کد خبر 48695
تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۰:۵۳

ناصر تقوايي کارگردان سينماي ايران از چگونگي ساخت «تمرين آخر» و تعزيه سخن گفت و تاکيد کرد: هنر ايراني براي روي طاقچه نيست.

به گزارش مشرق به نقل از ايسنا، شامگاه ـ چهار خرداد ماه ـ همزمان با چهارمين روز «هشتمين جشنواره دانشجويي فيلم کوتاه نهال»، فيلم «تمرين آخر» ناصر تقوايي درباره‌ي تعزيه در تالار فارابي دانشگاه هنر به نمايش درآمد.

ناصر تقوايي قبل از پخش فيلم در سخناني مطرح کرد:دلنشين‌ترين لحظات زندگي من همين نشست‌ها است. نفس سالن و دريافتي که تماشاچيان از فيلم دارند، برايم اهميت دارد. چرا که دريافت همان يک يا دو نفر، با منتقل شدن به کل سالن به فهم عمومي تبديل مي‌شود.

به گفته‌ي وي؛ ما اين فهم را در سالن‌هاي عمومي به دست مي‌آوريم. پس سعي کنيد فيلم را در جمع ببينيد نه در سالن‌هاي خصوصي!

تقوايي در ادامه از روند ساخت «تمرين آخر» سخن گفت که شش سال قبل براي يونسکو و ثبت جهاني تعزيه، آن را ساخته است.

وي توضيح داد: در اين فيلم سعي شده اصالت اجراي تعزيه ديده شود و با استفاده از همين معيارهاي موجود در اصالت، داوري شود. ممکن است با تماشاي اين فيلم نقاشي‌هاي ايراني به ذهنتان بيايد.

تقوايي با بيان اينکه در اجراي تعزيه‌ها دخالت زيادي نکرده است، گفت:به طور کامل اجراها، کار گروه تعزيه‌خوان است و نمي‌توان از يک گروه تعزيه که در واقع يک اپرا را اجرا مي‌کند، موسيقي را گرفت. موسيقي ، پرمايه‌ترين قسمت تعزيه است. بازيگران در هنگام تعزيه‌خواني مي‌توانند در تمام دستگاه‌هاي ايراني بخوانند و معيار انتخاب يک بازيگر تعزيه، صداي خوبي است که در حنجره دارد.

اين کارگردان با اشاره به «تکيه»ها که محل اجراي تعزيه هستند، ادامه داد: وقتي اجراي تعزيه در کار نباشد، تکيه‌ها تعطيل هستند، تکيه‌ها با معماري خاصي که دارند در تمام دنيا بي‌نظيرند.

وي اذعان داشت: تعزيه يک صحنه‌اي نيست بلکه سيار است. در واقع تکيه‌ها مجموعه تئاتري يک شهر هستند. وجود اين تکيه‌ها به صورت سر پوشيده و سرباز به علت زمستان و تابستان نيست، بلکه به دليل اين است که آن قسمت از تعزيه که به فضاي باز احتياج دارد ـ مثل لشکرکشي ـ در تکيه‌هاي روباز انجام شوند.

تقوايي در ادامه‌ي درباره اين که چرا شهرستان زواره را براي لوکيشن «تمرين آخر» انتخاب کرده است، گفت:من به خاطر معماري زيبا «زواره» آنجا را انتخاب کردم، اين شهر ابتدا طراحي و سپس ساخته شده است. معماري اين شهر طوري است که مردان هنگام آمدن به تکيه از کوچه‌ها و زنان از پشت بام‌ها استفاده مي‌کنند ، چون قسمت پايين تکيه‌ها براي آقايان و قسمت پايين براي خانم‌ها است. پس شما در واقع از شهري عبور مي‌کنيد که براي تئاتر ساخته شده است.

کارگردان «تمرين آخر» ادامه داد: در چنين شهرهايي گروه‌هاي تعزيه‌خوان، سرشناس‌ترين بازيگران و ستارگان مردم هستند و از شهرت و احترام خاصي برخوردارند.

اين کارگردان سينما در ادامه با بيان اينکه با گفتن اين نکات قصد دارد، کليد‌هاي قبل از ديد فيلم را به تماشاگران بدهد،تصريح کرد: من يک فيلم آزاد نمي‌ساختم. يونسکو ابتدا از من يک فيلم 10 دقيقه‌اي خواسته بود، تا لباس‌ها و آرايش‌هاي مشخص تعزيه خوان‌ها نمايش داده شود. فيلمي مي‌ساختم تا به تصويب يک طرح در يونسکو منجر شود. ما هم ناچار بوديم کدها را رعايت کنيم.

تقوايي با بيان اينکه لباس نقش مهمي در تعزيه دارد،ادامه داد: بايد دقت بيشتري براي اين مساله صرف شود. وقتي شما ناگهان وارد يک نمايش مي‌شويد از رنگ لباس‌ها مي‌توانيد شخصيت‌ها را تشخيص بدهيد، رنگ سبز نشان دهنده اولياء و رنگ قرمز نشان دهنده بدکاران است. شخصيت سيد الشهداء نيز نمونه بارز است که کاملا لباس سبز رنگ مي‌پوشد.

وي خاطر نشان کرد: حتي اگر يک غير ايراني نيز اين نمايش را ببيند با اطلاعات مخدود، شخصيت‌ها را دريافت مي‌کند.اوليا در دستگاه‌هاي آوازي ايراني و دشمنان در نظم با يکديگر گفت و گو‌ مي‌کنند. اين نکات باعث مي‌شود تماشاچي به راحتي نمايش را درک کند.

ناصر تقوايي در بخش ديگري از سخنانش درباره‌ي «تمرين آخر»، تعزيه و تئاتر مدرن را شبيه به هم دانست و عنوان کرد: در تعزيه آب فرات به صورت يک اسلحه است و به دست هر کس باشد او برنده است، اما چون در تعزيه آب فرات نداريم از يک تشت آب استفاده مي‌کنيم و بيننده هم اين را باور مي‌کنند و در اروپا به اين تئاتر مدرن مي‌گويند. در تعزيه کارگردان ضامن اشک مردم است و بايد بتواند اشک مردم را در آورد.

وي يادآور شد: ما تعزيه را مثل هر نمايش ديگري در نظر گرفتيم ، چون نمي‌دانستيم بيننده غير شيعه تحت تاثير فضا قرار مي‌گيرد يا نه؟ آنچه مرا کمک کرد اين بود که بيشتر از تعزيه به عنوان تئاتر حرف زدم. چرا که تعزيه چيزي بين تئاتر و سينما است. اين تعدد صحنه‌ها است که تعزيه را به سينما نزديک مي‌کند.

ناصر تقوايي درباره‌ي روند فيلمبرداري «تمرين آخر» هم توضيح داد: نمايش تعزيه به ميل من نبود که هر جا دلم مي‌خواهد کات بدهم و شروع به ادامه فيلمبرداري کنم. بايد بر مي‌گشتم از ابتدا بازي کنند، تا صداهايشان را با هم کوک کنند ، با سرعتي که کار مي‌کرديم فرصت تمرين زياد نبود، براي همين ممکن است در بعضي قسمت‌ها احساس کنيد ، صدا از دستگاه خارج شده است و در بعضي قسمت‌ها هم از دو يا سه دوربين استفاده کرديم.

اين کارگردان در بخش ديگري از سخنانش مطرح کرد: هميشه آگاهانه يا ناآگاهانه حس مي‌کنم با اين لباس‌هاي فيلم‌هاي تاريخي مشکل داريم. اين شال‌ها، قباها و پتوها براي کدام قسمت عربستان هستند که براي پوشش از آن‌ها استفاده مي‌کنيم؟! اما در «تمرين آخر» سعي کردم، لباس‌ها کاملا شبيه لباس‌هاي اقوام عرب طراحي شوند.

او در بخشي از سخنانش تاکيد کرد که هنرمند از تاريخ براي مخاطبش عينيت بسازد و علي حاتمي را مصداق بارز اين امر دانست.

در ادامه فيلم 60 دقيقه‌اي «تمرين آخر» براي حاضران پخش شد و پس از تشويق دانشجويان،نشست با پرسش و پاسخ دانشجويان از ناصر تقوايي ادامه پيدا کرد.

تقوايي در پاسخ به پرسشي مبني بر اينکه شخصيت‌هاي اين نمايش پر رنگ بودند، اما خيلي زود آن‌ها را به اتمام رسانده است،پاسخ داد:اين متني نيست که من نوشته باشم، کار استاد کاشي است. حدود 300 متن براي تعزيه وجود دارد ، به طور حتم تعزيه خوان ها نيز از چند نسخه استفاده کردند.

او پس از اين که ايرادي را به متن وارد ندانست، گفت: تلخ‌ترين تعزيه در روايت داستاني تعزيه «مختار» است که اگر اين تعزيه ساخته شود، شايد صداي حقوق بشر هم درآيد. تعزيه ساز در چنين مواقعي بايد هوشمندي به خرج دهد، تا داستان را تا اندازه‌اي براي مخاطب قابل تحمل کند. تعزيه ساز مي‌تواند مثل کاريکاتوريست عمل کند يعني با استفاده از طنز خشونت را نشان دهد.

وي با اشاره به سريال «مختار» ادامه داد: نمي‌دانم چرا مير باقري در تعزيه «مختار» اشتباه کرد؟ چرا به طنز سرشار در تعزيه توجه نکرد؟! به نظر من او بايد خشونت و انتقام جويي را با لطافت زبان جبران مي‌کرد تا بيننده لطمه نخورد.

تقوايي يادآور شد: من سريال «مختار» را پراکنده ديدم. ولي ياد فيلم‌هاي بزن، بزن و جنگي افتادم، البته شايد او هم طبق مطالعاتش ترجيح داده، اين گونه فيلم را بسازد و اين سليقه من است.

اين کارگردان در پاسخ به سوالي ديگري مبني بر اينکه،آيا بين تراژدي و حماسه تمايز قائل است،گفت: آثار دراماتيک در ادبيات به خصوص هستند و در شيوه اجرا موثر هستند، متن اين داستان هم حماسي است، علت انتخاب من سوزناک و اشکبار بودن اين تعزيه نيست، حماسي بودن آن است.

در ادامه‌ي جلسه از ناصر تقوايي درباره‌ي ويژگي رمان و داستان براي اقتباس سينمايي پرسيده شد و او پاسخ داد:

هنرها فعلا تحت سلطه‌اي ادبيات هستند، تا وقتي روايت بر هنري حاکم باشد، سلطه‌ ادبيات وجود دارد. روايت خصلت ادبيات است. وقتي وارد روايت مي‌شويم، ناگزير ادبيات هم وارد مي‌شود.

به اعتقاد اين کارگردان؛اصيل‌ترين هنر ما فرش بافي است. ما قوم گله‌داري بوديم که از درياي خزر سرازير و در سرزمين امروزي پراکنده شديم، «فرش» هنر همين قوم گله‌دار است. ساز ني هم همين طور. آيا هر جا صداي ني که مي‌شنويد، منقلب نمي‌شويد؟ ني هنر همان قوم است. هنر ايراني مثل ساير هنرها براي روي طاقچه نيست، يک هنر کاربردي است.

ناصر تقوايي پس از اين که دقايقي درباره هنر آبستره سخن گفت، افزود: کساني بودند که سعي کردند عينيت را وارد ادبيات کنند. ادبياتي به درد سينما مي‌خورد که بتواند عينيت پيدا کند. در سينما با نمونه خاص روبرو هستيم. مثلا مي‌خواهيم عشق ميان دو نفر را لمس کنيم. ادبياتي به درد سينما مي‌خورد که بتواند اين تبديل را لمس کند.

او با تاکيد بر اينکه ادبيات هنر چند هزار ساله‌ ماست،ادامه داد: در حالي که سينما هنر صد ساله است و به نظر من جنين است و هنوز متولد نشده ، ولي به ياد داشته باشيم، کدام هنر است که در سينما کاربرد ندارد، همه هنرها در سينما گوياتر شده‌اند.

ناصر تقوايي ادامه داد: هميشه زماني بايد اقتباس انجام دهيم که فکر مي‌کنيم مي‌توانيم مديوم يک اصل را در سينما فراتر ببريم.بايد به ياد داشته باشيم که اقتباس، تقليد نيست. داستان خوب هم زياد داريم که به درد سينماي ايران مي خورد.

اين کارگردان در پاسخ به اينکه آيا ادبيات فارسي قابليت اقتباس دارد؟مطرح کرد:فيلم‌نامه نويسي يک کار خلاق نيست، فن است. زماني خلاق مي‌شود که سوژه هم مال خودتان باشد. شما در فيلمي نه به اجبار بايد در متن تغييراتي ايجاد کنيد، ولي بايد همان فضاي ذهني را ايجاد کنيد که مد نظر نويسنده اصلي است.

در بخش پاياني اين سمينار نيز دانشجويان سوالات تخصصي خود را در زمينه فيلمنامه نويسي از ناصر تقوايي پرسيدند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس