به گزارش مشرق، امام باقر (علیه السلام)
درباره اهمیت زكات فطره می فرماید: تكمیل روزه به پرداخت زكاة یعنى فطره
است، همچنان كه صلوات بر پیامبر (صلى الله علیه و آله) كمال نماز است.(1)
دعاي روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان به همراه شرح در ادامه می آید:
شرح دعا
اللَّهُمَّ غَشِّنِی فِیهِ بِالرَّحْمَةِ
ای خدا من را به رحمت خودت بپوشان؛ «غش» به معنی مخفی کردن است؛ اگر کسی عیب جنس را بپوشاند در اصطلاح میگویند: غش در معامله کرده است و در حدیث آمده است که: « لَیْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً » [من لایحضره الفقیه ج : 3 ص : 273] کسی که آب در شیر میریزد به مردم میفروشد مسلمان نیست؛ کسی که مال عیب دار را به دیگری میفروشد و عیب آن را مخفی میکند، مسلمان نیست و هم چین آدمی خیر هم نمیبیند. اگر رحمت الهی شامل حال ما بشود خیر زیادی به ما میرسد.
وَ ارْزُقْنِی فِیهِ التَّوْفِیقَ وَ الْعِصْمَةَ
خدایا به من توفیق بده؛ تا موفق به نماز شب بشوم؛ توفیق خواندن دعای ابو حمزه را عنایت کن و ... !
سه خصلت مؤمن
امام جواد(علیهالسلام) فرمودند: مؤمن به سه خصلت محتاج است که اولین آنها توفیق است.
دوم، مؤمن به واعظ درونی محتاج است تا همیشه حواس او جمع باشد و از احوال دنیا عبرت آموزی کند؛ همیشه به خودتان بگویید که تا کی از خدا غافل هستی!
سوم- « قبولُ مِن مَن یَنصحه» هر کس که تو را نصیحت میکند از او بپذیر[مستدرک الوسائل ج: 8 ص: 329]؛ هر چند که خود آن شخص اهل عمل نباشد؛ مثلاً اگر شخصی سیگار میکشد و به شما میگوید: من سیگاری هستم ولی تو سیگاری نشو این نصیحت را از او قبول بکنید.
وَ طَهِّرْ قَلْبِی مِنْ غَیَاهِبِ التُّهَمَةِ
خدایا قلب من را از آلودگیهای شک پاکیزه کن؛ یعنی من گرفتار شک نباشم؛ بعضیها دچار شک هستند و وسوسه خناس به سراغ ایشان میآید و از مبداء تا معاد انسان را در شک میاندازد؛ خدایا من را از این گرفتاری نجاتم بده.
دستوری برای نجات از شک
کسانی که گرفتار وسوسه هستند و در همه مسائل شک میکنند روزی صد مرتبه ذکر شریف « لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم » را بگویند. [کافی ج: 2 ص: 532 ]
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به سلمان میفرمایند: اَکثِر مِن قولِ لا حَول و لا قوة ... این ذکر را زیاد بگو < فاِنَها کَنزٌ مِن کُنوزِ الجَنة> این ذکر از گنجهای بهشت است [وسائل الشیعة ج: 9 ص: 442]
یَا رَحِیماً بِعِبَادِهِ الْمُؤْمِنِین
ای خدایی که نسبت به بندههای مؤمنت اهل ترحم و مهربانی هستی این دعاهای من را اجابت کن.
پی نوشت:
1- وسائل الشیعه، ج 6 ص 221، ح 5
دعاي روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان به همراه شرح در ادامه می آید:
اللَّهُمَّ غَشِّنِی فِیهِ بِالرَّحْمَةِ
ای خدا من را به رحمت خودت بپوشان؛ «غش» به معنی مخفی کردن است؛ اگر کسی عیب جنس را بپوشاند در اصطلاح میگویند: غش در معامله کرده است و در حدیث آمده است که: « لَیْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً » [من لایحضره الفقیه ج : 3 ص : 273] کسی که آب در شیر میریزد به مردم میفروشد مسلمان نیست؛ کسی که مال عیب دار را به دیگری میفروشد و عیب آن را مخفی میکند، مسلمان نیست و هم چین آدمی خیر هم نمیبیند. اگر رحمت الهی شامل حال ما بشود خیر زیادی به ما میرسد.
وَ ارْزُقْنِی فِیهِ التَّوْفِیقَ وَ الْعِصْمَةَ
خدایا به من توفیق بده؛ تا موفق به نماز شب بشوم؛ توفیق خواندن دعای ابو حمزه را عنایت کن و ... !
سه خصلت مؤمن
امام جواد(علیهالسلام) فرمودند: مؤمن به سه خصلت محتاج است که اولین آنها توفیق است.
دوم، مؤمن به واعظ درونی محتاج است تا همیشه حواس او جمع باشد و از احوال دنیا عبرت آموزی کند؛ همیشه به خودتان بگویید که تا کی از خدا غافل هستی!
سوم- « قبولُ مِن مَن یَنصحه» هر کس که تو را نصیحت میکند از او بپذیر[مستدرک الوسائل ج: 8 ص: 329]؛ هر چند که خود آن شخص اهل عمل نباشد؛ مثلاً اگر شخصی سیگار میکشد و به شما میگوید: من سیگاری هستم ولی تو سیگاری نشو این نصیحت را از او قبول بکنید.
وَ طَهِّرْ قَلْبِی مِنْ غَیَاهِبِ التُّهَمَةِ
خدایا قلب من را از آلودگیهای شک پاکیزه کن؛ یعنی من گرفتار شک نباشم؛ بعضیها دچار شک هستند و وسوسه خناس به سراغ ایشان میآید و از مبداء تا معاد انسان را در شک میاندازد؛ خدایا من را از این گرفتاری نجاتم بده.
دستوری برای نجات از شک
کسانی که گرفتار وسوسه هستند و در همه مسائل شک میکنند روزی صد مرتبه ذکر شریف « لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم » را بگویند. [کافی ج: 2 ص: 532 ]
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به سلمان میفرمایند: اَکثِر مِن قولِ لا حَول و لا قوة ... این ذکر را زیاد بگو < فاِنَها کَنزٌ مِن کُنوزِ الجَنة> این ذکر از گنجهای بهشت است [وسائل الشیعة ج: 9 ص: 442]
یَا رَحِیماً بِعِبَادِهِ الْمُؤْمِنِین
ای خدایی که نسبت به بندههای مؤمنت اهل ترحم و مهربانی هستی این دعاهای من را اجابت کن.
پی نوشت:
1- وسائل الشیعه، ج 6 ص 221، ح 5