به گزارش گروه دفاع و امنيت مشرق به نقل از فارس، مرکز مطالعات استراتژيک بگين- سادات اسرائيل مطلبي را به قلم "موشه ورد " دانشمند فيزيک هستهاي و يکي از متخصصان مسائل داخلي ايران و همچنين متخصص جنگ هشت ساله ميان عراق و ايران، منتشر کرده است.
مرکز مطالعات استراتژيک بگين- سادات در زمينه موضوعات استراتژيک، نظامي، صلح و امنيت در خاورميانه تحقيقاتى را انجام ميدهد و نتايج آن که اغلب جنبه تجويزى و کاربردي دارد، در اختيار مخاطبان مختلفى نظير تصميمگيرندگان ارشد اسرائيلى در زمينههاى نظامي و غيرنظامي، وزارتخانههاى دفاع و امور خارجه، هيأتهاى ديپلماتيک، مطبوعات، جامعه دانشگاهى، عامه مردم و رهبران جوامع يهودى سراسر دنيا قرار ميگيرد.
اين محقق برجسته اسراييلي در پژوهش خود به بررسي جنگ احتمالي ايران و اسراييل و نتيجه آن پرداخته است.
قسمت اول اين مقاله بلند که خبرگزاري فارس آن را از زبان عبري به فارسي ترجمه کرده تقديم خوانندگان محترم ميگردد:
* با وجود شيعيان خميني جنگ ايران و اسراييل طولاني خواهد بود
روابط ايران و اسرائيل از همان بدو تشکيل اسرائيل به دليل مسائل اعتقادي ايرانيان بسيار چالشي بوده است، مخصوصا خصومتهاي مذهبي بدون سازش ايران و اسرائيل و همچنين نفي حق حيات اسرائيل از سوي ايران و خطري که اسرائيل در برنامه هستهاي ايران مشاهده ميکند، اين چالش را دو چندان کرده است.
در نهايت اينکه اسرائيل مانع اصلي در مسير تبديل شدن ايران به قدرت برتر در منطقه خاورميانه است. ادعاي اين مقاله آن است که اگر جنگ بين ايران و اسرائيل در زمينههاي مذکور شکل بگيرد، جنگي طولاني خواهد بود و نه دو هفته و يا دو ماه.
طولاني شدن جنگ مخصوصا با وجود شيعيان [آبتالله] خميني فرضيهاي درست است؛ چرا که بر اساس اصول شيعه براي برقراري عدالت و انصاف و نيز براي اصلاح مشکلات و بي عدالتيهايي که بر اسلام و مسلمين وارد شده است، بايد جنگيد و جانبازي کرد.
* ايران آنقدر به اين جنگ ادامه مي دهد تا به هدفش برسد
بر اساس اين ديدگاه استقرار دولت اسرائيل نوعي ظلم و ستم تلقي ميشود که براي نجات جهان از شر آن، بايد آنرا اصلاح کرد و تحقق اين هدف جز با نابودي اسرائيل ممکن نيست. اين گفتمان خاص [مردم] ايران است و آنها به اين جنگ ادامه خواهند داد تا به هدفشان برسند؛ عليرغم اينکه در اين روند بايد هزينه سنگيني را پرداخت کنند.
[در اين بين] تنها عاملي که سبب ميشود رهبر ايران با پايان جنگ موافقت کند، مصلحت حکومت اسلامي و ترس از سقوط حکومت اسلامي و تنها حکومت شيعيان در جهان است، اما بسيار سخت به نظر ميرسد که اسرائيل بتواند تهديدي براي سقوط حکومت بشمار آيد.
از سوي ديگر اسرائيل با تمام قوا از اينکه توسط ايران نابود شود ايستادگي خواهد کرد و در صورت عدم وجود توافق بين طرفين، ممکن است اين جنگ زمان بسيار زيادي طول بکشد.
* جنگ با عراق نشان داد که ايران در ادامه جنگ براي رسيدن به عدالت سرسختانه مبارزه ميکند
جنگ ايران و عراق که هشت سال طول کشيد نشان داد که اراده حکومت ايران در ادامه جنگ و قرباني شدن براي رسيدن به عدالت تنها جنبه تئوري نداشت، بلکه آنها با خشنودي و رضايت کامل اين تئوري را عملي کرده و سرسختانه در راه تحقق آن قرباني دادند.
متجاوز شناختن عراق در جنگ، از بين بردن حکومت صدام، جبران خسارات ناشي از جنگ براي ايران از شروط اصلي ايران براي آتشبس بود.
ايران اراده خود در تحقق اهدافش در جنگ را به خوبي نشان داد؛ به گونهاي که هزينههاي محسوس آنرا نيز پرداخت کرد. (هشت سال جنگ، حدود نيم ميليون کشته، نزديک به يک ميليون زخمي و آسيب اقتصادي بسيار بالا به دليل هزينههاي جنگ و عدم صادرات نفت در قرن بيستم) ولي نپذيرفت که از عقايد خود صرفنظر کند و جنگ را ناتمام گذارد.
* وجود شاخههاي مقاومت اسلامي در لبنان، فلسطين و سوريه از نقاط قوت ايران است
کيفيت، کميت جنگ و تحليلها درباره چگونگي درخواستها براي پايان جنگ آينده بين ايران و اسرائيل، فرض طولاني بودن اين جنگ را تاييد ميکند.
از سوي ديگر، با توجه به قدرت نظامي ارتش ايران و مقايسه آن با ارتش اسرائيل، به نظر ميرسد اسرائيل ناتوان از آن است که جنگ برابر ايران را کوتاه کند و به احتمال زياد در صورت وقوع جنگ، شاهد حجم وسيع شليک موشکهاي ايراني به تل آويو خواهيم بود.
وجود شاخههاي مقاومت اسلامي در لبنان، فلسطين و سوريه از نقاط قوت ايران است و اين کشور ميتواند براي تقويت قدرت خود، حجم انبوهي از کمکهاي نظامي را از راه عراق و ترکيه به سوريه و لبنان ارسال کند و در همان حال پايان دادن جنگ زميني براي اسرائيل ناممکن و فوقالعاده دشوار خواهد بود.
به طور کلي دورنماي جنگ بين دو کشوري که هيچ مرز مشترکي ندارند، اسرائيليها را به اين نتيجه رسانده است که بايد آمادگي خود را براي کوتاه کردن جنگ بدست بياورد.
ممکن است فعاليت نظامي عليه اهداف مشخصي در ايران عاملي براي تبديل شدن اين جنگ به جنگي طولاني شود. ترس از شروع چنين جنگي ما را ملزم ميسازد تا با آمادگي کامل و مناسب در عرصه سياسي، استراتژيکي، اطلاعاتي و نظامي حضور داشته و خود را براي آغاز احتمالي جنگ، ادامه آن و به پايان رساندن فوري جنگ آن هم بنابر اراده و خواست اسرائيل آماده کنيم.
* يکي از محورهاي جنگ بين دو طرف پرتاب موشک به طرف اسرائيل خواهد بود
آنچه مسلم است، اين که تعيين رئوس کلي جنگ آينده ميان ايران و اسرائيل به خاطر پيچيدگيهايش به آساني ميسر نيست ولي انچه به نظر ميرسد جنگي تمام عيار بين دوطرف خواهد بود.
يکي از محورهاي جنگ بين دو طرف و با توجه به پيشرفت موشکي ايران، پرتاب موشکهاي زمين به زمين از سوي ايران به طرف اسرائيل خواهد بود.
[با توجه به شرايط]، قطعا قسمتي از مدت زمان جنگ به پرتاب موشک آن هم به صورت شديد و متمرکز خواهد گذشت؛ به طور مثال (در جنگ شهرها بين ايران و عراق که دو ماه طول کشيد، از تاريخ 29 فوريه سال 1988 تا 21 آوريل 1988 [ يازدهم اسفند سال 66 تا دوم ارديبهشت 67] ارتش عراق در حدود 200 موشک زمين به زمين به سمت ايران پرتاب کرد. يعني به طور ميانگين روزي سه عدد که بيشتر آنها به سمت پايتخت بود، البته اين عمليات به واسطه ترس و فضاي رواني ايجاد شده در بين مردم ايران تا حدودي موفقيت آميز بود و در جواب اين اقدام، ايران نيز در حدود 50 عدد موشک زمين به زمين به سمت عراق پرتاب کرد.)
به احتمال بسيار زياد ايران به گونهايي از زمان استفاده خواهد کرد که شانس نفوذ موشکهاي پرتابي به سمت اسرائيل افزايش پيدا کند که صحبت درباره اين مسئله خارج از بحث است و نميتوانيم پيش بيني کنيم کدام طرف در جنگ موشکي برنده خواهد شد.
با ملاحظه هزينههاي سنگين اين موشکها و سطح توانايي ايران براي ساختن اين تسليحات، به نظر ميرسد به دليل تحريم ايران، اين کشور نتواند به صورت ايدهآل از اين روش استفاده کند، البته باز هم بايد به اين نکته اشاره کنيم که اطلاعات درباره اين مسئله کافي نيست.
* جنگ موشکي ايران عليه اسراييل بسيار شديد و متمرکز خواهد بود
با اين همه، احتمالا استفاده از موشکهاي بزرگ "اسکاد " به صورت پيوسته از سوي ايران قابل اجرا نخواهد بود ولي با وجود همه اين فرضها، جنگ موشکي ايران با فرض کوتاه بودن و عدم پيوستگي، بسيار شديد و متمرکز خواهد بود و در صورت طولاني شدن جنگ موشکي، احتمالا مناطق گستردهاي توسط ايران مورد اصابت قرار خواهد گرفت.
با توجه به اهداف مورد نظر ايران در اسرائيل، به نظر ميرسد هزينههاي سنگين موشکها، مدت زمان و همچنين تعداد استفاده از موشک براي ايران کاهش پيدا خواهد و از سوي ديگر، با اصابت هرگونه موشک به اسرائيل هزينههاي سنگيني متحمل اسرائيل ميشود.
در جنگ موشکي، تنها گزينه پيش روي ايران حمله به اسرائيل و خسارت وارد کردن زيربناهاي اين کشور است و قدرت ايران زماني به صورت کامل مؤثر واقع ميشود که ايران، سوريه، حزبالله و حماس در يک راستا قرار بگيرند.
* گستره قابل توجهي از اسرائيل مورد هدف موشکهاي ايران قرار ميگيرد
از سوي ديگر، با توجه به عدم رويارويي اسرائيل با ايران، ميتوانيم پيش بيني کنيم که الگوي رفتار دشمن [ايران] به مانند الگوي رفتار حزبالله در جنگ دوم لبنان و جنگ 22 روزه خواهد بود، مانند (پرتاب راکت در طولاني مدت و در سطحي حجيم؛ از سوي ديگر، سوريه نيز با دستيابي به موشکهاي سطح به سطح "اسکاد " نيز خطري براي اسرائيل محسوب ميشود ) اين الگوي مشابه [جنگي] و تا حدودي مؤثر به اين دليل خواهد بود که ايران چهارچوب تشکيل نيروهاي نظامي حماس و حزبالله بوده است و هر سه محور به صورت نامنظم و بدون قاعده اقدام به حمله ميکنند و اين مشکل پيش روي اسرائيل است.
[با توجه به] متفاوت بودن سطح پوشش اين موشکها، به نظر ميرسد که گستره قابل توجهي از سرزمين اسرائيل مورد هدف قرار ميگيرد.
تلاش براي از آسيب رساندن و از بين بردن توانايي موشکي ايران، حزبالله و سوريه در حال پيگيري است و ديگر اينکه اسرائيل به دنبال آسيب رساندن به اصل و اساس تجهيزات ايران است، از سوي ديگر، تلاش اسرائيل براي از بين بردن تسليحات ايران زماني افزايش پيدا خواهد کرد که اسرائيل متوجه دستيابي ايران به کلاهکهاي شميايي، بيولوژيکي و يا هستهاي شود.