مردم بايد در سفرهاي استاني با سر دادن شعارهايي، رئيس جمهور را در جريان درک خود از عدم موافقت آنها در مورد حضور مشايي در تمام سطوح دولت بگذارند تا حلقه گم شده اسلام و نظام و مردم کامل شود.

تا جايي که حافظه تاريخي جامعه ياري مي کند، کسي يادش نمي آيد آقاي احمدي نژاد هدف خودش را براي تصديگري مسئوليت رياست جمهوري، مسئله اي غير از خدمتگزاري به مردم ذکر کرده باشند. البته خود ايشان از فرط تواضع چند دفعه اي از کلمه "نوکري" استفاده کردند که بايد اين فرصت و نعمت را غنيمت شمرد.
خدمتگزاري براي چه کساني مد نظر رئيس جمهور محترم است؟ اگر غير از مردم و اسلام جواب است که بايستي رئيس جمهور و هيات همراه را به خدا واگذار کرد و البته در وقتش به مردم. اما اگر جواب، اسلام و نظام و مردم است که قريب به يقين همين است، بايستي در مواردي که خواسته اسلام و نظام و مردم همپوشاني داشته باشد بدون هيچ فوت وقتي سر تعظيم فرود آورد و لبيک گفت در غير اين صورت همان مي شود که جواب غير بود.
هرچند مسئله اصلي کشور آقاي مشايي نيست اما قطعا مهمترين مسئله فرعي کشور ايشان هستند. ايشان به واسطه افکارش و افکارش به واسطه دسترسي به منابع مالي و نيروي انساني به تهديدي بدل گشته است که از آن به عنوان "فتنه سبز دوم" ياد مي کنند.
حداقل از يکسال اخير بر همگان مبرهن شده که فتنه سبز دوم"وحدت" را مورد حمله قرار داده و در ادامه فتنه سبز اول که "بصيرت" آماج حملاتش بود شروع به فعاليت کرده است.
نکته : آقاي مشايي در حال حاضر متصدي بيش از 15 پست در دولت خدمتگزار است.
حال مي ماند موضع مشترک اسلام و نظام و مردم در اين مورد که اگر همپوشاني داشته باشد و آقاي احمدي نژاد بر خلاف آن عمل کند، هدف خدمتگزاري ايشان که در اين سالها پشتوانه مقبوليت و مشروعيت ايشان بوده زير سوال مي رود.
قصد اينست که با بررسي مواضع بزرگان نسبت حضور مشايي در دولت، هم تکليف مردم در موضع گيري هاي رسمي در اين مورد مشخص شود و هم بعد از آن که حجت بر احمدي نژاد تمام شد تکليف رئيس جمهور.
1- اسلام
اگر علما و مراجع زبان گوياي اسلام باشند که البته هستند، اکثر ايشان به کج روي آقاي مشايي و فرصت سوزي ايشان در منابع بيت المال سخن ها گفته اند.
آيت الله مکارم شيرازي در پاسخ به تعرض مشايي به علما در بحث موسيقي فرمودند: "گر شرايط خاص نبود ما طوري ديگر با اين مساله برخورد مي کرديم و وظيفه خود را انجام داده و هزينه آن را هم مي داديم." ايشان در جاي ديگر متذکر شدند: "اين‌که رييس دفتر دولت هر روز بلند شود و يک سخن ناموزون بگويد و تنشي در ميان همه ايجاد کند به جبهه داخلي صدمه مي‌زند"
آيت الله مصباح يزدي در پاسخ به بحث مطرح شده مکتب ايراني از طرف مشايي اين چنين پاسخ دادند که: "کساني که بي‎شرمانه مکتب ايران را به‌جاي مکتب اسلام معرفي مي کنند، خودي نبوده غيرخودي‌اند و بايد حواسمان جمع باشد"
آيت‌الله نوري همداني از مراجع عظام تقليد نيز در پاسخ به استفتاء جمعي از دانشجويان دانشگاه‌هاي کشور درباره اظهارات اسفنديار رحيم‌مشايي درباره ساکنان تحت حمايت رژيم صهيونيستي در سرزمين‌هاي اشغالي اين چنين پاسخ دادند:"همه مي‌دانند که مردم انقلابي ايران اين کلام امام راحل که اسرائيل بايد محو شود را يکي از آرمان‌هاي خود مي‌دانند. بنا براين هرگز شايسته نيست که رئيس‌جمهور محترم و مکتبي، کسي را که فکر و فرهنگش در حدي باشد که نتواند اين حقيقت را درک کند و يا از لحاظ ادبي قدرت بيان اين مطلب را ندارد و يا آنقدر شهامت روحي ندارد که به اشتباه خود به طور صريح اعتراف کند و عذر بخواهد، ‌اين چنين شخصي را مشاور خود قرار بدهد و يک پست مهم دولتي را به او بسپارد."
آيت الله صافي نيز بعد از همايشي که براي دعوت از سرمايه گذاران براي پروژه هاي گردشگري برگزار شده بود که در آن هنگام شروع مراسم و قبل از تلاوت قرآن، 12 خانم با لباس محلي دف زنان و با حالات ريتميک روي سن آمده و قرآن را به قاري تحويل دادند، اين چنين موضع گرفتند که: "اهانت به قرآن قابل تحمل نيست و کسي که مسوول اين سازمان است صلاحيت ندارد. اينها جسارت کرده و به قرآن بي احترامي کردند و قلب مقدس امام عصر (عج) را آزرده خاطر کردند. بايد غمخوارترين مردم نسبت به دين و نظام و جامعه بر سر کار باشند."
آيت‌الله سيد‌احمد علم‌الهدي و عضو مجلس خبرگان رهبري نيز در مورد ميزان انحراف مشايي اين چنين به صراحت بيان کردند که: "مشايي بين‌الغي و فردي است که انحرافش علني‌شده از اين رو مي‌توان وي را به‌ عنوان يک فرد منحرف معرفي کرد"
2- نظام
رهبري در عزل مشايي فرمودند: "انتصاب جناب آقاي اسفنديار رحيم مشايي به معاونت رئيس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالي و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگي ميان علاقمندان به شما است."
اگر آقاي احمدي نژاد هم فرمايشات رهبري را به گفته مشاور خود به دو دسته دستوري و ارشادي تقسيم مي کند که تکليف مشخص است اما اگر تمام احکام رهبري را فصل الخطاب خود مي دادند چرا در انتصاب مشايي به سمت معاون اول عاقلانه عمل نکرده و رهبري را مجبور به ورود به صحنه کردند.
نکته مهم بعدي اينکه رهبر انقلاب هرگز در سطوح خرد و يا حتي کلان وارد نمي شوند مگر به اضطرار. چرا با انتصاب ايشان در بيش از 15 مسئوليت ديگر، شرايط اضطرار را براي ورود مقام معظم رهبري و هزينه کردن ايشان فراهم مي کند؟
3- مردم
مردم و عموم ملت نيز بر اساس مواضع بزرگان ديني و سياسي به اين باور رسيده اند که حضور آقاي مشايي در هر نقطه از دولت اولا به صلاح کشور و نظام نيست و ثانيا باعث آزردگي خاطر مراجع عظام مي شود. اما مردم نيز بايد رئيس جمهور را در جريان درک خود از عدم حضور مشايي در تمام سطوح دولت بگذارند تا حلقه گم شده اسلام و نظام و مردم کامل شود.
مردم مي توانند در سفرهاي استاني با سر دادن شعارهايي در سخنراني هاي رئيس جمهور اين نظر خود را که ارجحيت دارد نسبت به خواسته هاي شخصي را به گوش رئيس جمهور برسانند. باشد که رئيس جمهور مومن و متعهد با عملي ساختن خواسته مردم مبني بر حذف کامل آقاي مشايي از دولت، به شعارهاي خدمتگزارانه خود جامه عمل بپوشاند.

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس