به گزارش خبرنگار مشرق، امروز، سالروز شهادت حضرت علي بن محمد باقر(ع) است که با ده ها تن از يارانش در کربلاي اردهال کاشان، مانند جدش مظلومانه به شهادت رسيد و به فرمان عوامل "هشام بن عبدالملک" خليفه عباسي، سر از تنش جدا شد.
به همين مناسبت امروز مراسمي در مشهد اردهال با سخنراني آيت الله شيخ عبدالنبي نمازي، نماينده ولي فقيه و امام جمعه کاشان و با حضور محمدباقر قاليباف، شهردار تهران در حرم مطهر آن حضرت، برگزار مي شود.
اين امامزاده واجب التعظيم که مزارش در مشهد اردهال در 40 کيلومتري شهر کاشان قرار دارد به رغم برخورداري از جايگاهي رفيع در ميان اهل بيت(ع)، در ميان مردم، تنها با مراسم قالي شويان شناخته مي شود و کمتر کسي از جايگاه او به عنوان کسي که از جانب پدرش امام پنجم شيعيان به رهبري ايرانيان برگزيده شده و سه سال مرجع علي الاطلاق عراق عجم و مردم قم، کاشان و خاوه بوده است، خبر دارد.
در ميان فرزندان اهل بيت(ع) کمتر کسي را مي توان يافت که از جانب دو امام معصوم يعني امام باقر(ع) و امام صادق(ع)، رسماً به عنوان "نائب الامام" و ولي مردم برگزيده شده باشد، اما حضرت سلطان علي بن محمد(ع)، از اين ويژگي مهم برخوردار است.
امام صادق(ع) درباره مقام اين امامزاده بزرگوار فرموده است: «مَن زارَ أخي سُلطان علي بِأردهال کمَن زارَ جدّي سَيدَالشُهداءِ بِکَربلاء.» يعني «هرکس برادرم علي بن باقر(ع) را در اردهال زيارت کند مانند کسي است که جدم حسين(ع) را در کربلا زيارت کرده باشد.» و افزودند: «هر که توان زيارت اجدادم را ندارد به "باريکَرَسف" رود و برادرم سلطانعلي را زيارت کند.»
امام ششم شيعيان همچنين فرموده اند: «هر که شب هاي جمعه و شب هاي متبرکه را در مزار برادرم به سر برد و به عبادت و تلاوت قرآن بگذراند بي گمان در روز قيامت با ما اهل بيت(ع) محشور خواهد شد.» و در جاي ديگري فرموده اند: «حائر مزار برادرم مانند حائر جدم امام حسين(ع) است و هر که را در حائر او دفن کنند از عذاب الهي ايمن خواهد بود.»
آستان مقدس حضرت سلطان علي بن محمد باقر عليهما السلام در مشهد اردهال
امام رضا(ع) نيز فرموده اند: «نعم الموضع الأردهال، فالزم و تمسک به.» چه خوب جايي است اردهال، پس به آن التزام و تمسک نماييد.»
مقام معظم رهبري هم در سخنراني خود در بيستم آبان ماه سال 1380 در جمع مردم در کاشان درباره اين امامزاده اين گونه فرمودند: «شهرستان کاشان از جمله مناطق معدودي در کشور ماست که از اوايل قرون اسلامي با محبّت اهل بيت عليهمالسّلام و شناختن حقيقت آنها معروف شد و از آغاز توانست در بين امواج متراکم و متلاطم سياستهاي اموي و عباسي، حقيقت را بشناسد. آنطوري که معروف است، امام باقر عليهالصّلاةوالسّلام فرزند خود جناب عليبنمحمّد الباقر را که در مشهد اردهال مدفون است، براي توجّه دادن مردم و پاسخگويي به احساسات ارادتمندانه آنان به ساحت اهل بيت عليهمالسّلام، به اين منطقه گسيل کردند.»
بنر نصب شده در ورودي حرم توسط توليت آستان مقدس
در بين مردم منطقه اردهال، مشهور است که مقام معظم رهبري تا کنون چند بار دور از چشم مردم به زيارت حرم سلطان علي بن محمدباقر(ع) رفته اند. ايشان در عبارتي خطاب به توليت اين آستان مقدس که در بنرهاي نصب شده اطراف حرم نيز به چشم مي آيد، خاطرنشان کرده بودند: «من به تمام امامزاده ها علاقه مندم؛ حضرت سلطانعلي که جاي خود دارد.»
اکنون مزار آن بزرگوار، به قدري محل اعتماد علماست و آن قدر از آن کرامت ها ديده شده که احدي جرأت تشکيک در آن را نکرده تا جايي که برخي مورخان ادعا کرده اند که در ميان مزارات امامزادگان ايران، تنها مزار ايشان، حضرت معصومه(ع) و حضرت احمد بن موسي شاهچراغ(ع) است که مي توان بطور صد در صد، صحت آن را به لحاظ تاريخي و اسناد نسبي تأييد کرد.
ماجراي عجيبي که شرح آن در پي مي آيد، مربوط است به ماجراي کشف بيش از 100 پيکر شهيد که همگي سالم و دست نخورده در سرداب حرم اين امامزاده در تابوت هاي جداگانه روي هم قرار گرفته و همچنان در اين سرداب، موجود است اما درِ آن، به دستور مرحوم آيت الله سيد شهاب الدين مرعشي نجفي، به روي همگان بسته شده است.
ايوان صفا
در ورودي حرم حضرت سلطانعلي بن محمد(ع)، ايواني قرار دارد که به ايوان صفا مشهور است. بعد از ورود به ايوان صفا در سمت راست پله ها، سردابي به عمق سه و نيم متر وجود دارد که طول آن شش متر و عرض آن سه متر است.
ماجرا از اين قرار است که در سال 1313 هجري، "اعتضاد الدوله" فرماندار قم به مشهد اردهال آمد و فرمان داد تا روي سرداب را بشکافند. او شخصاً داخل سرداب شد و حدود يکصد تابوت را در آنجا ديد که در هر يک، پيکري سالم و از هم متلاشي نشده در حالي که لباس به تن دارند و روي گونه هاي بعضي از آنها، خون خشکيده ديده مي شود که احتمال داد اين پيکرها متعلق به ياران شهيد حضرت علي بن محمد باقر(ع) باشد.
ماجراي اين کشف، پس از چندي در ميان مردم مشهور شد و حس کنجکاوي اهل تحقيق را برانگيخت که از جمله افرادي که درباره اين موضوع شگفت انگيز که بظاهر با توجيهات علمي ناسازگار است، حساس شدند آيت الله سيد شهاب الدين مرعشي نجفي(ره) از مراجع عظام تقليد بود.
ايشان در سال 1341 هجري شمسي، دعوت اهل محل را براي مسافرت به مشهد اردهال پذيرفت و به نيت تأمين موتور برق براي حرم که تا آن زمان از برق محروم بود، به اين منطقه رفت و پس از اقامت چند روزه، براي مشاهده سرداب از نزديک، اقدام کرد.
بنر نصب شده روي ديوار سرداب حرم مطهر
ايشان نيمه شب دستور دادند خادمان حرم، گوشه اي از سطح ايوان صفا را شکافته و دريچه اي به سردابه باز کنند؛ پس از تهويه مصنوعي هواي داخل سرداب، يکي از جوانان محلي که گفته مي شود هنوز در قيد حيات است، داوطلب و پيشقدم شد و چراغي در دست گرفت و با کمک چند نفر از معتمدان و مؤمنان، داخل سرداب شد و پس از کسب اطمينان، آيت الله مرعشي(ره) به کمک وي، از خاکريز کنار سرداب به داخل رفت و وارد محوطه بزرگي در زير اين آستان مقدس شد.
اين مرجع عاليقدر پس از خروج از سرداب، ماجرا را اين گونه نقل کرد: «در جانب شرقي سرداب، متجاوز از يکصد تابوت به اندازه هاي مختلف بلند و کوتاه و رنگ هاي متفاوت زرد و سياه، در سه رديف، روي يکديگر گذاشته شده است که قسمتي از تخت هاي چند تابوت شکسته شده است و درون هر يک، جسدي در لباس، با سر و صورت باز و مو هاي ژوليده نمودار است.»
ايشان که از برجسته ترين متخصصان علم تاريخ و انساب بودند، از پوسيده نشدن تابوت ها و سالم ماندن اين اجساد، اظهار تعجب و اعلام کردند که اين پيکرهاي مطهر، مربوط به ياران شهيد حضرت علي بن باقر(ع) است.
اما ماجرا از آن قرار است که مردم منطقه فين کاشان، در سال 113 هجري، قاصدي را به نام "عامر بن ناصر فيني" به مدينه نزد امام محمد باقر(ع) فرستادند و از آن امام، درخواست تعيين مرجعي براي شيعيان اين منطقه کردند. امام(ع)، فرزند خود سلطان علي، برادر امام جعفر صادق(ع) را رهسپار ايران و شهر کاشان کردند. امامزاده علي بن محمد (ع) که در سال 113 هجري به کاشان رسيد در محله "فين بزرگ" ساکن شد اما تابستان ها به دليل شدت گرماي هوا، به منطقه اردهال ميرفت. چند سالي اوضاع بدين صورت بود تا اينکه امامزاده سلطانعلي(ع)، از نفوذ زيادي در بين مردم برخوردار گشت و اين باعث ترس حاکم اردهال که "زرين کفش بارِکَرَسفي" نام داشت شد. وي سپاهي را براي قتل حضرت سلطان علي به منطقه فرستاد و آن حضرت، سرانجام در يک جنگ نابرابر که 13 روز طول کشيد، در روز 27 جمادي الثاني سال 116 هجري قمري، همراه يارانش در منطقه اردهال به شهادت رسيد و دشمنان، سر او را از تن جدا کرده و براي حاکم وقت منطقه قزوين که از سوي خليفه عباسي به اين منصب گماشته شده بود، ارسال و پيکرش در همان نقطه اي که خود، از مدت ها پيش، وصيت کرده بود به خاک سپرده شد.
در کتاب "مدارک معتبره بر مشهد حضرت سلطانعلي بن امام محمد باقر(ع)" اثر آيت الله حاج رضا مدني کاشاني به نقل از شيخ ابو سعيد آمده است که از هنگام شهادت اين امامزاده تا سال 166 هجري قمري، در روز 27 جمادي الثاني هر سال، از زير همه سنگ ها در منطقه اردهال، آواي ناله و گريه شنيده مي شد و اين چيزي بود که تمامي مردم آن را مي شنيدند و به آن شهادت مي دادند.
شهادت گاه حضرت علي بن محمد(ع)
در بخش ديگري از همين کتاب آمده است که "محمد طاهر بن بهروز" و "سعيد بن جلال الدين" که از شيعيان آن منطقه بودند پس از اين واقعه، ده ها تن از شهداي اين نبرد را با لباس هاي خونين در حوالي آن حضرت، دفن کردند و به وصيت خود او، در خيمه گاه شهدا، حفره اي ايجاد کردند و براي آن روزنه اي گذاشتند و برخي از شهدا را در آن حفره دفن کردند.
مردم "فين" و "نَشَلج"، پس از شنيدن خبر شهادت آن حضرت و يارانش، سراسيمه به طرف اردهال حرکت ميکنند ولي زماني ميرسند که حضرت به شهادت رسيده است. آنها پيکر پاره پاره و بي سرِ آن حضرت را در يک قالي ميپيچند و در نهر آبي که در آن نزديکي است، شستوشو ميدهند و دفن ميکنند. از آن زمان تاکنون، همه ساله در دومين جمعه مهر ماه و با حضور هزاران نفر از مردم فين و کاشان، آيين سنتي مذهبي قاليشويان برگزار ميشود.
چوبهايي که افراد در اين مراسم به دست ميگيرند دو روايت دارد: نخست اينکه اين کار، نوعي الگوبرداري از چوبه هاي اجداد آنهاست که براي شستن قالي آغشته به خون امامزاده علي بن محمدباقر(ع) در نهر آب مشهد اردهال به کار رفت، و دوم اينکه افراد آنها را به نشانه خشم و خونخواهي از دشمنان اهل بيت(ع) به دست ميگيرند.
کارشناسان معتقدند که ماجراي فراز و فرود زندگي و سفر اين امامزاده که با جزئيات دقيق در تاريخ ذکر شده است، به قدري کشش دارد که مي توان از آن چند فيلمنامه استخراج کرد اما متأسفانه تا کنون هيچ اقدامي در راستاي شناساندن و معرفي اين بزرگوار به مردم انجام نشده است.