به گزارش مشرق، مايلي كهن در گفتوگو با ايسنا، به سوالهايي درباره جدايياش از سايپا، پيشنهاد حبيب كاشاني، انتخاب مجيد صالح به عنوان سرمربي سايپا، صحبتهاي پر حاشيه فريبرز عرب نيا و معرفي حميد سجادي به عنوان وزير پيشنهادي دولت براي وزارت ورزش و جوانان پاسخ گفت:
* كاشاني در برنامه دوشنبه شب 90 از شما به عنوان يكي از پنج گزينه مربيگري پرسپوليس در فصل آينده نام برد. فكر ميكنيد بازگشت شما به پرسپوليس شدني باشد؟
من بر اساس احتمالات كاري انجام نميدهم و حرفي نميزنم. اين تنها چيزي است كه ميتوانم درباره اين مساله بگويم.
* اما شنيده ميشود كه پس از بازي سايپا و سپاهان كاشاني كه در ورزشگاه انقلاب كرج حضور داشت، به شما پيشنهاد داد كه حتي به عنوان قائم مقام باشگاه هم فعاليت كنيد.
چنين پيشنهادي نشد، اما بايد بگويم پرسپوليس خانه من است، هر چند كه من را به خانهام راه نميدهند، من آنجا را خانه خود ميدانم. چه به باشگاه راهم بدهند چه ندهند. در روزي كه با سپاهان بازي داشتيم كاشاني كه مشاور رييس سازمان تربيت بدني هم است، جزو مدعوين بود و در كرج حضور داشت و پس از بازي به ما خسته نباشيد گفت. ضمن اين كه من هم پس از قهرماني پرسپوليس در جام حذفي با ايشان صحبت كردم و اين پيروزي را تبريك گفتم. به هر حال هيچ گاه طلبكار نبودهام و حضور در پرسپوليس را ارث پدريام نميدانم.
* به هر حال وضعيت پرسپوليس نگران كننده است. در شرايطي كه استقلال تا اين جاي كار به خوبي يارگيري كرده است، پرسپوليس شرايط تقريبا نامشخصي دارد.
موفقيت يا ناكامي يك تيم در فوتبال ايران زياد به اين چيزها بستگي ندارد. در فوتبال ما حساب و كتابي وجود ندارد. سال گذشته پرسپوليس با نفرات زياد و خيلي زودتر از استقلال تمريناتش را شروع كرد، اما ديديد كه استقلال دوم شد و پرسپوليس چهارم. اين معادلاتي كه شما ميگويد شايد در فوتبال دنيا كه بر روي حساب كتاب پيش ميرود تاثيرگذار باشد اما در كشور ما زياد نبايد بر روي اين مسايل حساب كرد.
* روز گذشته مدير عامل باشگاه سايپا گفت كه فصل قبل تيمش با حاشيههاي زيادي روبرو بود در حالي كه رسانهها اخبار چندان حاشيهاي را از سايپا در فصل گذشته منتشر نكردند كه اين نشان ميدهد كه شما روزهاي تقريبا آرامي را در سايپا پشت سر گذاشتيد.
من در اين دوره دو سال و نيم در سايپا بودم. در نيم فصل دوم فصل 88-87 و در شرايطي كه تيم با ليتبارسكي جزو تيمهاي سقوط كننده بود به سايپا آمدم. بعد از حضور ما، تيم جمع و جور شد و در آن سال با نتايجي كه گرفتيم تيم دهم شد. در سال 89-88 با نصف هزينهاي كه در فصل گذشته شده بود تيم را تشكيل داديم كه نمونه بارز اين كاهش هزينهها در قرارداد ابراهيم ميرزاپور مشخص است. در حالي كه ميرزاپور در فصل قبل 240 ميليون تومان گرفته بود در فصل 89-88 كه حضور دروازهبانهاي خارجي در ليگ ممنوع شده بود، محبت كرد و با 160 ميليون تومان با سايپا قرارداد بست. دليل عمده اين كاهش هزينه هم اين بود كه ما دست دلالان را كوتاه كرديم. در آن سال ما در شرايطي كه با پيروزي در قم ميتوانستيم ششم ليگ شويم با تساوي برابر صبا هشتم شديم. در فصل 90-89 درست است كه تيممان سال سختي را گذراند اما به معناي اين نبود كه ما در طول نيم فصل اول يا نيم فصل دوم جزو تيمهاي سقوط كننده باشيم و در مكانهاي شانزدهم تا هجدهم بايستيم. به هر حال سال سختي بود و يكسري اتفاقات هم افتاد اما يادمان نرود كه تيمهايي مثل ذوب آهن، سپاهان، پرسپوليس،تراكتور، استيل آذين و ... هم با مشكلات حاشيهاي روبهرو بودند و همه اينها در رسانهها هم مطرح شد. نميگويم ما هيچ مشكلي نداشتيم اما جزو تيمهايي بوديم كه كمترين حاشيه را داشتيم و اگر مشكلي بود درون خودمان آن را حل ميكرديم و اين مشكلات هم هيچ وقت رسانهاي نشد. به هر حال پس از جدايي از سايپا فرصت نشد من از مجموعه سايپا كه در اين دو و نيم سال بهترين همكاري را با ما داشتند، تشكر كنم. ممنون همهشان هستم و برايشان آرزوي موفقيت ميكنم. من روزهاي بسيار خوبي را با اين عزيزان داشتم و اميدوارم در فصل آينده شاهد موفقيتهاي روزافزون باشگاه سايپا باشيم.
* پس از انتخاب مجيد صالح، فريادشيران مصاحبه كرد و گفت كه شما از تصميم مديريت باشگاه سايپا ناراحت هستيد؟
ناراحتي نداشتم. كما اين كه در يك فصل در ميانههاي راه تغيير و تحولي صورت گرفت و من به مربي جديد تبريك گفتم. پس از پايان ليگ امسال قرار دادم با باشگاه تمام شد و اين حق باشگاه بود. اما متاسفانه در اين جا هم مثل همه جاي مملكت ما حرفها با عملكردها همخواني ندارد. اين خوب نيست. فصل گذشته تا جايي كه ما در توانمان بود، سعي كرديم تيم كمترين حاشيه را داشته باشد كه فكر ميكنم همين طور هم بود، حتي در مقاطعي كه تيم خوب نتيجه نگرفت چنين وضعيتي داشتيم. فكر نميكنم بتوانيم مربياي را پيدا كنيد كه با وجود داشتن قرار داد به پيش مدير عامل باشگاه برود و بگويد كه حاضر است هر كاري انجام دهد. من در مقطعي از فصل به مدير باشگاه گفتم حاضرم استعفا بدهم و اگر هم كنارم بگذاريد، مشكلي ندارم. فكر ميكنم ما حسن نيتمان را نشان داديم. من در فصل گذشته كمترين استراحت را داشتم. درست است كه كارت ورود و خروج نداشتيم، اما به هر حال نگهباني كه جلوي در مينشيند ميتواند شهادت دهد كه ما برخي روزها ساعت 6:30 صبح ميآمديم و 11 شب ميرفتيم. من حتي در طول فصل يك جلسه غيبت هم نداشتم. اين طور هم نبود كه بخواهم دير بيايم و زود بروم. حتي يك روز هم با لباس غير ورزشي در زمين حضور پيدا نكردم. شرايط تيم هم به گونهاي بود كه همه از خصوصيات بارز اخلاقي بازيكنانم ميگفتند. حتي ما وقتي به ورزشگاههاي ديگر ميرفتيم، موقع خروج رختكن را هم تميز ميكرديم و من خودم جلوتر از بازيكنان اگر ليواني بر روي زمين بود، آن را جمع ميكردم. به هر حال اين را وظيفه خودمان ميدانستيم. در طول مدتي كه در سايپا بودم، حداقل 10 تا 15 ميليارد تومان صرفهجويي كردم. خيليها تلاش كردند بازيكنان به درد نخور خارجي را به تيم تزريق كنند و پولهاي صدها ميليوني به بازيكنان خارجي بدهند كه آنها ماه عسل شان را به همراه همسرانشان در ايران بگذرانند. اما من اجازه چنين كاري را ندادم و همان طور كه از حق و حقوق بازيكنان دفاع ميكنم، حق و حقوق باشگاه را در نظر ميگرفتم و از آن دفاع ميكردم.
* شما بعد از پرسپوليس بيشترين مدت دوران ورزشيتان را در سايپا گذرانيد. فكرمي كنيد سايپا با مجيد صالح چه سرنوشتي داشته باشد؟
من براي آقاي صالح آرزوي موفقيت ميكنم و اميدوارم بتواند موفق باشد.
* در برنامه سينمايي هفت فريبرز عرب نيا صحبتهاي را مطرح كرد كه بر اساس آن بسياري از سايتها و روزنامهها مخاطب حرفهاي او را محمد مايلي كهن ميدانستند.
ايشان يك مسالهاي را عنوان كردند و گفته اند كه راجع به كسي صحبت نميكنم. ولي همان طور كه شما گفتيد، اكثر سايتها و روزنامهها اين مطالب را به من منتسب كردند، بايد بگويم بنده هنر پيشه نيستم، تنها يك مربيام. اين آقاي عرب نيا است كه شغلش هنرپيشگي است و بر اساس خواستههاي كارگران در يك روز ميتواند نقش مختار را بازي كند و ممكن است يك روز ديگر بتواند نقش شمر يا ابنملجم را بهتر از مختار بازي كند. من هنرپيشه نيستم. من مربيام و نمي توانم فيلم بازي كنم. من كارم فيلم بازي كردن نيست. در اين 57 سالي كه از خدا عمر گرفتم و 40 ـ 41 سالي كه در خدمت ورزش بودم همه از من شناخت پيدا كردهاند. فكر نمي كنم اشكالي داشته باشد كه وقتي از چيزي ناراحت ميشويم و وقتي ميبينيم به هم نوعمان زشتترين حرفها زده ميشود، واكنش نشان دهيم. به هر حال در آن روز دلم من شكست. تماشاگران تبريزي به من هيچ توهيني نكردند و تنها من را تشويق كردند و من همواره مورد محبت اهالي تبريز بودهام اما وقتي ديدم با هم نوعام رفتار خوبي نميشود، منقلب شدم. من مثل كساني نيستم كه بخواهم فيلم بازي كنم. كارم فيلم بازي كردن نيست. آقاي عرب نيا يقين بداند كه من نميتوانم همچون او فيلم بازي كنم. من كه نخواستم از چيزي سوء استفاده كنم.
* امروز از سوي رييس جمهور حميد سجادي به عنوان وزير پيشنهادي دولت براي وزارت ورزش و جوانان به مجلس معرفي شد. هميشه يكي از دغدغههاي ورزشيها انتخاب رييس ورزش بوده. چه نظري درباره معرفي سجادي داريد؟
من خدا را شكر ميكنم و اين معرفي را به فال نيك ميگيرم. چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب به جز مقطعي كه مهندس هاشميطبا در سازمان تربيت بدني بودند و خدمات بيشماري را به ورزش قهرماني و همگاني ارائه كردند، اين براي اولين بار است كه ميبينيم فردي استخوان خرد كرده در ورزش كه كليه مراتب تحصيلي و ورزشي را طي كرده و سوابق مديريت ورزشي دارد به عنوان رييس ورزش معرفي ميشود. اين مايه خوشحالي است و اميدوارم دكتر سجادي با توجه به تجربياتش چه در زمينه قهرماني ايران و آسيا و چه تحصيلات عاليه و تجربيات در زمينه مديريت ورزشي بتواند با ارائه برنامههاي خوب از مجلس راي اعتماد بگيرد. اعتقاد دارم اين معرفي باعث ميشود به ورزش كمك شود چرا كه با حضور سجادي ما زماني را از دست نميدهيم. به هر حال اين طور نيست كه او تازه وارد ورزش شده باشد. سجادي با زير و بم كار آشنايي دارد و اين مانع از فوت وقت ميشود. در اين چند روز كه نام ايشان به عنوان وزير پيشنهادي مطرح شده بود، نظر كساني كه من با آنها آشنا هستم و همگي از متخصصان ورزش هستند درباره اين معرفي بسيار مثبت بود و شور و شوق خوبي را در ميان متخصصان امر به وجود آورده بود.