به گزارش مشرق، در سه-چهار سال گذشته گوشیهای هوشمند حسابی جایشان را در زندگیمان فارق از میزان تحصیلات، نقش خانوادگی و رتبهی اجتماعی که داریم، محکم کردهاند. همین باعث شده تا دیگر استفاده از گوشی هوشمند به قشری خاص محدود نباشد و اکثر قریب به اتفاقمان نیاز به این ابزار را در زندگیمان احساس کنیم. گوشیهای هوشمند بهخاطر اینکه قالب ثابتی ندارند، هر روز به واسطهی انتشار اپلیکیشنهای جدید، کاربریشان تغییر میکند. یک روز برنامهای جدید مخصوص پیامرسانی باب میشود و روز دیگر برنامهای برای بهاشتراکگذاری تصاویر. در این میان بازیهای ریز و درشتی که برای گوشیهای هوشمند عرضه میشوند، مشتریهای خاص خودشان را دارند. بسیاری از این بازیها آنقدر هوشمندانه ساخته میشوند که میتوانند مسیر زندگی شخصی و حرفهای سازندههایشان را برای همیشه تغییر دهند. اما در میان این بازیها عنوانی وجود دارد که ایرانیها بیش از همه با آن آشنایی دارند. برخی آن را با نام «جنگ قبیلهها» میشناسند و برخی دیگر به آن «برخورد قبیلهها» میگویند. اما اکثر کاربران موبایل ایرانی این بازی پرطرفدار را با نام اصلی خودش، یعنی Clash of Clans میشناسند.
بازی Clash of Clans را استودیوی فنلاندی «سوپر سل» در سبک استراتژی ساخته و در سال 2012 روانهی بازار کرده است. تا اینجای کار چیز عجیبی بهچشم نمیخورد. تا اینکه در حدود دو سال پیش این بازی در میان بازیکنندههای ایرانی حسابی سروصدا بهپا کرد. خصوصا از زمانی که نسخهی اندرویدی بازی در کنار نسخهی iOS آن در اختیار کاربران قرار گرفت. تا همین یک سال پیش Clash صرفا بهانهای برای سرگرمی بود؛ سرگرمیای مفرح و نسبتا اعتیادآور. اما موضوع زمانی جالبتر شد که از دوستان و آشنایانمان شنیدیم مبالغ کلانی برای تهیهی قدرتها و ابزار بهتر برای پیشروی در بازی، هزینه میکنند؛ از چند صد هزار تومان گرفته تا چندین میلیون تومان. اما حالا چند ماهی میشود که جدیدترین جریان این بازی شکل گرفته: اینکه میتوان Clash بازی کرد و پول به جیب زد.
حتما میپرسید از کجا متوجه این جریان جدید شدهایم؟ کافی است به سایتها و فروشگاههای آنلاین سر بزنید تا با لیست بیشمار نقشهها و حسابهای کاربری Clash برخورد کنید که با قیمتهای متنوع و بعضا سرسام آور بهفروش میرسند. این بازی حتی یک سایت ایرانی هم دارد؛ سایتی که امکاناتاش کم از سایت اصلی بازی ندارد. البته که این امکانات با واسطه تهیه میشوند و منطقا برای تهیهشان باید مبلغ بیشتری پرداخت کنید.
نکتهای که در اینجا از آن غافل ماندهایم، زمان و انرژیای است که صرف این سرمایهگذاری مثلا سودآور شده است.
اما واقعا چه شده که ایرانیها اینقدر جدی به فکر خرید و فروش حسابهای کاربری Clash افتادهاند؟ شاید سادهترین گونهی پاسخ به این سوال، اشاره به جنسی از توهم خوشایند باشد. توهم اینکه اگر هزینه نکنی، اما در نهایت خروجی کاری که انجام دادهای را در قبال دریافت هزینه در اختیار بقیه قرار بدهی، قطعا سود کردهای. همین باعث شده تا از نوجوان گرفته تا میانسال حساب کاربری Clash برای خودشان راه بیاندازند و بهحساب خودشان بعد از چهار پنج ماهی که صرفا بازی کردند، نتیجهی سرگرم شدنشان را با مبلغی حدود صد هزار تومان در اختیار بازیکنندههای دیگری قرار بدهند؛ بازیکنندههایی که حال و حوصلهی شروع بازی از صفر را ندارند.
نکتهای که در اینجا از آن غافل ماندهایم، زمان و انرژیای است که صرف این سرمایهگذاری مثلا سودآور شده است. Clash از آن بازیهایی است که بازیکننده باید مدام مراقباش باشد. اگر بازی را به خود رها کند، در زمان برگشت از نتیجهی زحماتاش چیزی باقی نمانده و بازیکنندههای دیگر هر آنچه را که اندوخته، به غارت بردهاند. همین یعنی سرمایهگذاری زمانی هر روزه، آنهم برای بیش از پنج ماه تا تازه بتوان حساب کاربری را به نازلترین قیمت فروخت. از هزینهی زمانی که صرف این سرمایهگذاری میشود بگذریم، تاثیرات اجتماعی زیادی هم در پس این موضوع دیده میشود. حتما سر کار چندتایی دوست و رفیق دارید که مدام سرشان را در گوشیشان فرو کردهاند و حتی در میان جلسات مهم کاری هم سعی میکنند قبیلهشان را از گزند حملهی قبایل رقیب در امان نگه دارند. پس این تنها زمان نیست که برای سود ناچیز نهایی هزینه میشود؛ بلکه حضور فکری و فیزیکی بازیکننده در محیط کار و خانوادهاش هم میتواند تحت تاثیر این سرمایهگذاری قرار بگیرد. حتی بعید نیست این جریان خرید و فروش را سایتهای ایرانی فروشندهی امکانات Clash بهراه انداخته باشند تا از این طریق بازیکنندهها را به خرید بیشتر ترغیب کنند.
با این تفاسیر دیگر خبری از پول بادآورده نیست و بازیکننده پیش از آنکه حتی فکر فروش حساب کاربریاش بهسرش بزند، هزینه پرداخت کرده. شاید بهتر باشد آن دسته از بازیکنندههایی که هنوز هم تصور میکنند میتوان با Clash بازی کردن، پولی به جیب زد، پیش از هرچیز به تئوری سرگرمی فکر کنند. اینکه هدف از بازی کردن صرفا سرگرمی است و با بهانههایی مثل همین درآمدزایی کاذب خودشان را گول نزنند. بازیها، از هر ژانر و درجهی سنی، ساخته شدهاند تا سرگرممان کنند. لذت سرگرم شدن را با اهدافی که هیچ طرح و نقشهی مناسبی در پسشان نیست، خراب نکنیم.
منبع: مگدیجیکالا
بازی Clash of Clans را استودیوی فنلاندی «سوپر سل» در سبک استراتژی ساخته و در سال 2012 روانهی بازار کرده است. تا اینجای کار چیز عجیبی بهچشم نمیخورد. تا اینکه در حدود دو سال پیش این بازی در میان بازیکنندههای ایرانی حسابی سروصدا بهپا کرد. خصوصا از زمانی که نسخهی اندرویدی بازی در کنار نسخهی iOS آن در اختیار کاربران قرار گرفت. تا همین یک سال پیش Clash صرفا بهانهای برای سرگرمی بود؛ سرگرمیای مفرح و نسبتا اعتیادآور. اما موضوع زمانی جالبتر شد که از دوستان و آشنایانمان شنیدیم مبالغ کلانی برای تهیهی قدرتها و ابزار بهتر برای پیشروی در بازی، هزینه میکنند؛ از چند صد هزار تومان گرفته تا چندین میلیون تومان. اما حالا چند ماهی میشود که جدیدترین جریان این بازی شکل گرفته: اینکه میتوان Clash بازی کرد و پول به جیب زد.
حتما میپرسید از کجا متوجه این جریان جدید شدهایم؟ کافی است به سایتها و فروشگاههای آنلاین سر بزنید تا با لیست بیشمار نقشهها و حسابهای کاربری Clash برخورد کنید که با قیمتهای متنوع و بعضا سرسام آور بهفروش میرسند. این بازی حتی یک سایت ایرانی هم دارد؛ سایتی که امکاناتاش کم از سایت اصلی بازی ندارد. البته که این امکانات با واسطه تهیه میشوند و منطقا برای تهیهشان باید مبلغ بیشتری پرداخت کنید.
نکتهای که در اینجا از آن غافل ماندهایم، زمان و انرژیای است که صرف این سرمایهگذاری مثلا سودآور شده است.
اما واقعا چه شده که ایرانیها اینقدر جدی به فکر خرید و فروش حسابهای کاربری Clash افتادهاند؟ شاید سادهترین گونهی پاسخ به این سوال، اشاره به جنسی از توهم خوشایند باشد. توهم اینکه اگر هزینه نکنی، اما در نهایت خروجی کاری که انجام دادهای را در قبال دریافت هزینه در اختیار بقیه قرار بدهی، قطعا سود کردهای. همین باعث شده تا از نوجوان گرفته تا میانسال حساب کاربری Clash برای خودشان راه بیاندازند و بهحساب خودشان بعد از چهار پنج ماهی که صرفا بازی کردند، نتیجهی سرگرم شدنشان را با مبلغی حدود صد هزار تومان در اختیار بازیکنندههای دیگری قرار بدهند؛ بازیکنندههایی که حال و حوصلهی شروع بازی از صفر را ندارند.
نکتهای که در اینجا از آن غافل ماندهایم، زمان و انرژیای است که صرف این سرمایهگذاری مثلا سودآور شده است. Clash از آن بازیهایی است که بازیکننده باید مدام مراقباش باشد. اگر بازی را به خود رها کند، در زمان برگشت از نتیجهی زحماتاش چیزی باقی نمانده و بازیکنندههای دیگر هر آنچه را که اندوخته، به غارت بردهاند. همین یعنی سرمایهگذاری زمانی هر روزه، آنهم برای بیش از پنج ماه تا تازه بتوان حساب کاربری را به نازلترین قیمت فروخت. از هزینهی زمانی که صرف این سرمایهگذاری میشود بگذریم، تاثیرات اجتماعی زیادی هم در پس این موضوع دیده میشود. حتما سر کار چندتایی دوست و رفیق دارید که مدام سرشان را در گوشیشان فرو کردهاند و حتی در میان جلسات مهم کاری هم سعی میکنند قبیلهشان را از گزند حملهی قبایل رقیب در امان نگه دارند. پس این تنها زمان نیست که برای سود ناچیز نهایی هزینه میشود؛ بلکه حضور فکری و فیزیکی بازیکننده در محیط کار و خانوادهاش هم میتواند تحت تاثیر این سرمایهگذاری قرار بگیرد. حتی بعید نیست این جریان خرید و فروش را سایتهای ایرانی فروشندهی امکانات Clash بهراه انداخته باشند تا از این طریق بازیکنندهها را به خرید بیشتر ترغیب کنند.
با این تفاسیر دیگر خبری از پول بادآورده نیست و بازیکننده پیش از آنکه حتی فکر فروش حساب کاربریاش بهسرش بزند، هزینه پرداخت کرده. شاید بهتر باشد آن دسته از بازیکنندههایی که هنوز هم تصور میکنند میتوان با Clash بازی کردن، پولی به جیب زد، پیش از هرچیز به تئوری سرگرمی فکر کنند. اینکه هدف از بازی کردن صرفا سرگرمی است و با بهانههایی مثل همین درآمدزایی کاذب خودشان را گول نزنند. بازیها، از هر ژانر و درجهی سنی، ساخته شدهاند تا سرگرممان کنند. لذت سرگرم شدن را با اهدافی که هیچ طرح و نقشهی مناسبی در پسشان نیست، خراب نکنیم.
منبع: مگدیجیکالا