به گزارش گروه دفاع و امنيت مشرق به نقل از برنا، حبابي مسوول امور هوايي تيپ گفت: جوانهاي چترباز ارتش، عقاباند و وقتي لباس نظامي بر تن کردند، قيد سر و جانشان را ميزنند تا فداي 70 ميليون جمعيت ايران و رهبر فرزانه انقلاب کنند.
ارتشيها با لباسهاي يک شکل همه جا در رفت و آمد بودند؛ مسيري صد متري را بايد با دژبان طي ميکرديم و چون ماشين جا نداشت، دژبان براي انجام ماموريت محوله به سختي خود را کنار راننده جا کرد و براي اينکه راحت باشد، هدايت ماشين را هم به عهده گرفت!
چتربازي سقوط آزاد با پرش با چتر متفاوت است؛سقوط آزاد مهارت ويژه اي نياز دارد و افراد بايد آموزشهاي ويژهاي ببينند.
کارآموزان دوره از هر سن و درجهاي هستند و از دژبان گرفته تا سرهنگ که هر کدام به دليلي شرکت در دوره هاي چتربازي را انتخاب کردهاند.
ستوان يکم عمليات پياده، مجتبي نصيري در اينباره ميگويد: هدفمان حفاظت از کيان جمهوري اسلامي و گوش به فرمان رهبري بودن است و با توجه به آموزشهايي که ديدهايم؛ بنا به تدبير و فرمايش ايشان، هر موقع و هرجا که لازم شد از آموزشهايمان استفاده ميکنيم.
او معتقد است مرگ و زندگي دست خدا است و وقتي مشغول به انجام کارهاي هيجانانگيز و خطرناکي مانند چتربازي است به ناکامي و يا از دست دادن جاناش فکر نميکند. نصيري ادامه ميدهد:«اگر هم بگويند به فلان ماموريت برويد و اصلا احتمال برگشت ندارد ميرويم، وقتي قسم خورديم، چه به عنوان يک ايراني و چه به عنوان يک نظامي که به پدران و برادران خودش در هشت سال دفاع مقدس اقتدا کرده؛ براي حفاظت از کشورمان هر کاري باشد انجام ميدهيم.»همسر نصيري، به مجتبي افتخار ميکند و دوست دارد روزي مثل همسرش دوره چتربازي را بگذراند.
کارآموزان در صفهاي منظم ايستادهاند و آن قدر به رعايت نظم تاکيد دارند که حتي نحوه تا زدن آستينهايشان هم يکسان است!
قبل از شروع کلاس، دستگاه شبيهساز انحراف چتر، به دقت آماده و يکي از مربيان براي آموزش داوطلب ميشود و روي چهار پايه لرزاني که تا سقف سوله بالا رفته قرار مي گيرد.
قرار است مربي، اختلال در کارکرد چتر را روي دستگاه شبيه ساز آموزش بدهد، اختلالي که ميتواند به مرگ منتهي شود.
"عزيزي"، مربي هنرآموزان حدود40 سال دارد و تعريف او از ترس جالب است، به نظرش پرواز بدون ترس لذت ندارد و هميشه به هنرآموزانش ميگويد:«پرواز يک علم است و بايد با آن علمي برخورد کرد. در کار پرواز، اولين اشتباه، آخرين اشتباه است.»
خودش ميگويد به پرواز اعتياد پيدا کرده و قصد ندارد بعد از بازنشستگي هم چتربازي را کنار بگذارد و درباره اثرات چتربازي هم ميگويد: آموزش چتربازي در زندگي روزمره تاثير ميگذارد، گاهي مسايلي پيش ميآيد که بايد انسان، سريع تصميم گرفته و عمل کند.
عزيزي حين آموزش از سقف سوله معلق است و در همان حالت به کارآموزان درس مي دهد و نکات ايمني را يادآوري مي کند.
"بهزاد پاينده" سرپرست گروه آموزش توضيح مي دهد که اين دستگاه شبيهساز را ايراني ها طراحي کرده اند و بخش جالب آموزش گرفتن حالت فِلش است که کارآموزان بايد در حالي که دست هايشان سه سانت به طرفين و سه سانت به پشت قرار دارد، پاها را به اندازه دو برابر عرض شانه بازکنند.
وي ادامه داد: اين حالت وقتي که کارآموز در هوا معلق است، درست شبيه پرنده ها است و تو فکر مي کني که وقتي هوا با فشار به عضلاتي که براي گرفتن حالت فلش منقبض شده اند با سرعت باورنکردني برخورد مي کند، فرد چه فشاري را احساس ميکند و چه حسي دارد و به قول با تجربهها حسي شبيه مرگ که خيلي ها حتي توان تحمل آن را هم ندارند.
باز و بسته شدن چترها هم دنيايي دارد، چتر بايد با دقت ساقه زده و جمع شود و هيچ حسي بدتر از اينکه موقع سقوط آزاد، چتر چترباز، باز نشود؛ نيست.
پاينده در اينباره از تجربه شخصياش مي گويد و اينکه 90 درصد چتربازاني که با اين مشکل مواجه مي شوند قبل از برخورد به زمين مي ميرند و هيچ چيزي از متلاشي شدن بدنشان احساس نمي کنند!
"برات کريمي"، جوان 27 ساله چترباز ارتش، فقط همسرش ميداند که در حال گذراندن دورههاي سقوط آزاد چتربازي است، برات کريمي از اولين سقوط آزادش ميگويد و اين که سه چهار ثانيه اول، به هوش نبود اما با گذشت زمان توانست درک بالايي نسبت به پرواز پيدا کند و اعتقاد دارد مرگ دست خداست و اگر قرار باشد روزي عمرش به اتمام برسد آن لحظه، ممکن است در خيابان و در حال راه رفتن باشد نه در حال پرواز.
تمرينات سخت است و توانايي بدني بالايي لازم دارد ولي با اين حال به چهره کارآموزان که نگاه مي کني، برقي از هيجان در چشمانشان مي درخشد و انگار هيجان پرواز و سقوط آزاد را تصور مي کنند، تفريح و ورزشي که براي اينها کار است و روح و جسم چترباز را با هم پرورش مي دهد.
«حجتالله اسدي» از کلاه سبزهاي کارکشته، يکي از اين آدمها است و با اين که 52 سال دارد اما هنوز پرواز ميکند و با ورزشهاي مختلفي که انجام داده توانسته قواي جسمياش را حفظ کند و به قول خودش در اين سن، مانند جوان 17-18 ساله بپرد.
بعد از باز و بسته شدن چند باره چترها تازه يکي از مربيان مي گويد در بين چترها چتر "بيس جامپ" از باقي چتر ها پيشرفتهتر است و راحت تر مي نشيند، چتري که به شکل پرچم ايران طراحي شده و آزادي عمل بيشتري را به چترباز مي دهد.
پاي صحبت پاينده که مي نشيني تازه مي فهمي هميشه هم براي پريدن، نياز به مهارت نيست و هر کسي مي تواند به عنوان مسافر با چترباز راهي آسمان شود و حس پريدن را تجربه کند. امکاني که به ميزان محدودي وجود دارد.
چتربازي يک مهارت است که هيچ وقت انسان از آن خسته نمي شود، اين را پاينده مي گويد و تاکيد مي کند با اين که اين همه پريدم اما هنور از پريدن راضي نشدم! و کدام انساني که يک بار حس پرنده شدن را تجربه کند و به اين راحتيها از آن دست بردارد و حسي که گاهي به بهاي جانش تمام مي شود اگر در شرايط امن انجام نشود.
سيد محمدباقر سليمي، از تکاوران نيروي دريايي به نوعي آچار فرانسه نيروي دريايي است، زمين، دريا و آسمان حوزه کاري اوست و به غواصي و دريا نزديکتر است اما مانند بنا به طبع آدمي که پرواز، آرزوي ديرينهاش است؛ پرواز را هم دوست دارد و او در وصف مرگ برايمان خواند:
از مرگ حذرکردن دو روز روا نيست
روزي که قضا هست و روزي که قضا نيست
روزي که قضا باشد در آن کوشش ندهد سود
روزي که قضا نيست بر آن مرگ روا نيست