***
پس از گذشت نزديك به دو دهه از روزهايي كه جمعيتي چند هزار
نفري پيكر شهدا را روي دستانشان ميگرفتند و تا سراي ابدي همراهي ميكردند
ميگذرد ولي اين رسم ديرينه و خوشايند تشييع شهدا همچنان ميان مردم باقي
است. هنوز پس از ورود پيكر يكي از شهداي مدافع حرم تمام معادلات در شهر به
هم ميريزد. اهالي شهر براي مدتي كوتاه هم كه شده، دو دو تا چهارتاي زندگي
روزمره را رها ميكنند و به عشق شهيد خود را به زير تابوت ميرسانند. و
دنياي اين روزهاي ما چقدر به چنين روزها و چنين فرهنگي نياز دارد. ديدن همين صحنهها خاطرات بسياري را براي بزرگترها مخصوصاً آنها كه دهه 60 را با پوست و گوشتشان تجربه كردهاند زنده ميكند. انگار با ماشين زمان دوباره به همان روزها پرتاب شدهاند. جوش و خروش و جنبش مردم هنگام ورود پيكر يك شهيد دقيقاً تداعيگر خاطرات روزهايي است كه پيكر شهيدان را از مناطق عملياتي ميآوردند. درست است كه گذر زمان چيزهاي زيادي از آن روزها را تغيير داده اما اين تشييع پيكر همچنان دست نخورده به نسلهاي امروز رسيده است. مثل فيلمي كه جلو ببرياش و با قبلش تفاوتي نداشته باشد.
جدا از مراسم تشييع، موارد ديگري هم پاك و ناب از دهه 60 به دهه 90 پرتاب شده است. عشق و علاقه و مهرباني مردم در آن روزها، همچنان در بعضي از مادران و پدران شهيد موج ميزند. آدمهايي كه همچنان از جنس دوران طلايي دفاع مقدس ماندهاند و گذشت زمان هيچ تغييري در آنها ايجاد نكرده است. مادر شهيد خليلي دقيقاً مصداق بارزي براي همين آدمهاست. كسي كه حال و هواي جنگ را با خودش به امروز آورده تا نشانهاي از مادران شهيد دوران دفاع مقدس باشد.
«رسول خليلي» و «روحالله قرباني» دو دوست صميمي بودند كه در راه جهاد هم همچنان با هم رفيق ماندند و در فاصله دو سال از هم به شهادت رسيدند. رسول خليلي در محرم سال 1392 جانش را فداي دفاع از حرم اهل بيت كرد و به دست تروريستهاي تكفيري و سلفي به شهادت رسيد. پس از شهادت رسول، روحالله هرگاه به بهشتزهرا(س) ميرفت مدتها بر سر مزار دوست صميمياش با او درددل ميكرد. با پر كشيدن رسول، روحالله بيقرار هم آبانماه امسال راه دوستش را در پيش گرفت و شهادت را برگزيد.
اما روحالله از نعمت مادر محروم بود و بر سر مزارش سوگوار و دلسوزي چون مادر نداشت. با شهادت روحالله، مادر رسول بسيار بيتاب ميشود چون ميدانست كه دوست صميمي فرزند شهيدش مادر ندارد تا بر مزارش حاضر شود. براي همين مادر شهيد خليلي تقاضا ميكند تا پيكر روحالله بالاي سر رسول در خاك آرام بگيرد تا براي هردوي آنها مادري كند.
مادر شهيد خليلي كه همسرش از تخريبچيان جنگ تحميلي بوده و فرهنگ دفاع مقدس با جانش عجين شده و فرزند رشيدش را در دفاع از كيان اسلام از دست داده با اين كار نشان ميدهد نه تنها از مسيري كه پيموده خسته نشده بلكه محكم و استوار پا در جاي پاي همسر و فرزند شهيدش ميگذارد. او با اينكه نتوانسته در جبهههاي نبرد حاضر شود ولي با قدرت در پشت جبهه دلگرمي همسر و فرزندش بوده است. او حالا حجت را بر همه تمام كرد. نشان داد چگونه از دامن مادراني مثل او، پسراني مثل روحالله پرورش مييابند و بزرگ ميشوند. مادر شهيد خليلي حجت را بر همهتمام كرد. او نه تنها امروز به نمادي از صبر و مقاومت مادراني كه فرزندانشان را در راه دفاع از حرم اهل بيت از دست دادهاند، تبديل شده بلكه نشان داده هنوز فرهنگ ناب دفاع مقدس در رگهاي مردان و زنان اين سرزمين جريان دارد.
*روزنامه جوان