به گزارش مشرق، روز
دوشنبه نهم آذرماه «سيد ابوالحسن مختاباد» از روزنامهنگاران حوزه موسيقي
در مطلبي با عنوان «سريال معماي شاه؛ وقتي روحالله خالقي 35 ساله بالاي 60
سال ميشود» نوشت: «سريال معماي شاه علاوه بر خطاهاي فراوان تاريخي و نگاه
جانبدارانه، حتي ظاهر ماجرا را هم رعايت نکرده است و پيرمردي بالاي 65 و
70 سال را بهجاي روحالله خالقي 35 ساله به خورد تماشاگر داده است ...
مشکل در اينجاست که روحالله خالقي در آن تاريخ (سال 1320) بيش از 35 سال
نداشت و قالب کردن مردي با گريم بالاي 65 سال بهجاي خالقي عملاً نوعي ديگر
از تحريف تاريخ است که به سراغ اين سريال آمده است. ضمن آنکه روحالله
خالقي فردي بلندقد بود و استفاده از هنرپيشهاي کوتاهقد بهجاي او هم باز
تحريفي ديگر است.»
نويسنده در ادامه نتيجه گرفته «حال با چنين وضعيتي که دستاندرکاران سريال حتي ظاهر کار را هم رعايت نميکنند چگونه ميتوان به محتواي آنها اعتماد کرد؟» روابط عمومي سريال معماي شاه ضمن دعوت از نويسنده براي بيان جزيي و دقيق «خطاهاي فراوان تاريخي و نگاه جانبدارانه» اين سريال، يادآوري ميکند به کار بردن عبارت «تحريف تاريخ» درباره هر اثر هنري و رسانهاي، داراي «بار حقوقي» است که در صورت لزوم نسبت دهنده بايد آن را با دليل و مدرک اثبات نمايد.
تحريف در لغت به معني «تفسير سخن برخلاف مقصود، کج کردن و گرداندن سخن از معناي اصلياش» است؛ حال آنکه تغيير در جزئياتي مانند سن و سال، لباس، نوع آرايش و ... در آثاري از جنس معماي شاه که در کنار وجه تاريخي قرار است «روايتي داستاني و دراماتيک» از تاريخ داشته باشند، امري مرسوم است و در ديگر آثار تاريخي و نمايشي نيز مسبوق به سابقه است و بارها نيز اتفاق افتاده که در صورت لزوم و تمايل نويسنده ذکر خواهد شد.
تحريف در چنين موقعيتي زماني معنا مييابد که امر ساخت آهنگ «اي ايران» در معماي شاه به فرد ديگري نسبت داده شود يا اينکه روايتي غير صحيح از روند ساخت اين اثر ارائه گردد اما معماي شاه به همه خبرنگاراني که از راه «دور و نزديک!» پيگير اين سريال هستند، اطمينان ميدهد سازندگان سريال هم در مرحله توليد و هم در شرايط کنوني که اين اثر تاريخي آماده نمايش ميشود، با دقت و حساسيت جزئيات اينچنيني را زير نظر دارند اما قطعاً سريالي اينچنيني با يک اثر مستند تفاوتهايي دارد.
روابط عمومي اين سريال همچنين با ابراز تأسف از لحن ناشايست و توهينآميز وبلاگنويس ديگر اين رسانه که در مطلب «مشکل اصلي سريال معماي شاه» اعلام کرده بود: «تا اينجا که نديدم هيچ آدمي که سرش به تنش بيرزد از سريال معماي شاه خوشش بيايد»، اعلام ميکند نقد اين اثر تلويزيوني حق تمامي رسانهها و مخاطبان است اما بهتر است اين نويسندگان در طرح مباحث اينچنيني، نقد و تحليل را دستمايه توهين به توده مردم و علاقهمندان اين اثر تلويزيوني قرار ندهند.
در پايان، روابط عمومي اين سريال تلويزيوني اميدوار است اينگونه اظهارنظرها درخصوص اين سريال تلويزيوني، جايگزين نقد و تحليل کارشناسي اثر نشود.
نويسنده در ادامه نتيجه گرفته «حال با چنين وضعيتي که دستاندرکاران سريال حتي ظاهر کار را هم رعايت نميکنند چگونه ميتوان به محتواي آنها اعتماد کرد؟» روابط عمومي سريال معماي شاه ضمن دعوت از نويسنده براي بيان جزيي و دقيق «خطاهاي فراوان تاريخي و نگاه جانبدارانه» اين سريال، يادآوري ميکند به کار بردن عبارت «تحريف تاريخ» درباره هر اثر هنري و رسانهاي، داراي «بار حقوقي» است که در صورت لزوم نسبت دهنده بايد آن را با دليل و مدرک اثبات نمايد.
تحريف در لغت به معني «تفسير سخن برخلاف مقصود، کج کردن و گرداندن سخن از معناي اصلياش» است؛ حال آنکه تغيير در جزئياتي مانند سن و سال، لباس، نوع آرايش و ... در آثاري از جنس معماي شاه که در کنار وجه تاريخي قرار است «روايتي داستاني و دراماتيک» از تاريخ داشته باشند، امري مرسوم است و در ديگر آثار تاريخي و نمايشي نيز مسبوق به سابقه است و بارها نيز اتفاق افتاده که در صورت لزوم و تمايل نويسنده ذکر خواهد شد.
تحريف در چنين موقعيتي زماني معنا مييابد که امر ساخت آهنگ «اي ايران» در معماي شاه به فرد ديگري نسبت داده شود يا اينکه روايتي غير صحيح از روند ساخت اين اثر ارائه گردد اما معماي شاه به همه خبرنگاراني که از راه «دور و نزديک!» پيگير اين سريال هستند، اطمينان ميدهد سازندگان سريال هم در مرحله توليد و هم در شرايط کنوني که اين اثر تاريخي آماده نمايش ميشود، با دقت و حساسيت جزئيات اينچنيني را زير نظر دارند اما قطعاً سريالي اينچنيني با يک اثر مستند تفاوتهايي دارد.
روابط عمومي اين سريال همچنين با ابراز تأسف از لحن ناشايست و توهينآميز وبلاگنويس ديگر اين رسانه که در مطلب «مشکل اصلي سريال معماي شاه» اعلام کرده بود: «تا اينجا که نديدم هيچ آدمي که سرش به تنش بيرزد از سريال معماي شاه خوشش بيايد»، اعلام ميکند نقد اين اثر تلويزيوني حق تمامي رسانهها و مخاطبان است اما بهتر است اين نويسندگان در طرح مباحث اينچنيني، نقد و تحليل را دستمايه توهين به توده مردم و علاقهمندان اين اثر تلويزيوني قرار ندهند.
در پايان، روابط عمومي اين سريال تلويزيوني اميدوار است اينگونه اظهارنظرها درخصوص اين سريال تلويزيوني، جايگزين نقد و تحليل کارشناسي اثر نشود.