به گزارش مشرق، مريم صباغ زاده ايراني، نويسنده که در شب ميلاد کريم اهل بيت، امام حسن مجتبي (ع) به همراه جمعي از شعراي پيشکسوت و جوان و اهالي فرهنگ و ادب، ميهمان رهبر معظم انقلاب اسلامي بود، در گفتوگو با خبرنگار برنا در خصوص اين جلسه گفت: به شکر خدا اين فضا که هر بار بديعتر از دفعات گذشته است براي من چندين بار تکرار شده است و هر بار جنبههاي پنهان روح بزرگ آقا برايم مکشوف ميشود.
ديدار با رهبري را روزي خود ميدانم
وي افزود: احساسات من به ايشان صرف نظر از اين که رهبر امت اسلام هستند، عواطف ديگري را نيز شامل ميشود و فکر ميکنم به لحاظ معنوي و عرفاني شرايطي برايم پيش آمده تا با انسان بزرگي در ارتباط باشم و اين را روزي خود ميبينم.
فضاي حبي قشنگي که اداري نبود
صباغزاده يکي از دليل حضور در اين نشست را شعرخواني دختر خود (سپيده فلاحفر) خواند و اظهار داشت: شعرهاي خوبي در اين مراسم خوانده شد و شعرها بسيار جالب بودند. فضاي حبي قشنگي در آنجا فراهم شده بود و اصلا به شکل يک فضاي اداري يا يک نشست جدي نبود.
جاي خالي بعضي دوستان را با حسرت نگاه کردم
اين نويسنده با اشاره به تفقد بسيار حضرت آقا به مهمانانشان، بيان داشت: نکتهاي که براي من بسيار مهم است نگه داشتن حرمت بزرگان است. من شعرهاي غايبين اين جمع را نيز بسيار مطالعه ميکنم و دوست دارم و جاي خاليشان را با افسوس و حسرت نگاه کردم. اميدوارم اگر سال بعد دوباره چنين توفيقي نصيبم شد آنها را نيز با همبستگي شعر معاصر و وحدت و همدلي در ميان جمع ببينم.
وي با اشاره به افشين اعلا اظهار داشت: وقتي او آن قدر قشنگ، پاک، زلال و کودکانه به دامن پدرش آويخت و آن حرفهاي زيبا را زد احساس کردم اعلا از دل دوستاني ميگويد که غيبتشان باعث حسرت من بود. دوستاني که با هم جواني را به ميانسالي تبديل کرديم، با هم آرام آرام چروکهاي کوچک گوشه چشمانمان را شمرديم و موي خاکستري ميکنيم.
کارشناس ادبي مرکز آفرينشهاي ادبي کانون افزود: اين همراهي و دوستي شوخي نيست که با يک اتفاق اجتماعي اجتنابناپذيري که در سراسر دنيا نيز امکان رويدادنش هست از بين برود. جاي خالي آن دوستان، براي من مايه حزن بود.
از اين طرف که منم راه کاروان باز است
وي با اشاره به صحبتهاي زيباي حضرت آقا در اين نشست بيان داشت: ايشان فرمودند «از اين طرف که منم، راه کاروان باز است» اين معناگر آن است که آغوش ايشان هميشه به روي فرزندانشان باز است و اين صحبت براي من بسيار جالب بود و مايه تاثرم شد.
ايشان پدر معنوي من هستند
نويسنده مجموعه داستانهاي زخمهها، هجراني، مجنون و شيدايي که پدر خود را از دست داده است، اظهار داشت: در اين نشست با خودم گفتم چرا تاکنون فکر ميکردم پدر ندارم؟! ايشان پدر معنوي من هستند و من واقعا پدر دارم. اميدوارم ديگر فرزندان نيز به آغوش پدر برگردند. اصلا مگر ميشود از دلي شعر بجوشد و با پاکي و صداقت و حلم و عدل پيوند نخورده باشد؟!
از نظر آقا، فروغ فرخزاد عاقبت به خير شد
کارشناس ادبي مرکز آفرينشهاي ادبي کانون با اشاره به عدل حضرت آقا بيان داشت: ايشان وقتي ميخواستند شاعران را به رعايت عفاف و حد و مرزهاي اخلاقي در شعر غنايي و شعر عاطفي دعوت کنند، از فروغ فرخزاد نام بردند و گفتند راجع به اين شاعر زن به دو دليل صحبت ميکنند يک اين که وي ديگر در قيد حيات نيست و ديگر اين که او در ميان زناني که اين طور شعر ميگويند، عاقبت به خير شد و از دنيا رفت.
صباغزاده خاطرنشان کرد: اين اشاره شايد به اين علت بود که شعر فروغ مراجعه کننده بسياري دارد و ما بايد شعر وي را تفسير و براي سنين مختلف دستهبندي کنيم و بخشهاي مناسب را براي فرزندانمان برگزيده و ديگر را به دست پژوهشگران بسپاريم.
او در ميان زناني که اين طور شعر ميگويند، عاقبت به خير شد و از دنيا رفت.