آورده و کمتر در مناسبات اجتماعي و سياسي اعلام موضع ميکنند، بسيار مطلوب ايالات متحده است چرا که طي آن قوانين اسلام با ظاهري فردگرا و غيرسياسي معرفي ميشود. اجتماعات مسلمين در اين ماه محدود به ضيافت هاي افطار و شب زنده داري هاي صرفاً عبادي و غيرسياسي است، که مسلمين معمولاً آنرا بعنوان "آغازي دوباره" در بندگي تلقي مي نمايند.
رويکرد دولت اوباما در قبال جهان اسلام، بنا به گفته فرح پانديت  نمايند? ويژه در جوامع مسلمان، ايجاد چارچوبي مشارکتي با جوامع مسلمانان در سراسر جهان مي باشد. به همين منظور "دفتر نمايندگي ويژه در جوامع مسلمان " با هدف قرار دادن موضوعات:
•    پيوند
•    همانند سازي
•    هدايت هويت
•    فقدان فرصت
•    بي سوادي
•    قدرت دهي به زنان
•    ايدئولوژي افراط گراي خشن
خارج از ذهنيت سنتي کار در واشنگتن و به منظور تعامل با عوام و نسل آتي براي خلق مشارکت هاي نوين و با همفکري رهبران غيرسياسي و نخبگان جوامع گوناگون در راستاي يافتن راه حل هايي پايدار براي چالش هاي پيشرو ايجاد شده است.
در همين افق "برنامه گفتگوي شهروندي " به منظور جهت دهي جوانان مسلمان در مسير سازش يابي با چالش هاي وفق دادن فرهنگ و مذهبشان با مدرنيته تدوين گشته است. به منظور سنجش برنامه، اين طرح در حال اجرا در ايالات متحده و بررسي جوانب آن در ميان مسلمانان آمريکا است، و با تأکيد بر بکارگيري "فن آوري" و "ورزش" تبديل به برنامه ايي براي بکارگيري در سراسر بلاد مسلمين خواهد شد.
دفتر نمايندگي ويژه در جوامع مسلمان همچنين، با توسعه آموزش کارآفريني و ارائه کمک هاي مالي به کارآفرينان و سعي در ارتباط دهي مديران تجاري  وکارآفرينان مي باشد. اين نگاه برخاسته از نتايج بررسي هاي عمليات هاي انتحاري و علل پيوستن به گروه هاي تروريستي است، چرا که اغلب داوطلبان همکار ي با سازمان هاي زيرزميني افراد "بيکار" مي باشند.
به علاوه اين دفتر التزام خاصي به آموزش و ترويج رهبري توسط زنان مسلمان دارد، که ابداع تقابلات اجتماعي با نظام و با رويکردي پايين به بالا  در همين راستا قابل تأمل است. چشم انداز اين دفتر در التزام به شراکت سازي بر پايه ارتباطات مردم با مردم و خلق پارادايمي نوين با عنوان "منافع متقابل و احترام متقابل " پيگيري ميشود، که دفتر مذکور نقش تسهيل کننده و تسريع بخش را درآن خواهد داشت.
اين برنامه و تأسيس اين دفتر را مي توان در تداوم برنامه "ارتباطات راهبردي " ارزيابي نمود که در سال 2003 و بدنبال طرح پروژه "جنگ عقايد " به منظور مقابله با تروريسم در دانشگاه دفاع ملي  ايجاد گشت. در حقيقت جنگ عقايد چيزي نيست مگر همان نبرد قلوب و اذهان مطرح در ديپلماسي عمومي. سياست مدون برانگيخته شده از اين پروژه معروف به برنامه "فرارسي جهان اسلام " است که طي آن مقامات ايالات متحده متفق القول به ايجاد اصلاحات در شريعت اسلام گشتند. "پرتوزايي " در جهان اسلام با استفاده و حمايت مالي از رسانه هاي جمعي، ايجاد کارگاه هاي سياسي، تدوين دروس براي مدارس اسلامي و برنامه هايي از اين دست روندي بوده که ايالات متحده به منظور کنترل مسلمانان ساکن ايالات متحده بکار بسته و همچنان با تعامل با گروه هاي سوم، بنيادها و گروه هاي اصلاح طلب در راستاي توسعه ارزشهاي دموکراسي، حقوق زنان و مدارا به صورت آشکار و پنهان اين سياست را در سراسر جهان دنبال مي نمايد. مديريت و هدايت اين برنامه بر عهده "معاون مشاور امنيت ملي در ارتباطات راهبردي و فرارسي جهاني " است که در حال حاضر دنيس مک دُناف  مسئوليت آن را بر عهده دارد. نکته حائز اهميت اين است نگاه امنيت ملي ايالات متحده از آنچه در اسلام ميگذرد به خود اسلام تغيير يافته است.
موضوعي که مأموران بازرسي اداري کنگره را در خصوص کارآيي اين برنامه دچار تکدّر نموده، عدم و يا ضعف دانش زباني و بياني کارکنان بخش هاي ديپلماسي عمومي براي مواجهه و همنوايي با جوامع هدف بود، که در پي آن روند استخدام و بکارگيري افراد مسلط به زبان کشورهاي مسلمان افزايش يافته است.
تأثيرات اين تلاش ها در بهبود تصوير ايالات متحده در جوامع مسلمان بسيار بالا بوده بطوريکه بنا بر گزارش نظرسنجي اخير موسسه پيو ديدگاه مساعد در خصوص مردم آمريکا در  اندونزي از 36% در 2006 به 54% در 2009 و در مصر از 36% در 2006 به 40% در 2009  و ديدگاه ها در خصوص ايالات متحده به 70% موافق در برابر 27% مخالف در اندونزي و 63% موافق در برابر30% مخالف در مصر  افزايش و بهبود يافته است.
همچنين در راستاي "ديپلماسي عروسک سخنگو " و با استفاده از اعتبارات برنامه USAID ايالات متحده به بازسازي مساجد تاريخي در مصر، پاکستان و ازبکستان کمک نموده و همچنين در قرقيزستان به ترميم مقبره صوفي ها، در بنگلادش به آموزش رهبران مساجد و در ماداگاسکار به مسابقات ورزشي بين مساجد کمک مالي نموده و مي نمايد.
اين علاوه بر ترجمه کتب گزيده و ساخت برنامه هاي آموزشي و کارتون به زبان کشورهاي مبدأ و يا دوبله برنامه هاي آمريکايي به زبان آن کشورهاست. در همين راستا مي توان به "برنامه تقويت رسانه اردن " بعنوان اولين برنامه جامع رسانه ايي در خاورميانه اشاره نمود. همچنين "ابتکارعمل مشارکت خاورميانه " در الجزاير، مصر، لبنان، مراکش و تونس از فعاليت هاي اجتماعي مورد تأييد سياست گذاران ايالات متحده حمايت مينمايد.
آموزش و ارائه بورس هاي داخلي به دانشجويان مصري براي ادامه تحصيل در دانشگاه آمريکايي قاهره  و دانشجويان لبناني براي ادامه تحصيل در دانشگاه هاي آمريکايي لبنان  و آمريکايي بيروت  نيز در کنار  برنامه سوادآموزي و مهارت هاي زندگي به بزرگسالان در يمن  نيز در غالب "چشم اندازنوين " ديپلماسي عمومي آموزشي آمريکا در سرزمين هاي اسلامي قابل ذکر است.
تقويت مناسبات و روابط بين رهبران تجاري و کارآفرينان براي دفع معضل بيکاري در کشورهاي اسلامي رنجور از فقدان توسعه اقتصادي و  در دسترس قرار دادن سرمايه گذاري سنتي، اجتماعي و فني براي کارآفرينان بخش معظم ديگري از اقدام پيش دستانه آمريکا در "همراه سازي" جوانان مسلمان، زنان و نسل آتي مسلمين با ارزشهاي ايالات متحده آمريکا است.
اصلاحات ديپلماسي عمومي ايالات متحده منجر به حذف معاونت مديرکل وزارت دفاع در امور ديپلماسي عمومي و ضرورت بازنگري در ساختار و تقسيم منابع مرتبط با ديپلماسي عمومي شده است. از سويي ديگر ديپلماسي عمومي "بلندگوي بزرگ " ايالات متحده در حال انتقال به سوي ديپلماسي عمومي "مکالمه بزرگ " و ايجاد تعامل از طريق فن آوري شبکه سازي اجتماعي و مشارکت دولتي-خصوصي مي باشد. نکته ايي که نبايد ناديده انگاشته شود، اين است ايالات متحده همچنان "اسلام سياسي" را بعنوان دشمن مفروض مي داند و لاجرم با توجّه به روحيه مطلق گرايي آمريکايي در مباحث امنيتي بدنبال اضمحلال آن مي باشد.
در همين راستا رابرت ستلُف  مدير اجرايي موسسه واشنگتن براي سياست خاورنزديک (WINEP) در سمپوزيم سُرِف  در تاريخ 31/5/2009 که به بررسي چالش ها و تلاشهاي ديپلماسي عمومي آمريکا در  قبال جهان اسلام اختصاص يافته بود، ميگويد:"در دنياي امروز، ديپلماسي عمومي چيزي فراتر از مشارکت مستقيم با شهروندان خارجي و حمايت از منافع آمريکاست.]در حقيقت آن [ستيزي ايدئولوژيک با افراط گراهاي اسلامي است که بدنبال تحميل دولت شريعت محور به جامعه شان و سرانجام کل جهان هستند". در اين نشست جيمز گلاسمن ، معاون سابق ديپلماسي عمومي وزارت خارجه آمريکا و رئيس موسسه رشد جهان ، نيز با بياني نوين پيشنهاد مي نمايد ايالات متحده بجاي تلاش در ترميم چهره خود در جهان با استفاده از ديپلماسي عمومي بدنبال مشارکت در دغدغه ها و موضوعات ساير ملت ها باشد. ستلف پيشنهاد مي نمايد که در نبرد انديشه ها، ايالات متحده مي بايست مسلمانان مخالف افراط گرايي را در 5 حوزه جغرافيايي تقسيم و سعي در تقويت آنها بنمايد.
1.    مناطق جنگي  (عراق و افغانستان)
2.    کشورهاي زودشکن  (يمن، نيجريه و پاکستان)
3.    کشورهاي حساس  (ترکيه، مصر و اندونزي)
4.    منطقه سيستمي  (اروپا)
5.    ايران
آنچه که مشهود است، جايگاه ايران از ساير ملل مسلمان متمايز گشته است. در حقيقت چيزي که در اغلب مواضع مقامات آمريکايي قابل رصد است، يکسان شماري جهان اسلام و عرب مي باشد؛ و در خصوص ايران بيشتر تکيه بر تاريخ باستاني و به عبارتي مليت ايراني مجزاي از هويت اسلامي آن قرار گرفته است. شاهد اين مدعا را ميتوان در پيام نوروزي اوباما به مردم ايران و سخنراني هاي وي در قاهره و آنکارا يافت. در دو سخنراني وي در مصر و ترکيه بخشي مجزا از سخنراني به ايران اختصاص داده شده بود و در پيام نوروزي تأکيد بر آداب و رسوم سنتي و تعاملات فرهنگي دو کشور بدون اشاره به مسلمان بودن مردم ايران بود.
جمهوري اسلامي با توجه به دارا بودن برنامه هسته اي بومي و حکومت اسلامي و دارا بودن عمق استراتژيک نرم در منطقه خاورميانه و فراتر از اهميت خاصي برخوردار است، که دسته بندي گلاسمن نيز حاکي از علم مقامات آمريکايي به اين امر است. ماهيت و هويت ديني مردم ايران ايجاب مي نمايد که ايالات متحده علاوه بر نوازش ايرانيان بواسطه دارا بودن فرهنگ و تمدن کهن ايراني، برنامه هايي در راستاي جهت دهي و "کنترل افکار" ديني مردم ايران انجام دهد.
ايجاد و حمايت از تلويزيون هاي مذهبي فارسي زبان غير سياسي ، تلاش براي انجام اقدامات عام المنفعه با همکاري روحانيون(به ويژه روحانيوني که ديدگاه فقهي ديگري در خصوص "ولايت فقيه" دارند)، توسعه سازمان هاي مردم نهاد (NGO) مذهبي غير دولتي، شبکه سازي از طريق ذي نفوذان در بين عوام (مانند مادحين، اساتيد محفلي) و ... در راستاي تغيير افکارعمومي و مديريت ادراک ايرانيان نسبت به قضاياي داخلي و خارجي قابل تأمل است.
در قاهره اوباما نقل قولي از توماس جفرسون نمود که : "اميد دارم منطق ما همراه با قدرتمان رشد کند و به ما درس دهد که هرچه کمتر از قدرت استفاده کنيم، قدرتمنتر خواهيم شد". به نظر ميرسد علي رغم اراده اوباما و تيم سياست خارجي وي به بکارگيري قدرت هوشمند، کفه بکارگيري قدرت نرم در ايران بر قدرت سخت مکمل آن برتري داشته باشد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس