به گزارش مشرق به نقل از خانه ملت، "محمدرضا باهنر" که نمايندگي مردم تهران، ري، شميرانات و اسلامشهر را در مجلس شوراي اسلامي برعهده دارد در اين گفت وگوي تفصيلي که بيش از يک ساعت به طول انجاميد با صراحت لهجه هميشگي پاسخگوي سوالاتي بود که اين روزها در زمينههاي مختلف سياسي، اجتماعي و اقتصادي به ذهن ميرسد. مشروح اين گفتوگوي يک ساعته که در دفتر معاونت نظارت مجلس انجام شد بدين شرح است.
در سال آخر مجلس هفتم شما در مصاحبهاي گفتيد دو سوم نمايندگان تغيير ميکنند و بعد از انتخابات اين اتفاق افتاد و تنها يک سوم نمايندگان دوره گذشته به مجلس هشتم راه يافتند، اکنون ارزيابي شما از ترکيب نمايندگان مجلس نهم چگونه است؟
اين يک حرف شاز و مهم نبود که من گفتم، در گذشته هم اين طور بود، الان هم همين را ميگويم. بررسي ادوار گذشته مشخص ميکند که به طور متوسط ?سوم نمايندگان براي دوره بعدي انتخابات رأي نميآورند. البته اين متوسط کم و زياد هم شده است. هيچ موقع از ??درصد کمتر نشده يا از ??درصد بيشتر نشده است. يعني حداقل ??تا ??درصد از نمايندگان موجود براي دوره بعد رأي ميآورند؛ اما اينکه چرا اصولا اين اتفاق ميافتد، من فکر ميکنم يک اشکال ساختاري در انتخابات مجلس وجود دارد. آن هم عدم وجود نقش آفريني احزاب در انتخابات است. من ??سال است که نماينده مجلس هستم و وضعيت همکارانم را ميبينم. همکاران از زماني که نماينده مجلس ميشوند به واقع روز و شب خود را از هم نميتوانند تشخيص دهند. چون بايد از سر دلسوزي پيگير خيلي از مسائل حوزه انتخابيه باشند و جلسات متعددي را براي جبران امور آنجا با مسئولان استاني نظير استاندار، بخشدار، فرماندار، رئيس دادگاه و... بگذارند. به صورتي که بعضا وقت بسيار کمي باقي ميماند تا نمايندگان براي تصويب قانون يا نظارتهاي قانوني رسمي زماني را اختصاص دهند. آخر سر هم به خاطر کارهاي بسيار زياد حوزه انتخابيه مردم به اين نتيجه ميرسند که دوره بعد به شخص ديگري رأي دهند؛ زيرا درست است که نماينده خيلي دويده، ولي نتوانسته انتظارات را برآورده کند.
انتخابات مجلس اشکال ساختاري دارد
اشکال ساختاري که گفتم اين است که مردم در انتخابات عملکرد آدمها را تجربه ميکنند چون حزبي نيست که مجموعه کارهاي آن بخواهد در ترازوي سنجش قرار گيرد. ?-?دوره به همين منوال ميگذارد، نسل عوض ميشود آخر هم مردم به مطلوب خود نميرسند. برخي شهرستانها و حوزههاي انتخابيه را سراغ دارم که مردم آنجا در طول ?دوره مجلس، ?نماينده عوض کردهاند. نماينده جديد تا ميآيد جا بيفتد و کار نمايندگي را ياد بگيرد دوره چهارساله وي به پايان رسيده است؛ نه مردم از اين تغيير متنوع و متعدد سودي ميبرند و نه نمايندگان ميتوانند کار موثري را انجام دهند. احزاب قادر خواهند بود که اين اشکال را برطرف کنند. اگر در کشور سه حزب فراگير ريشه دار وجود داشته باشد هر کدام فهرست نامزدهاي مورد تاييد خود را اعلام ميکنند و بعد هم در مقابل مردم پاسخگو هستند. مردم اگر ديدند کانديداي اين حزب موفق نبود دوره بعد کانديداي حزب بعدي را تجربه ميکنند. حداکثر دوباره نظرشان عوض ميشود بعد به اين جمع بندي ميرسند که طرفدار حزب الف بشوند يا از نامزد حزب (ب) حمايت کنند.
چون بعداز يک دوره ??ساله تکليف روشن ميشود؟
بله بعد از اين دوره تکليف روشن ميشود. يک بخش از مردم به طور ثابت طرفدار حزب الف ميشوند و بخش ديگر به طور ثابت از حزب (ب) حمايت ميکنند. آن موقع تغييرات شايد مجدد اتفاق ميافتد و اقليت و اکثريت مجلس دستخوش تغيير شود؛ اما تکليف مردم ديگر روشن ميشود.
خاتمي و احمدينژاد با حمايتهاي تشکيلاتي و حزبي رئيسجمهور شدند ولي بعد گفتند خودمان رأي آورديم
البته در شکل گيري تحزب يک اشکالي که وجود دارد اين است که چهرههاي سياسي کشور رغبتي به کار حزبي نشان نميدهند، دو سالي هست که هر از چند گاهي اعلام ميشود حزب و روزنامه آقاي باهنر ميخواهد شروع به کار کند و استارت فعاليت به بعداز انتخابات رياست جمهوري يا مجلس موکول ميشود، دليل رويکرد چيست؟ البته در همين مجلس هشتم وقتي کميسيون شوراها ميخواست طرح استاني شدن انتخابات مجلس را بررسي کند نقش احزاب را حذف کرد.
بله عرض کردم. اين مشکل ساختاري و کمي هم مشکل فرهنگي است، متاسفانه مسئولان ما به ويژه روساي جمهور با حمايتهاي تشکيلاتي و حزبي روي کار ميآيند ولي بعد از آنکه مسئوليت را به دست ميگيرند اعلام برائت ميکنند. البته اين فقط شامل آقاي دکتر محمود احمدينژاد هم نميشود؛ قبلا آقاي خاتمي که خدا سلامتش بدارد و هدايتش کند و همه ما را خدا هدايت کند، نيز در زمان دولت اصلاحات همين کار را کرد. موقعي که ايشان آمد روي کار، ميگفت «اين تحکيم وحدت و مجمع روحانيون مبارز چي از جان من ميخواهند؟ من خودم رأي آوردم. ولم کنيد». بالاخره خواستگاه آقايان خاتمي معلوم بود کجاست يا سياسيها ميدانند خواستگاه احمدينژاد کجاست؛ ولي شايد به خاطر آنکه تعهدات حزبي دست و بال آنها را ميبندد تغيير رويه ميدهند؛ نميدانم علت چيست که بعد خود اين افراد مبلغ برائت جويي از حزب ميشوند. به نظرم در نظام جمهوري اسلامي که همه مسئولان با رأي مردم يا با يک واسطه بعداز رأي مردم انتخاب ميشوند، نيازمند داشتن دو يا سه حزب قدرتمند و شناسنامهدار پاسخگو است. برخيها ميگويند آيا نظام حزبي با نظام ولايت فقيه همخواني دارد و قابل جمع است؟ من معتقدم هيچ مشکلي با يکديگر ندارد. چون در کشورهايي که نظام سياسي آنها قالب حزبي دارد، برخي مسائل رخ ميدهد که فراتر از نظام حزبي بايد به آنها پرداخت. مثلا شوراي عالي امنيت ملي يا ارتش آمريکا ديگر تحت تاثير حزب دموکرات يا جمهوري خواه نيست، يعني اين ارکان با آمدن و رفتن يک حزب دست خوش تغيير نميشوند؛ بنابراين مسائل ملي، امنيتي و سياست گذاريهاي کلان حاکميتي بايد در يک سطح بالاتر راجع به آنها تصميم گيري شود. اين مسائلي که ياد شد طبق اصل ???قانون اساسي در اختيار مقام رهبري است.
دوره گذشته گروههاي مختلف اصولگرا دور هم جمع شدند و جبهه متحد اصولگرايان را تشکيل دادند و با يک سازکار ??نفره فهرست تهران و ديگر شهرها را نهايي کردند؛ اما در اين دوره دو مکانيزم تعبيه شد. يکي از آبان ماه شروع شد و رئيس جمهور ??چهره اصولگرا را دو خود جمع کرد و يک کارگروه سه نفره شامل آقايان عسگراولادي، ولايتي و حدادعادل مامور شدند تا بسترهاي وحدت را تعريف و فراهم کنند. از طرف ديگر جامعتين (جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين حوزه علميه) نيز آمدند و يک راه جديد را براي ايجاد وحدت بين گروههاي اصولگرا ترسيم کردند، کار به همين منوال پيش رفت؛ اما اواخر سال ??و بعد از شروع سال جديد آقاي عسگراولادي در چندين موضعگيري از روند کار ابراز نگراني کرد يا محمد نبي حبيبي دبيرکل موتلفه بارها به اصولگرايان درباره پهن کردن فرش قرمز جلوي جريان اصلاحات هشدار دادند. اخيراً گروه ?نفره، ??نفر را معين کردند تا وحدت اصولگرايان را سر و ساماني دهند اما بعد از اتفاقاتي که درون دولت افتاد، سروري قائم مقام جمعيت رهپويان اعلام ميکند «ما ديگر مدل ??نفره را قبول نداريم و وحدت اصولگرايان بايد در قالب مدل جديدي دنبال شود.» برخي سياسيون ميگويند راهکار جامعتين نيز شکست خورده است چون اعضاي آن طيف وسيعي را تشکيل ميدهند که قابل جمع با هم نيستند، چون يک طرف آن آقايان يزدي و احمد خاتمي قرار دارند و طرف ديگر آقايان ناطق نوري و رفسنجاني بفرماييد چرا دو مکانيزم قبلي ناکارآمد از آب درآمد؟ آيا اصولگرايان دنبال مدل جديدي هستند؟
جريان فتنه هزينههاي زيادي را به کشور ما تحميل کرد و از جمله طيف اصلاحات که به نوعي خودزني کردند و از هم پاشيدند، البته من بارها در مصاحبههاي خودم گفتم «خوشحال نيستم از اينکه در جريان اصلاحات فروپاشي کامل صورت بگيرد.» برخيها ميگويند تو حق نداري براي جريان دوم خرداد تعيين و تکليف کني. من قصد اين کار را ندارم اما تحليل و برداشتم اين است که اگر واقعا يک عده از اصلاح طلبان ميخواهند فعال سياسي باشند دو کار را بايد انجام دهند. يکي اينکه تکليف و موضع خودشان را شفاف درباره سران فتنه روشن کنند.
سران فتنه را شما چه کساني ميدانيد؟
سران فتنه همان دو نفري بودند که الان در حال محو شدن به لحاظ سياسي هستند.
شما خاتمي را جز سران فتنه نميدانيد؟
غير از اين دو نفر افرادي هستند که هر کدام سهمي در فتنه دارند، اما اينکه بخواهيم سران فتنه را تکثير کنيم خير. البته بعضيها دوست دارند غير از خود و چهار نفر ديگر که دورشان هستند همه در قالب سران فتنه قرار بگيرند. چنين مسئلهاي مورد قبول نيست. سران فتنه همان دو نفر هستند. بقيه به نسبت آبي که به آسياب فتنه ريختند بايد موضع خود را با سران فتنه روشن بکنند. نکته دوم هم توصيه به اصلاح طلبان و هم ساير جريانات سياسي کشور است که بالاخره اصلاح طلبي، اصولگرايي و ميانه روي را تعريف بکنند. اينکه نميشود برخي بگويند ما اصلاح طلب هستيم اما در جمع آنها از افراد معاند نظام حضور داشته باشند تا شخصيتهايي که به يکي از دستگاههاي حاکميت نقد دارند. نقد مجريان، قوانين مصوب مجلس و... حق افراد است و مشکلي ندارد. همانطور که گفتم اين اشکال به اصولگرايان هم وارد است. البته در گذشته اين مشکل را خيلي نداشتيم ولي بعد از جريان فتنه، به خاطر آنکه گرايشهاي مختلفي در جريان اصولگرايي بود، اين اختلاف را ميخواستند درون اردوگاه اصولگرايان بزرگ کنند. بنابراين ميگفتند اصولگرايي هرچه نابتر بهتر ولو اينکه تعداد آنها بسيار معدود شود. ما اين را قبول نداشتيم.
طيف حامي دولت ميخواست اختلاف را درون اردوگاه اصولگرايان بزرگ کنند
چه کساني دنبال اصولگرايي ناب بودند؟
طيف حامي دولت. در مقابل آنها ما ميگفتيم با حفظ اصول، جذب حداکثري و دفع حداقلي. يعني با حفظ شاخصها اصولگرايي هرچه وسيعتر، بهتر. جبهه پيروان خط امام و رهبري اعم از جامعه اسلامي مهندسين، موتلفه و تشکلهاي ديگر از گذشته دور تلاش کرده فعاليت سياسي خود را زير چتر روحانيت تعريف کنند. چون سر همين قضيه يک اختلاف نظري وجود دارد. ما معتقديم ولايت فقيه تبلور و نماد جريان حوزه علميه، روحانيت، مرجعيت و شريعت است. بعضيها نه از روي اعتقاد قلبي بلکه به بهانه حمايت از ولايت فقيه معتقدند بقيه- حوزه علميه، شريعت، روحانيت و مرجعيت- بايد بيرنگ شوند.
جريان انحرافي ميخواهد پشتوانه رهبري را کمرنگ کند
اين جريان انحرافي هست که من اينها را اصولاً اهل شريعت نميدانم، بيشتر آنها اهل طريقت و عرفان انحرافي هستند. به زبان سادهتر اينها ميگويند اگر ما بتوانيم با خود آقا امام زمان (عج) ارتباط بگيريم ديگر کاري به اين واسطهها نداريم. نهايت کار هم به نايب آقا ميرسد. آخر کسي که با خود آقا امام زمان (عج) ارتباط داشته باشد ديگر نايب ايشان را به عنوان واسطه نياز ندارد. اين جريان را ما ??? درصد انحرافي ميدانيم. البته روز اول اين را نميگويند بلکه بيان ميکنند ولايت فقيه و رهبري براي آنکه مزاحم و رقيبي نداشته باشد بايد نقش مرجعيت، روحانيت و حوزههاي علميه کم رنگ شود. درحاليکه ما هيچگاه جمله حضرت امام (ره) زماني که بحث خبرگان رهبري مطرح شد را يادمان نميرود که گفتند «پشتوانه ولايت فقيه، مجلس خبرگان است». بنابراين پشتوانه رهبري مرجعيت، روحانيت، حوزههاي علميه و مجلس خبرگان است. با توجه به اين مباحث بود که ما رفتيم و از جامعتين خواستيم تا اصولگرايي را تعريف کنند، به آنها نيز خيلي شفاف گفتيم که طيفهاي اصولگرا سر تعريف اصولگرايي و چارچوب آن با هم اختلاف دارند. جامعتين نيز بعداز مدتي بررسي و نشست اين کار را انجام دادند و بايدها و نبايدهاي اصولگرايي را تشريح کردند.
نبايدهاي اصولگرايي تدوين شده اما منتشر نشده
البته بايدهاي اصولگرايي منتشر شد و در اختيار رسانهها قرار گرفت اما نبايدهاي آن منتشر نشد ولي تدوين شده و ما در جريان هستيم. ما اعلام کرديم که اين شاخص را قبول داريم هرکس با اين شاخص ميخواهد کار کند بسم الله بيايد با هم کار ميکنيم. البته همانطور که گفته شد بعضيها اين شاخص را خيلي وسيع و عدهاي نيز آن را خيلي تنگ ميبينند. در مورد دسته دوم ما به شوخي ميگوييم اين دسته جز شمر ذي الجوشن مابقي افراد را اصوگرا تعريف ميکنند. اينها افراط و تفريط است که مورد قبول ما نيست. اينکه گفته شد درون جامعه از طيف فلان تا فلان وجود دارد يکسري اختلافات همينطور بود. الان جناب آقاي هاشمي رفسنجاني يا بعضي ديگر از آقايان فعالان سياسي جامعه روحانيت نيستند بلکه عضو عرفي و سنتي جامعه روحانيت مبارز به شمار ميآيند.
شما آقايان اکرمي و پورمحمدي را با آقاي شجوني هم فکر تعريف ميکنيد؟
اگر قرار باشد طيف اين طور تعريف شود من (دبيرکل جامعه اسلامي مهندسين) و آقاي "مرتضي نبوي" (قائم مقام جامعه اسلامي مهندسين) هم با يکديگر اختلاف نظراتي داريم. بالاخره يک عده ميتوانند کنار يکديگر جمع شوند و يک عده نميتوانند کنار يکديگر جمع شوند. يعني يک زماني آقاي شجوني با جامعه وعاظ ولايي يکي شده بود بعد از مدتي متوجه نيات آنها شد. اخيراً اميري فر دبيرکل جامعه وعاظ ولايي مصاحبه کرده بود که ما با اصولگرايان نميبنديم و با اصلاح طلبان وحدت ميکنيم. جناب عسگراولادي که پير و مرشد جريان اصولگرا است شايد در جلسات داخلي بين من و ايشان اختلاف نظري هم رخ دهد. بنابراين ما به جامعتين گفتيم اصولگرايي را تعريف کنند تا براساس آن گروهها دور هم جمع شوند. جامعتين هم که گروه مشترک تشکيل دادند و اين کار را انجام دادند بر مبناي آن ما شروع به رايزني کرديم. گفتيم منشور اصولگرايي را قبول داريم و زير چتر روحانيت کار ميکنيم.
رئيس جمهور علاقهاي به نشست با گروههاي اصولگرا نداشت
داستان جمع سي نفر از چهرههاي اصولگرا که پيش رئيس جمهور رفتند به حرکتي بازميگردد که در جريان اصولگرا براي انتخابات مجلس هشتم رخ داد و جبهه متحد اصولگرايي با محوريت ?+? شکل گرفت. بعضيها اصرار ميکردند که آقاي رئيس جمهور بنشيند و دوباره آن تجربه را تکرار کند. خود آقاي رئيس جمهور هم علاقه نداشت. ايشان ميگفت در اين مقطع که هم کار اجرايي کشور زياد است و از طرفي هم خوب نيست که رئيس جمهور وارد چنين پروسهاي شود.
معتقديم آقاي احمدينژاد به عنوان رئيس جمهور در امر انتخابات نبايد دخالت کند
ما هم معتقديم آقاي احمدينژاد به عنوان رئيس جمهور در امر انتخابات نبايد دخالت بکند. ايشان يک فکري دارد و عدهاي نيز طرفدار وي هستند آنها در قالب يک گروه اصولگرا بيايند و با ديگر گروههاي اين جريان صحبت و رايزني کنند. بالاخره افرادي از سوي آن طيف معرفي ميشوند که ما يا آنها را قبول داريم يا قبول نداريم بالاخره در نهايت تصميم گيري خواهد شد با يکديگر کار کنيم يا نکنيم. اما اينکه شخص رئيس جمهور يا معاونين وي يا وزراء وارد اين قضيه شوند درست نيست.
رئيس جمهور نبايد بيايد و بگويد من مجلس تعيين ميکنم
هنگام انتخابات مجلس پنجم در دولت آقاي هاشمي حزب کارگزاران سازندگي ميخواست اعلام حضور کند؛ مقام معظم رهبري اعلام کردند «وزراء در اين مجموعه حضور نداشته باشند». اين حرف الان هم صادق است. يعني رئيس جمهور نبايد بيايد و بگويد من مجلس تعيين ميکنم. در آن نشست يک گروه سه نفره (عسگراولادي، حدادعادل و ولايتي) تشکيل شد. آنها نيز يک گروه ?? نفرهاي را تعيين کردند. من فکر ميکنم اين حرفي که آقاي سروري (قائم مقام جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي) زده، مبني بر اينکه ما به عنوان گروههاي اصولگرا بايد دور هم بنشينيم تا مشخص شود که چه طيفهايي ميتوانند با هم کار کنند، حرف درستي است.
اگر جريان انحرافي اصولگرا محسوب شود، من ديگر اصولگرا نيستم
اگر اضلاع جريان اصولگرايي به گونهاي باشد که قرار شود آن افرادي هم که ما در اعتقاداتشان به شريعت ترديد داريم جزء اصولگرايان تعريف شوند، بنده ميگويم که من اصولگرا نيستم. بالاخره اصولگرايي از اول انقلاب تا به حال تعريفي داشته، زير چتر جامعتين کار ميکرده همان راه را هم ادامه ميدهد. آن تيم سه نفره منصوب رئيس جمهور هم يک جلسه تشکيل دادند و کليد وحدت را زدند، دستشان درد نکند اما آن هيات سه نفره اگر ميخواهند بيايند با جامعتين شروع به کار کنند ما هم زير سايهشان کار ميکنيم. تحت چنين روالي سعي خواهد شد يک وحدت حداکثري بين گروههاي اصولگرا شکل بگيرد.
جريان انحرافي فقط ميخواهد خودش باشد
اين جريان انحرافي که شما ميگوييد به شريعت اعتقادي ندارند و ميخواهند مستقيم به امام زمان (عج) وصل شوند چه ميخواهند؟
اگر خيلي ساده بخواهم توضيح دهم. اينها فقط ميخواهند خودشان باشند.
اين جريان انحرافي در مسائل ??- ?? روز اخير دولت نقش داشت؟
نميدانم؛ ريشه يابي اين مسائل بعدها بايد صورت گيرد. اما اين جرياني که ميگويد اصولگرايي هرچه نابتر بهتر و بعد هم نابي را يک جور خاصي تعريف ميکند؛ خوب ما ديگر نميتوانيم اينها را در مجموعه اصولگرايان تعريف بکنيم. آنها ميخواهند خودشان يک مجموعه چند نفري باشند بعد هم ايدئولوژي، مواضع سياسي و... را تعريف کنند. ضمن آنکه ما با بسياري از اينها موضع و مشکل داريم.
تخلف دستگاههاي اجرايي تا حد دادگاهي و محاکمه شدن قابل پيگيري است
قانون گريزي دولت هم اکنون به يک رويه تبديل شده، يک بار آقاي دکتر لاريجاني در اين رابطه گفتند که آييننامه مجلس مسير اجراي قانون و نظارت بر آن را مشخص کرده اما با توجه به عملکرد دولت در يک سال اخير اين طور به نظر ميرسد که مسير ياد شده ضمانت اجرايي ندارد؛ شما در بالاترين مسند نظارتي در مجلس قرار داريد، چه راهکاري براي جلوگيري از قانون شکنيها و قانون گريزيها انديشيدهايد؟
اينکه دکتر لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي گفتهاند فرآيند آيين نامهاي در اين رابطه روشن است همين طور است. البته اگر منظور از اقدام عملي درباره حل مسئله ياد شده راهپيمايي و مرگ بر گفتن باشد نه چنين چيزي وجود ندارد. ماده ?? و ??? آيين نامه داخلي مجلس تصريح دارند که تخلف دستگاههاي اجرايي تا حد دادگاهي و محاکمه شدن قابل پيگيري است. کميسيون اصل ?? نيز بر کار هر سه قوه نظارت دارد. آنها اگر نياز ديدند يک پروندهاي را بررسي کنند اول آن را از تريبون مجلس براي تنوير افکار عمومي بيان ميکنند اما اگر تخلف يا سوء استفادهاي صورت گرفته باشد را ميتوانند به دادگاه ارجاع بدهند. طبيعي است که مجلس کار دادگاهي و قضايي نميتواند بکند. ولي ميتواند شاکي باشد و آن کار را دنبال نمايد. ضمن آنکه يکسري اهرمهاي نظارتي مثل سوال، استيضاح و عدم کفايت سياسي رئيس جمهور و... در اختيار مجلس است. اما اينها اهرمهايي نيستند که هر روز بتوان از آنها استفاده کرد چون امور اجرايي مملکت نبايد تعطيل شود. بالاخره در همه دولتها يک وزير ?? مخالف در مجلس داشته است قانون اساسي نيز اجازه داده اگر ?? نماينده طرح استيضاح يک وزير را امضاء کنند اين کار بايد انجام شود. بعضي اوقات از من سوال ميکردند که چرا در برابر استيضاح وزيران مقاومت ميکني؟ بحث اين است که استيضاح يک وسيله در اختيار مجلس است اين حق را هم قانون اساسي به ?? نفر داده، اگر اين تعداد نماينده اصرار و پافشاري کنند بايد استيضاح انجام شود.
هدف اين است که استيضاحهايي در صحن علني مطرح شوند که رأي بياورند
هدف ما آن است که استيضاحهايي در صحن علني مجلس طرح شوند که رأي بياورند. اگر هر روز قرار به استيضاح يک وزير باشد که گرفتاري براي مجلس و دولت ايجاد ميشود. استيضاح يا بالاتر از آن يعني عدم کفايت رئيس جمهور مثل طلاق ميماند يعني مشروع و حلال است اما مکروهترين حلال است. يک ضرب المثل عربي ميگويد «آخرين دوا، داغ کردن است». بنابراين قرار نيست روز اول يک نفر را داغ کنند و لکهاي را بر پيشاني وي بگذارند. اين امکانات و اهرمها وجود دارند به وقت هم از آن استفاده خواهد شد اما تلاش آن است که بيشتر مسائل با تفاهم حل و فصل شوند. چون معتقديم مجلس، دولت و قوه قضائيه نبايد در مقابل يکديگر باشند بلکه همگرا و همسو عمل کنند تا کار مملکت جلو برود. اگر يک زماني هم مشکلي پيش آمد به خاطر دوستيها، رفاقتها و رودربايسيها نميتوان از اختيارات و وظايف صرف نظر کرد. بالاخره ما اين مسيرها را ميرويم و اميدواريم تصميماتي که اتخاذ ميشود به کل منافع کشور ضربه وارد نکند.
مشکلات ايجاد شده براي ورزشکاران در تشکيل وزارت ورزش و جوانان قابل پيشگيري بود، تکليف وزارت وزرش و جوانان چه ميشود؟
من در اين رابطه به عنوان معاونت نظارت رئيس مجلس ??روز قبل از اين جريانات اخيري که در دولت رخ دهد نامهاي به رئيس جمهور نوشتم تا ايشان وزير پيشنهادي وزرش و جوانان را به مجلس معرفي کند، در ضمن اشاره شد چون زمان مهلت سرپرستي تمام شده، دخل و تصرف در حوزه اختيارات و اموال بيت المال، غير قانوني و از نظر قوه قضائيه قابل تعقيب است. بر همين اساس به مسئولين مالي کشور اعم از خزانه داري کل و معاونت برنامهريزي رئيس جمهور نيز رونوشتهايي داده شد و تصريح شد که تخصيص اعتبار به اين دستگاهها (سازمان ملي جوانان و سازمان تربيت بدني) غيرقانوني است. چند شب پيش هم يک برنامه راديويي تماس مستقيم با من داشت مبني براينکه تکليف ورزشکاران چه ميشود؟ خوب اين بد است چون يک ضرري واقع شده که ميتوانست از قبل پيشگيري شود.
بالاخره هر جراحي، خونريزي و درد دارد؛ به دليل ترس از اين نوع خسارتها نميتوان از اصل اشکال صرف نظر کرد؛ بنابراين کار از طرف مجلس در حال پيگيري است و مسئولان اجرايي هم بايد مراقبت کنند، زيرا اگر يک تخلف قانوني انجام دهند اين باقي خواهد ماند.
اثر تصرف غيرقانوني در اموال بيت المال شش ماه ديگر مشخص مي شود
گاهي اوقات برخي افراد به ما مراجعه ميکنند و ميگويند ??سال پيش وزير بودم حالا ديوان محاسبات مرا خواسته و ميگويد چرا اين کار را کردي؟ بنابراين شايد تخلف قانوني الان صورت گيرد و بلافاصله اثرش مشخص نشود؛ اما شش ماه ديگر ممکن است فلان مسئول به خاطر تصرف غيرقانوني در اموال بيت المال احضار شود و بعد هم بايد پاسخگو باشد.
در مورد وزارت راه و ترابري چه طور؟
وزارت راه هم فرصت قانوني سرپرستي آن تمام شده است. البته دولت اعلام کرده است که ميخواهد وزارت راه و وزارت مسکن را در هم ادغام کند. اينکه دولت اراده به ادغام دو وزارتخانه نمايد حق آن است؛ اما بايد لايحه آن به مجلس بيايد و مجلس هم وزارتخانه جديد و شرح وظايف آن را تصويب کند. تا زماني که اين اتفاق نيفتد هر کدام از آن دو وزارتخانه سرجاي خود بايد وزير جداگانه داشته باشند. اين مسئله را هم خدمت آقاي رئيس جمهور نامه نوشتيم که وزير راه را معرفي کند يا در اسرع وقت لايحه ادغام را به مجلس بدهند.
بعضا ديده ميشود مجريان با تمسک به تفسيرهاي مختلف از قانون يا رجوع به تبصره آن يا اسناد بالادستي نظير برنامه پنجم توسعه، اقدامي خلاف آنچه در مجلس مصوب شده را انجام ميدهند، آيا براي رفع اين مسئله نيز راهکاري انديشيده شده است؟
اينها رفتارهاي آدمهاست، با قانون و مقررات و نصيحت ميتوان تا حدودي جلوي اين اقدامات را گرفت و از آن پيشگيري کرد؛ اما اگر اصل بر بهانه جويي باشد و آنها بخواهند از به يک قانون کاملا روشن ايراد بگيرند، حداقل ??روز طول ميکشد تا بهانه از دست آنها گرفته شود. اين کار به مملکت خسارت ميزند. ما بايد نصيحت بکنيم تا در مسير اجراي قانون بهانه گيري نشود. مثلا در قانون برنامه پنجم توسعه نوشته شده که دولت تا پايان سال دوم برنامه موظف است وزارتخانهها را به ??عدد برساند؛ اما بلافاصله درج شده که بايد شرح وظايف وزارتخانههاي جديد بايد به تصويب مجلس شوراي اسلامي برسد. يک وزارتخانه ?عنصر دارد؛ وزير، وزارتخانه و شرح وظيفه آن. فرض ميکنيم دولت با مجوز قانون برنامه دو وزارتخانه را ادغام کرد، خوب حالا شرح وظيفه وزارتخانه جديد چيست؟ نص صريح برنامه توسعه ميگويد اين شرح وظيفه بايد به تصويب مجلس برسد. دولت ميگويد شرح وظيفه آن دو وزارتخانه را با هم جمع ميکنيم. اين طور که نميشود اگر اينچنين بود، مجلس همانجا به دستگاه اجرايي مجوز ادغام و تعيين شرح وظيفه را ميداد؛ بنابراين اگر بر فرض هم وزارتخانه تشکيل شود وزير و شرح وظيفه ندارد. پس حتما وزير و شرح وظيفه وزارتخانه بايد از مجلس رأي بگيرند. به قولي معروف طرح اين مسائل معطل کردنهاي بيخودي است.
دولت براي ادغام وزارتخانهها به مجلس لايحه بدهد والا قانون ميگذاريم هميني هست که هست
شما گفتيد دولت را نصيحت ميکنيد، مگر وظيفه مجلس نصيحت کردن است؟
نه، جمله مرا از هم تفکيک نکنيد. اينکه من گفتم نصيحت ميکنم به اين خاطر بود که مثلا دولت اجراي يک قانوني را به دليل يک بحث حقوقي ??روز به تاخير نياندازند. اما اگر نصيحت ما را نپذيرفت بعداز ??روز ما به آن ثابت ميکنيم، همين هست که هست. يعني آن موقع، فرآيند قانوني غيرضروري را هم ممکن است طي کنيم، مثلا يک تفسير روي قانون بگذاريم و صراحتاً بگوييم منظور از قانونگذار اين است که دولت نخست بايد شرح وظايف وزارتخانه ادغامي را به تصويب مجلس برساند، دوم وزير پيشنهادي معرفي و بعد دو وزارتخانه را در هم ادغام کند.
شرايط طرح سوال از رئيس جمهور فراهم است
طرح سوال از رئيس جمهور مجدد در حال کليد خوردن است. سال گذشته ??نماينده اين طرح را امضا کردند، هيئت داوري فراکسيون اصولگرايان به قضيه وارد شدند و به صورت کدخدامنشي جمع آوري امضاها را مسکوت گذاشتند، به نظر شما هم اکنون شرايط براي طرح سوال از رئيس جمهور فراهم است؟
بايد متن و محورهاي سوال کاملاً حقوقي و به دور از خميرمايههاي سياسي باشند.
يعني الان شرايط سوال از رئيس جمهور فراهم است؟
بله، اگر بحثها حقوقي باشد اين موضوع را دنبال خواهيم کرد.
اعلام تاخير در اجرايي شدن قوانين به روز خواهد شد
در مورد قوانين اجرايي نشده در طول مجلس هشتم آماري داريد؟
من آمار ندارم ولي قرار شد گزارش هفتگي را روي سايت خانه ملت بفرستيم. در گذشته يک قانون ابلاغ ميشد بعد از يکسال عدهاي از نمايندگان متوجه ميشدند که قانون هنوز به اجرا در نيامده است. الان يک جدول زمانبندي براي اجراي قوانين در نظر گرفته شده است. يعني به روز و مستمر مدت تاخير اعمال قوانين مصوب مجلس را اطلاع رساني خواهيم کرد؛ مثلا ميگويم ?قانون ابلاغ شده، ?تا از آنان به موقع عملياتي شدند، اما ?تاي ديگر با تاخير ?روزه و ??روزه به اجرا درآمدند. به عبارت ديگر شاخصهاي نظارتي مجلس ريز و دقيق شده است.
نحوه اجراي اصل ?? قانون اساسي اشکالات اساسي دارد/ واگذاري سايپا بايد برگردد
اجراي اصل ??خيلي مشکل آفرين شده، مثلاً واگذاري مخابرات و شرکت سايپا حرف و حديثهاي زيادي را بوجود آورد، نظر شما درباره روند عملياتي کردن قانون ياد شده چيست؟
اجراي قانون اصل ??قانون اساسي يک قانون پرهزينه، پرزحمت و پرخرج به لحاظ سياسي است، بنابراين عملياتي کردن درست آن خيلي دقت ميخواهد. چون اگر کسي قصد سوء استفاده داشته باشد ممکن است راههاي سوء استفاده براي او باز باشد. به همين دليل از معدود قوانيني است که مجلس براي نظارت بر حسن اجراي آن يک کميسيون ويژه را به همين نام تشکيل داد، اين کميسيون نيز خوب فعال است و با هيئتهاي اجرايي قانون اصل ??ارتباط مستمر دارند و کار را دنبال ميکنند. البته يکسري از اشکالات هم وجود دارد که به دو گروه تقسيم ميشوند. بعضي جاها اشکال به قانون برمي گردد. اما بعضي جاها اشکال به اجرا مربوط ميشود. مجلس اين دو را از هم تفکيک کرده است، مواردي که نياز به اصلاح قانون دارد اين کار انجام ميشود؛ مشکلات اجرايي نيز با تذکر حل خواهد شد.
روند را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
هنوز اجراي اصل ?? قانون اساسي اشکالات اساسي دارد، ولي به سرعت در حال اصلاح شدن است. حتي بعضي از معاملات بزرگ مثل سايپا از نظر مجلس کاملا مسئلهدار هستند و اينها بايد برگردند.
حتي مخابرات؟
در مورد مخابرات من الان اظهارنظر نميکنم. مشکل دار است اما بايد نظر کارشناسي راجع به آن داده شود.
درباره سايپا بيشتر توضيح ميدهيد؟
اينکه سايپا خودش قسمت اعظم سهامش را خريده، اين يک فرايند نوظهور در خريد و فروشهاي دنيا است. که يک شرکتي خودش برود خودش را بخرد. البته قرار بود کارخانجات ديگري هم به همين سرنوشت دچار شوند که جلوي اين کار گرفته شد.
چه زماني واگذاري سايپا ابطال ميشود؟
براي ابطال اين نوع واگذاريها بايد خيلي دقت کرد چون فضاي معاملات و کسب و کار کشور امنيت ميخواهد. اين طور نيست که چون مجلس از يک نوع واگذاري خوشش نيامده دستور به ابطال معامله بدهد. ضمن آنکه ابطال هزينه و تاييد آن هم هزينه دارد بنابراين بايد خيلي دقت کرد.
انتشار آمار نرخ رشد اقتصادي، نرخ بيکاري و ... از اختيار دولت خارج ميشود
شاخصهاي اقتصادي نظير رشد اقتصادي، نرخ بيکاري و... سه سالي است که در سايت بانک مرکزي به روز نشده است، آقاي توکلي اخيرا به نمايندگان نامه نوشت و گفت نرخ رشد اقتصادي کشور امسال منفي ميشود، معاونت نظارت به اين مسئله ورود نخواهد کرد؟
کميسيون ويژه جهاد اقتصادي يکي از کارهايي که در دستور دارد، مسئله انتشار آمار نزديک به واقع است. چون از لحاظ فناوري، علمي و ساختاري رسيدن به ارقام ??? درصد درست معلوم نيست کي محقق ميشود؛ اما بايد براي انتشار آمارهاي نزديک به واقعيت ساز و کاري تعريف شود که اطلاعرساني آنها به اختيار و اراده دولت و رئيس جمهور نيازمند نباشد. ما اطلاع داريم اين شاخصها توليد شدهاند؛ اما چون اعلام آمارها کارنامه خوبي را از عملکرد بعضيها منعکس نميکند انتشار و اطلاع رساني آنها را متوقف کردهاند.
آقاي توکلي رشد اقتصادي کشور در سال جاري را منفي پيش بيني کردهاند نظر شما چيست؟
نميدانم، الان نميشود پيش بيني کرد. برنامه پنجم در آخرين سال خود رشد اقتصادي را ? درصد ارزيابي کرده، امسال اگر به رشد اقتصادي ?- ? درصد هم برسد بايد خيلي خوشحال شويم.
الان بر روي گزارش تحقيق و تفحص از سازمان تامين اجتماعي درگيري است، آقاي رئيس جمهور و حافظي نظري خلاف نظر کميته تحقيق و تفحص دارند، آيا صحت دارد؟
اختلافي بين کميته تحقيق و تفحص و مسئولان سازمان تامين اجتماعي سر دير جواب دادن نامهها بود. معاونت نظارت جلسهاي گذاشت و مسئله حل شد.
براي شرکت در انتخابات هيئت رئيسه مجلس ترديد دارم
آقاي باهنر امسال در انتخابات هيئت رئيسه شرکت ميکنيد؟
يک مقدار ترديد دارم چون سال انتخابات است. من نه به عنوان يک کانديداي مجلس نهم، بلکه به عنوان يک فعال سياسي بيرون مجلس کار انتخاباتي زيادي دارم. امکان دارد اينها با هم مغاير باشند. از يک طرف هم عدهاي از دوستان پيشنهاد ميدهند که من حتما در انتخابات هيئت رئيسه شرکت کنم، طي يک ماه آينده در اين رابطه تصميم ميگيرم.
دولت ملزم به رعايت آيين نامه داخلي مجلس است
آيين نامه مجلس تصريح دارد که دولت ميبايست ?? آذر هر سال لايحه بودجه را به مجلس ارائه کند اما دولت معتقد است الزامي به رعايت آيين نامه داخلي مجلس ندارد، جايگاه آيين نامه داخلي مجلس در مناسبات حقوقي کشور کجاست؟
اين روشن است. ما قانون و قانونتر نداريم. اگر قرار باشد يک قانون مادر در کشور تهيه شود يکي آيين نامه داخلي مجلس است. تنها قانوني است که بايد با ? سوم رأي نمايندگان بايد تصويب شود؛ درحاليکه تصويب کليه قوانين کشور با نصف به علاوه يک امکان پذير است، مگر آنکه جايي مجلس جلسه غير علني رسمي داشته باشد که نصاب آن بالاتر ميرود. با تفاسير ياد شده همه ارکان حکومتي ملزم به رعايت آيين نامه داخلي مجلس هستند.