به گزارش مشرق، آيتالله عباس محفوظي رييس دفتر آيتالله بهجت در گفتوگو با فارس، به سؤالات متعددي از جمله رابطه ايشان با امام راحل و مقام معظم رهبري، نظرات و ديدگاههاي سياسي آن مرحوم پاسخ گفت.
براساس اين گزارش، متن کامل اين گفتوگو به شرح زير است:
*حاج آقاي محفوظي در ابتدا درباره زندگينامه آيتالله بهجت بفرماييد
آيتالله محفوظي: ايشان بعد از آنکه در کربلا و نجف از نظر علمي و از نظر اخلاقي بهرهها بردند و به درجه اجتهاد رسيدند تصميم گرفتند که به ايران بيايند، براي ديدار بستگان و فاميلين و صله رحم کرده باشند آمدند در زادگاهشان شهر فومن.
مدتي در آنجا ماندند و از آنجا حرکت کردند که در قم که توقف مختصري داشته باشند و دوباره برگردند به نجف، تصميم اصلي ايشان اين بود که دوباره به نجف هجرت کنند که از اساتيد آن روز استفاده ميکردند باز بروند؛ در ضمن توقف در قم اساتيدشان يکي پس از ديگري رحلت کردند و عمده استادشان که در نجف بهرهها از آن دو استاد بردند استاد فقه و اصول مرحوم آيةالله حاجشيخمحمدحسين اصفهاني غروي مشهور به کمپاني و در درس حضرت آيةالله آقاي ميرزا کاظم شيرازي هم ايشان حضور داشتند مدتها و مرحوم آقاميرزا کاظم شيرازي به ايشان عنايت مخصوصي داشت.
* سير علمي آيتالله بهجت در ايران چگونه ادامه داشت؟
آيتالله محفوظي: وقتي که به ايران آمدند، مرحوم آيةالله حاجشيخ کاظم شيرازي به بعضيها از فضلاي حوزه قم سفارش فرمودند، فرمودند که اين آقاي حاجشيخ محمدتقي بهجت در نجف بهرهها برده است، شما از وجودشان استفاده کنيد اين سفارش مرحوم آيةالله حاجشيخ کاظم شيرازي به فضلاي قم بود.
* در دروس آيتالله بروجردي و امام خميني چطور؟
در درس آيةالله بروجردي مرحوم آيةاللهالعظمي گلپايگاني، آيةالله آقاي خميني، آيةالله داماد اينها هم حضور داشتند، در ضمني که در درس ايشان حاضر ميشدند خودشان هم تدريس داشتند، مدرسه تدريس ايشان معمولاً تدريس خصوصي در منزل بود، بعضي از فضلا که ايشان را ميشناختند در درسشان حاضر ميشدند.
بعضي از بزرگان از علما و مجتهدين که الان بعضيها از آنها زندهاند، ميگفتند که ما در درس آيةالله بهجت حاضر شديم که ايشان از نظر دقت نظر فوقالعاده دقيق بود در بيان مطالب و دقتهايي که داشتند و روش تدريسشان هم اين بود که حرف اساتيد خودشان را به طور گذرا نقل ميکردند و بعد ميگذشتند و لذا بعد از فوت مرحوم آيةالله بروجردي مثل بعضي از اساتيد درسهايي داشتند فقه و اصول تدريس ميکردند.
البته بعضيها که ميخواستند استفاده اخلاق عملي کنند خدمتشان حضور پيدا ميکردند و بهرههاي غير از علمي بهرههاي عملي هم از ايشان داشتند، چون مشهور بود که ايشان از نظر اخلاق و مسائل عملي فوقالعاده است.
* ارتباط آيتالله بهجت با جامعه مدرسين چگونه بود؟
آيتالله محفوظي: من يک خاطرهاي عرض بکنم، جامعه مدرسين در زمان امام راحل و حتي بعد از انقلاب، شرفياب محضر امام شدند و از ايشان تقاضا کردند شما دستور بفرماييد که در حوزه علم اخلاق، رسمي بشود معلمين اخلاق درس اخلاق بگويند، امام فرمود که شما برويد از آيةالله آقاي حاجشيخمحمدتقي بهجت تقاضا بکنيد که ايشان بيايد در حوزه درس اخلاق بگويد. مرحوم آيةالله مشکيني که اين تقاضا را از طرف جامعه کرده بود عرض ميکند که (بنده خودم حضور داشتم اين را که عرض ميکنم حاضر بودم) عرض ميکند که آقا ايشان حاضر نميشود.
فرمود شما برويد اصرار بکنيد و از ايشان بخواهيد که از نظر اخلاق بيايد درس اخلاق بگويد، چون درس اخلاق دو جنبه دارد، يک جنبه جنبه نظري يک جنبه جنبه عملي، جنبه نظري همان است که در کتابها نوشتند کبر چيست، حسد چيست، مثلاً صبر چيست، که انسان ميخواند از نظر علمي متوجه ميشود که معناي صبر چطور بايد صبر کرد چطور بايد که معالجه کرد حسد را و حسد را از خودش دور کرد، اما يکدفعه در مقام عمل، عمل ميکنند، در مقام عمل وقتي که انسان زاهد به تمام معنا از نظر دنيا نظري به تجمل دنيا به مال دنيا به زخارف دنيا نداشته باشد.
ايشان يک چنين شخصيتي بود که از نظر ذات که توجه نداشتند به مال دنيا و به ثروت دنيا، ايشان در اين مسجدي است بنام مسجد فاطميه، در اين مسجد فاطميه ايشان که در اين اواخر هم تدريسشان در همين مسجد بود صبح ميآمد نماز جماعت ميخواند ظهر و عصر اقامه جماعت داشت، مغرب و عشاء اقامه جماعت داشت و بعد از اقامه جماعت نماز صبح حرکت ميکردند ميرفتند براي زيارت فاطمه معصومه سلاماللهعليها، نه اينکه بياييم بگوييم پنج دقيقه ده دقيقه يک ربع، مقيداً که در آنجا بعضي از زياراتي که خودشان مراقب بودند آن زيارات را در آنجا ميخواندند و بعد برميگشتند ميآمدند براي منزل.
* آيتالله بهجت چه زماني به زيارت حضرت امام رضا (ع) ميرفتند؟
آيتالله محفوظي: در تابستانها که باز مواظب بودند که به مشهد مقدس زيارت ثامنالائمه عليهالسلام بروند در آنجا هم اين برنامه بود منتها برنامه زيارت آنجا بيشتر بود شايد به اندازه دو ساعت و بالاتر از دو ساعت ميآمد در آنجا زيارت ميخواند و زيارت جامعه زيارت عاشورا و اين زيارات را ايشان مداومت داشت و هميشه اين زيارات را قرائت ميکرده، اين از نظر زيارت ايشان که شما سؤال کرديد.
* نگاه آيتالله بهجت به عرفان چگونه بود؟
آيتالله محفوظي: ايشان در نجف غير از اساتيد علمي از استاد ديگري به نام حاجآقا علي قاضي طباطبايي استفادههاي فراواني از نظر عرفان عملي نه عرفان دروغي نه عرفاني که مدعيان ادعا ميکنند، عرفاني که انسان را وصل به حق در سير الي الله که قرآن ميفرمايد إنّک کادح الي ربّک کدحاً فملاقيه، بايد انسان تلاش بکند تا لقاءالله برسد لقاءالله آسان بدست نميآيد، فمن کان يرجو الي لقاء ربه فليعمل عملاً صالحاً، غير از ايشان در اين عرفان عملي استادش آقاي قاضي طباطبايي بود و کاملاً بهره برده بود و آن چيزي که ميخواست استفاده بکند استفاده کرد.
* خاطرهاي از امور عرفاني آيتالله بهجت داريد؟
آيتالله محفوظي: شخصي محکوم به اعدام شد، ايشان آن موقعي که در نجف بود داراي کرامت بود شايد پنجاه سال قبل من آنجا شنيده بودم ايشان در آنجا محکوم به اعدام ميشود، متوسل ميشوند به آقا که شما، ايشان ميفرمايد برويد نماز جعفرطيار را بخوانيد با دعاي زاد المعاد انشاءالله اين حکم اعدام لغو بشود؛ رفتند خواندند و دوباره آمدند آقا نشد، بار دوم دوباره آمدند آقا، فرمود برويد در جاي خلوت که کسي نباشد اين نماز را با تضرّع با آن دعاي آخر بخوانيد جدّاً بخواهيد هميشه اين تعبير ايشان بود که ما از ايشان ميشنيديم ميفرمود هميشه جدّاً از خدا بخواهيد نه اينکه خدايا تو به من رحم بکن خدايا اين کار را بکن، نه جدّاً ميخواهم، رفتند باز هم در همين اطراف جمکران جاي خلوتي پيدا کردند و نماز را خواندند و ديدند خبري نشد آمدند در مسجد، عرض کردند که آقا ما، ايشان تأملي کرد گفت آزاد نشده؟ خبري نشده؟ گفتند نه، گفت برويد حکم اعدام ايشان لغو شده و ايشان آزاد شده، گفت آقا ما تازه تلفن کرديم، گفت نخير حالا آزاد شده، رفتند و ديدند آزاد شده.
* از نحوه ارتباط آيتالله بهجت با مردم بگوييد؟
آيتالله محفوظي: ايشان يک شخصيتي بود که خيلي ميل نداشت که در ميان مردم ظاهر بشود حتي وقتي که ميخواستند بروند براي بيمارستان در تهران ميفرمودند به آن کسي که شما با او ارتباط داريد آن پزشکها، به اينها بگوييد به کسي خبر ندهند من همينطور ناشناخته وارد بشوم در آنجا و معالجات خودم را انجام بدهم و برگردم و بعضيها بعد از آنکه ميرفتند اطباء هم نميشناختند.
موقعي که ميخواست از بيمارستان بيرون بيايد يکدفعه متوجه ميشدند که مثلاً شخصيتي مثل آيةالله بهجت است ميآمدند دورش را ميگرفتند و بالاخره دستش را ميبوسيدند و التماس دعا، ميل نداشت خيلي ظاهر بشود و ايشان داعيه مرجعيت را نداشتند اصلاً در اين وادي نبودند با اينکه در همان زمان مرحوم آقاي بروجردي وقتي که از نجف برگشتند، مجتهداً برگشتند نه اينکه مقلّداً برگشته باشند.
* روش ورود آيتالله بهجت به مباحث چگونه بود؟
آيتالله محفوظي: طريقه بحث ايشان هم اين بود، در قم وقتي که وارد ميشدند براي آقايان طلاب تدريس بکند کتاب جواهر را برميداشت فرازي از جواهر را ميخواند حرفهايشان را و بعد علمايي که حرف داشتند نقل ميکرد و بعد نظر خودشان را هم القاء ميکردند و اين جامع المسائل البته کتاب مشکلي است از نظر فارسي، فارسي است ولي فارسي مشکل است ولي يک دوره فقه است از اول طهارت تا حدود و قصاص و ديات.
* رابطه آيتالله بهجت با امام راحل چگونه بود؟
آيتالله محفوظي: امام خميني (ره) به آيتالله بهجت علاقمند بودند، گاهي اوقات به آن کسي که همراهشان و در منزلش بود، ميفرمود آماده باشيد، برويم براي زيارت آيتالله بهجت. بدون اينکه قبلاً به ايشان خبر بدهند ميآمدند در آنجا.
* ايشان براي حراست از حريم امام(ره) چه اقداماتي انجام ميداد؟
آيتالله محفوظي: در بحثهايي که شبهاي پنجشنبه خدمت ايشان داشتيم، شايد کثيراً نقل ميکرد بعضي از مطالب را که حضرت آيتالله خميني اينچنين فرموده، آقاي خميني مثلاً درباره آقاي بروجردي يا درباره مرحوم آخوند چنين نقلي کرده است؛ ايشان اين نقلها را از آيةالله خميني داشتند و گاهي هم پيغام ميداد براي ايشان(امام راحل) براي دفع بلا شما مثلاً قرباني بکنيد.
* رابطه آيتالله بهجت با مقام معظم رهبري چگونه بود
آيتالله محفوظي: مقام معظم رهبري که مقيداً به ايشان علاقمند بود و شايد ديدارهايي که با ايشان داشته با ديگران نداشته باشد، آيتالله خامنهاي گاهي از اوقات خصوصي حرکت ميکردند ميآمدند در آن منزل سابقشان در آنجا با ايشان مينشستند و صحبت ميکردند و ديداري داشتند، نه يک بار نه دو بار؛ ايشان حفظ نظام را لازم ميدانستند حتي ميفرمودند که مقررات نظام را بايد مراعات کرد.
* آيا ديدارهاي آيتالله بهجت با مقام معظم رهبري بيشتر خصوصي بود؟
آيتالله محفوظي: بله، ديدارهايي داشتند، اما ديدارها با غير رهبري مثلاً کسي که رئيسجمهور ميشدند نخستوزير ميشدند، اين طور بود که اينها تقاضا ميکردند اما ايشان آمادگي نداشتند براي ملاقات، گاهي از اوقات ميخواست در مسجد ملاقات بکند يعني بعد از آنکه مثلاً نمازشان تمام ميشد يک چند دقيقهاي صحبت ميکرد. معمولاً ايشان در روزهاي جمعه اقامه روضهاي داشتند براي سيدالشهداء سلاماللهعليه. در آنجا بعضيها مثلاً رئيس مجلس، رئيسجمهور و يا فلان وزير ميآمدند و با ايشان ملاقات ميکردند. ملاقات با مسئولين مملکتي در منزل کم داشتند؛ آقازادههاي آيتالله خامنهاي که روحاني هستند معمولاً ارتباط داشتند و ميآمدند گاهي در خدمت ايشان و با ايشان ديدار و ملاقات داشتند.
* از ديدارها و نظرات سياسي آيتالله بهجت بگويد؟
آيتالله محفوظي: در خصوص ديدارها و نظرات سياسي ايشان بايد بگويم، آيتالله بهجت معمولاً کلّي صحبت ميکردند و خيلي به بعضي از کساني که الان در دنيا حاکم هستند بدبين بودند و ميگفتند همه اين جرياناتي که نسبت به شيعه و نسبت به اسلام ميگذرد زير سر اينهاست؛ آيتالله بهجت از مسائل روز جهان آگاه بود نه اينکه بياطلاع باشد.
* ايشان چگونه از مسائل روز جهان مطلع ميشدند؟
آيتالله محفوظي: فرزندان ايشان گزارشات را به خدمت آقا ميآورند؛ البته اينطوري نبود که آقا بيايد روزنامه بخواند و راديو گوش بدهد، وليکن از مسائل روز جهان کاملاً مطلع بود؛ حاجعلي آقا(فرزند آيتالله بهجت) اخبار را ميگرفت و به عرض آقا ميرساند و آقا گاهي اوقات خودش به ديگران ميفرمود براي رفع اين قائله دعا کنيد.
* خبر ارتحال آيتالله بهجت را شما چطور شنيديد؟
آيتالله محفوظي: ايشان روز جمعه در مسجد فاطميه روضه داشتند، صبحها2 ساعت مانده به ظهر ايشان ميآمدند مسجد، مداح منبري روضه خودشان را ميخواندند و بعدش هم حرکت ميکردند به منزل، فردا روز شنبه قرار بود که تشريف بياورند براي تدريس؛ مهيا شدند براي تدريس، يکدفعه فرمودند مثل اينکه حالم مساعد نيست، تدريس نميروم، امروز نماز هم نميروم، نماز هم بگوييد ديگري بخواند. روز يکشنبه بنده در نماز ظهر بجاي ايشان در مسجد اقامه کردم، فرستادهاي از طرف فرزندشان آمد به من فرمودند که شما تهران تماس بگيريد که آقا را ميخواهيم تهران ببريم، بعد از نماز ظهر بود که به من خبر دادند نماز عصر را خواندم آمدم و تماس گرفتم که در تهران يک بخشي را خالي کنند و خالي هم کردند؛ زنگ زدم، گفتند آقا از اين دار دنيا به دار لقاء شتافتند.
* در پايان نصيحتي براي جوانان بکنيد؟
آيتالله محفوظي: نصيحت آقا(آيتالله بهجت) را ميکنم، ميفرمود دو چيز را مراعات بکنيد يکي تعبّد يکي تحرّز، اجتناب ازگناه و بندگي خدا، نماز اول وقت را فراموش نکنيد. التماس دعا دارم موفق و مؤيد باشيد.