کد خبر 452130
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۷

آن صورت زیبا که بالای سر قرار دارد می‌گوید: من ولایت و محبت به محمد و آل محمد صلوات‌الله علیهم اجمعین هستم.

 به گزارش مشرق، عالم مردگان از جمله عوالمی است که همواره وقتی با آن مواجه می‌شویم سؤالات و ابهامات بسیاری برای ما به وجود می‌آید و هر فردی علاقه دارد بیشتر از این عالَم بداند چراکه مرگ از جمله مباحثی است که هر فردی روزی با آن دست به گریبان خواهد شد. آنچه در ادامه می‌‌آید بخش نخست از سلسله مباحثی است که به طرح پرسش و پاسخ درباره مرگ و معاد می‌پردازد و از کتاب «عالم برزخ؛ عالم حیات و زندگی» نوشته حجت‌الاسلام اسدالله محمدی‌نیا از پژوهشگران حوزه علمیه قم عنوان می‌شود:

«قبر» اولین منزل و ایستگاه از ایستگاه‌های بازرسی آخرت است، اگر در قبر نجات پیدا کرد، بعد از آن برایش آسان‌تر خواهد بود و اگر از قبر نجات پیدا نکرد، بعد از آن کمتر از قبر نیست.

سه عذاب در قبر

«یُوَکِّلُ اللَّهُ بِهِ مَلَکاً یُزْعِجُهُ فِی قَبْرِهِ، وَ الثَّانِیَةُ یُضَیَّقُ عَلَیْهِ قَبْرُهُ و الثّالِثَةُ تَکونُ الظُّلمَةُ فی قَبرِهِ»؛ خداوند فرشته‌ای در مرگ مأمور عذابش می‌کند؛ قبرش تاریک می‌شود، قبرش تنگ و دارای فشار خواهد بود

اما سه عذاب روز قیامت: با خواری و ذلت و به صورت وارونه او را به صحنه قیامت می‌آورند، حساب او شدید است، خداوند نظر رحمت به او نخواهد داشت.

نقش عمل انسان در برزخ چیست؟

چنانچه در مباحث متعدد اشاره شد، عمل انسان چه خوب و چه بد، در ثواب و عقاب عالم برزخ نقش دارد، به گونه‌ای که اگر فرد انسان صالحی باشد بعد از سؤال و جواب و فشار قبر زندگی با نشاط و آرام‌بخشی خواهد داشت و اگر فرد انسان ظالم و مجرمی بوده، اعمال او منشأ عذاب وی می‌شود و یا به صورت مار و عقرب درخواهد آمد.

ـ عمل مؤمن
امام محمدباقر(ع) فرمود: «اِذا ماتَ عَبدُ المُؤمِنِ دَخَلَ مَعَهُ فِی قَبرِهِ سِتَّةَ صُوَرٍ فِیهِنَّ صُورَة هِیَ اَحسَنُهُنَّ وَجهاً وَ اَبهاهُنَّ هِیئةً وَ اَطیَبُهُنَّ رِیحاً وَ اَنظَفُهُنَّ صُورَةً»
قال: «فَتَقِفُ صُورَةٌ عَن یَمِینِهِ وَ اُخرَی عَن یَسارِهِ وَ اُخرَی بَینَ یَدَیهِ وَ اُخرَی خَلفَهُ وَ اُخرَی عِندَ رِجلَیهِ وَ تَقِفُ الَّتِی هِیَ احسَنُهُنَّ فَوقَ رَأسِهِ فَاِن اَتی عَن یَمِینِهِ مَنَعَتهُ الَّتِی عَن یَمِینِهِ ثُمَّ کَذلِکَ اِلَی اَن یُؤتِی مِنَ الجَهاتِ السِّت».
قال: «فَتَقُولُ اَحسَنُهُنَّ صُورَةً مَن اَنتُم جَزاکُمُ الله عَنِّی خَیراً، فَتَقُولُ الَّتِی عَن یَمِینِ العَبدِ اَنَا الصَّلاةُ وَ تَقُولُ الَّتِی عَن یَسارِهِ اَنَا الزَّکَوة وَ تَقُولُ الَّتِی بَینَ یَدَیهِ اَنَا الصِّیام وَ تَقُولُ الَّتِی خَلفَهُ اَنَا الحَجُّ وَ العُمرَةُ وَ تَقُولُ الَّتِی عِندَ رِجلَیهِ اَنَا بِرُّ مَن وَصَلتَ مِن اِخوانِکَ»
«مَن اَنتَ؟ فَاَنتَ اَحسَنُنا وَجهاً وَ اَطیَبُنا رِیحاً وَ اَبهانا هِیئَةً، فَیَقُولُ: اَنَا الوِلایَةُ لِآلِ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِ وَ عَلَیهِم اَجمَعِینَ
زمانی که مؤمن می‌میرد، شش صورت داخل قبرش می‌شوند که از نظر زیبایی، درخشندگی، خوشبویی و پاکیزگی، زیباترین صورت‌ها هستند. این شش صورت یکی سمت راست قرار می‌گیرد و بقیه سمت چپ، جلو، پشت سر، نزد پا می‌ایستند، یکی که از همه زیباتر است بالای سر قرار می‌گیرد. اگر یکی از آنها از سمت راست آمد، سمت راستی مانع می‌شود تا اینکه شش صورت در شش جهت استقرار می‌یابند.

آن صورتی که از همه زیباتر است به آن پنج صورت می‌گوید: خداوند به شما خیر دهد شما چه هستید؟

صورت سمت راست می‌گوید: من نماز این مرده در دنیا بودم، صورت سمت چپ گوید: من زکاتش بودم، صورتی که در جلو قرار گرفته گوید: من روزه‌اش بودم، صورت پشت سر گوید: من حج و عمره‌اش بودم، صورت نزد پا گوید: من آن خوبی‌هایی بودم که این مرده به برادر مسلمانش انجام می‌داد.

بعد آن پنج صورت به زیباترین صورت می‌گویند: شما که از همه زیباتری از نظر چهره و از نظر بوی خوش و از نظر درخشندگی چه کسی هستی؟

آن صورت زیبا که بالای سر قرار دارد می‌گوید: من ولایت و محبت به محمد و آل محمد صلوات‌الله علیهم اجمعین هستم.

این شش عمل از باب مصداق و نمونه است و الا هر عمل صالحی که انسان برای رضای خداوند و طبق موازین دینی انجام شود، برای فرد نورانیت ایجاد می‌کند.

ـ نقش رکوع در قبر
امام محمد باقر(ع) فرمود: «مَنْ أَتَمَّ رُکُوعَهُ لَمْ یَدْخُلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ»؛ کسی که رکوع (و نمازش) را به طور کامل (همراه با حضور قلب و حواس جمع) انجام دهد، گرفتار وحشت قبر نخواهد شد.

ـ‌ منشأ آرامش روحی در قبر
امام صادق(ع) فرمود: «یسأل الرجل فی قبره فاذا اثبت، فسح له فی قبره سبعة اذرع و فتح له باب الی الجنة، و قیل له، نم نومة العروس قریر العین»؛
از انسان در قبر سؤال می‌کنند زمانی که خوب پاسخ داد قبرش به اندازه هفت ذراع باز می‌شود، سپس در بهشت برزخی برایش باز خواهد شد و به او گفته می‌شود: بخواب و استراحت کن مانند استراحت مرد و زنی که تازه با هم ازدواج کرده‌اند، همراه با دلی شاد و خرم.

ـ وسعت و روشنی قبر
و نیز رسول گرامی اسلام(ص) در این مورد فرمود:

«... ثُمَّ یُفْسَحُ لَهُ فِی قَبْرِهِ سَبْعُونَ ذِرَاعًا فِی سَبْعِینَ ثُمَّ یُنَوَّرُ لَهُ فِیهِ ثُمَّ یُقَالُ لَهُ نَمْ فَیَقُولُ أَرْجِعُ إِلَى أَهْلِی فَأُخْبِرُهُمْ فَیَقُولانِ نَمْ کَنَوْمَةِ الْعَرُوسِ الَّذِی لا یُوقِظُهُ إِلا أَحَبُّ أَهْلِهِ إِلَیْهِ حَتَّى یَبْعَثَهُ اللَّهُ مِنْ مَضْجَعِهِ ذَلِکَ»
(بعد از پاسخ به سؤالات نکیر و منکر) قبرش به اندازه هفتاد ذراع در هفتاد ذراع باز و وسیع می‌گردد و قبرش بسیار نورانی و روشن می‌شود، سپس به او گفته می‌شود: استراحت کن، او می‌گوید: مرا رها کنید تا بگردم و به خانواده‌ام اطلاع دهم که چقدر وضع من در قبر خوب است.

مجدداً به او گفته می‌شود: مانند مرد و زنی که جوانند و تازه ازدواج کرده‌اند در آرامش باش و بخواب، و او را از این خواب (و آرامش و زندگی وصف‌ناپذیر) بیدار و سرگرم نمی‌کند مگر چیزی که از خانواده‌اش محبوب‌تر باشد، این زندگی همراه با آرامش ادامه خواهد داشت تا خداوند روز قیامت او را از قبر برانگیزد.

چرا در یک حدیث قبرش هفت ذراع باز می شود و در حدیث دیگر می‌فرماید: قبرش هفتاد ذراع در هفتاد ذراع گسترده می‌شود؟

این اختلافات شاید به اعتبار اعمال افراد باشد، هر چه فرد عملش بیشتر و خالص‌تر باشد، قبرش وسیع‌تر خواهد بود و شاید از باب کثرت است یعنی اعمال و خوب و اخلاص در عمل منشأ وسعت بسیار قبر خواهد شد و آنچه در قبر می‌یابد بهتر از اهل و عیال است، لذا بعد از دیدن آن نعمت‌ها و نورانیت قبر دیگر سراغی از آنان نمی‌گیرد.

ـ عمل کافر و ظالم
اما عمل و کار انسان کافر و ظالم در عالم قبر به صورت مار و عقرب و عذاب درمی‌آید، زیرا عالم قبر نشان‌دهنده باطن و حقیقت عمل انسان در دنیا بوده است.

اولاً: در قبر مار و عقربی نیست، هر چه هست با خودش به آنجا می‌برد. مال حرام، ظلم، با زبان نیش به دیگران زدن، با پوزخند و ابرو بالا انداختن، خنده‌های معنادار، پیامک‌های خردکننده، شخصیت دیگران را شکستن و دل دیگران را به درد آوردن، اینها همه مار و اژدها و عقرب‌هایی می‌شود که در خواب و عالم قبر به سراغ انسان می‌آید.

رسول خدا(ص) فرمود: «عذاب الکافر فی قبره یسلط علیه فی قبره تسعه و تسعون تنیناً، هل تدرون ما التنین، تسعة و تسون حیه لکل حیة تسعة رؤوس تنهشونه و تلحشون و تنفخون فی جسمه الی یوم القیامه»؛

در تفسیر آیه 124 سوره طه «فان له معیشة ضنکا» آن حضرت فرمود: زندگی سخت همان عذاب کافر در قبر است به طوری که نود و نه تّنین در قبر بر انسان کافر و ظالم مسلط می‌شوند. بعد فرمود: می‌دانی تنین چیست؟ تنین نود و نه اژدهاست که هر اژدهایی نه سر دارد (که) این اژدها تا روز قیامت کافر و گناهکار را می‌گزند و با زبان او را می‌لیسند و سم وارد بدنش می‌کنند.

رسول مکرم اسلام(ص) فرمود:
«... لو ان تنیناً واحداً منها نفخ علی الارض ما انبت شجرة ابداً، و یفتح له باب الی النار و یری مقعده فیها»

اگر یکی از این افعی و اژدها سمش روی زمین بریزد، درخت و گیاهی نمی‌روید و برای کافر دری به سوی جهنم باز می‌شود و جایگاهش را خواهد دید.

ـ علت نود و نه مار بزرگ در قبر
شیخ بهایی(ره) از برخی بزرگان نقل می‌کند:

«لا ینبغی ان یتعجب من التخصیص بهذا العدد، فلعل عدد هذه الحیات بقدر عدد الصفات المذمومة من الکبر و الریا و الحسد و الحقد و سایر الاخلاق و الملکات الردیه، فانها تنشعب و تتنوع کثیرة، و هی بعینها تنقلب حیات فی تلک النشاة»
تعجب نباید کرد که مارها در عالم برزخ به تعداد نود و نه تا هستند، شاید این تعداد مارها به تعداد صفات زشتی است که در جود انسان است مانند کبر، ریا، حسادت، کینه و بقیه اخلاق‌های زشت و پستی که در وجود برخی قرار دارد که این صفات زشت به شعبه‌ها و انواع زیادی تقسیم می‌شود و همین انواع صفات پستی که در وجود انسان است به مارها (و عقرب‌ه) در عالم برزخ تبدیل می‌شود.

علامه مجلسی(ره) در توجیه نود و نه مار بزرگ می‌فرماید:
«طبق حدیثی از رسول خدا(ص) خداوند متصف به صد اسم رحمت است که یکی از آن اسماء رحمت را در دنیا بین جن و انس و بهائم قرار داده و نود و نه تای آن را به تأخیر انداخته (برای روز قیامت قرار داده است) و چون کافر در دنیا خداوند را به آن اسماء رحمانی نشناخت، در مقابل برای هر یک از این 99 اسم رحمانی، 99 مار قرار داده است تا کافر را در قبرش نیش بزند.»

ـ نیش مارها، همان نیش...؟!
احتمال دارد این نود و نه ماری که دائم انسان کافر عنود لجوج را نیش می‌زنند و سم وارد بدنش می‌کنند، به خاطر آن بود که این فرد دائم مؤمنان را با زبان و چشمک و تمسخر و قلم نیش می‌زده و آنان را تحقیر می‌کرده، و یا با زبان و قلم جراید و سایت‌ها و... شبهه و شک وارد دین می‌کرده و دین را نزد مردم مسموم جلوه می‌داده، در عالم قبر که حقایق تا حدودی روشن می‌شود، آن نیش زبان‌ها و قلم‌ها به صورت مار ظاهر شده است و آن شبهه‌ها و ایجاد شک‌ها در دین، در آن عالم به صورت سم مارها درآمده است.

در دنیا با زبانت نیش‌ها زدی و دیگران را خوار و ذلیل کردی، امروز آن نیش‌های زبانت به صورت مارهای نیش‌دار درآمده است. آن روز با ایجاد شک و تردید و مسخره کردن، دین و مؤمنان را مسموم نمودی، امروز آن شک و شبهات به صورت سم‌کشنده وارد جانت می‌شود، و این مطالبی است که از روایات متعدد فهمیده می‌شود.

استاد علامه جوادی آملی می‌فرماید:
«البته این برداشت‌ها از روایت در حد احتمال است، لذا ما که از حقایق غیب و عالم برزخ بی‌اطلاعیم باید در برابر این روایات (در صورت صحت آنان) سر تسلیم فرود آوریم.

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس