خطبه نماز جمعه 3 دی سال 1364
وی در ادامه گفت: فرهنگ جامعه گذشته با تقلید از غربیها زناکاری را جایز میدانسته اما ازدواج موقت را حرام کرده بود.[1]
خاطره روز 19 مهر سال 1364
بعد از نماز صبح تا ساعت ده و نیم مطالعه کردم و برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم. خطبهها خیلی طولانی شد و خسته شدم. ازدواج و حل مشکل جوانان را موردبحث قراردادم و مسئله ازدواج موقت را بهعنوان راهحل مشکل مطرح کردم. چون مسئله مهم و جدی است، حتماً در جامعه موردبحث و مجادله واقع میشود و اگر تعقیب شود، ممکن است به اقدام مفیدی منجر شود.
هاشمی بهواسطه سروصداهای زیادی که درباره بحث ازدواج موقت در جامعه ایجادشده است، در نماز جمعه بعدی نیز مجبور به توضیح درباره ازدواج موقت میشود و در خاطراتش مینویسد:
خاطره روز 10 آبان سال 1364
تا ساعت ده و نیم در خانه برای خطبههای جمعه مطالعه میکردم. برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم. خطبه اول را در مسائل ازدواج در اسلام و بیشتر بحثهای دو خطبه قبل که سروصدای زیادی در جامعه ایجاد کرده، توضیح دادم. عصر هم به استراحت و تماشای تلویزیون گذراندم. در گزارشها هم مطلب مهمی نداشتیم. شب آقای شیخ قدرت علیخانی آمد و وضع قزوین و اختلافاتش را با جمعی از مردم شال و پیشنماز آنجا تشریح کرد.
البته هاشمی مدتها بعد نیز بحث ازدواج موقت را پیش میکشد و نبود ازدواج موقت را سبب شکست جامعه معرفی میکند.
او در خاطرات سال 1369 خود دراینباره آورده است:
«... جامعه ما ازدواج دائم را بهعنوان حقیقتی مقدس پذیرفته ولی از ازدواج موقت تصویر زشت و نامطلوبی دارد. من گفتم زنهای بیشوهر هم میتوانند استفاده کنند و زندگی یکساله و دوساله و پنجساله و کمتر یا بیشتر تشکیل دهند و این امر اگر رایج نشود جامعه ما دچار شکست میشود. در مورد دختران جوان این امر باید با موافقت پدرشان باشد و ازدواج موقت همه شرایط ازدواج دائم را دارد و باید در دفاتر موجود ثبتشده و مشخص و روشن باشد.»[2]