به گزارش وبلاگستان مشرق، نويسنده وبلاگ "انعکاس" با اشاره به وقايع بازي پرسپوليس ايران با الاتحاد عربستان، نوشت:
سه شنبه حوالي ساعت 3 بعد از ظهر بود که با جمعي از دوستان سر کار عازم استاديوم آزادي شديم.از آخرين بازي که به استاديوم رفته بودم،روزها يا شايد ماهها زيادي مي گذشت.بعد از نتايج ضعيفي که تيم پيروزي در دوفصل اخير گرفته بود ديگر ميلي براي ديدن بازي هاي اين تيم در منزل هم نيست چه برسد به استاديوم رفتن، اما اين بازي با بازي هاي ديگر فرق داشت،يکي اينکه سر قضاياي بحرين رفتيم استاديوم تا شايد بتوانيم مظلوميت مردم بحرين رو به آسيا نشان بدهيم وبعد هم کلي در اينترنت بچه حزب اللهي ها تبليغ اين بازي را کرده بودند و شعار هايي براي اين بازي ساخته بودند (مانند:پرسپوليس زلزله ،آل سعود قاتله) وديگر اينکه مجاني بود چون يکي از رفقا من را مهمان کرده بود ودر اخر هم بالاخره يک زماني ما طرفدار اين تيم بوديم.
ساعت 4 بعد از ظهر رسيديم درب شرقي همين اول کاري با چند صحنه جالب برخورديم:استاديوم خيلي خلوت بود انگار نه انگار که بازي آسيايي است و جمعي از بچه حزب اللهي ها قبل از گيت استاديوم در مقابل خرنگاران پرچم بدست در حال شعار دادن ضد آل سعود و ال خليفه بودند.به ما هم پرچم بحرين دادند ولي حراست استاديوم جلوگيري ميکرد از ورود پرچم بحرين به استاديوم ناچار بدون پرچم وارد استاديوم شديم.در گيت بازرسي اولين بار بود که اينقدر سخت گيري ميديدم حتي داخل کفش افراد رو هم وارسي مي کردند. اولين بار بود که جايگاه ويژه مي رفتم سابق جايگاه 25 پاتوقم بود.تکثر مامورين انتظامي که همه جا ديده مي شدند نطر همه را به خود جلب مي کرد. بعضي از تماشاگران لباس هاي جالبي بر تن کرده بودند.
بازيکنان تيم ها براي گرم کردن وارد زمين شدند به محض ورود بازيکنان الاتحاد اتفاقات و درگيري هاي اين بازي شروع شد ،همه آنها رو هو کردند و بعد جمعيتي سياه پوش شروع به شعار دادن عليه آل سعود کردند.تماشاگران ديگر هم شروع به تشويق بازيکنان پيروي کردند،براي هر بازيکني به يک شکل مثلا “حقيقي کاسياس” يا “مازيار قايقران” يا”شيري کانناوارو” بازيکناني هم که نمي توان لقبي به آنها داد را با اسم خودشان صدا ميزدند و بازيکنان هم به سمت تماشاگران رفته جلوي آنها خم و راستي مي شدند از روي تشکر .
تا شروع بازي (در سکو هاي موسوم به روبه رو جايگاه )درگيري خاصي پيش نيامد .با شروع بازي درگيري ها هم شروع شد و مامورين عزيز نيروي انتظامي وهمين طور تماشاگران طرفدار پيروزي مدام با آن گروه 1000 نفري درگير شدند .نيروي انتظامي هر چند دقيقه دو سه نفري رو به خاطر شعار دادن ضد آل سعود و …دستگير ميکرد و مي برد .تماشاگران شروع به شعار دادن عليه بچه حزب اللهي ها کردند “تماشاگر سياسي حيا کن ورزشگاه رو رها کن” وبعضي اوقات “نيروي انتظامي حمايت حمايت”.اينقدر اين درگيري ها زياد بود که بعضا از تماشاي بازي غافل مي شديم .پيروزي خيلي سريع دو گل زد و در ادامه الاتحاد يکي از گل ها رو جواب داد و نيمه اول 2بر1 تمام شد.
در بين دو نيمه يگان ويژه نيروي انتظامي وارد استاديوم شد و اينقدر ما محو اتفاقات آن سمت بوديم که متوجه شروع شدن نيمه دوم نشديم.مامورين آن گروه تقريبا هزار نفره که ديگه هزار نفر نبودند رو به چند جايگاه آن طرف تر که کسي نبود هدايت کردند (يا بهتر بگويم مجبور کردند )به تعداد مامورين اضافه شد به حدي که آنها را محاصره کردند.هرچند دقيقه يکبار مامورين به بهانه شعار دادن يا پرچم بحرين بچه حزب اللهي ها را ميزدند .اين قدر اين رفتار آنها با شدت بود که يک نفر به شدت مصدوم شد و با آمبولانس به بيرون استاديوم منتقل شد.
در همين حوالي همه نگاه ها به طبقه بالاي استاديوم جلب شد. چند نفر در حال پهن کردن پرچم قرمز رنگي بودند وهمه تماشاگرها شروع به تشويق آنها کردند،پهن کردن پرچم داشت به آخر مي رسيد که رنگ پرچم سفيد شد واقعا چه دل و جراتي داشتند پرچم بحرين رو چه شکلي آوردند استاديوم الله اعلم.به محض اينکه مامورين متوجه شدند که اين پرچم پرچم بحرين است در يک چشم بهم زدن پرچم را جمع کردند و عاملان را هم دستگير کردند. در نهايت مامورين به دانشجو ها و افرادي که در اين ايام فاطميه آمده بودن تا با مردم بحرين همدردي کنند و مظلوميت آنها را نشان دهند حمله کردند وآنها را از استاديوم بيرون کردند تا خدايي نکرده AFC محروممان نکند و البته در اين بين تعداد زيادي از اين بچه ها دستگير شدند.
لازم به ذکر است :اولين بار بود که ميرفتم استاديوم و الفاظ رکيک به غير از دو سه مورد نشنيدم.کارلوس کيروش و نيکبخت واحدي و احمد رضا عابدزاده هم از مهمانان ويژه اين بازي بودند.
قسمت دوم:برنده ميدان و تحليل بازيگران اتفاقات بازي
نفر بغل دستي من ميگفت چرا اصلا اينا اومدن تو استاديوم استاديوم جاي کارهاي سياسي نيست .دم نيروي انتظامي گرم حال کردم اصلا کار خيلي خوبي کرد که اينا رو ريخت بيرون اتاديوم که جاي کار سياسي نيست.من گفتم اولا من آخر نفهميدم نيروي انتظامي خوبه يا بد وقتي اغتشاشات ميشود نيروي انتظامي فلان است ولي حالا که بچه حزب اللهي ها را ميزند شده خوب…
دوما:کار ما به کجا کشيده است که حمايت از مردم ستم ديده وهموطنان قديمي ما که زماني جز ايران بودند شده کار سياسي مثل اينکه بعضي ها باورشان نشده است که عربستان به بحرين حمله کرده وتقريبا بحرين را اشغال کرده است اگر عربستان مثلا به خوزستان ما حمله مي کرد هم همين نطر را داشتيد؟چرا ما به اينجا رسيده ايم که با کتک خوردن همنوع خود احساس شادي مي کنيم چه برسد به مردم مظلوم بحرين؟چرا نبايد همه تماشاگران ما به اين جنايات واکنش نشان دهند .با اين قضايا معلوم شد براي خيلي ها که ادعاي ايراني بودن دارند حمايت از ستم ديده و مظلوم مهم نيست .ما ايراني ها عشق ومحبت به همنوع را به جهانيان صادر کرده ايم سندش هم موجود است سر در سازمان ملل:
بني آدم اعضاي يکديگرند
که در آفرينش ز يک گوهرند
چو عضوي به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت ديگران بي غمي
نشايد که نامت نهند آدمي
به فرض که نماينده AFCهم گزارش مي داد و پيروزي را محروم مي کردند.اصلا اين فوتبال که مدام درحال به بار آوردن ناکامي هاي مختلف است محروم مي شد چه اتفاقي مي افتاد حداقل کمي کمتر از اين بيت المال مسلمين خرج کساني مي شد که نگويم ضرر ، سودي هم براي ايران و ايراني نداشته اند.بله پرسپوليس برد اما تمام تماشاگران ،علي دايي،کاشاني و نيروي انتظامي در درس اخلاق و معرفت و انسانيت شکست سنگيني خوردند. کاش برنامه نود در برنامه بعدش به جاي کارشناس داوري کارشناس وجدان دعوت کند.کاش اين سوال SMS برنامه اين هفته اين باشد :به نظر شما الاتحاد باخت يا ما؟