به گزارش مشرق، متن یادداشت عباس سلیمی نمین با عنوان «ایران برنده بزرگ» به شرح ذیل است:
وجود سلایق مختلف و ظرفیتهای فهمی و تحملی متفاوت در میان نیروهای فعال سیاسی، بعضاً در مواجهه با پدیدهای نو و موضوعی جدید حادث شده، به دلیل تن ندادن به یک مدیریت واحد، موجب سردرگمیهای نگرانیزا در جامعه میشود، حال آنکه یکی از پیش نیازها برای پویایی و تلاش، نشاط و آرامش روانی مردم است.
مدتی است توجه اقشار و شئون مختلف کشور، به دلیل ذوقزدگی برخی سیاسیون با ترس غیرمتعارف جماعتی دیگر کاملاً معطوف مذاکرات نمایندگان ایران با نمایندگان کشورهای 1+5 شده است.
ذوقزدگان، تدبیر مدیریت کلان کشور را مفّری برای تعریف شدن مجدد ایران ذیل بلوک غرب پنداشته، با بزرگنمایی فوقالعاده این موضوع و ترویج خوشبینی زایدالوصف در مورد نتایج آن، عملاً موجب تجری طرف مقابل میشوند.
دسته دیگری نیز که تحلیل دقیق و جامعی از چگونگی مدیریت پروژه گفتوگوها با 1+5 ندارد، طی این مدت همواره با مفروض دانستن اینکه آمریکا بتواند زیادهخواهیهایش را بر ملت ایران تحمیل کند، نگرانی ناامیدکنندهای را به جامعه تزریق نموده است.
البته نباید غافل شد که این نگاههای غیرهوشمندانه به صحنه، همواره بهمثابه تقویتکننده یکدیگر عمل میکنند و برخلاف مصالح ملی توجه جامعه را به بیراهه میبرند.
دراین میان، برخی دولتمردان نیز با نگاه محدود حزبی و گروهی ضمن معرفی خود بهعنوان مبتکر مذاکره با آمریکا حول موضوع هستهای، هیئت مذاکرهکننده ایرانی را برای دستیابی به نتیجهای عاجل قبل از انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان در تنگنا قرار میدهند.
تحمیل برادر رئیس جمهوری به هیئت از جمله مصادیق بارز چنین نگاهی است. در چنین شرایطی اظهارات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رمضانی سران نظام و دستاندرکاران کشور، تبیینی دقیق و نظاممند از مسائل کلان و چگونگی اولویت بخشی به آن را عرضه داشت.
هر چند حتی با چنین تشریح دقیقی انتظار نمی رود ظرفیتها و فهمها، به یکباره فزونی مطلوب را بیابد، اما باید اذعان داشت جامعه آرامشی چشمگیر یافت؛ زیرا این واقعیت را بهروشنی دریافت که مدیریت کلان کشور با برنامهای دقیق و بیارتباط با دولت یازدهم و سلایق آن پای در میدانی گذاشته تا تحریمهایی که مستقیماً علیه ملت ایران وضع شده را منتفی سازد. آنگونه که تاریخچه عرضه شده گواهی میدهد در دوران دولت دهم رئیس جمهوری آمریکا سلطان قابوس پادشاه عثمانی را به تهران گسل میدارد.
هر چند در ملاقات واسطه محترم با رهبری، بیاعتمادی ایران به قول و عهد واشنگتن به وی گوشزد میشود، اما در نهایت درخواست اوباما برای مذاکره مستقیم ذیل موضوع هستهای و برداشته شدن ششماهه تحریمها، از سوی رهبر ایران پذیرفته میشود؛ بنابراین امروز کسی نمیتواند این موضوع و نتایج حاصله از آن را به نفع گروه و حزب خود مصادره کند، هرچند زحمات و تلاشهای هیئت مذاکرهکننده کنونی بر اهل انصاف پوشیده نیست.
خوشبختانه این هیئت نیز علیرغم سیاستهای تبلیغاتی برخی عناصر دولت یازدهم با تشکر و تقدیر از زحمات تیم مذاکرهکننده قبلی نشان داد که نگاهی درخور به این موضوع ملی دارد.
البته ممکن است این مذاکرات طولانی و نفسگیر صرفاً منجر به تقویت شناخت ایرانیان به ویژه نسل جوان از نظام سلطه و شبکه سرمایهداری حامی صهیونیستها شود، اما در این صورت نیز باز ایران برنده بزرگ چنین تعاملی خواهد بود؛ زیرا بر اساس اولویتهای ترسیمشده توسط رهبری، برای سازماندهی اقتصاد کشور با اتکا به منابع ملی و مزیتهای خدادادی، به تز اقتصاد مقاومتی توجه جدیتری مبذول خواهیم داشت؛ همچنین تن ندادن به فشار دول غربی اقتدار سیاسی فوقالعادهای برای ملت ایران رقم خواهد زد. البته صاحبنظران بسیاری بر این عقیدهاند که یکپارچهشدن نگاه دولت و دوری از بیتوجهی به زیرساختها و مزیتها شانس تیم مذاکرهکننده را در دفاع از منافع ملی بهشدت تقویت خواهد کرد، همانگونه که هر نوع ابراز ضعف و استیصال در برابر تحریمها موجب تجری حامیان غربی صهیونیستها و به تبع آن زیادهخواهیشان خواهد شد؛ بنابراین اگر اولویتهای ترسیمشده بهخوبی لحاظ شود هیئت حاکمه کنونی آمریکا هیچ راهی جز تن دادن به حقوق اساسی ملت ایران نخواهد داشت.