به گزارش مشرق، روزنامه «حمایت» در یادداشتی از «حسین شیخ الاسلام»نوشت:
1- هفته گذشته وزارت کشور عربستان با امضای «محمد بن نایف» ولیعهد این کشور حکم اعدام شیخ «نمر باقر النمر» روحانی مبارز شیعی را تأیید کرد. این حکم به معنای مجوز به وزارت کشور برای اجرای حکم اعدام او بدون هشدار قبلی است. رژیم عربستان سعودی در حالی حکم اعدام شیخ نمر باقر النمر را صادر کرد که با محکومیت بینالمللی، هشدار علما و اعتراضات گسترده مردمی روبهروست.
این شیخ مجاهد پیش از این نیز دوبار و طی سالهای 2006 و 2008 ، بازداشت شده بود. نخستین بازداشت شیخ نمر به سال 2006 بازمیگردد، در آن سال، شیخ به محض بازگشت از سفر کوتاه خود به بحرین، به دلیل مشارکت در همایش بینالمللی قرآن کریم از سوی نیروهای امنیتی رژیم سعودی بازداشت شد.
اتهام وی این بود که در آن همایش، در عریضهای، از رژیم سعودی خواسته بود به قبرستان بقیع رسیدگی کرده، مذهب تشیع را به رسمیت بشناسد و شیوههای آموزشی و درسی کنونی حاکم بر عربستان را تغییر دهد یا لغو کند. شیخ نمر بار دیگر در سال 2008 در شهر قطیف به دست نیروهای امنیتی رژیم سعودی بازداشت شد. این بار اتهام شیخ برای بازداشت بنابر ادعای رژیم سعودی درخواست از شیعیان مناطق شرقی عربستان برای آمادهشدن به منظور دفاع از خود بود اما از بیم قیام مردمی و خشم شیعیان مناطق شرقی، شیخ نمر 24 ساعت پس از بازداشت آزاد شد. وی همواره و بارها تاکید کرده بود از بیان کلام حق، بیم و واهمهای ندارد حتی اگر در این راه بازداشت شده، حبس شود و تحت شدیدترین شکنجهها و آزارها تا مرز شهادت قرار گیرد. اکنون حکم اعدام شیخ نمر به طور قطعی و نهایی صادر شده و در مرحله تایید و امضای پادشاه سعودی است.
2- عربستان در حالی که در بدترین وضعیت در منطقه (شکستهای اخیر جریان تکفیر در عراق و سوریه) و افکار عمومی جهان اسلام پس از حادثه منا قرار دارد، دست به این ماجراجویی زده و چرایی آن را باید در نظام سیاسی و منطق عقیم حاکم بر آن دانست. به عبارت دیگر، داغ کردن جنگ مذهبی در منطقه یکی از راهبردهای این نظام پوسیده است که به طرف نابودی حرکت میکند. این حکم در واقع به منظور منحرف کردن افکار عمومی از موضوعاتی در این کشور پادشاهی مانند استقلال، دموکراسی، حقوق اقلیتها و حق تعیین سرنوشت صادر شده است.
حاکمان نالایق ریاض در صددند تعصبات مذهبی – قومی را تشدید کنند تا ماهیت واقعی این نظام استبدادی، شاهنشاهی قرون وسطایی را که هیچ احترامی برای حقوق مردم قائل نیست، در محاق بماند. اکنون دعوا بر سر این است که آیا حکومتهای دیکتاتور، خونریز و وابسته باید در این منطقه بر مقدّرات مردم حاکم باشند یا حکومتهای آزاد، مستقل، دینسالار و دموکرات.
دولت سعودی به این نتیجه رسیده است که برای انحراف اذهان و مخدوش نمودن اذهان از این سوالات اساسی، لازم است هر از چندی آتشی به پا کند. روزی در سوریه و عراق فتنه میکند و زمانی در یمن و غرب آسیا.
نمونه آن دموکراسی نوپای عراق است که الگویی موفق از همزیستی مسالمتآمیز ادیان و فرقههای مختلف به شمار میآید و خاری است در چشم همسایه زورگو و بی منطق این کشور. این فرافکنی از سوی دولت عربستان که حامی همه جانبه و پرورشدهنده تروریسم است و موجبات بیثباتی و بینظمی را در منطقه فراهم آورده است، در واقع فرار رو به جلو و تطهیر خود از موج خشم جهان علیه این کشور است. آش بیکفایتی آل سعود آنقدر شور شده که حتی دبیرکل سازمان ملل هم خواستار توقف حکم اعدام شده، زیرا به خوبی آگاه است چنین حکمی چه تبعات فاجعهباری برای این متحد نزدیک رژیم صهیونیستی دارد.
3- سوالی که در این میان مطرح میگردد، جدّی بودن آل سعود برای اجرای این حکم است.
برخی معتقدند تبعات اجرای این حکم آنقدر سنگین است که هیئت حاکمه عربستان را به تردید و تامّل وا خواهد داشت اما واقعیت اینگونه نیست. قطعاً جوانب این اقدام از سوی آنان بررسی شده اما به تمام جنبههای آن توجه نگردیده و ابعاد آن دیده نشده است. اجرای این حکم بر اساس سابقه تصمیمات نابخردانه آل سعود، دور از ذهن نیست و محتمل است. شواهدی چون شرکت در سرکوب قیام بحرین و دخالت نظامی در یمن – جدای از آتشافروزی پیدا و پنهان آنان در عراق و سوریه – نشان میدهد منطقی بر تصمیمات آنان وجود ندارد و احتمال اجرای حکم بعید نیست.
4- محبوبیت و مقبولیت آل سعود در سالهای اخیر حتی در میان برادران اهل سنت نیز کاهش یافته و اجرای حکم اعدام شیخ نمر شعلههای خشم در شیعیان را به حدّ انفجار خواهد رساند. گزارشهای خبری که این روزها در رسانههای غربی منتشر میشود تاییدکننده گزارههای فوق است. به اعتقاد منابع دیپلماتیک اروپایی، خشم گسترده اهالی قطیف و الاحساء کمترین نتیجه اجرای حکم شیخ باقرالنمر است.
علاوه بر این، امتداد اعتراضات به دیگر مناطق از جمله مدینه منوره که چندین هزار شهروند شیعه دارد کشیده خواهد شد و به تبع آن، ظهور تشکلهای مسلح شیعی و حملات مسلحانه به تاسیسات نفتی منطقه الشرقیه از دیگر تبعات فرار رو به جلوی سران آل سعود است.
روشن است منافع آمریکا که با سکوت خود به اجرای این حکم چراغ سبز نشان داده است، از خطر تهدیدات امنیتی نیز در امان نخواهد بود. به همین دلیل است که حذر دادن بان کی مون از اجرای حکم اعدام را نباید دلسوزی برای شیعیان دانست، بلکه این هشدار از باب مصلحتاندیشی برای رژیمی است که در صورت آسیب دیدن، منافع امنیتی و اقتصادی رژیم صهیونیستی و آمریکا نیز لطمه خواهد خورد.
به هرحال اکنون تنها شاه فرتوت عربستان است که میتواند جلوی اجرای این حکم ظالمانه را بگیرد. باید منتظر بود و دید ملک سلمان در برابر فشارهای بینالمللی حاضر به اتخاذ تصمیم عاقلانه خواهد بود یا به روال سالهای اخیر باز هم تحت تاثیر «مشتی جوان خام و بیتجربه» قرار خواهد گرفت.
1- هفته گذشته وزارت کشور عربستان با امضای «محمد بن نایف» ولیعهد این کشور حکم اعدام شیخ «نمر باقر النمر» روحانی مبارز شیعی را تأیید کرد. این حکم به معنای مجوز به وزارت کشور برای اجرای حکم اعدام او بدون هشدار قبلی است. رژیم عربستان سعودی در حالی حکم اعدام شیخ نمر باقر النمر را صادر کرد که با محکومیت بینالمللی، هشدار علما و اعتراضات گسترده مردمی روبهروست.
این شیخ مجاهد پیش از این نیز دوبار و طی سالهای 2006 و 2008 ، بازداشت شده بود. نخستین بازداشت شیخ نمر به سال 2006 بازمیگردد، در آن سال، شیخ به محض بازگشت از سفر کوتاه خود به بحرین، به دلیل مشارکت در همایش بینالمللی قرآن کریم از سوی نیروهای امنیتی رژیم سعودی بازداشت شد.
اتهام وی این بود که در آن همایش، در عریضهای، از رژیم سعودی خواسته بود به قبرستان بقیع رسیدگی کرده، مذهب تشیع را به رسمیت بشناسد و شیوههای آموزشی و درسی کنونی حاکم بر عربستان را تغییر دهد یا لغو کند. شیخ نمر بار دیگر در سال 2008 در شهر قطیف به دست نیروهای امنیتی رژیم سعودی بازداشت شد. این بار اتهام شیخ برای بازداشت بنابر ادعای رژیم سعودی درخواست از شیعیان مناطق شرقی عربستان برای آمادهشدن به منظور دفاع از خود بود اما از بیم قیام مردمی و خشم شیعیان مناطق شرقی، شیخ نمر 24 ساعت پس از بازداشت آزاد شد. وی همواره و بارها تاکید کرده بود از بیان کلام حق، بیم و واهمهای ندارد حتی اگر در این راه بازداشت شده، حبس شود و تحت شدیدترین شکنجهها و آزارها تا مرز شهادت قرار گیرد. اکنون حکم اعدام شیخ نمر به طور قطعی و نهایی صادر شده و در مرحله تایید و امضای پادشاه سعودی است.
2- عربستان در حالی که در بدترین وضعیت در منطقه (شکستهای اخیر جریان تکفیر در عراق و سوریه) و افکار عمومی جهان اسلام پس از حادثه منا قرار دارد، دست به این ماجراجویی زده و چرایی آن را باید در نظام سیاسی و منطق عقیم حاکم بر آن دانست. به عبارت دیگر، داغ کردن جنگ مذهبی در منطقه یکی از راهبردهای این نظام پوسیده است که به طرف نابودی حرکت میکند. این حکم در واقع به منظور منحرف کردن افکار عمومی از موضوعاتی در این کشور پادشاهی مانند استقلال، دموکراسی، حقوق اقلیتها و حق تعیین سرنوشت صادر شده است.
حاکمان نالایق ریاض در صددند تعصبات مذهبی – قومی را تشدید کنند تا ماهیت واقعی این نظام استبدادی، شاهنشاهی قرون وسطایی را که هیچ احترامی برای حقوق مردم قائل نیست، در محاق بماند. اکنون دعوا بر سر این است که آیا حکومتهای دیکتاتور، خونریز و وابسته باید در این منطقه بر مقدّرات مردم حاکم باشند یا حکومتهای آزاد، مستقل، دینسالار و دموکرات.
دولت سعودی به این نتیجه رسیده است که برای انحراف اذهان و مخدوش نمودن اذهان از این سوالات اساسی، لازم است هر از چندی آتشی به پا کند. روزی در سوریه و عراق فتنه میکند و زمانی در یمن و غرب آسیا.
نمونه آن دموکراسی نوپای عراق است که الگویی موفق از همزیستی مسالمتآمیز ادیان و فرقههای مختلف به شمار میآید و خاری است در چشم همسایه زورگو و بی منطق این کشور. این فرافکنی از سوی دولت عربستان که حامی همه جانبه و پرورشدهنده تروریسم است و موجبات بیثباتی و بینظمی را در منطقه فراهم آورده است، در واقع فرار رو به جلو و تطهیر خود از موج خشم جهان علیه این کشور است. آش بیکفایتی آل سعود آنقدر شور شده که حتی دبیرکل سازمان ملل هم خواستار توقف حکم اعدام شده، زیرا به خوبی آگاه است چنین حکمی چه تبعات فاجعهباری برای این متحد نزدیک رژیم صهیونیستی دارد.
3- سوالی که در این میان مطرح میگردد، جدّی بودن آل سعود برای اجرای این حکم است.
برخی معتقدند تبعات اجرای این حکم آنقدر سنگین است که هیئت حاکمه عربستان را به تردید و تامّل وا خواهد داشت اما واقعیت اینگونه نیست. قطعاً جوانب این اقدام از سوی آنان بررسی شده اما به تمام جنبههای آن توجه نگردیده و ابعاد آن دیده نشده است. اجرای این حکم بر اساس سابقه تصمیمات نابخردانه آل سعود، دور از ذهن نیست و محتمل است. شواهدی چون شرکت در سرکوب قیام بحرین و دخالت نظامی در یمن – جدای از آتشافروزی پیدا و پنهان آنان در عراق و سوریه – نشان میدهد منطقی بر تصمیمات آنان وجود ندارد و احتمال اجرای حکم بعید نیست.
4- محبوبیت و مقبولیت آل سعود در سالهای اخیر حتی در میان برادران اهل سنت نیز کاهش یافته و اجرای حکم اعدام شیخ نمر شعلههای خشم در شیعیان را به حدّ انفجار خواهد رساند. گزارشهای خبری که این روزها در رسانههای غربی منتشر میشود تاییدکننده گزارههای فوق است. به اعتقاد منابع دیپلماتیک اروپایی، خشم گسترده اهالی قطیف و الاحساء کمترین نتیجه اجرای حکم شیخ باقرالنمر است.
علاوه بر این، امتداد اعتراضات به دیگر مناطق از جمله مدینه منوره که چندین هزار شهروند شیعه دارد کشیده خواهد شد و به تبع آن، ظهور تشکلهای مسلح شیعی و حملات مسلحانه به تاسیسات نفتی منطقه الشرقیه از دیگر تبعات فرار رو به جلوی سران آل سعود است.
روشن است منافع آمریکا که با سکوت خود به اجرای این حکم چراغ سبز نشان داده است، از خطر تهدیدات امنیتی نیز در امان نخواهد بود. به همین دلیل است که حذر دادن بان کی مون از اجرای حکم اعدام را نباید دلسوزی برای شیعیان دانست، بلکه این هشدار از باب مصلحتاندیشی برای رژیمی است که در صورت آسیب دیدن، منافع امنیتی و اقتصادی رژیم صهیونیستی و آمریکا نیز لطمه خواهد خورد.
به هرحال اکنون تنها شاه فرتوت عربستان است که میتواند جلوی اجرای این حکم ظالمانه را بگیرد. باید منتظر بود و دید ملک سلمان در برابر فشارهای بینالمللی حاضر به اتخاذ تصمیم عاقلانه خواهد بود یا به روال سالهای اخیر باز هم تحت تاثیر «مشتی جوان خام و بیتجربه» قرار خواهد گرفت.