به گزارش مشرق، رامین عسگرد، مدیر شبکه صدای آمریکا، که پیش از این رییس «دفتر نمایندگی منطقهای آمریکا در دبی» و همکار الیزابت چنی دختر دیک چنی بوده است؛ مقاله مهمی را در حوزه دیپلماسی فرهنگی ایران و آمریکا و لزوم آن برای ایجاد روابط و دسترسی به مردم ایران منتشر نمود که طی آن از جزییات و نقش "دفتر آمریکا در دبی" در تاثیرگذاری فرهنگی در تعامل با مردم ایران پرده برداشت.
این مقاله در نشریه آنلاین دانشکده فلچر ویژه تمدن اسلامی و آسیای جنوبغربی انتشار یافته است.
عسگرد که یکی از والدینش ایرانی می باشد، از کارکنان سرویس خارجی وزارت امور خارجه آمریکا بوده است. او سالها به عنوان مشاور سیاسی در ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا در تمپ فلوریدا خدمت نمود. در ستاد فرماندهی مرکزی، تخصص او در حوزه ایران، افغانستان، عراق و شبه جزیره عربستان بود. وی قبل از پیوستن به ستاد فرماندهی مرکزی در سمت مدیر دفتر حضور منطقهای ایران (IRPO) در کنسولگری دوبی؛ مهمترین میدان عمل دولت آمریکا در حوزه ایران مشغول به کار بود و در حال حاضر مدیر شبکه صدای آمریکاست.
در دوره بوش دومین مقام کاخ سفید - دیک چنی - مرکز ویژه تأمین و تقویت اپوزیسیون جمهوری اسلامی را به ریاست دخترش الیزابت چنی دایر کرد. مرکزی که به تعبیر کاندولیزا رایس قرار بود با حضور و هدایت دیپلماتهایی مثل نیکلاس برنز و الیزابت چنی مدرسه امریکایی تغییر رژیم ایران شود. تبدیل دوبی به کانون فعالیت شبکههای اطلاعاتی آمریکا؛باعث شد تا این شهر را «دوبی شهر طلایی امریکاییها» بنامند. "دفتر دبی" با اجرای طرح هایی از جمله "پنجره ویزا" و با توجه به حضور صدهاهزار ایرانی در این شهر بندری، به زودی به مناسب ترین پایگاه برای جمع آوری اطلاعات درباره ایران و جبهه ی آمریکا برای تاثیرگذاری عمیق فرهنگی بر روی ایرانیان تبدیل شد که رامین عسگرد مدتها در آنجا مدیریت «دفتر نمایندگی منطقهای آمریکا در دبی» را بر عهده داشته است.
وی با داشتن چنین تجربه ای، در مقاله اخیرش، در خصوص فعالیت های آمریکا در راستای دستیابی به مردم ایران جهت تاثیرگذاری فرهنگی بر روی آنان و همچنین ساختن تصویری مثبت از آمریکا در ذهن آنان، می نویسد:
در سال 2006 اداره برنامههای اطلاعات بینالمللی(IIP) و اداره امور فرهنگی و آموزشی(ECA) وزارت امور خارجه، واشنگتن را به سمت برنامهریزی دیپلماسی فرهنگی در خصوص ایران سوق داد. اداره IIP وبسایتی به زبان فارسی راهاندازی کرد و برنامه انتشار منابع مدون به زبان فارسی تحت عنوان پروژه AVA را در دستور کار قرار داد و از اساتید آمریکایی در دانشگاههای سراسر جهان دعوت به عمل آورد تا به منظور گفتگو و تبادلنظر با ایرانیان به دوبی و دیگر شهرها سفر کنند. اداره ECA در راستای ارائه چارچوبی برای احیای مبادلات فرهنگی، آموزشی و ورزشی با ایران، همکاری نزدیکی با دفتر نمایندگی منطقهای آمریکا در دبی داشت. ضمناً،پروژه ECA برای ارائه خدمات مشاوره آموزشی برای دانشجویان ایرانی که قصد ادامه تحصیل در آمریکا را دارند، برنامههای جدید خود را آغاز کرد.
پروژه های توسعه فرهنگی ویژه ایران در امارات متحده عربی
این مدیر سابق دفتر دبی می نویسد: اقدامات جاری از کانال دفتر حضور منطقهای در امارات و براساس یک قرن و نیم تاریخ دیپلماسی فرهنگی ایران و آمریکا مدیریت گردید. این تعامل ابتدا با موسسات خصوصی آغاز گردید و بعدها نیز از طرف محافل رسمی مورد حمایت قرار گرفت تا آنجا که از یک دوره بیگانهستیزی آشکار فاصله گرفت. در طول این دوره موسسات خصوصی یک بار دیگر این مسیر را در پیش گرفتند و هماکنون نیز در دوره احیای مجدد این دپپلماسی قرار دارند.
وی همچنین نوشت: باوجودیکه روابط رسمی دو کشور (ایران-آمریکا) همچنان تیره است، اما حسننیت متاثر از چنین تعاملی شاید رفتهرفته به ایجاد فضایی کمک کند که در نهایت حتی با وجود مسائل لاینحل، دو کشور به سوی بهبود روابط گام بردارند. در نظرسنجی اخیر مرکز تحقیقات زمینههای شمترک و دانشگاه مریلند، ملت ایران و آمریکا از دو عنصر دیپلماسی فرهنگی به عنوان ابزاری برای بهبود روابط دوجانبه حمایت کردند:
نوع فعالیت | % شهروند آمریکایی که از این طرح حمایت میکنند | % شهروند ایرانی که از این طرح حمایت میکنند |
مذاکرات مستقیم در خصوص مسائل مورد علاقه طرفین | 82 | 57 |
تبادلات بیشتر فرهنگی، آموزشی و ورزشی | 63 | 63 |
تجارت بیشتر | 55 | 64 |
دسترسی بیشتر به خبرنگاران یکدیگر | 70 | 70 |
فراهم نمودن تسهیلات بیشتر برای بازدید شهروندان از کشور یکدیگر | 43 | 71 |
آنچه در این میان حائز اهمیت بود تاسیس دفتر حضور منطقهای ایران (IRPO) در کنسولگری دوبی در اوت 2006 بود. از طریق این دفتر، آمریکا اولین برنامه رسمی دیپلماسی فرهنگی ایران و آمریکا را برای اولین بار پس از سال 1979 آغاز کرد.
وی همچنین باتوجه به اینکه ایرانیها توسعه دیپلماسی فرهنگی آمریکا را صرفا ظاهرسازی می دانند و آن را زمینهچینی برای "انقلاب مخملی" تلقی می کنند؛ می افزاید: برنامه مبادلات فرهنگی روند نزولی خود را در سال 2009 ادامه داد و در نهایت در اواسط سال 2009 به حالت تعلیق درآمد. با نگاهی به 166 سال تاریخ دیپلماسی فرهنگی ایران و آمریکا، این تصویر هنوز قابل تشخیص است. در سال 2010، این روابط هنوز سیر نزولی خود را طی میکند اما شاید در آینده نسبتاً نزدیک –تحت حکومت افراد روشنفکرتر در ایران و محیط سیاسی نه چندان خصومتآمیز در واشنگتن– این برنامهها از سر گرفته شود. در حال حاضر، سیاست ناموفق در روابط ایران و آمریکا بواسطه خصومت متقابل و اتهام به یکدیگر از سر گرفته شده است.