به گزارش مشرق، پروفسور حسين باهر در گفتگو با مهر در پاسخ به اين پرسش که چرا شبکه هاي ماهواره اي توانسته طيفي از شهروندان ايراني را جذب و الگوهاي غربي را جايگزين الگوهاي ايراني اسلامي کند گفت: براي پاسخ دادن به اين پرسش با داستاني از سعدي آغاز مي کنم. شبي از شبهاي زمستان سعدي شيرازي از روستايي عبور مي کرد. سگهاي روستا به او حمله مي کنند و سعدي وقتي که قصد داشت سنگي را بردارد تا به سگها پرتاب کند سنگها يخ زده بود. در اين حال مي گويد اينجا سرزمين پريان است سنگ را بسته و سگ را رها کرده اند.
وي افزود: در جامعه امروزي ما هم چنين است به نحوي که سنگ را بسته و سگ را رها کرده اند. از سويي ممنوعيتهاي ماقبل تاريخ داريم و از سوي ديگر از طريق ماهواره ها و نت ها با انبساطهاي مابعد تاريخي مواجهيم.
بنيانگذار مکتب رفتارشناسي ايران اظهار داشت: شبکه هاي ماهواره اي مانند "فارسي 1" بيشتر به ساخت برنامه هايي فانتزي و سوء رئال گرايش دارند و زماني که بيننده اين برنامه ها در همان کشور توليد کننده حضور مي يابد تقابل سريال و برنامه با واقعيت را مي تواند به خوبي لمس کند. شبکه فارسي من و تو هم از ساختارهاي شبکه هاي فانتزي تبعيت مي کند ولي چون به قول معروف خودماني تر بوده و به فرهنگ ايراني نزديک تر است زير و بم آن را بهتر مي فهميم و به راحتي مي توانيم سياست هر برنامه را متوجه شد.
اين کارشناس حقوق و جامعه شناس با بيان اينکه شبکه فارسي وان بزرگترين تهديد براي جامعه امروزي ايران است گفت: به دليل عدم شناخت لازم از زير و بم شبکه و همچنين استفاده از دوبله هاي کشش دار و نالان و با هدف تخريب انسجام خانواده مي توان گفت فارسي فان يک ناتوي فرهنگي محسوب مي شود.
پرفسور باهر اظهارداشت: در مراکز مشاوره روزي نيست که زوجهاي جوان مراجعه نکنند و ملاک خطاهاي خود را از قهرمانان سريالهاي "فارسي 1" مانند ويکتوريا يا انريکه الگو نگرفته باشند.
وي افزود: افراط در ساخت و محتواي برنامه هاي ماهواره اي و تفريط در الگوگيري ميان شهروندان مانند قيچي، گردن نسل جوان را نشانه گرفته است.
اين استاد جامعه شناس با انتقاد از اينکه چرا کشورمان مديريت ملي فرهنگ ندارد گفت: دستگاههاي مختلف فرهنگي هر کدام بر اساس سياستهاي خود عمل مي کنند و هيچ سازماني هم خود را مسئول خسارتهاي فرهنگي جامعه نمي داند.
وي با اشاره به مساله حجاب در جامعه گفت: به عنوان مثال مساله بدحجابي در جامعه اسلامي ايران از اول انقلاب تا به امروز بوده و هست و هيچگاه حل نشده است چون مديريت فرهنگي وجود ندارد و هميشه به معلولها پرداخته ايم و به دنبال رفع علتها نبوديم.
باهر در پاسخ به اين پرسش که آيا فقر برنامه هاي مفرح و بيننده پسند در صدا و سيما در گرايش مردم به ماهواره نقش داشته گفت: مردم ايران عموما از صدا و سيما شادي، انبساط و فرح مي خواهند که مي توان از تماشاي کارتون تام و جري توسط تمام اعضاي خانواده به آن پي برد که اگر اين برنامه هاي شاد تامين نشود مخاطب به سمت سريالهاي طنز مانند قهوه تلخ که البته سالم و پر هزينه است يا برنامه هاي مخرب ماهواره اي سوق پيدا مي کند.
وي افزود: يک زن، مرد يا دانشجو و دانش آموز که به علتي چند روز تعطيل در خانه است براي اينکه دلگيري و خستگي اش را از راه تماشاي تلويزيون برطرف کند بايد کدام شبکه را مشاهده کند؟ بديهي است اگر تمام روزهاي تعطيل را هم کانال عوض کند نمي تواند برنامه يا فيلم دلخواهش را پيدا کند در حالي که از طريق ماهواره اين کار محقق مي شود و اين يک آسيب است.
بنيانگذار مکتب رفتارشناسي با اشاره به برنامه هاي مستند برخي شبکه هاي فارسي ماهواره گفت: در اين مستندها مباحث خلاف شرع يا قانون ديده نمي شود ولي به صورت جذاب بيننده را با حيات وحش، سيارات و درياها آشنا مي کند در حالي که در شبکه هاي تلويزيوني ما جاي اين نوع برنامه ها خالي است.
باهر اظهار داشت: در تلويزيون ما مخاطب ارجحيت ندارد براي همين اشخاص صحبت مي کنند، ميزگرد مي گذارند و يا از خود تعريف مي کنند در حالي که در برنامه هاي تلويزيوني مخاطب پسندي اصل است.اين در حالي است که جديدا صدا و سيما به دنبال برنامه هاي بي دردسر تر مي رود و ديگر جايي براي بحث آزاد نيست.
وي افزود: من به جرات مي توانم بگويم که با شرايط امروز جامعه بايد صدا و سيما و دولت به سمت ايجاد شبکه هاي خصوصي برود که البته توليد و فروش سريالهاي تلويزيوني در سوپر مارکتها هم نوعي شبکه خصوصي محسوب مي شود.
اين استاد دانشگاه اظهار داشت: متاسفانه افسردگي ميان جوانان رسوخ کرده است. ضمن اينکه هزاران پرسش در ذهن نسل جديد جامعه باقي مانده که هنوز پاسخ آن داده نشده است.