کد خبر 47744
تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۰:۱۵

در سال‌هاي اخير، جمع پرشماري از هنرمندان مشهور سينما و تلويزيون با سفر به خانه خدا تشويق شده‌اند، اما اهل قلم با اينکه امکان اثرپذيري بيشتري از حج دارند، بهره‌اي از اين سفرها نداشته‌اند.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، موضوع اعزام هنرمندان به سفر عمره مفرده و يا حج تمتع، يکي از برنامه‌هاي ويژه دولت است که پايه و اساسش در دولت احمدي‌نژاد گذاشته شده است. اگرچه اين ماجرا با اعزام هنرمنداني چون محمدحسين لطيفي در حج تمتع سال 86 آغاز شده، اما در سال 90 و با اعزام دسته‌جمعي سوپراستارهاي سينما مانند محمدرضا شريفي‌نيا، حسام نواب صفوي، محمدرضا گلزار، الناز شاکردوست، مهناز افشار، الهام حميدي و ... رنگ و بوي تازه‌اي پيدا کرد و موجب انتقادهايي در جامعه هنري کشور شد.

مبناي اين سفرها اگرچه با دو پرسش اساسي روبه‌روست، اما بناي ما در اين يادداشت، رسيدن به پاسخ اين دو سئوال نيست. پرسش‌ها البته بدين قرار است:

1. اعزام هنرمندان براساس کدام ملاک، ارزيابي، سليقه و سياست فرهنگي انجام مي‌شود و آيا اهداف و انگيزه‌هاي آن براي هنرمندان تبيين شده است؟

2. نتيجه، بازخورد و انعکاس اين سفرها در آثار و توليدات هنري چگونه ارزيابي و ديده مي‌شود؟

هرچند ما به اين دو سئوال کاملاً جدي ـ که يکي از سوي مردم و ديگري از سوي فعالان فرهنگي مطرح مي‌شود ـ کار نداريم، اما مبناي سخن من در اين يادداشت، سئوال دوم است که موجب پرسش تازه‌اي درباره اعزام نويسندگان و شاعران به حج مي‌شود.

چرا اهالي قلم از چنين امتيازي که به راحتي در اختيار چهره‌هاي گيشه‌پسند سينما قرار مي‌گيرد، سهم و بهره‌اي ندارند؟ (البته خود هنري‌ها درباره انتخاب مسافران قبله از ميان جماعت سينماگر و بازيگر اعتراض‌هاي وسيعي دارند که داوود رشيدي يک بار همه اينها را گفته و به حسرت‌هاي زنده‌ياد محمد ورشوچي هم اشاره کرده است که سرانجام درگذشت و اين سفر قسمتش نشد.)

نويسندگان زيادي در طول تاريخ قلم در کشور ما به اختيار و هزينه خود راهي اين سفر مقدس و نوراني شده‌اند. حاصل اين سفرهاي معنوي هم کتاب‌هاي ارزشمند و ذي‌قيمتي مانند «خسي در ميقات» جلال آل‌احمد است که نظير آن را در ميان سفرنامه‌هاي حج کمتر مي‌توان يافت. سيد شهيدان اهل قلم، سيدمرتضي آويني نيز يکي از بهترين و ماندگارترين سفرنامه‌هاي حج را نگاشته که روايت متفاوتي از زيارت قبله مسلمين به شمار مي‌رود. ‌کارهاي ديگري هم از نويسندگان و شاعران گوناگون به بازار کتاب راه يافته است که محمد ناصري، جابر تواضعي، گلعلي بابايي، عليرضا قزوه (پرستو در قاف) و ... آنها را نوشته‌اند. پيش از اينها هم از سلاطين و اميران قاجار تا علما و روحانيون و نويسندگان مختلف دست به قلم برده‌اند و حال و هواي حج را وصف کرده‌اند. شاعران بسياري هم به سرايش اشعاري در توصيف اين سفر پرداخته‌اند که برخي از آنها نامي در ميان شاعران آييني ندارند و صرفاً تأثيرات شگرف حج و گشايش طبع و ذوق شعري خود پس از اين سفر را يادآوري کرده‌اند.

بنابراين آشکار است که اثرپذيري توليدات مکتوب از سفر مقدس و معنوي حج به مراتب بيشتر از قالب‌هاي هنري است که در عمل، تاکنون نمايش مشخص و برجسته‌اي از اين تأثيرپذيري نديده‌ايم. علاوه بر اينها، قلم و صاحبان آن نسبت به ساير ابزارهاي هنري از آزادي عمل بيشتري برخوردار است و اگر نويسنده مي‌تواند با استفاده از قلم، هر آنچه در دل دارد روي کاغذ بياورد، اين انتقال حس از طريق دوربين انجام شدني نيست. چه اينکه برداشتن تصوير از اماکن مقدسي چون مسجدالحرام يا مسجدالنبي دچار موانع و محذوريت‌هاي جدي است و شايد اصلاً امکان‌پذير نباشد، اما چه کسي مي‌تواند قلم را براي انجام وظايفش محدود کند؟

نويسندگان ما با وجود اين همه امکان از کاروان حج جا مي‌مانند و حمايت‌هاي دولتي به سوپراستارهايي از سينما تعلق مي‌گيرد که در کارنامه هنري خود، تقريباً گوشه‌چشمي به آثار معناگرا و ارزشي نداشته‌اند. به گونه‌اي که حتي برخي از آنان به دليل بعضي نقش‌هاي هنري، در کنار خانه خدا مورد انتقاد زائران ايراني قرار مي‌گيرند يا به استفاده از رانت‌هاي دولتي و ارتباط با جريان انحرافي متهم مي‌شوند.
----------------------------------
يادداشت از: ايمان شهروي
----------------------------------

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس