به گزارش مشرق، جوديث مک هيل، معاون ديپلماسي عمومي کلينتون در اجلاس مبادله 2.0 گفت : اگر ما به حيطه عقايد وارد نشويم و در مجامعي که جوانان هم اکنون در آن فعال هستند شرکت نکنيم، خطر انزواي دائمي را براي خود رقم زده ايم. هنگامي که ما از جوانان حمايت مي کنيم و به آنان آموزش مي دهيم تا رهبران آينده کشورهاي خود باشند؛ روح واقعي آمريکائي را به زندگي مردم در هر کجا منتقل مي کنيم.
وي همچنين افزود: امروزه بيش از هميشه ديپلماسي عمومي يکي از عناصر اساسي سياست خارجي ايالات متحده به شمار مي آيد.
وي با تاکيد بر اهميت تعامل گفت: تعامل با افراد در سراسر جهان و گفتن داستان خود به آنان، موجب پيشبرد منافع ملي و توسعه امنيت ملي ما مي شود. ما خواهان يافتن راه هاي جديد براي تعامل با يکديگر و استفاده از فن آوري براي تقويت دسترسي و حفظ مبادلات افراد هستيم. تسهيل تبادل بين افراد و تعاملات رو در رو بين افراد مهمترين عنصر فعاليت ديپلماسي عمومي ما است .
جوديث مک هيل در خصوص فعاليت هاي اداره تحت امر خود در اين زمينه گفت: اداره آموزش و امور فرهنگي ما روز و شب بدون توقف براي به جريان انداختن طيف وسيعي از گفتگو ها با کيفيت بالا، بين جوانان، دانشجويان، معلمان، هنرمندان، ورزشکاران و رهبران در حال ظهور در ايالات متحده و بيش از 160 کشور فعاليت مي کند. ما امروزه بيش از يک ميليون عضو انجمن تبادل، تحت هدايت وزارت امور خارجه در سراسر دنيا داريم. اين مجموعه شبکه اي شامل بيش از 50 برنده جايزه نوبل و بيش از 350 رهبر فعلي يا گذشته حکومت ها است.
اگر ما امروز بتوانيم تعهد کامل خود را به افراد جوان نشان دهيم، و آنان را به يک گفتگوي مستقيم دو طرفه درباره اهداف مشترک و مسئوليت هاي دوجانبه خود وارد کنيم، براي سال هاي آينده همپيمانان و دوستان قدرتمندي خواهيم داشت.
استفاده برنامه هاي تبادل از فن آوري رسانه اجتماعي هزينه نسبتاً کمي را براي به کار گيري آن تحميل مي کند ولي مي تواند به بازده بسيار زيادي منجر شود.
همانگونه که اوباما گفته است، ما نيازمند "خلق يک شبکه جديد اينترنتي هستيم، به نحوي که يک جوان ساکن کانزاس بتواند بي درنگ با يک جوان در قاهره ارتباط برقرار کند."
متن زير ترجمه کامل سخنان جوديث مک هيل در اجلاس برنامه "مبادله 2.0" است که در آوريل 2011 و با همکاري موسسه آشتي ايالات متحده در شهر واشنگتن دي سي برگزار شد:
سخنان مک هيل، معاون وزير در ديپلماسي عمومي و امور عمومي، در نشست برنامه تبادل 2.0
آقاي سفير متشکرم. بسيار خوشحالم که امروز به منظور شناسائي و گسترش توان ايجاد آشتي بر اساس درک مشترک بين فرهنگ ها اينجا هستم. مايلم از هم? کساني که به سازماندهي اين فرصت استثنائي کمک کرده اند، به خصوص موسسه آشتي ايالات متحده ، سازمان سوليا، سازمان هم پيمانان تمدن ها سازمان ملل، و سازمان همکاران براي آغازي نو تشکر کنم.
ما همگي به توانائي مردم با پيشينه ها و تجارب مشترک گوناگون کاملاً اعتقاد داريم و معتقديم که آنها در صورت ايجاد فرصت براي گردهمايي وگفتگو با همديگر مي توانند موفق به يافتن محورهاي مشترک شوند. تعامل ساده مي تواند از قدرت بالايي برخوردار باشد. ما هر روزه شاهد آن هستيم. ما آن را در سفيران جوان برزيلي ديديم که به ميراث دکتر مارتين لوترکينگ جونيور، از طريقِ در ميان گذاشتن روياهاي خود براي آينده، در اينجا، درست در آن سوي خيابان، بر پله هاي بناي يادبود لينکلن، احترام مي گذارند و اين موضوع را آن زمان ديديم که يک معلم قرفيزستاني از شبکه اجتماعي اسکايپ براي بر قراري ارتباط بين دانش آموزان کلاس زبان انگليسي خود با دانشجوياني که در سفرش در محدود? برنامه تبادل، در شهر بيلينگ ايالت مونتانا آشنا شده بود، استفاده مي کند و اجازه مي دهد که گروه هاي دوستان از فاصله دور تجارب خود به عنوان گروه جوانان به اشتراک گذارند.
اين داستان ها نشان دهند? خصلت انساني تبادل بين المللي است. اين داستان ها تنها به مسافرت به مکان هاي جديد و يا تجرب? فرهنگ هاي متفاوت مربوط نمي شوند. اين داستان ها با لحظاتي در ارتباطند که ما بخش هاي کوچکي از وجود خود را با مردمان ديگر مبادله مي کنيم. و اين زماني است که ما تعصبات خود را با شناخت جايگزين مي کنيم. اينها آجرهايي هستند که براي بنا نهادن آشتي پايدار و مشترک در کشورهاي سراسر جهان به کار مي روند.
من از اينکه اين فرصت به دست آمد تا امروز با شما در باره تعهد قوي وزارت امور خارجه به پيشبرد فرصت ها براي گفتگوي افراد از هر طريق ممکن– رو در رو و با استفاده از فن آوري ارتباطي- صحبت کنم، خوشحالم. ما خواهان يافتن راه هاي جديد براي تعامل با يکديگر و استفاده از فن آوري براي تقويت دسترسي و حفظ مبادلات افراد هستيم. اما اصول زيربنايي مبادلات بين المللي همچنان بدون تغيير مي مانند. در تمامي آنچه که ما انجام مي دهيم، بايد بکوشيم احساس تعلق همگاني و احترام متقابلي را که تا اين حد براي پايداري آشتي و درک يکديگر مهم است، ايجاد کنيم.
ما مي دانيم که ديپلماسي دولت با دولت ديگر به تنهائي کفايت نمي کند. امروزه بيش از هميشه ديپلماسي عمومي يکي از عناصر اساسي سياست خارجي ايالات متحده به شمار مي آيد. تعامل با افراد در سراسر جهان و گفتن داستان خود به آنان، موجب پيشبرد منافع ملي و توسعه امنيت ملي ما مي شود.
ما در حالي که اين کار را انجام مي دهيم، تسهيل تبادل بين افراد و تعاملات رو در رو بين افراد مهمترين عنصر فعاليت ديپلماسي عمومي ما است.
اداره آموزش و امور فرهنگي ما روز و شب بدون توقف براي به جريان انداختن طيف وسيعي از گفتگو ها با کيفيت بالا، بين جوانان، دانشجويان، معلمان، هنرمندان، ورزشکاران و رهبران در حال ظهور در ايالات متحده و بيش از 160 کشور فعاليت مي کند. شرکت کنندگان در اين برنامه هاي مبادله به سرعت به سفيران کشورها تبديل مي شوند. آنان، ضمن سفر به خارج، فضاهائي را براي گفتگو و فرصت هائي براي همکاري به وجود مي آورند. و در برگشت به کشور خود، حتي جوامع بزرگتر و برخوردار از تفاهمي به وجود مي آورند.
ما امروزه بيش از يک ميليون عضو انجمن تبادل، تحت هدايت وزارت امور خارجه در سراسر دنيا داريم. اين مجموعه شبکه اي شامل بيش از 50 برنده جايزه نوبل و بيش از 350 رهبر فعلي يا گذشته حکومت ها است. اين خود دارائي با ارزشي است که به ما کمک مي کند تا تعامل با کشورهاي را در هر سطحي بر قرار کنيم و اگر درست عمل کنيم، اينکار اهداف سياست ما را برآورده مي سازد.
تقويت و توسعه تبادل فرد با فرد ستون اصلي چارچوب ديپلماسي عمومي در وزارت امور خارجه است. اين تعهدي است که ما را در دسترسي راهبردي به هر منطقه در جهان هدايت مي کند و گفتگو، احساسي انساني است که همه را در کنار يکديگر نگه مي دارد.
در همان حال ما بايد اين دنياي نوين ارتباطات جهاني و فرصت هائي را که ارائه مي کند و در گذشته هرگز سابقه نداشته است، هدايت کنيم. اينترنت دسترسي به افراد بيشتري را در مکان هاي بيشتري فراهم آورده است. اما اين امر موجب انتقال قدرت نيز شده است و چنان تاثيري بر جاي مي گذارد که لازم است با افراد بيشتري تعامل بر قرار شود. بنابراين ما براي اطمينان بيشتر از ثبات و امنيت دنياي خود، به فعاليت بيشتر براي ارتباط با افراد بيشتري – تمامي 9/6 ميليارد نفر – نيازمند هستيم.
فعاليت در اين دنياي جديد همچنين به معناي تشخيص اين نکته است که مردمي که ما در جستجوي ارتباط با آنان هستيم، با نسل گذشته خود تفاوت دارند. امروز، بيش از 60 درصد جمعيت جهان کمتر از 30 سال سن دارند. اين جمعيت جوان برخوردار از شناخت و ارتباطات و داراي تحصيلات هستند. اينان در دهه هاي آينده عاملان تغيير در کشورهاي خود و در جهان خواهند بود. ما هم اکنون شاهد آن در شمال آفريقا و خاورميانه به صورت برخاستن موج فعالان جواني هستيم که خواهان حقوق خود و نوسازي جهان هستند. اين موضوع يک مرحله تغيير اساسي براي جوانان تازه قدرت يافته است که آن را به لحظه اي حياتي براي ايالات متحده تبديل مي کند تا کوشش هاي خود را براي حمايت و تعامل با آنان دو برابر سازد.
هفته آينده من براي ملاقات با سازمان ها و گروه هاي جواناني که در حال تغيير آفريقا به منبعي از نوآوري ها و سازماندهي فعاليت ها هستند، به آفريقاي جنوبي، سنگال و نيجريه سفر خواهم کرد. ما مي خواهيم از انرژي و توانائي اين جوانان بهره برداري شود و براي ارتقاء آن، به آنان کمک کنيم. ما مي خواهيم مطمئن شويم که جوانان بيشتري در سراسر آفريقا -و ديگر قاره ها- به منابع و فرصت هايي که براي دستيابي به اهداف خود نياز دارند، مرتبط هستند.
اما جوانان امروزي، در اکثر مناطق دنيا، با شک و ترديد به ايالات متحده و نقش ما به عنوان رهبر دنيا، رشد يافته اند. آنان غالباً ما را به عنوان کساني که به دنبال منافع خود هستند مي شناسند و بدتر از آن، بي ارتباط با خواسته هاي خود مي دانند. تعداد کمي از آنها با توجه به زمان و استعدادشان، فعاليت هاي مولد دارند. و حقوق اوليه آزادي بيان بسياري از آنان به صورت منظم نقض شده است. مبادلات مي توانند به بيان اين موضوعات کمک کنند.
هنگامي که ما گفتگوهايي را که مهارت جوانان را ارتقاء مي دهد، و آنان را توانمند مي سازد تا به نيروي مثبتي براي تغييرات در جوامع خود تبديل گردند، تشويق مي کنيم، به آنان کمک کرده ايم تا فرصت ها در سراسر جهان به روي آنها گشوده شوند.
هنگامي که ما به ايجاد شبکه هائي در يک کشور، براي مرتبط ساختن افراد آن کشور با دوستان خود در سراسرجهان کمک مي کنيم، ما پل ها ارتباطي و منابعي ايجاد کرده ايم که به مردم کمک مي کنند که قابليت هاي خود را به طور کامل تحقق بخشند.
هنگامي که ما از جوانان حمايت مي کنيم و به آنان آموزش مي دهيم تا رهبران آينده کشورهاي خود باشند – نه به خاطر اينکه اين امر به نفع ايالات متحده است، بلکه به دليل اينکه اين کار درستي براي جهان است – روح واقعي آمريکائي را به زندگي مردم در هر کجا منتقل مي کنيم.
اگر ما امروز بتوانيم تعهد کامل خود را به افراد جوان نشان دهيم، و آنان را به يک گفتگوي مستقيم دو طرفه درباره اهداف مشترک و مسئوليت هاي دوجانبه خود وارد کنيم، براي سال هاي آينده همپيمانان و دوستان قدرتمندي خواهيم داشت.
اکنون، همانگونه که قبلاً گفتم، در گفتگوهاي ديپلماسي عمومي ما، تعاملات رو در رو از عناصر اساسي به شمار مي آيند. اما، فن آوري هاي ارتباطي به ما امکان مي دهد تا اين اهميت دو سويه شود.
تبادل 2.0 جاي روش هاي درست و امتحان شده گفتگوهاي بين المللي را نمي گيرند. هيچ معادلي در عالم مجازي نمي تواند جايگزين تاثير تعامل رو در رو بين آمريکائي ها و مردم ديگر فرهنگ ها شود. تبادل 2.0 به عنوان مکمل عمل مي کند نه رقيب؛ و برنامه اي است که نمي تواند ناديده گرفته شود.
فن آوري هاي ارتباطي مي توانند دو فرد را براي اولين بار به يکديگر معرفي کنند و جرقه هاي تمايل به شناخت بيشتري در باره يکديگر را شعله ور سازد. يا ممکن است ارتباط بعدي برقرار شود که رابطه اي را در طول زمان واز فاصله دور بر قرار و مستحکم سازد.
هر تعاملي تاثير متفاوتي بر جاي مي گذارد و به فرد نشان مي دهد که براي ما مهم است. اين مسئله عملکرد محوري برنامه تبادل است. و برنامه تبادل 2.0 چندين عنصر اضافي ديگر را که به ما کمک مي کند تا بهتر به اهداف خود براي تقويت و گسترش ارتباطات پرسنلي خود در قرن 21 دست يابيم، ارائه مي دهد.
نخست، فن آوري هاي ارتباطي به ما اجازه مي دهند برنامه تبادل را گسترش دهيم و آن را براي دسترسي به تعداد بيشتر، و مخاطبين متفاوت تري مناسب سازيم.
ما مي توانيم با کمک رسانه هاي اجتماعي ارتباط خود را با جوامعي که پيش از اين هيچ فرصت و يا منابعي براي ارتباط با آنها نداشتيم، حفظ کنيم. اگر هدف ما تعامل با همه، و به خصوص با جوامع و جمعيت هائي باشد که در گذشته احتمالا در حاشيه بوده اند،، گفتکوهاي اينترنتي اين هدف را براي اولين بار به امکاني واقعي مبدل مي سازد.
دوم، رسانه هاي اجتماعي تکيه گاهي ارائه مي دهند تا تعامل معني دار ما را با فارغ التحصيلان، پس از آنکه آنان يک برنامه گفتکوهاي بين المللي را به اتمام رسانده اند، پايدار سازد. به وجود آوردن يک گروه اينترنتي براي فارغ التحصيلان به ما امکان مي دهد تا مدتها بعد، گفتگو بين شرکت کنندگان در برنامه تبادل که کشور ميزبان را ترک مي کنند، وميزبانان ادامه يابد. و اين موضوع شبکه را براي شرکت کنندگان در آن زنده نگه مي دارد تا آسان تر افکار و تجارب خود را به بهترين نحو بين خود به اشتراک گذارند.
سوم، رسانه هاي اجتماعي به ما اجازه مي دهند با جوانان در محل زندگي آنان - يا از طريق اينترنتي و يا از طريق تلفن همراه- تعامل برقرار کنيم. ما نمي توانيم با قرار گرفتن در يک الگوي تعاملي که مستلزم آمدن جوانان به سمت ما است بمانيم و خود را از آنان جدا نگه داريم. بسياري از جريانات اطلاعاتي با ما در تاثير گذاري بر افراد به رقابت مي پردازند و گفتگوهاي مهمي با ما و يا بدون ما اتفاق مي افتد. اگر ما به حيطه عقايد وارد نشويم و در مجامعي که جوانان هم اکنون در آن فعال هستند شرکت نکنيم، خطر انزواي دائمي را براي خود رقم زده ايم.
و سرانجام، رسانه اجتماعي به ما اجازه مي دهند تا سرعت خود را همپاي سرعت تحولات دنيا حفظ کنيم. ما بايد قادر به پاسخگوئي به محيط هاي سريعاً در حال تغيير باشيم. من اخيراً از تونس بازگشته ام، کشوري که دقيقه به دقيقه در حال تغيير است. روزنامه نگاران براي يادگيري اصول اوليه نحوه سئوال از سياستمداران خود در يک محيط رسانه اي باز، خواستار کمک بودند.
بنابراين، ما يک برنامه آموزشي اينترنتي سريع براي ارتباط دادن روزنامه نگاران تونسي با همتايان خود در ايالات متحده و فرانسه از طريق خاورميانه، سازمان داديم. با توجه به در راه بودن اولين انتخابات دموکراتيک در تونس طي دودهه، در کمتر از سه ماه آينده، پشتيباني ما نبايد بسيار دير و يا بسيار کم باشد.
آنچه بر اين امکانات افزوده مي شود يک نوع امتيازِ بيشتر است: استفاده برنامه هاي تبادل از فن آوري رسانه اجتماعي هزينه نسبتاً کمي را براي به کار گيري آن تحميل مي کند ولي مي تواند به بازده بسيار زيادي منجر شود.
برنامه ارتباطي سونيا نمونه عالي از تلفيق ابزار فن آوري با اصول محوري برنامه مبادله براي توليد نتايج تاثير گذار است. برنامه سونيا رفتارهاي قبل و بعد هر شرکت کننده را در برنامه ارتباطي خود پيگيري مي کند. تقريباً تعدادي به ميزان دو برابر از دانشجويان، عرب و آمريکائي، پس از شرکت در يک ترم از گفتگوهاي مجازي، قوياً معتقدند که داراي مشترکات بسياري با همتايان خود هستند و بهتر از اين، برنامه ارتباطي تاثيري سريع داشته است زيرا 93 درصد از شرکت کنندگان مي گويند آنچه را که فرا مي گيرند، با ديگر افراد جامعه خود در ميان مي گذارند. بدون اين که سفري انجام گرفته باشد، بدون اين که افراد يکديگر را به صورت شخصي ديده باشند،. رفتارها تغيير کرده است.
ما نيازمند کشف راه هاي بيشتري براي به کارگيري راهبردي و مداوم فن آوري هاي ارتباطي در کوشش هاي برنامه هاي تبادل خود هستيم. همانگونه که اوباما گفته است، ما نيازمند "خلق يک شبکه جديد اينترنتي هستيم، به نحوي که يک جوان ساکن کانزاس بتواند بي درنگ با يک جوان در قاهره ارتباط برقرار کند."
ما هم اکنون با کمک بسياري از شما در اين سالن، اين مسير را در وزارت امور خارجه شروع کرده ايم. قريب به ده سال است که برنامه جهاني ارتباطات و تبادل عملياتي شده است. اين برنامه بسيار با اهميت ديپلماسي عمومي دانشجوياني را که هرگز با يکديگر گرد يک ميز نهار نبوده اند و يا با هم به سوي خانه گام نزده اند، با يکديگر مرتبط مي سازد. اما از طريق کلاس هاي اينترنتي محدوديتي براي در ميان گذاشتن فکرهاي آنان وجود ندارد. آنها همراه يکديگر ياد مي گيرند که نيروهاي مثبتي براي تغيير در جوامع محلي باشند.
چنين مبادله اي به طور واقعي دانش آموزان دبيرستاني رادر قاهره –در قاهره نه، در شهر سادات – با افرادي در بروکلين ماساچوست مرتبط مي سازد. آنها با يکديگر در طرح هاي زيست محيطي، درباره دفع زباله و بازيافت آن همکاري مي کنند. آنان خود را "از ميان برندگان زباله" مي دانند. اين دانشجويان با استفاده از کنفرانس ويدئوئي ديجيتال، اسکايپ، و فيس بوک جامعه فعالي به وجود آورده اند و اين جامعه به دانشجويان اجازه مي دهد اقدامات بيشتري براي از ميان برداشتن زباله ها انجام دهند. آنها همچنين يکديگر را در امتحان نهائي تشويق مي کنند و هفته ديگر به سازماندهي يک بحث اينترنتي درباره ريشه هاي انقلاب مصر مي پردازند.
دامن زدن به کنجکاوي طبيعي درباره ديگر مردم و مکان ها در جهان کار مشکلي نيست. به کنار يکديگر آوردن مردم کار سختي نيست و به ياد ما مي آورد که ما همگي متعلق به يک سياره ي زمين مشترک هستيم. گاهي تمام کاري که لازم است پرسيدن يک سئوال و دريافت يک پاسخ صادقانه است. فن آوري هاي ارتباطي به ما کمک مي کنند تا اين خطوط ارتباطي را بر قرار سازيم.
من در چندين گفتگوي مجازي شرکت داشته ام و به صورت دست اول ديده ام که چگونه گفتگوهاي اينترنتي مي توانند اقدامات غير اينترنتي را فعال سازند. من ماه گذشته يک برنامه فوق مدرسه را در ردوود سيتي، کاليفرنيا شاهد بودم که در آن اولين گفتگو از طريق اسکايپ بين يک گروه از دانش آموزان دبيرستان در آمريکا و دانش آموزان در کراچي صورت گرفت. دانش آموزان پاکستاني به دليل شرايط امنيتي در آن کشور، شب ها را در مدارس خود به سر مي برند تا بتوانند براي گفتگوي ساعت 6 صبح آماده باشند. برخي از دانش آموزان آمريکائي هرگز به خارج از کاليفرنيا سفر نکرده اند، ولي آنها براي تاثير گذاري خوب با بهترين لباس هاي خود به محل برقراري گفتگو رسيدند.
همه چيز به آرامي شروع شد. هر دو طرف، به خصوص دانش آموزان آمريکايي، کمي خجالتي بودند. اما درست پس از نيم ساعت صحبت، تمامي ناشي گري ها و احساس هاي نا امني رنگ باختند. دانش آموزان حرکت و نزديک شدن به صفحه کامپيوتر را شروع کردند. آنها با آمادگي بيشتري منتظر استفاده از نوبت خود از ميکروفن بودند. و در پايان اين مراسم، يکي از آنها به من گفت که مي خواهد با گروه کراچي براي ساختن يک ويدئوي موسيقي در باره کودکان کار در پاکستان کار کند – موضوعي که او تا يک ساعت قبل از آن اطلاعي نداشت. با يک ارتباط آزاد اينترنتي و با کمي تشويق، اين کودکان بخش هائي از تجارب شخصي و شخصيتي خود را با يکديگر مبادله کردند. برخي از آنان فرصت ديگري براي انجام اين کار نداشته اند.
کلينتون، وزير امور خارجه، ما را براي تفکر درباره راه هايي که مي توانيم تجارب ويژه اي براي دردسترس ساختن برنامه مبادله بين المللي براي بيشترين تعداد از افراد و براي نشان دادن اين مطلب که چگونه مي توانيم تعاملات را پايدار سازيم و تقابل را به آشتي دايمي تبديل سازيم، به چالش کشيد.
فن آوري هاي ارتباطي بدون هيچ ترديدي ايفاي يک نقش محوري را به عهده دارند و من شما را به چالشِ يافتن راه هاي جديد براي بهره گيري از آن در کارهاي بزرگي که شما هم اکنون انجام مي دهيد، فرا مي خوانم.
اجازه دهيد به حرکت براي رسيدن به آينده اي نزديک که در آن گفتگوهاي اينترنتي به صوت انتظاري اوليه براي شهروندان ما در دنياي جهاني در آمده است، سرعت بخشيم. بيائيد با کمک يکديگر قدرت شبکه ها را مهار کنيم و آنها را براي گفتگوهاي مردم با مردم به کار گيريم و اجازه دهيد که هرگز در مورد قدرت جهاني گفتگو، در هر شکل آن براي تشويق رضايت بين فرهنگ ها، شک نکنيم.
مسير شناخت و تفاهم همواره از راه هاي گوناگون طي مي شود. اين مي تواند با عبور در مسيري طولاني و يا صعود از يک تپه صورت گيرد. اما بي شک در هر کشوري و در هر فرهنگي در روي زمين، اين کار با يک "سلام" آغاز مي شود و با يک "به اميد آشتي، دوست من" به پايان مي رسد.