به گزارش مشرق به نقل از مهر، متن کامل جديد ترين گزارش يوکي آمانو مدير کل آژانس بين المللي انرژي اتمي منتشر شد که به اين شرح است:
A . مقدمه
1. اين گزارش مدير کل به شوراي حکام و همزمان به شوراي امنيت در خصوص اجراي موافقتنامه پادمانNPT و مفاد مربوطه قطعنامه هاي شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران (ايران) مي باشد.
2. شوراي امنيت تاکيد نموده است که اقدامات مورد درخواست شوراي حکام در قطعنامه هايش در خصوص ايران الزام آور است . مفاد مربوطه قطعنامه هاي يادشده شوراي امنيت که بر اساس فصل هفتم منشور سازمان ملل تصويب شده اند مطابق شرايط اين قطعنامه ها الزام آور هستند .
3. آژانس براساس موافقتنامه خود با سازمان ملل متحد با شوراي امنيت ملزم به همکاري در اجراي مسئوليت شورا براي حفظ و برقراري صلح و امنيت بين المللي ميباشد. از کليه اعضاء ملل متحد خواسته شده است تا اقداماتي را مطابق با تعهداتشان براساس منشور ملل متحد انجام دهند.
4. تمرکز اين گزارش بر حوزه هايي است که ايران بطور کامل تعهدات الزام آور خود را اجرا نکرده است. چنانکه ايجاد اعتماد بين المللي به ماهيت صرفا صلح آميز برنامه هسته اي ايران مستلزم اجراي کامل اين تعهدات است. اين گزارش به تحولات بعد از آخرين گزارش (Gov/2011/7,25 February 2011) همچنين مسائل باقيمانده از مدتي قبل ميپردازد.
B . تاسيسات اعلام شده تحت موافقتنامه پادمان ايران
5. ايران تحت موافقتنامه پادمان خود 16 تاسيسات هسته اي و 9 مکان خارج از تاسيسات را که مواد هسته اي بطور معمول در آنجا استفاده مي شود به آژانس اعلام نموده است (LOFs) . همانطور که در ذيل آمده است بعضي از اين فعاليتها که از سوي ايران در برخي از تاسيسات انجام مي شود بر خلاف قطعنامه هاي شوراي حکام و شوراي امنيت همانطور که در ذيل نشان داده مي شود، مي باشد. آژانس به راستي آزمايي عدم انحراف مواد هسته اي اعلام شده در اين تاسيسات و LOFs ادامه مي دهد.
C . فعاليتهاي مرتبط با غني سازي
6. ايران برخلاف قطعنامه هاي مربوطه شوراي حکام و شوراي امنيت فعاليتهاي مرتبط با غني سازي خود را در تاسيسات اعلام شده ذيل که تحت پادمان آژانس مي باشد تعليق نکرده است.
C.1 . نطنز: کارخانه غني سازي سوخت نطنز و کارخانه آزمايشي غني سازي سوخت
7. کارخانه غني سازي سوخت(FEP) : دو سالن آبشار درFEP وجود دارد: سالن توليد A و سالن توليد B. مطابق با اطلاعات طراحي ارائه شده توسط ايران، 8 واحد براي سالن توليدA ، با 18 آبشار طراحي شده براي هر واحد اختصاص داده شده است. هيچگونه اطلاعات طراحي تشريحي براي سالن توليد B فراهم نشده است.
8 . در 14 مي 2011 ، 53 آبشار در سه واحد از هشت واحد در سالن توليد A نصب شده بود. 35 فقره از آن با UF6 خوراک دهي شده بود. در ابتدا هر آبشار نصب شده شامل 164 سانتريفيوژ بود. ايران 12 واحد از آبشارها را که هريک شامل 174 سانتريفيوژ ميباشد ارتقاء داده است. تا آن تاريخ همه سانتريفيوژها نصب شده ماشينهاي IR-1هستند. تا تاريخ 14 مي 2011 کار نصب در 5 واحد باقيمانده در جريان بود اما هيچ سانتريفيوژي نصب نشده بود. هيچ کار نصبي در سالن توليد B نبوده است.
9 . آژانس در پي يک راستي آزمايي موجودي فيزيکي (PIV) در FEP تاييد کرد که از 17 اکتبر 2010 ، 34737 کيلوگرم از UF6 طبيعي از زمان شروع عمليات در سال 2007 به آبشارها تزريق شده بود و مجموع 3135 کيلوگرم ازUF6 با غناي پايين توليد شده بود.
10. ايران تخمين زده است که بين 18 اکتبر 2010 و13 مي 2011 ، 970 کيلوگرم ديگر UF6 با غناي پايين توليد کرده است که در نتيجه از فوريه 2007 مجموع توليد UF6 با غناي پايين به 4105 کيلوگرم ميرسد. مواد هسته اي در FEP ( شامل خوراک، توليد و دورريز) همچنين همه آبشارهاي نصب شده و ايستگاههاي خوراک و کنارگذاري تحت اقدامات مراقبتي و نظارتي آژانس قرار دارند. ايران در نامه اي به تاريخ 4 آوريل 2011 به آژانس اعلام نمود که مهر و موم فلزي در محوطه خوراک و کناره گذاري FEP تصادفا توسط اپراتور شکسته شده است. پيامدها براي پادماني اين شکستگي مهر و موم به محض تکميل راستي آزمايي فيزيکي آتي توسط آژانس ارزيابي خواهد شد.
11. آژانس بر اساس نتايج آناليز نمونه هاي محيطي در FEP از فوريه 2007 و ديگر فعاليتهاي راستي آزمايي نتيجه گرفته است که اين تاسيسات همانطور که ايران در پرسشنامه اطلاعات طراحي(DIQ) اعلام نموده کار کرده است.
12. کارخانه آزمايشي غني سازي سوخت(PFEP): PFEP يک تاسيسات تحقيق و توسعه و يک تاسيسات آزمايشگاهي توليد اورانيوم با غناي پايين (LEU) مي باشد که اولين بار در اکتبر 2003 عملياتي شد. آن کارخانه يک سالن آبشار دارد که مي تواند 6 آبشار را در خود جاي دهد و بين يک محوطه طراحي شده براي توليد اورانيوم با غناي پايين U-235 تا 20 درصد و يک محوطه تحقيق و توسعه تقسيم شده است.
13. ايران اول در 9 فوريه 2009 در محوطه توليد شروع به تزريق UF6 با غناي پايين به آبشار 1 با هدف بيان شده توليد UF6 با غناي تا 20% U-235 جهت استفاده در ساخت سوخت براي راکتور تحقيقاتي تهران (TRR) نمود. ايران از 13 جولاي 2010 UF6 با غناي پايين را به دو آبشار متصل شده تزريق نموده است ( آبشار 1 و 6 ) که هريک شامل 164 سانتريفيوژ است.
14. در نتيجه مباحث بين آژانس و ايران پيشرفتهاي مشخصي در سيستم اندازه گيري اپراتور بويژه در تعيين سطح غني سازي U-235 طي نشستي که در 17 و 18 آوريل 2011 برگزار شد مورد توافق قرار گرفت و انتظار مي رود تا زمان راستي آزمايي فيزيکي آتي اجرا شود
15. ايران تخمين زده است که بين 19 سپتامبر 2010 و 21 مي 2011، مجموع 1/222 کيلوگرم ازUF6 با غناي پايين به دو آبشار متصل به هم تزريق شده است و حدودا 6/31 کيلوگرم UF6 با غناي20 درصد توليد شده بود که منجر به توليد مجموع حدودا 7/56 کيلوگرم ازUF6 با غناي 20 درصد از زمان شروع فرآيند در فوريه 2010 ، گرديده است.
16. در حوزه تحقيق و توسعه بين 12 فوريه 2011 و 21 مي 2011 مجموعا حدود 331 کيلوگرم UF6 طبيعي به سانتريفيوژها تزريق شد، اما هيچ اورانيوم با غناي پايين به عنوان توليد و دور ريز اين فعاليت تحقيق و توسعه که در انتهاي فرآيند ترکيب مجدد مي شوند خارج نشده بود.
17. همانطور که در گزارش قبلي مديرکل گفته شد، در 19 ژانويه 2011 (29/10/1389) ايران نشان داد که دو آبشار جديد 164 سانتريفيوژه ( آبشار 4 و 5 ) در محوطه تحقيق و توسعه نصب خواهد کرد. اين دو آبشار، که يکي از آنها شامل سانتريفيوژ هايIR-14 و ديگري دربردارنده سانتريفيوژهاي IR-2m مي باشد که با UF6 طبيعي خوراک دهي خواهد شد. اگر چه کار نصب آبشار 4 و 5 درحال انجام است، تا 22 ماه مي 2011 هيچ سانتريفيوژي نصب نشده است.
18 . آژانس براساس نتايج تحليل نمونه هاي محيطي درPFEP و ساير فعاليتهاي راستي آزمايي نتيجه گرفته است همانطور که ايران در پرسشنامه اطلاعات طراحي(DIQ) اعلام نموده تاسيسات فعاليت نموده است.
2.C . کارخانه غني سازي سوخت فوردو
19. ايران در سپتامبر 2009 به آژانس اطلاع داد درحال ساخت کارخانه غني سازي سوخت فوردو FFEP که در نزديکي شهر قم واقع است، مي باشد. ايران در پرسشنامه اطلاعات طراحي مورخ 10 اکتبر 2009 اعلام کرد که هدف اين تاسيسات توليد UF6 با غناي 5 درصد 235U- مي باشد و اينکه اين تاسيسات با گنجايش 16 آبشار، با تقريبا 3000 سانتريفيوژ ساخته شده است. ايران در سپتامبر 2010 يک پرسشنامه اطلاعات طراحي به روز شده را به آژانس ارائه کرد که در آن اعلام شده بود کارخانه غني سازي سوخت فوردو، علاوه بر هدف توليد UF6 با غناي 5 درصد 235U- ، تحقيق و توسعه را نيز مد نظر دارد.
20. در حالي که آژانس همچنان به راستي آزمايي درخصوص FFEP ادامه مي دهد تا روشن شود که بر اساس آخرين DIQ ارائه شده توسط ايران احداث شده است، هنوز آژانس در جايگاهي نيست که وقايع نگاري طراحي و ساخت FFEP يا هدف اصلي از آن را تاييد نمايد. ايران اعلام کرده است که هيچ مبناي حقوقي وجود ندارد که براساس آن آژانس درخواست اطلاعات در مورد وقايع نگاري و مقصود از تاسيس FFEP نمايد، و اينکه آژانس براي طرح پرسش هايي فراتر از توافقنامه پادمان ماموريتي ندارد. آژانس اين را مدنظر قرار مي دهد که پرسش هاي مطرح شده در بندهاي موافقتنامه پادمان وجود دارند و اينکه اطلاعات درخواست شده براي اينکه آژانس تاييد کند که اظهارنامه هاي ايران صحيح و کامل هستند ضروري است.
21. همانگونه که در گزارش پيشين مديرکل بيان شده است، در تاريخ 21 فوريه 2011 ايران به آژانس اطلاع داد که در نظر دارد تزريق مواد هسته اي را در آبشارها « در اين تابستان» آغاز نمايد. تا 21 ماه مي 2011 (31/2/1390 ) هيچ سانتريفيوژي به تاسيسات ارائه نشده است. نتايج تحليل نمونه هاي محيطي اخذشده در FFEP تا مقطع زماني فوريه 2010 نشانه اي از وجود اورانيوم غني شده دربر ندارد.
3.C . ديگر فعاليتهاي مرتبط با غني سازي
22. آژانس هنوز منتظر پاسخ محتوايي از سوي ايران به در خواست آژانس براي اطلاعات بيشتر در رابطه با اظهارات ارائه شده توسط ايران در مورد ساخت 10 تاسيسات جديد غني سازي که درباره سايت 5 مورد آن بنا به اظهارات ايران، تصميم گيري شده است و ساخت يکي از آنها که مي بايد تا پايان سال گذشته ايراني (20 مارس 2011) يا آغاز سال جاري ايراني شروع شده باشد. تا اين تاريخ ، آژانس اطلاعاتي درمورد اينکه ساخت سايت يادشده شروع شده باشد، دردست ندارد.
23. آنگونه که آژانس درخواست نموده است ، در ارتباط با اظهارات ايران در 7 فوريه 2010 که فناوري غني سازي ليزري را بدست آورده است و اظهارات مورخ 9 آوريل 2010 در رابطه با توليد نسل سوم سانتريفيوژها ايران هنوز اطلاعات بيشتري ارايه نداده است. از اوايل سال 2008 ايران به درخواستهاي آژانس براي دسترسي به مکانهاي اضافي مربوطه و از جمله مکانهاي مربوط به ساخت سانتريفيوژها و تحقيق و توسعه در مورد غني سازي اورانيوم پاسخ نداده است . در نتيجه آگاهي آژانس درباره فعاليت هاي غني سازي همچنان رو به کاهش است.
D. فعاليتهاي باز فرآوري
24. پيرو قطعنامه هاي مربوطه شوراي امنيت و شوراي حکام ايران موظف به تعليق فعاليتهاي بازفرآوري از جمله تحقيق و توسعه است. ايران در تاريخ 15 فوريه 2008 طي نامه اي به آژانس اعلام نمود که "هيچ فعاليت بازفرآوري ندارد". در اين زمينه آژانس همچنان به نظارت براستفاده از سلولهاي داغ در راکتور تحقيقاتي تهران و تاسيسات توليد راديوايزوتوپهاي موليبدنوم، يد و زنون (MIX) ادامه داده است. آژانس در 8 ماه مي 2011 در راکتور تحقيقاتي تهران و همچنين در تاريخ 9 ماه مي 2011 در تاسيسات توليد راديو ايزوتوپ زنون (MIX)، اقدام به راستي آزمايي اطلاعات طراحي و بازرسي نمود. آژانس تنها درمورد راکتور تحقيقاتي تهران و تاسيسات توليد ايزوتوپ زنون و ساير تاسيساتي که آژانس به آنها دسترسي داشته است مي تواند تاييد کند هيچگونه فعاليت مرتبط با بازفرآوري درحال انجام در ايران وجود ندارد.
E. پروژه هاي مرتبط با آب سنگين
25. برخلاف قطعنامه هاي شوراي حکام و شوراي امنيت ايران کار روي تمام پروژه هاي مرتبط با آب سنگين شامل ساخت راکتور هسته اي تحقيقاتي آب سنگين راکتور IR-40، که تحت پادمان آژانس است را متوقف نکرده است.
26. همانگونه که در گزارشات قبلي دبيرکل نيز خاطر نشان شده است، باتوجه به درخواست شوراي امنيت به گزارش اينکه آيا ايران پروژه هاي مرتبط با آب سنگين را بطورکامل و بصورت پايدار به حال تعليق در آورده است، آژانس از ايران درخواست کرد تا ترتيبات لازم را دسترسي هر چه زودتر به تاسيسات توليد آب سنگين(HWPP) ، آب سنگين ذخيره شده در تاسيسات فراوري اورانيوم (UCF) براي نمونه گيري ، و هرمکان ديگري در ايران که پروژه هائي مرتبط با آب سنگين در حال انجام است فراهم کند. ايران به اين درخواست آژانس اعتراض کرده است بر اين مبنا که آن درخواستها فراتر از موافقتنامه پادمان است و ايران قبلا اعلام داشته بوده که پروژه هاي مرتبط با آب سنگين خود را به حالت تعليق در نياورده است. شوراي امنيت تصميم گرفته است که ايران ميبايد دسترسي و همکاري لازم را آنگونه که آژانس درخواست مي کند فراهم آورد تا آژانس بتواند تعليق پروژه هاي مرتبط با آب سنگين را راستي آزمائي کند. تاکنون ايران دسترسي درخواست شده را فراهم نکرده است.
27. در حاليکه ايران اعلام کرده است که کار روي همه پروژه هاي مرتبط با آب سنگين را متوقف نکرده است، آژانس نمي تواند بدون دسترسي کامل به آب سنگين در UCF ، HWPP و هر پروژه ديگر مرتبط با آب سنگين اظهارات ايران را راستي آزمائي کند و بنابراين نميتواند در اين موضوع گزارش کامل دهد.
28. در 10 مي 2011، آژانس يک DIV در راکتور IR-40 در اراک انجام داد و مشاهده کرد که ساخت تاسيسات در جريان است و کندکننده و مبدل هاي حرارتي به سايت تحويل شده است. مطابق اظهار ايران، بهره برداري از راکتور IR-40 تا پايان سال 2013 آغاز مي شود.
F. فرآوري اورانيوم و ساخت سوخت
29. همانگونه که در بالا به آن اشاره شد، ايران موظف به تعليق فعاليتهاي مرتبط پروژه هاي آب سنگين مي باشد. برخي از اين فعاليت ها برخلاف اين الزام در UCF و کارخانه ساخت سوخت (FMP) در اصفهان انجام مي شود اگرچه هر دو تاسيسات تحت پادمان آژانس مي باشد.
30. بين 5 مارس و 9 مارس 2011، آژانس يک PIV در UCF انجام داد که کل مقدار اورانيوم موجود در آنجا به شکل UF6 را و راستي آزمائي کرد.
31. طي نامه مورخ 16 مارس 2011، ايران آژانس را مطلع کردکه حين مدت زمان 6-4 آوريل 2011 قصد داشته است تا توليد UO2 طبيعي براي سوخت راکتور IR-40 را شروع کند. در 18 مي 2011، آژانس يک DIV در UCF انجام داد و مشاهده کرد که اگرچه فرايند توليد چنين UO2 شروع شده بود هيچ توليدي انجام نشده بود. آژانس همچنين تائيد کرد که از 10 اوت 2009 هيچ مقداري از UF6 در UCF توليد نشده است. بنابراين کل مقدار اورانيوم توليد شده درUCF از مارس 2004 371 تن و به شکل UF6 تن بوده است (برخي از اين مواد به FEP و PFEP منتقل شده است) و نيازمند محصور سازي و نظارت آژانس است. حين DIV، آژانس مشاهده کرد که ايران هنوز نصب تجهيزات براي تبديلUF6 غني شده تا 20% از U-235 به U3O8 جهت ساخت سوخت TRR شروع نکرده است.
32. در مي 2011، آژانس يک بازرسي و يک DIV در FMP انجام داد و تائيد کرد که ايران هنوز نصب تجهيزات براي ساخت سوخت TRR را شروع نکرده است.
G. ابعاد نظامي احتمالي
33. شوراي حکام در موارد متعدد از ايران خواسته است که درباره مسايل باقيمانده مربوط به برنامه هسته اي خود با آژانس تعامل نمايد تا وجود ابعاد نظامي احتمالي از برنامه هسته اي ايران خارج گردد. شوراي امنيت در قطعنامه 1929 (2010) مجدداً تعهدات ايران را مورد تاييد قرار داده است مبني بر اينکه ايران اقداماتي را که طبق قطعنامه هاي شوراي حکام GOV/2006/14 و GOV/2009/82 ملزم به آنها گرديده اتخاذ نمايد و از جمله دسترسي آژانس به همه سايتها، تجهيزات، اشخاص و اسناد درخواستي را فراهم نمايد.
34. گزارشهاي قبلي مدير کل مسايل باقيمانده مربوط به ابعاد نظامي احتمالي در برنامه هسته اي ايران و اقداماتي را که لازم است ايران براي حل آنها انجام دهد فهرست کرده است. در تاريخ 6 مه 2011 به دليل عدم تعامل ايران با آژانس از اوت 2008 در زمينه ماهيت اين اين مسايل، مدير کل نامه اي به جناب آقاي فريدون عباسي معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان انرژي اتمي ايران (AEOI) ارسال نمود و ضمن آن نگرانيهاي آژانس را در مورد وجود ابعاد نظامي احتمالي در برنامه هسته اي ايران مجددا تکرار کرد و اهميت روشني افکني در زمينه اين مسايل را از سوي ايران بيان نمود. مدير کل همچنين در همين نامه از ايران درخواست کرد که دسترسي سريع به اماکن، تجهيزات، اسناد و اشخاص را فراهم نمايد و خاطر نشان ساخت که آژانس با تعامل ماهوي و فعال ايران قادر خواهد بود که نسبت به تحقيق صحت و تکميل اعلاميه هاي ايران پيشرفت حاصل نمايد.
35. آژانس بر اساس مطالعه مداوم اطلاعاتي که از بسياري از کشورهاي عضو و نيز از طريق تلاشهاي خود بدست آورده است هنوز در مورد وجود احتمالي فعاليتهاي آشکار نشده مرتبط با امور هسته اي گذشته يا حال که سازمانهاي نظامي مربوطه در آنها دخيل هستند از جمله فعاليتهاي مرتبط با توسعه کلاهک هسته اي براي نوعي موشک نگران است. آژانس از آخرين گزارش مدير کل در تاريخ 25 فوريه 2011 اطلاعات بيشتري را در ارتباط با اين گونه فعاليتهاي احتمالي آشکار نشده مرتبط با امور هسته اي دريافت کرده است که در حال حاضر توسط آژانس در حال ارزيابي است. همانگونه که قبلا از سوي مدير کل گزارش شد، نشانه هايي وجود دارد مبني بر اينکه برخي از اين فعاليتها ممکن است از سال 2004 ادامه پيدا کرده باشند. موارد زير به نمونه هايي از فعاليتهايي اشاره دارند که لازم است در مورد آنها روشني افکني شود و هفت زمينه خاص را که موجب نگارني است شامل مي گردد:
ـ ژنراتور نوترون و تجهيزات مرتبط با تشخيص نوترون: آزمايشهايي با دخالت کمپرس ترکيب انفجاري اورانيوم دوترايد جهت توليد انتشار ناگهاني نوترونها.
ـ استخراج و تبديل اورانيوم: توليد فلز اورانيوم از ترکيبات فلورايد و ساخت آن در ترکيبات مرتبط با يک وسيله هسته اي.
ـ ساخت و آزمايش مواد منفجره قوي: توسعه، ساخت و آزمايش ترکيبات انفجاري مناسب براي اقدامات انفجاري قوي در هندسه کروي متقارب.
ـ مطالعات مرتبط با چاشني انفجاري بريج واير (EBW) بخصوص زماني که همزماني در سطح بالا را ضروري مي سازد: اهميت احتمالي هسته اي استفاده از چاشني هاي EBW
ـ مطالعات مرتبط با اقدامات انفجاري چند مقصدي و انفجارات نيم کره اي با دخالت آزمايشهاي با ابزار عالي: ادغام چاشني هاي EBW در توسعه يک سيستم براي اقدام به انفجارات سطح بالا و اجراي آزمايشهاي تمام عيار و کارهايي که ممکن است از کمکهاي خارجي منتفع شده باشند.
ـ تجهيزات حرارتي با ولتاژ بالا و تهيه ابزار براي مواد منفجره که در فاصله هاي طولاني و احتمالا زير زمين آزمايش مي شوند: اجراي آزمايشهايي براي تاييد اين مطلب که تجهيزات حرارتي با ولتاژ بالا براي احتراق مواد منفجره EBW قابل اعتماد در فواصل طولاني مناسب هستند.
ـ فعاليتهاي مرتبط با طراحي مجدد موشکهاي برگشت پذير براي يک کلاهک جديد که طبق ارزيابي ماهيتاً هسته اي هستند: اجراي کار طراحي و مطالعات مدل سازي با امکان کنارگذاري کلاهک انفجاري قوي متعارف از کلاهک موشک شهاب 3 و جايگزيني آن با يک کلاهک هسته اي کروي.
H . اطلاعات طراحي
36. بخش عمومي کد اصلاح شده 1/3 ترتيبات فرعي موافقتنامه پادمان ايران را ملزم به ارائه اطلاعات طراحي تاسيسات جديد خود در زودترين زمان پس از گرفتن تصميم به ساخت يا صدور مجوز ساخت هرکدام که اول رخ دهد مي کند. کد اصلاح شده 1/3 همچنين الزام مي دارد که اطلاعات طراحي کاملتر حين انجام فازهاي تعريف پروژه، طراحي اوليه، ساخت، و ازکار اندازي ارائه گردد. ايران تنها کشوري است که با داشتن حجم برجسته اي از فعاليت هاي هسته اي و اعمال موافقتنامه جامع پادمان آژانس، الزامات کد اصلاحي 1/3 را اجرا نمي کند. آژانس همچنان منتظر دريافت پاسخ ايران از جمله در مورد اطلاعات بروز شده طراحي راکتور IR-40 ، و اطلاعات بيشتر در پي اعلام برنامه ساخت يک تاسيسات غني سازي اورانيم و طراحي يک راکتور مشابه راکتور تهران دارد.
37. طي نامه مورخ 26 آوريل 2011، آژانس از ايران خواست تا مطلب گزارش شده به نقل از جناب آقاي فريدون عباسي در اين مورد که ايران برنامه ساخت چهار تا پنج راکتور جديد را ظرف چند سال آينده به منظور توليد راديوايزوتوپ و انجام تحقيقات دارد تائيد کند. در همان نامه، آژانس از ايران درخواست اطلاعات بيشتر در مورد طراحي و زمانبندي ساخت تاسيسات را کرد. ايران در پاسخ خود مورخ 3 مي 2011، بيان کرد که اطلاعات درخواستي آژانس را در «زمان مقرر» و مطابق توافقنامه پادمان خود ارائه خواهد کرد.
I. پروتکل الحاقي
38. ايران، برخلاف قطعنامه هاي شوراي حکام و شوراي امنيت پروتکل الحاقي را اجرا نميکند. آژانس در موقعيتي نيست که در خصوص عدم وجود مواد و فعاليتهاي هسته اي اعلام نشده در ايران اطمينان دهد مگر اينکه و تا زمانيکه ايران همکاري لازم را با آژانس به عمل آورد از جمله اجراي پروتکل الحاقي
J. ساير موارد
39. در 16-15 آوريل 2011، آژانس يک PIV در محل نيروگاه هسته اي بوشهر انجام داد که حين آن مواد هسته اي حاضر در آنجا را راستي آزمائي کرد و تائيد نمود که بارگذاري مجتمع هاي سوخت به درون قلب راکتور کامل شده است. در تاريخ 10 مي ايران آژانس را مطلع کرد که راکتور بحراني شده است.
K . خلاصه
40. در حالي که آژانس به انجام فعاليتهاي راستي آزمايي تحت موافقتنامه پادمان ايران ادامه ميدهد، ايران تعهداتش را از جمله : اجراي مفاد پروتکل الحاقي ، اجراي کد اصلاح شده 1/3 ترتيبات فرعي بخش عمومي توافقنامه پادمان، تعليق فعاليتهاي مرتبط با غني سازي، تعليق فعاليتهاي مرتبط با آب سنگين و روشن شدن مسائل باقيمانده که موجب نگراني از وجود ابعاد نظامي احتمالي برنامه هسته اي مي شود، انجام نمي دهد.
41. در حاليکه آژانس به راستي آزمايي عدم انحراف مواد هسته اي اعلام شده در تاسيسات هسته اي و محل هاي خارج از تاسيسات LOFs اعلام شده از سوي ايران تحت توافقنامه پادمان ادامه مي دهد، بدليل همکاري عدم همکاري ايران و از جمله عدم اجراي پروتکل الحاقي، آژانس نميتواند در مورد عدم وجود مواد و فعاليتهاي هسته اي اعلام نشده اطمينان موثق بدهد و بهمين دليل نميتواند به اين نتيجه برسد که که تمام مواد هسته اي در ايران در فعاليت هاي صلح آميز بکار مي رود.
42. مدير کل اصرار دارد که ايران به صورتي مثبت به نامه مورخ ششم ماه مي 2011 (16/2/1390) وي پاسخ دهد و به منظور ايجاد اعتماد بين المللي درخصوص ماهيت صرفاٌ صلح آميز برنامه هسته اي ايران، براي اجراي کامل موافقنامه پادمان و ساير تعهدات مرتبط با آن گامهايي بردارد.
43. مدير کل به صورت مقتضي به گزارش دهي خود ادامه خواهد داد.