شاید باور نکنیم که تلویزیون تماشا می‌کنیم اما جسارت نمایشی و جابجایی خط قرمزها موجب می شود که موضوعات بکر و ناگفته را از دریچه سیمای ملی ببینیم

گروه فرهنگی مشرق: سریال «یادداشت های یک زن خانه دار» در هیاهوی جشنواره فیلم فجر و کمی قبل تر از آن،با تحولات دیجیتالی شبکه تهران، استتار شد، در حالیکه یکی از درخورترین سریال های این شبکه است و آنچنان که باید تبلیغات خاصی در موردش صورت نپذیرفته است.


یادداشت های یک زن خانه دار نقش یک مشاور اجتماعی را بازی می کند


سریال «یادداشت های یک زن خانه دار» دارای شاخصه هایی در نوع سبک تولید است که در ادامه خرق عادت مجموعه‌های تلویزیونی، در سالهای اخیر است. این سریال توسط مجموعه ای از نویسندگان به نگارش درآمده است و مثل اغلب سریال هایی که به صورت حرفه ای تولید می شوند، مبتنی بر خلاقیت جمعی خلق شده است. البته اغلب سریال های اخیر تلویزیون، معمولا به صورت گروهی نوشته می شوند اما هر قسمت سریال «یادداشت های زن خانه دار» یک یا چند نویسنده دارد و همین موضوع سبب شده دامنه قصه گویی با توجه به خط قرمزهای سیما، واجد جذابیت های روایی متفاوتی باشد. اما نکته دیگری که موجب برجستگی سریال می شود دردمندی اجتماعی مماس با معضلات اجتماعی به روز است که این سریال را نسبت به سایر آثاری که همزمان از شبکه های دیگر در حال پخش اند متمایز می‌کند.

یادداشت های یک زن خانه دار نقش یک مشاور اجتماعی را بازی می کند

آغاز سریال با ورود خانواده شیوا (شقایق دهقان) و فرزاد (امیررضا دلاوری)به خانه پدر همسر شیوا آغاز می شود. شیوا وبلاگ نویس است و وبلاگ پر مخاطبی دارد و عمده رویدادهای اجتماعی – خانوادگی خویش را در وبلاگش، با دیگر کاربران فضای مجازی به اشتراک می گذارد و وبگاهش، با آرا و نظرات مختلف مردمی مواجه است. سازندگان بدون هیچ معطلی دراماتیکی، چالش اصلی اجتماعی، با فضای مجازی موجود را در قسمت اول این سریال طرح می‌کنند. یعنی سریال از همان ضرب اول،قصه گو است و به دنبال فضاسازی و معرفی شخصیت ها با ریتم کند معمول سریال های تلویزیونی نیست. ضمن اینکه خانه ای که تصویر می شود پوشالی نیست، بلکه منزلی و آرامش گاهی است ایرانی. این جنبه سریال، گرمای خوبی به قصه های متنوع اپیزودیک آن می‌دهد. جنبه های گرم و دلپذیری که در اتمسفر و فضای سریال وجود دارد کشش لازم را برای دنبال کردن قصص متفاوت ایجاد می‌کند. طبیعی است که حضور «شقایق دهقان» و خلق کاراکتر شیوا که از زاویه دید او رویدادهای مختلف بررسی می شود مرکز ثقل روایت را در بر می گیرد و باقی قصص به شکل منطقی به حلقه مرکزی این خانواده متصل می شود.


یادداشت های یک زن خانه دار نقش یک مشاور اجتماعی را بازی می کند

سریال «یادداشت های زن خانه دار» با طرح قبول و عدم انکار گفتمان مجازی شروع گرم و گیرایی دارد و در ادامه سریال در محیطی کوچک گزاره های روانی کلان، موضوعات اجتماعی به روز و تعریف تازه ای از روابط انسانی را در قالبی ساده با مخاطبش به اشتراک می گذارد. قسمت نخست این سریال با دستمایه قرار دادن موضوع روش استفاده از شبکه های اجتماعی، موضوع ورود و عدم ورود به حریم خصوصی را مورد دستمایه قرار می دهد.

یادداشت های یک زن خانه دار نقش یک مشاور اجتماعی را بازی می کند

«عشق پخته، عشق خام» دومین قسمت این سریال جسورانه به تفاوت نسل های و مطالبات نسل جوانی می پردازد که پس از بلوغ جسمی، بلوغ اجتماعی را درک نمی‌کند و این موضوع بسیار مهم، از دریچه قسمت دوم سریال مورد ارزیابی قرار می گیرد. شاید باور نکنیم که تلویزیون تماشا می‌کنیم اما جسارت نمایشی و جابجایی خط قرمزها موجب می شود که موضوعات بکر و ناگفته را از دریچه سیمای ملی ببینیم. قصه عشق ناپخته بهروز، داستانی است که نمایشی از وضعیت عشاق و سینه چاکان امروزی است از پایندی به آرمان و خواسته خود، با یک بسته پیشنهادی ابلهانه، چشم بپوشند.

یادداشت های یک زن خانه دار نقش یک مشاور اجتماعی را بازی می کند

اما سریال از قسمت سوم وارد فاز جدی تری می شود. موضوع انتقاد و میزان نقد پذیری یکی از زیباترین قسمت های سریال یادداشت های یک زن خانه دار است. نقد فرهنگ مجیز گویی و ستایش بیهوده تعارفی، در خرده روایت هایی متفاوتی، مورد ارزیابی قرار می گیرد. یعنی از نیمه نقد ناپذیر جامعه از درون خانواده با صدای ناهنجار پدر روایتش را آغاز می‌کند و مرزهای نقد ناپذیری را به صورت غیر مستقیم به سایر جوامع کوچک خموده و منفعل خانواده می برد و در چهارچوبی نامعین نقدناپذیری را به چالش می‌کشد.

یادداشت های یک زن خانه دار نقش یک مشاور اجتماعی را بازی می کند


اما زیباترین و جذابترین شاید اپیزود سریال قسمت چهارم سریال آقای ایکس به روابط مبتنی به اعتماد می‌پردازد. یک سرفصل اجتماعی پیچیده که در یک داستان ساده خواستگاری مطرح می شود. در قسمت چهارم و پنجم و با طرح قصه آقای ایکس، یکی از موضوعات بنیادین در روابط اجتماعی مطرح می شود. سریال، موضوع شریک شدن رازهای خانوادگی و مورد سوء استفاده قرار گرفتن را در یک داستان دو قسمتی تعریف می‌کند. با دیدن این قسمت به صورت طبیعی این تصور پیش می آید که سریال نقش یک مشاور اجتماعی را بازی می‌کند و از ارائه سریالی مبتنی بر سرگرمی صرف فاصله می گیرد. هوتن (امیر حسین رستمی) وارد زندگی شهرام می شود و از راز بزرگ شهرام به نحو غیر متعارفی بهره برداری می‌کند و شخصیت جذاب اما دلقکار هوتن،با ایجاد دوگانگی ، از نوعی شرارت و اشرار پنهان رونمایی می کند.

یادداشت های یک زن خانه دار نقش یک مشاور اجتماعی را بازی می کند

در داستان «خداحافظ رفیق» در قسمت ششم سریال یک از سر فصل های کلاسیک سبک زندگی دستمایه داستانی قرار می گیرد نقش دوستان در زندگی بزرگسالانه و تحلیلی که از سریال ارائه می دهد تفاوت شرایط ،زمانه، ملاحظاتی در سبک زندگی و در نظر گرفتن شرایط روز زندگی است. قیاس زمانه در موقعیت روابط دوستانه و رعایت حدود موقعیت های دوستانه موجب می شود که هیجان موقعیت آموزی به مخاطب، نسب به سایر تولیدات تلویزیونی خاص، منتقل شود.

یادداشت های یک زن خانه دار نقش یک مشاور اجتماعی را بازی می کند

از همین قسمت می توان دستمایه های کاملا به روز سریال را درک کردو فهمید با سریال کلاسیک پراکنده گو و صرفا سرگرم کننده مواجه نیستیم. قصه هایی مثل «نه»(قسمت هفتم)، تربیت کودکان(قسمت دوازدهم)، قسمت نوزدهم( طالع نحس) «مسافران» (قسمت بیست سوم و چهارم) وارث شریف(قسمت بیست و پنجم و ششم و هفتم) همسرم متشکرم(قسمت بیست و هشتم) روایت های متفاوتی هستند که در حصول نتیجه، ضمن حفظ گرمای دراماتیک، افق های روشنی از تجربه های متفاوت در اختیار مخاطب قرار می دهند.

اما در مجموعه این سریال، داستان انسانی «کیمیا» فوق العاده اصیل، انسانی و خانوادگی است و دوباره همان حس خوش دیدن سریال خانه سبز را در وجود مخاطب زنده می‌کند. «یادداشت های یک زن خانه دار» ، سریال تنبلی و کند و نیست و اتفاقا مخاطب را در قصه هایش شریک می‌کند. اوج این شراکت در قصه اپیزود«گل به خودی» در قسمت یازدهم، یکی از بخش های دلچسب سریال است که در یک چینش فوق العاده به همان مسئله دروغ های لحظه ای و غیر اخلاقی در خانواده اشاره دارد و سریال با  نمایش و تاکید بر دروغ شیوا به پدر و مادرش، نشان می دهد بسیاری از چالش های اساسی خانوادگی با عنوان کردن اسرار زن و شوهری می تواند شکل بگیرد.

یادداشت های یک زن خانه دار نقش یک مشاور اجتماعی را بازی می کند

کارگردانی ظریف مسعود کرامتی و موجز گویی روایت ها موجب می شود عطف های ناگسستنی میان قسمت های مختلف سریال وجود داشته باشد و با اینکه در هر قسمت روایت های متفاوتی تعریف می شود اما سریال پیوستگی هارمونیکی در میان قصه های متفاوت سریال وجود داشته باشد و انتخاب بازیگران سریال فوق العاده بی نظیر است.به نوعی در بسیار از قصه های سریال پیوستگی وجود دارد مثلا قسمت اول با داستان«حریم شخصی» و آقای ایکس یک پیوستگی فحوایی منطقی دارد اما قصه و رویدادهای به هیچ وجه شبیه یکدیگر نیستند.

ضمن اینکه مثلا در قصه حریم شخصی دو روایت موازی مطرح می شود، حریم شخصی محیطی و حریم شخصی مجازی؛ و با هوشمندی این دو خط روایی در یک زمان داستانی کمتر از سی و یک دقیقه ای مطرح می شود. اما در بسیاری از سریال های تلویزیونی بدون انتقال مفاهیم اجتماعی لازمی‌که چالش برانگیز است ممکن است بیش از ده قسمت  چهل دقیقه ای سریال بگذرد و مخاطب پیام لازمه را دریافت نکند. اینکه در کمتر از سی و یک دقیقه شاخصه برزگ حریم شخصی با قصه مدرن تری در سریال طرح می‌شود ،نشان از خلاقیت در محتواست.

یادداشت های یک زن خانه دار نقش یک مشاور اجتماعی را بازی می کند

راستش را بگو عنوان سریالی بود که از شبکه اول سیما پخش می شد اما راستش را بگو یادداشت های زن خانه دارد عنوانی است که به محتوای کمتر از سی و یکی دقیقه ای سریال می آید. مثلی در فرهنگ عمومی رایج است که نسل های پیشین باآن آشنا هستند، دروغ دروغ می آورد و موجب زایش دروغ های بعدی می شود در یک روابط صادقانه زناشویی که مثل کلیشه های طرح شده در سایر سریالهای تلویزیونی نیست،  در یکی از  اپیزودها هیجان زودآوری مالی و مصرف گرایی در نسبت با سبک زندگی عرفی ورد ارزیابی قرار می گیرد و حصول نتیجه طرح شده در سریال فراتر از یک سریال تلویزیونی می رود. با این حال شاید به قواره سریال نیاید، شاید در اثر بتلیغ آنچنان برجسته نشده، اما مجموعه این سریال خیلی فراتر از انتظار است.

***علیرضا پورصباغ

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۰۷:۳۰ - ۱۳۹۴/۱۲/۰۲
    0 0
    سریال قشنگ و آموزنده ای است من از دیدنش لذت میبرم واقعا

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس